پنجم ، شماره 1426 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 6 شنبه 15
|
|
ايران سينماي سراينده و نگارگر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
حاتمي علي يادبود به
اورا كار كه حاتمي ، علي آثار ويژگيهاي مهمترين از يكي
عامه فرهنگ غني ذخيره از بهرهگيري ميبرد ، فراتر صرف ازسينماگري
عمدتا فرهنگ شدهاين فراموش با ناشناخته زواياي در كاوش و (فولكلور)
.بود شفاهي
حاتمي علي درگذشت سالروز نخستين با مصادف امروز:اشاره
ديده تهران در سال 1323 به وي.است ايران سينماي برجسته كارگردان
سينمايي ، يازده فيلم دوازده هنري ، فعاليت سال سي طي و گشود جهان به
هنگام اوبه.ساخت تلويزيوني مجموعه يك و سريال دو نمايشنامه ،
آذر 1375 و 15 مبتلاشد سرطان بيماري به تختي پهلوان كارگردانيجهان
توسط حاتمي علي آثار مجموعه باعنوان كتابي مناسبت همين به.درگذشت
.ميشود نشر بازار روانه تاپايانماه كه است چاپ آماده مركز نشر
و ونمايشنامهها تلويزيوني و سينمايي فيلمنامههاي شامل مجموعه اين
كتاب اين مقدمه شده كوتاه ميخوانيد آنچه.است حاتمي نشده اجرا آثار
همشهري سينمايي صفحه بهعلاقهمندان ازناشر ، باتشكر كه است دوجلدي
ميرسد بهچاپ شماره اين در كه طرحي كه نكته اين باذكر ميشود تقديم
.است آغداشلو آيدين ازآقاي
هنر و ادب سرويس
كمابيش حضور شاهد سهدهه به نزديك كه است بزرگي هنرمند كارنامه اين
فيلم نخستين كه زماني از و بوديم نمايشي صحنههاي بر او پيوسته
تا درخشيد سينماها پرده بر چشمگير توفيقي با سال 1349 در سينمايياش
زماني كمتر گذاشت ناتمام در 1375 را خود فيلم آخرين كه هنگامي
آثار اين.بود خالي آثارش از تلويزيون يا سينما يا تئاتر صحنههاي
ممتاز و متمايز را او سينماي كه داشتند نشانههايي و ويژگيها همه
تازگي درآمد نمايش به كه هنگامي آنها از هريك حال عين در اما ميكرد
.ميآمد شمار به جديد مسيري در جسورانه و نو گامي و داشت بدعت و
از و بودند بحث مورد و مطرح سالها اين در هميشه آثارش و حاتمي
.ميشد گفتگو دربارهشان گوناگون ديدگاههاي
و ارزشها وبه بسازد هنري فيلم توانست كه بود سينماگري حاتمي
سوي به رو حال عين در و پايبندبماند خويش فرهنگي و هنري معيارهاي
جامعه وسيع سطح در انبوه تماشاگراني از باشد ، داشته مردم انبوه
يكي تماشاگران استقبال و هنري ارزش بين نباشد ناچار و شود برخوردار
مخاطبان هميشه فيلمهايش در و ساخت فيلم مردم براي.كند انتخاب را
خاص زيباشناسي با را تماشاگرانش هنري ذوق و داشت نظر در را ميليوني
.داد پرورش خويش
به بلكه آثارعوامپسند خلق قصد به نه اما گرفت مايه مردمي فرهنگ از
همه در و مييافت و ميديد آن در كه زيباييهايي و ارزشها دليل
چقدر مردم فرهنگ با و مردم با آشناييش داد نشان ساخت كه فيلمهايي
بود مردمي عميق فرهنگ همين يمن به شايد.است حدعميق چه تا و وسيع
هرچه زمان باگذشت آثارش نگرش و مضمون و مييافت تحول پيوسته كهحاتمي
.ميشد پالودهتر و خالصتر
ازبنيانگذارانش ميتوان را او كه سينمايي ايران ، سينماي كه زماني در
نيز مسير اين به كه آن درعين او دارد شدن جهاني سوي به رو دانست ،
.گيرد بهره خودي و بومي ازمايههاي بيشتر كوشيد داشت توجه
.ميآيد شمار ايرانبه جديد سينماي بنيانگذاران و پيشگامان از حاتمي
راه به ايران سينماي در تازهاي موج كه بود كارگرداني چند از يكي او
از كوشيدند و كردند آغاز را تازه حركتي چهل دهه اواخر در و انداختند
و روند بيرون زمان سينماي بر حاكم فيلمفارسي تكراري و معهود روال
يكسره و او خود خاص راهحاتمي ميان اين در.بيازمايند نو راههايي
چشمگير تاثيري بعدي سينماگران بر اينحال با بود ، متفاوت و متمايز
.كرد بازي ايران سينماي تكامل و تحول در وموثر مهم نقشي و نهاد
مردم چند روزي دو هريك كه نيست آثاري ماند ما براي حاتمي از چه آن
كه داشت يقين ميتوان.فراموششوند هميشه براي بعدها و كنند سرگرم را
ماند خواهند جاودانه ايران سينماي تاريخ دليليدر به هريك آنها بيشتر
از كهبرخي خصوص به بود ، خواهند سينما اين تكامل از نمايندهمرحلهاي و
.هستند ما تاريخ از مهمي لحظههاي ثبت آنها
بينندگان برابر در كه باشكوه و زيبا صحنههاي بسيار چه مدت اين در
و ترانهها چه و.است نقاشي تابلوي يك هركدام كه صحنههايي.كرد ترسيم
او اگر.شد ماندگار فيلمهايش در كه خاطرهانگيزي و لطيف تصنيفهاي
دلبستگيبه و همدلي همه آن با را ما موسيقيدانان و نقاشان سرگذشت
و نقاشي از وجودخود عمق در كه است دليل اين به يكي درميآورد فيلم
اكثر لباس و صحنه كهطراحي بود دليل همين به.دارد مايهاي موسيقي
نقاشي نميساخت ، را فيلمهايش صحنههاي.عهدهداشت به خود را فيلمهايش
.ميسرود نمينوشت ، را هنرپيشگانش وگفتارهاي ميكرد
ازسينماگري را او كار كه حاتمي ، علي آثار ويژگيهاي مهمترين از يكي
و (فولكلور) عامه فرهنگ غني ذخيره از بهرهگيري ميبرد ، فراتر صرف
.بود شفاهي عمدتا فرهنگ اين شده فراموش يا ناشناخته زواياي در كاوش
باباشمل ، قلندر ، كچل ، حسن.هستند بهيادماندني آفريد كه هم شخصيتهايي
خوشنويس ، رضا بحرنور ، طاهرخان جعفرخان ، حيدر ، لوطي انگشتي ، شش مفتش
كه هستند خصلتنما و جاندار شخصيتهايي همه ديگران و مظفر خان و خاوري
از بازسازياو است همچنين و شد نخواهند حذف ما جامعه ازخاطره
شخصيتهاي از برخي حتي.ستارخان و كمالالملك و اميركبير چون شخصيتهايي
اينك داشتند حضور ما جامعه ذهن ودر ميشناختيم پيش از كه را تاريخي
از كمالالملك.ميشناسيم است كرده ترسيم آنان اواز كه تصويري راه از
زبانميآيد به نامش كه هرگاه اكنون اما داشت ، شهرت ما ديربازنزد
امروز هم كچل حسن حتي.ميآوريم ياد به ساخت او از حاتمي كه را تصويري
.نيست حاتمي از قبل كچل حسن
و ثبت به كلياو دلبستگي از بخشي تاريخي سينماي ساختن به حاتمي گرايش
عناصري آن همه كوشيد درفيلمهايش او.است گذشته فرهنگي ميراثهاي ضبط
و ميرفت يادها از تدريج به زمان درگذر كه را ما سنتي فرهنگ از
گذشته نبايد را اين.كرد و كند ثبت و دارد زندهنگه ميشد فراموش
بازمانده آثار حرمتآميز نگهداري و حفظ بيشترنامنهاد گرايي
به نهتمايل بود زمان دستبرد و فراموشي از آنها نجات و ازگذشتهها
را قلندر اگر.نيست زمانآن ديگر چه آن داشتن نگه باقي و گذشته برگشت
آن همدلانه فهم قصد البته و بود رفته ازدست گذشته يك ثبت براي ميساخت
به كه همچنان نميكرد ، توصيه را آن برگشت اما راداشت گذشته
با حاتمي.نيست آن احياي به تمايل معناي به بازي كفتر تصويردرآوردن
تهران جمله از -نجاتداد فراموشي از را چيزها خيلي خود گرايش اين
شايد نيز بلكه ايرانيترينفيلمسازان از تنها نه كه او.را قديم
دوست كه را قديم تهران سرانجامتوانست بود فيلمساز تهرانيترين
در كه فيلمهايي در و شد ساخته او همت به سينماييكه شهرك در ميداشت ،
.سازد ماندگار شد خواهند شدندو ساخته آن
اگر ميبود يقيندرخشانتر به.است درخشان كارنامهاي حاتمي كارنامه
اگر ميبود درخشانتر باز و.بيشتريمييافت فرصتهاي و امكانها او
خود ، بعدي بزرگ طرح سه دستكم ميتوانست او ميدادو مهلتي تقدير
حاتمي.بسازد را برفي ملكههاي و تختي ، پهلوان جهان آخرينپيامبر ،
كه داشت نيز ديگر طرحهاي و انديشهها بسياري جويندهاش و خلاق ذهن در
آثار از بسا چه شوند ساخته او بلوغهنري دوران در ميتوانستند چون
نميتوان چارهاي اما تقدير با.ميآمدند در ازكار درخشانتر او پيشين
.كرد
به سنتي خانواده در تهران قديمي محلههاي در سال 1323 به حاتمي علي
حدس سادگي به فيلمهايش ديدن با نميدانستيم هم اگر را اين.آمد دنيا
حكايت همه فيلمها آوازهاي و گفتارها صحنهها ، مضمونها ، زيرا ميزديم
از نوجواني و كودكي دوران در كه تاثيرهايي.ميكند گذشتهاي چنين از
چهاز آن و گرفت آن مردم گوناگون سخنهاي مشاهده و محيط دراين زندگي
و بينش و دادنذهنيت شكل در عامل مهمترين آموخت روابط و محيط اين
گنجينهاي با كودكي از را ذهناو كه بود محيط همين و بودند او روحيه
سنتي آئينهاي و باورها و تصنيفها و وترانهها قصهها از ناپذير پايان
ديد را آدمهايي محيط همين در و شد آثارش دستمايه انباشتكه بومي و
اين حاتميبه.شدند او فيلمهاي قهرمانان ديگر هياتهايي در كهبعدها
با را آن و نكرد سنتيبسنده فرهنگ گوناگون عناصر با بخودي خود آشنايي
آموختههاي و خواندهها و اينتجربهها اما كرد تكميل مطالعه و تحقيق
به حاتمي.دهنده شكل و كننده تعيين نقش داشتندنه تكميلي جنبه بعدي
از را هنرش اصلي مايه اما رفت هم دراماتيك دانشكدههايهنرهاي
.آنجانياورد
كه ادبي و استعدادهنري پرورش براي حاتمي پيرامون محيط و خانواده
و شعر و هنر سوي به را او وكشش نبودند نامساعد بود او در آغاز از
از و داشت ويژه علاقهاي نمايش به.كردند قصهتقويت و نمايش و موسيقي
سبب دلبستگي همين پرداخت ، زمينه اين در تجربههايي به نوجواني همان
سپس و تهران هنرپيشگي هنرستان در دبيرستان در تحصيل هنگام شد
تحصيلات اتمام از پس.كند نام ثبت دراماتيك هنرهاي آزاد هنرستان
سال در.رفت دراماتيك هنرهاي دانشكده به سال 1343 در دبيرستاني ،
نمايشهمان تالار در (ديو)ديب نام به را نمايشنامهاش نخستين 1344
قصههاي برپايه كودكان براي نمايشي كه آورد صحنه روي به دانشكده
سياق و سبك همان در نمايشنامهديگر چند نيز آن از پسبود عاميانه
آورده گرد قديمي داستانهاي وخواندن شنيدن از كه را توشهاي و نوشت
استخدام به سال 1345 درزد پيوند خلاقيتخويش با آنها در بود
پس.داشت اشتغال سازمان آن در سال 1347 تا و درآمد مليايران تلويزيون
و پرداخت -امرارمعاش قصد به بيشتر -تبليغاتي فيلمهاي ساختن به آن از
را او كچل حسن نمايشنامه دادو ادامه را نمايشنامهنويسي آن كنار در
فيلمي با.آورد صحنه روي به سنگلج درتئاتر رشيدي داود سال 1348 در
سينما عالم به حاتمي درآمد نمايش به سال 1349 داستاندر همين از كه
شد ، داده نمايش سال همان در كه طوقي نيز و كچل ، حسن شدو وارد
.بودند سال 1349 فيلمهاي جزوپرفروشترين
سال 1350 در.يافت ادامه جديت و سرعت با حاتمي سينمايي فعاليت
بر او از ستارخان خواستگار ، قلندر ، فيلم سه سال 1351 در و باباشمل
همكار هنرپيشه خوشكام ، بازهرا اوان همين درشدند ظاهر سينماها پرده
گام هنر راه به امروز نيز حاتمي آنان ، ليلا فرزند.كرد ازدواج خويش
.است نهاده
ومجموعه پرداخت ملي تلويزيون با همكاري به آن از پس حاتمي
سريال و سال1353 در نمايش شش شامل مثنوي داستانهاي تلويزيوني
كنار درشد پخش ازتلويزيون سال 1356 در صاحبقران سلطان تلويزيوني
سال در را سوتهدلان فيلم و ميكرد نيزدنبال را سينمايي فعاليت آن ،
جاده نام با تلويزيوني سريال يك طرح زمان اين در.آورد پرده بر 1356
درسال اسلامي انقلاب رخداد با كه نهاد ميان در تلويزيون با ابريشمرا
آن فيلمنامه در تغييراتيعمده با طولاني وقفهاي از پس و شد متوقف 1357
كه مدتي در.درآمد نمايش به سال67 در و شد ساخته دستان هزار نام با
حاجي نامهاي به سينمايي فيلم سه حاتمي بود سريالمتوقف اين توليد كار
(1367)برگشته فرنگ از جعفرخان و (1363)الملك كمال ،(1361)واشنگتن
مادر فيلم ساختن بهكار دست حاتمي دستان ، هزار كار پايان از پس.ساخت
.آمد پرده روي (1371) سپسدلشدگان و درآمد نمايش به در 1369 كه شد
هنگام حاتمي.بود تختي پهلوان جهان شد كارآن به دست كه فيلمي آخرين
بيماري نشانه متاسفانه كه شد دردي دچار فيلم ، دكورهاياين ساختن
دربحبوحه كه حاتمي و نشد موثر لندن و تهران در درمانهالاعلاجيبود
گرفته سر از تختيرا پهلوان جهان كارگرداني دوباره درمان ، و بيماري
فكر دهها از ايران سينماي درگذشتاو ، بادرگذشت آذر 1375 در 15 بود
.ماند محروم ميجوشيد ، وخلاقش بارور ذهن در كه ايدهاي و
كامل ، يازده سينمايي فيلم دوازده حاتمي هنري ، فعاليت سال سي طي
مجموعهتلويزيوني يك و سريال دو تلويزيون ، و صحنه براي نمايشنامه
و سينمايي فيلم ماند ، پنج ناتمام مرگش با او سينمايي فيلم يك ساخت ،
.طرحماند مرحله در او تلويزيوني سريال يك
صحنه بهروي هيچگاه نيز برخي و شده اجرا برخي كه حاتمي ، نمايشنامههاي
متن دليل همين وبه دارند تعلق او هنري كار نخست مرحله به نرفتهاند ،
چنين كه نيست ترديدي ايننيز در اما نيست دسترس در آنها تاي چند
يازده مجموع از.بودهاند هم كاملشده و داشتهاند وجود نمايشنامههايي
تاي سه كه است آمده كتاب اين در اثر نوشتشش حاتمي كه نمايشنامهاي
ديگر تاي سه و شده اجرا (جنگل ماهيگير ، و گيس ، حرير چهل) آنها
سه متنماندهاند نشده اجرا (شرابسازان فوتبال ، بيمارستانعشق ، )
و معلومنيست آنها شدن نوشته تاريخ اما آمده دست به اخير نمايشنامه
آنها تاليف موردتاريخ در دقيقي اطلاع هيچيك حاتمي دوستان و نزديكان
نيامدهاند كتاب اين در ديگركه نمايشنامه پنج يافتن براي.نداشتهاند
اين.است نيامده دست به متنآنها تاكنون اما شد فراوان تلاش
حاتميبه كه نمايشنامهاي نخستين (ديو)ديب.از1 عبارتند نمايشنامهها
نمايشنامه.كرد20 اجرا سال 1344 ارديبهشت ودر نوشت حرفهاي طور
رويصحنه جوانمرد عباس وسيله به سال 1344 در كه مهتاب شهرآفتاب خاتون
كه است زيادهمان احتمال به كه باف خورشيد خاتون نمايشنامه.آمد30
درآمد سينمايي فيلم بهصورتطرح خورشيد ملك نام با تغييراتي با بعدها
اما گرفت زمان هنر و فرهنگ ازوزارت ساخت اوليه اجازه سال 1350 در و
منظور به كه (زهرمار برج) حوا و آدم نمايشنامه.نشد40 ساخته هيچگاه
سال 1348 در كه كچل حسن نمايشنامه.شد50 نوشته درتلويزيون اجرا
آن صورتكاملتر بعدها و شد اجرا سنگلج تئاتر در رشيدي داود بهوسيله
.شد سينمايي فيلم
همين نيامده كتاب اين در آن متن كه حاتمي آثار از چه آن
عشقيشب حماسه نام به سينمايي فيلم يك علاوه به است نمايشنامه پنج
وسيله آنبه از شدهاي كوتاه صورت و شده نوشته سال 1346 در كه جمعه
.شد ساخته هژيرداريوش
.است آمده كتاب اين در حاتمي تلويزيوني و سينمايي فيلمهاي همه متن
.شدهاند آنهابازنوشت موجود ويدئويي نوارهاي روي از متنها اين همه
سينمايي روايت.است فرنگبرگشته از جعفرخان فيلم مورد اين در استثنا
و نوشت حاتمي خود كه فيلمي با قابلتوجهي تفاوتهاي فيلم اين موجود
خود نوشته كه اوليه سناريوي كه شد ديده رودرستتر ازين و دارد ساخت
را صاحبقران سلطان قسمتي سيزده سريالشود گنجانده دركتاب است حاتمي
انقلاب پساز حاتمي مرحوم خود بود شده پخش و ساخته انقلاب از پيش نيزكه
ديگري و اميركبير بهنام بخش يك شامل كه آورد در قسمتي دو صورت به
ايران اسلامي جمهوري سيماي ترتيباز همين به و است كرماني رضا ميرزا
.است قسمتي دو متن همين مجموعهآمده اين در چه آن و شد پخش
مهلت اما پرورد را آنها طرح خود حيات مدت در حاتمي كه نيز آثاري از
شده ارائه مجموعه اين در هست دسترس در چه آن نيافت را آنها انجام
آخرين در حاتمي را آن قسمتياز كه تختي پهلوان جهان فيلمنامه.است
طرح خورشيد ، ملك نشده ساخته فيلمسينمايي سناريوي ساخت ، زندگي ماههاي
برفي ، ملكههاي بانو ، اتفاق به نشده سينماييساخته فيلمهاي اوليه
سريال اوليه طرح و پيامبر ، آخرين فيلم اوليه ازطرح قسمتي و نوشدارو
.آرزو تلويزيونيخانه