پنجم ، شماره 1425 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 4 شنبه 13 پنج
|
|
تاريخ حماسههاي زيباترين روز يادداشت
و شهادت بزرگ آموزگاران زادروز شعبان ، چهارم و سوم مناسبت به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
العباس ابوالفضل حضرت و (ع)حسين امام جانبازي ،
دشتي همچون را تشيع تاريخ كهسراسر سرافرازيها و حماسهها همه اين
و شهادت بزرگ آموزگار بركت به است ، گرفته دربر بيمانند و لالهگون
بار به (ع)علي حسينبن امام راهبري ، و امامت آسمان اختر و پرهيزگاري
و الهي حماسههاي در چهرهاي هيچ بيگمان.است شده پديدار و نشسته
و نداشته را سيدالشهدا عظمت و تابناكي انسانها ، رهاييبخش نبردهاي
حكايتي گذشت ، بزرگوارش ياران و خاندان و او بر آنچه.داشت نخواهد
و ميزند پيوند حقيقت به را افسانهها كه است اسطورهوار و غريب
كه صحنههايي.ميسازد متجلي واقعيتيتاريخي در را حماسي اغراقهاي
و معيار هيچ با است ، كرده بشريخلق بزرگ اسوه و الهي پيشواي اين
و انساني محدوديتهاي از اوفراتر زيرا نيست ، سنجش قابل مقياسي
از سرشار و آكنده را وتاريخ برداشت گام بشري تواناييهاي برتراز
درهم صفوف و ميدهد تميز يكديگر از را باطل و حق كه ساخت سنجيداري
متمايز يكديگر از شفاف صحيفهاي در را شرك و ايمان مبهم و رفته
.ميفرمايد
.پروردهشد امامت و نبوت با پيوستگينزديك در ،(ع)علي حسينبن امام
و غرورانگيز نسبت اين.بود گرامي رسول دخت و پيامبر شده تربيت او
زمينههاي سرعت به شگفتانگيز ، روحيات و صفات با همراه متعالي ، تربيت
از پسساخت آماده (ع)حسين امام درخشان وجود در را عظمت و برجستگي
دوش بر تاريخي و الهي عظيم نقشهاي جواني ، ايام در ،(ص)پيامبر ارتحال
و تناور شخصيتي به (ع)علي رهنمايي و زعامت تحت كه گرفت ، قرار امام
لحظهلحظه ،(ع)حسين امام.گرديد بدل اسلامي امت ميان در بيمانند
الهي مسئوليتي حس و آگاهي با را پدر حكومت و امامت تاب و پرتب دوران
آخرين در ويژه به.داشت فعاليت و نقشآفريني صحنهها همه در و كرد طي
و شگفتانگيز نبردهاي و درآشوبها سپس و سوم خليفه حكومت روزهاي
يكي مثابه به ،(ع)امام ، حضور(ع)علي حكومت ساله دوران 5 سوزنده
.بود مشهود خوبي به وسرنوشتساز خطير لحظههاي در استوار ازاركان
سر پيهم از فاجعهها بالاخره وآشفته ، پيچيده روزگاران اين پي در
مولا غمانگيز شهادت ناكثين ، مارقينو و قاسطين طغيانهايرسيدند
وقايع اين كنار در و (ع)حسن شهادتامام و غربت و تنهايي ،(ع)علي
معاويهبن رهبري به اموي جائر و فاسد حكومت سربرآوردن سوگناك ،
دوران از اندك فاصلهاي به كه تاريخي ، نمايش پردههاي اين.ابيسفيان
خويش طلوع ابتداي در اسلام عدالتگستر درخشش و پيامبر مدني حكومت طلايي
محو را دينخداوندي آخرين دستاوردهاي همه ميرفتتا گرديد ، نمايان
و تاريخكوتاه اين خزانه در گويي ،(ع)حسين.سازد نابود و
خاصهآنكه.بود زيسته ذخيرهاي چنين نگاهبانياز براي پرالتهاب ،
عظمت و ايمان و عدالت و اخوت آخرينشرارههاي معاويه ، يزيدبن سلطنت
و پاكدامني بقاياي فجور ، گسترش و خدعه و تحريف با و ميساخت خاموش را
شهادت.ميسپرد خاك به را محمدي مدني حكومت از بازمانده رسالتهاي
آنان و كرده هموار را اموي جائران راه ظاهرا (ع)مجتبي امام غريبانه
دين ظواهر بر پروايي ، و ملاحظه بيهيچ كه چرا بخشيد ، فراوان جرئتي را
رايج سكه را دروغپردازي و فسق و ستم و كشيدند بطلان خط نيز الهي
.كردند اعلام خويش روزگار در سياست
ذخائر.بود خويش دين حافظ خداوند ، خود بيمثال و لايزال ذات اما ،
و ياس ابرهاي پس از آفتابي چونان حق ، بيمنتهاي رحمت و بيپايان
را الهي معارف استمرار و حقيقت ، حيات اسناد و سربرميآورد نااميدي
و (ع)حسين حماسي انقلاب.ميگشود باز انسانها شبزده تاريخ پيشاروي
اگر زيرا بود ، الهي بيمنتهاي رحمت همين عطف نقطه اصحابش ، و خاندان
معارف از اثري هيچ اكنون بيمثال ، جهاد اين و بيزوال عظمت اين نبود
وراي در پس ، .بود نمانده برجاي قرآني اصول و نبوي سنن و الهي
و ديد را خداوند قدرت دست ميتوان اهلبيت ، رنجهاي و اشكها و فاجعهها
به را بيداد و ظلمت گونهگون پردههاي كه را حق دين تحريفناپذير آفتاب
امم و جوامع فراز بر را ايزدي آيين آخرين آبي آسمان و ميكشد آتش
.ميگسترد مختلف
لبخند.است بيمانند عظمتهاي و اينارزشها همه تولد ،(ع)حسين تولد
و(ص)پيامبر تربيت و مرحمت سايه در كه معظم و بزرگوار كودك اين
خداوند ، از رحمت طلوع يافت ، عليهاپرورش سلامالله فاطمه و (ع)علي
و روشنيميبخشد را تاريخ بيكران كهدشتهاي است اعتقاد قلههاي بلنداي
.ميفرمايد ارزاني بدان عاشقانهايمانرا نورانيت و گرما
ديگري شگفتانگيز چهره مولايمتقيان ، بيت در و (ع)حسين كنار در
نام كه ابرمردي.است گرديده ارزاني بشري حماسههاي تاريخ به نيز
كرده معنا را ايثار و گذشت و اخوت زيباي واژههاي او ، سرگذشت و
عرضه را جانبازي و ازجانگذشتگي جلوههاي و معيارها نهاييترين و
رساتر ،(ع)ابيطالب عليبن بنيهاشم ، عباسبن قمر والاي صفاتنمودهاست
كه گشوده ، هماره است دفتري.شود گفته باز كه است آن از وآشناتر
به را انساني كرامتهاي آن ، محيط صفحات و يافت نميتوان او نظيريچون
تكميل بيگمان ، .است تفسيرنموده را آن جستارهاي و نموده كمالترسيم
ميبايد.است نامتصور بنيهاشم ماه وجود بدون كربلا ، انقلاب درخششهاي
آشكارتر بيبديل صحنه آن عظمت هم تا باشد ، بوده كرامت و زيبايي اين
.بدرخشد تشيع و اسلام تاريخ ابدي ترازنامه در ديگر اسوهاي هم و گردد
و فرزندان بر ،(ع)حسين سيدالشهداءامام تولد سالروز باد متبرك
اين.ايمانند سرزمين و مرزهايايمان پاسداران كه دلاورش شاگردان
شده ، ناميده پاسدار معصوم ، روز پيشواي آن بركت به كه خجستهروز
.است حقيقت جهادگران وهمه پاسداران والاي اهداف و بيانگرآرمانها
برادري ، و بزرگجانبازي آموزگار زادروز حقيقت ، سايهاين در
عرصههاي حماسهآفرين دلاورو جانبازان همه بر نيز ابوالفضلالعباس
از سرشار تشيع ، پيوسته تاريخ.ميدهد نويد را ديگر جشني عاشقانه
باد مستدام و پيروز همواره جانبازيها ، و شهادتها و جهادها و حماسهها
دلاور جانبازان و پاسداران ويژه به شيعيان ، همه بر فرخنده ايام اين و
...باد گرامي