پنجم ، شماره 1425 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 4 شنبه 13 پنج
|
|
معلق پودهاي و تار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(تاپيستري) نساجي هنر درباره هنرمند بانوان از تن دو با گفتگو
ساده بافت با است معنيپارچهاي به تاپيستري لغوي مفهوم:اشاره
متنوعي ونقشهاي ميپوشاند كامل طور به را تار روي پود كه (بافت گليم)
سهنمايشگاه همزمان تقريبا برپايي شاهد اينهفته در.ميكند ايجاد را
.بوديم گالريهايتهران در تاپيستري آثار از
هنرمند دو با تجسمي بههنرهاي علاقهمندان بيشتر هرچه آشنايي بهمنظور
.كهميخوانيد كردهايم گفتگو آثارشان درباره و زمينه اين در ديگر
است رسيده ما به قرنها وراء از هنر اين:ليلاثمري با گفتگو
.بگوييد هنريتان پيشينه درباره كمي لطفا ليلاثمري خانم
تزئيني هنرهاي دانشكده در پارچه چاپ و نقش رشته در را ليسانسم من
از پارچه چاپ و بافت طراحي رشته در را ليسانسم وفوق گرفتم تهران
بافت پاريس بوزار در زمان هم و گرفتم پاريس تزئيني هنرهاي دانشگاه
.آموختم را تاپيستري
در موسساتديگر ، با ادغام از پس فارابيو دانشگاه در سال 1356 از
دانشگاه اين علمي هيئت عضو و ميباشم تدريس به مشغول هنر دانشگاه
آثار از گروهي نمايشگاه دو و انفرادي نمايشگاه يك حال به تا.هستم
.برپاكردهام تاپيستريام
.بگوييد كلمه اين كاربرد و تاپيستري درباره
آن به انگليسي زبان به و فرانسوياست كلمه يك (Tapisserie)تاپيسري
ساده بافت استبا پارچهاي معني به ميگويند ، (Tapestry) تاپيستري
متنوعي نقشهاي و ميپوشاند كامل بطور تاررا روي پود كه (بافت گليم)
.مينمايد راايجاد
معني لوزان در تاپيسري پنجميندوسالانه با زمان هم سال 1971 از البته
از دسته آن به حاضرتاپيسري حال در و شد گرفته نظر در برايآن جديدي
آويختهميشوند ، ديوار به و داشته تجسمي ابعاد ميشودكه گفته منسوجاتي
قرار زمين درروي يا معلق ، درفضا مانند پيكره احجام صورت به يا
تهيه در.داراهستند را مجسمه يا نقاشي تابلوي چون ميگيرند ، كاربردي
-قاليبافي:چون.كرد استفاده ميتوان نساجي تكنيكهايمختلف از آثار اين
- بافي دارايي -بافي پارچه -ورنيبافي -بافي جاجيم -گليمبافي
-نمدمالي -قلمكار -باتيك-سيلك چاپ -بافي ميل -بافي مكرومه -كارتبافي
.غيره و چهلتكيه -دوزي سوزن
.بگوييد آن خاستگاه و تاپيستري تاريخچه مورد در
مختلف مراكز در و ميرود بشمار انسان مشغوليات قديميترين از نساجي
پارچههاي و كرده پيشرفتبسيار هنري و تكنيكي نظر از هنر اين جهان ،
نام با را وليهنرنساجي ;شدهاند توليد متعدد دركشورهاي نفيسي بسيار
يا بررويپارچه دوزي سوزن بوسيله پيچيده ، كهنقوش ميشناسند تاپيستري
.ايجادميشوند قاليبافي و گليمبافي
جهان مختلف كشورهاي در و است رسيده ما به قرنها وراء از تاپيستري
از آمده بدست آثار ايران در:كرد ذكر ميتوان را زيبايي نمونههاي
و صليب از نقشي با ميلادي اول قرن به مربوط قطعهاي ;پازيريك منطقه
زيباترين ميلادي نهم تا دوم قرن بين قبطيها كه مصر در ;پرو در پليكان
ابريشمين تاپيستريهاي و ;گذاشتهاند جاي به خود از را تاپيستري آثار
;ميلادي (1280960) است سانگها دوران به مربوط كه چين در (كواسو)
و است ميلادي يازدهم قرن به مربوط اروپا در تاپيستري آثار قديميترين
از دركولوني (سرئون سن) تاپيستري و انگلستان در(بايو) دوزي سوزن
.هستند آثار اين جمله
و بوده چه نقاشي جمله از تصويري هنرهاي ديگر با تاپيستري ارتباط
ميشد؟ گرفته نظر در آن براي كاربردي چه
;فضا گرمكننده و بوده وكليساها كاخها ديوار پوشش آن كاربرد اصل در
اجرايي وسيله دليلاينكه به و ميدادند معروف نقاشان آنرابيشتر طرح
.ميشد فضا شدن گرم باعث ابريشمبود و پشم هنر ، اين
و ضوابط همان با اروپا در قرنها شده ، بافته نقاشيهاي همچون هنر اين
و نوزدهم قرن دراواخر كه آنجا تا مييابد ادامه چهارچوبهايقراردادي
تفكرهنر و نگرش نحوه هنرمندان ، از عدهاي بههمت بيستم قرن اوايل
رنسانسي به منجر كه ميگيرد بنياديصورت تحولاتي و مييابد تغيير نساجي
.ميشود تجسمي هنرهاي از اينرشته در
به و كند جدا كلاسيك نقاشي از را خود هنر اين كه شد باعث عواملي چه
آيد؟ در مستقل تجسمي هنر صورت
كهعبارتند ميكنند ايفاء را اساسي تحولاتنقشي اين در مهم عامل سه
ارزشگذاري بر مبني انگليسي ، هنرمند ويليامموريس نظريه -از1
كلي بطور را دستي صنايع پايگاه كه نظريهاي.دستي صنايع دوباره
ريخته ، هم به را بافت و نخ الفباي نيز نساجي زمينه در و كرد دگرگون
ايالات و ژاپن حتي و مركزي و شمالي اروپاي نساجي هنر بر بسزايي تاثير
براساس انگلستان در يارانش و موريس ويليام تفكر.گذارد امريكا متحده
هنرنو نهضت ايجاد به منجر كه بود صنعتگر و هنرمند نزديك همكاري
و دستي صنايع عماري ، ديدگاه و گشت امريكا و اروپا در (Art Nouveau)
.داد تغيير را ديگر هنرهاي
مدرسه تفكراين.آلمان در (19331919)باهاس هنري مدرسه ايجاد -2
پيوستگي يعني.داشت تاكيد صنعتگر هنرمندو برهمكاري نيز
(صنعتگر) تكنيك و (طراح هنرمند) فرم
سال به سوئيس لوزان در تاپيستري دوسالانه نمايشگاههاي برگزاري -3
اين سال1971 به تاپيستري سالانه دو نمايشگاه درپنجمين.ميلادي 1962
:شد نومطرح تاپيستري مورد در نكات
هر يا (مصنوعي -طبيعي) نساجي ليف نوع هر از ميتواند اوليه مواد -الف
.باشد ديگر جنس نوع
.است آزاد بيان نحوه و بافت تكنيك -ب
مجسمه -آويز ديوار بصورت ميتواند و است آزاد نيز تاپيستري كاربرد -ج
بيروني فضاي يا و صحنه طراحي از عنصري -معماري در فضا جداكننده نرم
.باشد محيطزيست و
چيست؟ ايران در تاپيستري هنر تاريخچه
اندازههاي به كتاب قطع واز گرفت رونق تصويري هنر صفويه دوره در
پرده بازارهاو سردر كاخها ، ديوار روي به گاهبزرگتر و طبيعي
.درآمد تعزيهخوانيها
است دست در دنيا موزههاي در نفيسي بسيار تصويري منسوجات دوره اين از
سوزن زريبافي ، قاليبافي ، گليمبافي ، چون نساجي مختلف تكنيكهاي با كه
نشان درايران را تاپيستري هنر اوج و شدهاند قلمكارياجراء و دوزي
در كه صفوي دوره تصويري كارگاههايگليمهاي البته.ميدهند
قرن اواخر در بهيكباره داشتهاند قرار اصفهان و تبريز شهرهايكاشان ،
ولي;نيست معلوم آن دليل كه ميكشند ازفعاليت دست ميلادي هفدهم
دست به ميلادي هفدهم و قرنشانزدهم به مربوط تصويري گليمهاي نمونههاي
اين طرحبافتهشدهاند نقره و طلا گلابتون ، و ابريشم باالياف كه آمده
طهماسب وشاه شاهعباس دربار مينياتوريست توسطهنرمندان تصويري گليمهاي
گليمهاي تاپيسترييا بافت شمسي ، سالهاي 1335 حدود در.است ميشده داده
(سنتي هنرهاي كل اداره) فرهنگي بافتميراث كارگاه در دوباره تصويري
اين به دوباره بازگشتي سهقرن از پس حقيقت در كه ميكند فعاليت شروعبه
.بافيميگويند آنگوبلن به كارگاه اين در استو قديمي هنر
آثارتان وجوه تمام در كه تضادي و آثارتان شكلگيري روند درباره
.بگوييد ميشود ديده
گليمهاي در كه سنتي ايراني نقوش از بيشتر كردم سعي اول ، نمايشگاه در
.مدرن كاملا بافرمهاي تضاد در يا و كنار در كنم ، استفاده ايراناست
به.باشد ملموس آثار اين هم عادي بيننده كهبراي بود اين بر تاكيد
به را آنها اگر يا و كنم كمتراستفاده نقوش اين از كردم سعي تدريج
به و باشند ايننقوش از يادآوري تنها كه شوند ساده گيرم ، آنقدر كار
گليمو و قالي نقوش از كشورم ، هنري و پيشينهتاريخي از كه تاثيري علت
امروز هنري جهان در كه كنارعواملي در ميگيرم ، دستي صنايع آثار ديگر
هم كارم در ميكندكه ايجاد من در را دوگانگي اين مواجههستيم ، آن با
.ميشود منعكس
در تنها تضاد اين.است تضاد اين روي تاكيد بيشتر اخيرم ، كارهاي در
سفيد و سياه مشخص خيلي صورت به.هست هم رنگها در و نيست بافت و نقوش
و نقوشسنتي بين تضاد شامل است كارهايم در كه تضادهايي.است نمايان
و ;باريك و درشت ظريف ، و خشن بينبافت تضاد رنگها ، بين تضاد مدرن ،
مثبت فضاهاي بين تضاد و ونرم زبر مات ، و براق مثل جنسيتهاست تضادبين
.است منفي و
صرافي عاطفه با گفتگو
آرامش به نياز پي در
بوده چه تاكنون مشاغلتان كردهايدو تحصيل رشتهاي چه در صرافي ، خانم
است؟
زيباي هنرهاي ازدانشكده را تجسمي هنرهاي ليسانس سال 1353 در
دانشگاه در را تحصيلاتم بعد و كردم تهراندريافت دانشگاه
در و ارشد ، كارشناسي اخذ تا لوسآنجلس كاليفرنياي (U.C.L.A)
.دادم ادامه (1360) تلويزيون ارتباطات و (1357) صنعتي طراحي رشتههاي
و آب اجتماعي ، تامين سازمان نيرو ، وزارت در تحصيلاتم ، با ارتباط در
انجام به مشاور مهندسان و خصوصي شركتهاي تعدادي و تهران فاضلاب
و آموزش وزارت در هم مدتي.بودم مشغول تبليغاتي و گرافيك كارهاي
تلويزيوني برنامههاي تهيه به سازي ، نمونه و پژوهش دفتر در پرورش
و هنر الزهرا ، دانشگاههاي در تا 66 سال 61 از.پرداختهام آموزشي
.پرداختم هنري رشتههاي تدريس به شرافت شهيد دختران معلم تربيت
تحصيلي رشتههاي از بسيارمتفاوت كه هنري رشته اين به كه شد چه
در تاثيري چه پيشينه اين كه ميكنيد فكر و شديد علاقهمند شماست ،
دارد؟ كارهايتان شكلگيري
و پركار دوره يك از بعد يكآرامش به نياز پي در بافت ، كار انتخاب
يك با توام هميشه كاربافت ، ذات واقع در كه.است بوده پرمسئوليت
كار اين مقطعيكه آن در من ، در كهاست بافنده تمركزبراي و آرامش
آموزش البته.داشتم آرامش اين احتياجبه شدت به كردم ، شروع را
فرم ، ارائه در قوي پشتيبان يك تلويزيون در سازي تصوير تجسمي هنرهاي
وايجاد كارها استخوانبندي و ساختمان نظر از است ، و بوده غيره و رنگ
پيريزي و مشكلات حل جهت صنعتي سابقهطراحي پودها ، و تارها كشش و فشار
.است كرده ياريام كارها ،
به اين آيا كردهايد ، گونياستفاده و كنف از آثارتان بيشتر در شما
گرفته انتخابصورت اين اتفاقي بطور يا و ميشود خاصيمربوط ديدگاه
است؟
انسان اجبار به و ميشود ، سرعتماشيني به دنيا كه امروزه زندگي در
امكان كه تاآنجا كارهايم ، در كردهام سعي من ميشود ، طبيعتدور از
انتخاب در منظور اين براي.كنم رايادآوري طبيعت باشد ، داشته
استفاده پنبه و كنف و گوني:مانند طبيعي الياف از همواره الياف ،
از استفاده امكان گرفتاريها ، علت به ما ، اگر ومعتقدم ;كردهام
زندگي در نو شكلي به را طبيعت لااقل نداريم ، مستقيم شكل به را طبيعت
داشتهام ، طبيعي بافتهاي توليد در كه را آرامشي تجربه.كنيم وارد خود
و تكنولوژي نفي كه است مرحلهاي در انسان.كنم قسمت ديگران با مايلم
روزمره زندگي از نشدني جدا جزئي چون است ، بيهوده كامپيوتر و ماشين
از رگههايي با را ماشيني اينهياهوي ميتوان اما.است امروزي انسان
جنسيت بخصوص طبيعي ، كهالياف كنم يادآوري بايد البتهكرد طبيعتتلطيف
حالت كه ميشود تاپيستري ، باعث كارهاي در استفاده هنگام وگوني ، كنف ،
كهدر است مواردي از يكي اين و شود بيشتر اكوستيككار يا صداگيري
احساس و ذهن در.است نظر خاليمورد فضاهاي براي بخصوص بافت ، كارهاي
تداعي را كوهستان ، تنهايي مانند طبيعتي در حتي صدا ، انسان ، برگشت
بيگانگي خود از شكل به تنهايي ماشيني ، اين زندگي در و ميكند
در را صدا برگشت بافتبتواند كار اگر معتقدم بنابراين.بروزميكند
.انسانميكاهد تنهايي احساس از خود اين متوقفكند ، بسته فضاي
وجه ميگذارد ، خود فضاياطراف در كه تاثيري و كارها در حجم ايجاد
.بگوييد مورد اين در.است آثارتان مهم
هميشه كه باشد صنعتي پيشينهطراحي خاطر به كارهايم داشتن حجم شايد
قالي به بافترا اكثريت ، چون ولي.داريم سركار باحجم هنر اين در
از را بافت كردهام سعي ميكنند ، اطلاق هستند مسطح توليداتي كه گليم و
ميتواند كه را ، هنر اين امكانات و آورده بيرون آن بعدي يك سنتي قالب
.بگذارم نمايش به شود ، مطرح بعدي چند شكل به
هم حال عين در ولي آشكارنيست ، خيلي كارهايتان ، بودن ايراني وجه
يعني.يافت نميتوان آثارتان در را ايراني مايه كه كرد ادعا نميتوان
.ميدهد نشان را خودش كارها در دروني خيلي شكلي به
سعي من چون است ، بسياردرست كردهايد اشاره شما كه نكتهاي اين
ديگر جاي هر يا و ايراني شده شناخته مايه نقش شكلو هيچ از كردهام
اما.داشتهام پرهيز شده انجام آنچه تكرار از اصولا و نكنم استفاده
احساس كل در كه آورم بافتيبوجود كارهاي بتوانم نهايت در كه اميدوارم
اليافي بكارگيري با .كند منتقل بيننده به را ايرانيبودن و شرقي
دست حركت نوعي به حتي و كمپوزيسيون بافت ، در بهتنوع محدود ، و خاص
.بگوييد مورد اين در.يافتهايد
همواره كارهايم در من و بهجاست كاملا كرديد ، اشاره آن به كه تنوعي
خسته ازكارها سلسله يك ديدن از تنها نه بيننده كه بودهام براين
ايجاد نيز او ذهن در آمده ، بوجود ذهنشما در كه سوالي بلكه نشود ،
انسجام داراي خود بهخودي كار هر كه هستم مصر كارها ، تنوع عليرغمشود
درنهايت اماباشد دوام نظر از چه و فرم نظر چهاز قوي ، ساختمان و
كه كنم ، مطرح بتوانم را خاصي تنوعها ، هويت اين تمام در كه اميدوارم
دهد ، تشخيص دنيا از نقطهخاصي از فرد يك كار قالب در را بيننده ، هويت
.است بيشتر كار و محتاجتجربه اين و
در ناشناخته حدودي تا و هنرينو آثار خلق به كه هنرمندي عنوان به
هستيد؟ روبرو مشكلاتي چه با است ، مشغول اجتماع
جزئيات به من كار مورد در روبروستكه مشكلاتي با حال هر به صنفي هر
كه است اين مطرحكنم مايلم كه موردي مهمترين ولي.اشارهنميكنم
سابقه و ريشه داراي كه نو هنر اين از جهتحمايت مسئول ارگانهاي
و شهرداري بخصوصدارند بيشتريمبذول توجه ماست ، مملكت در فرهنگي
هنر ، اين از باپشتيباني برخوردارند ، وسيع امكانات از كه وزارتارشاد ،
ازحمايت ، من منظور.شوند رشته اين هنرمندان ادامهكار و دلگرمي باعث
در شركت و ارائه نظرم ، امكانات بلكه.نيست آن مادي جنبه
.است ايران هنراز اين كردن مطرح براي بينالمللي و نمايشگاههايداخلي