پنجم ، شماره 1427 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
شهرهاي بيماري اضطراب و عصبي فشار
پرجمعيت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ميشود؟ منجر اضطراب بيماري به عصبي فشارهاي و منفي هيجانات چگونه
برهم مهم عوامل از بيكاري و مشكلاتاقتصادي چندپيشگي ، شتابزدگي ،
است اضطراب بيماري بروز و استراحت و تغذيه كار ، نظم خوردن
پرجمعيت و بزرگ شهرهاي در وروان اعصاب بيماريهاي به مبتلايان
در طبيعيكه آرامش و پاكيزه هواي دورماندناز.است روبهافزايش
قرار و وجوددارد بزرگ شهرهاي حومه در يا كوچكو شهرهاي و روستاها
زائيده كه فشارهايعصبي و هيجانات صدا ، معرضهجوم در گرفتن
قرار بيماريها معرضاينقبيل در را حساس افراد امروزاست ، شهرنشيني
و معاش تامين براي بهچندپيشگي بزرگ شهرهاي مردم رويآوري.ميدهد
.بيماريهاست اينقبيل شيوع و بروز عوامل از نيز جوان فرزندان بيكاري
و ميدهند ازدست را خود بهنفس اعتماد مرور به بهاضطراب مبتلايان
حاضر گزارش در.اطرافيانشانميشود رنجش باعث خشماگينآنها واكنشهاي
آينده فرصتهاي در و بررسيكردهايم را اضطراب بيماري وريشههاي علل
بيماريهااز قبيل اين با مقابله رابراي كارشناسان و پزشكان توصيههاي
.ميگذرانيم نظرتان
قرن و قرنمنطق قرن 18 روشنگري ، قرن قرن17 قرنها ، و اعصار بين در
و اضطراب و استرس قرن و ارتباطات و مديريت قرن قرن 20 ، صنعت ، قرن 19
مبتلايان شده ، منتشر آمارهاي طبقاست گرفته نام عصبي نابسامانيهاي
دارا جهان در را آمار بيشترين افسردگي و نگراني ترس ، اضطراب ، به
درآمده كنوني جوامع مشكلات از يكي بهصورت بيماريها اين و ميباشند
.است
از كنوني ، بسياري عصر در بشر وتكنيكي علمي حيرتانگيز دستاوردهاي
بهارمغان مرفهرا زندگي يك و برداشت راه ازسر را موانع و مشكلات
طبيعت با ناهمخواني بهعلت آن انتشار سرعت و همينپيشرفت اما آورد
و شد رواني گوناگون نابسامانيهاي و اختلالها بروز باعث انسان نهاد و
پي در و ماشينيزم بند در انسان معاصر نظريهپردازان از يكي گفته به
بيماري انواع كه چراشود رها تا ميزند چنگ ريسماني هر به.است چاره
امابراي است كرده تنگ انسان بر را عرصه رفتاري اختلالات و رواني جسمي ،
.آنهابود رفع صدد در و شناخته تنشزا عوامل بايد مشكلات اين حل
.آورد بهارمغان كرهزمين ساكنان براي را سالمي و آرام زندگي تابتوان
حاضر قرن درد اضطراب
بايد كه آنگونه به استرس تنش ، اضطراب ، رفتاري ، اختلالات ما جامعه در
به كه است خانوادهاي كمتر و ميشود توجه آن به كمتر و نشده شناخته
كافي بهتعداد كشور در ما هنوز.بدهد را لازم اهميت رواني بهداشت
و اضطراب بهبيماريهاي مبتلايان اغلب و نداريم روانپزشكي مراكز
كمتر و ميبرند آرامبخشپناه و مسكن داروهاي به افسردگي ، بيشتر
.است فراهم بيماريها درماناينقبيل براي ريشهيابي و زمينهروانشناختي
خودرابهصورت هيجانات مردم مراكزپررفتوآمد و شهرها بيشتر در
بچهها سروصداي و بازي تحمل مادر و پدر.ميدهند بروز خشونتي و تهاجمي
افراد بين تند بگومگوي يا و درگيري باعث ماشين بوق صداي.ندارند را
.ميشود
بيماريهاي متخصص و ايران علومپزشكي دانشگاه دانشيار عشايري حسن
ركن سلامتي اجتماعي رواني ، زيستي ، درتعادل:ميگويد روان و اعصاب
عوامل.نخواهدداشت وجود نيز تعادلي نباشد سلامتي اگر و دارد اساسي
ميتوان نمونه بهعنواندارد تاثير تعادل اين خوردن برهم در متعددي
اشاره اجتماعي رواني ، جسمي ، تحريكات و فشارها به بدني زيستي ، سطح در
.كرد
و تواناييتحريكپذيري حقيقت در راززندگي اساس:ميكند خاطرنشان وي
.ميشود برقرار تعادل محرك به مناسب پاسخ با.محركهاست به مناسب پاسخ
به ميتواند ميشود ناميده آستانه حد كه حدي تا شخص هر امابدن
از جزئي انسانمييابد ترسمعنا و درد آن بعداز.دهد محركهاپاسخ
محركها درمقابل و ميپذيرد تاثير و تاثيرميگذارد طبيعت بر است طبيعت
مانند دارد وجود مكانيزمهايي جوامع در كنوني دروضعيت.ميدهد پاسخ
با را خود بايد انسان حال...و آلودگي سرعت ، شتاب ، صنعت ، شهرنشيني ،
.دهد انطباق مكانيزمها اين
در نميتواند يعني نيست بهانطباق قادر فرد موارد برخي در اما
است جوامعانساني تحول و متغير يكفرايند كه شهرنشيني روند مقابل
را انطباق عدم غرامت و.ميشود آغاز مشكلات همينجا از و شود سازگار
فشارخون ، عروقي ، قلبي ، بيماريهاي بروز عصبي ، واكنشهاي در ميتوان
درصد خون 90 فشار رفتن بالا.كرد جستجو سرطان انواع و استرس و اضطراب
.دارد رواني عصبي ، ريشه هستند ، مبتلا بيماري اين به كه افرادي
مختلف ، پاسخهاي امكانات و درشرايطمتفاوتند جوامع در افراد
با را ياخود ميبرد رنج يا انسان درنهايت و ميدهند نيز متفاوتي
تغيير كه شرايطياست در انطباقميكند گوناگونسازگار موقعيتهاي
و عصبي واكنشهاي و تحريكات به ميكنند مقاومت كه افرادي براي
پرخاشگرانه و تهاجمي رفتار با برونگرا افراد.ميزنند دست رنجورانه
يا مقطعي بهصورت تحريكات اين كه دارند واكنشها اين كردن خارج در سعي
كردن سركوب با هستند درونگرا كه افرادي اما.ميشود نمايان درازمدت
افسردگي ، ازقبيل تني روان بيماريهاي انواع به فرورفتن خود در يا
.ميشوند دچار...و اضطراب استرس ،
بروزواكنشها در ميتواند كه است ارتباطي;ارتباطات و فرهنگ بين
به را خود واكنشهاي نميتواند كار محل در فرديكه.باشد گذار اثر
به را هيجانات اين است ممكن دهد نشان خود مسئول يا مدير سرپرست ،
رفتارهاي رشد به واكنشها و دهد بروز آنجا و برده خانواده نهاد داخل
حالت اين در ;ميانجامد كمحوصلگي و خصمانه و تهاجمي خوي و خلق عصبي ،
خانواده.ميگيرد قرار تهديد درمعرض نيز خانواده رواني بهداشت تعادل
پرورش در مهمي نقش مييابد رشد آن در كودكي از فرد كه نهادي بهعنوان
تهاجمي ، خوي با انسانهايي خاستگاه همين از است ممكن و دارد افراد
شخصيتي و عصبي تعادل نهايت در افرادي يا و بگذارند جامعه به قدم
.يابند پرورش
ميگذارد تاثير نيز جامعه بر پرخاشگرانه و عصبي رفتارهاي رواج
نوآوري ، و خلاقيت عدم فرد ، كارايي كاهش بهصورت آن پيامدهاي و
رفتارهاي و فرورفتگي درخود و فردگرايي استعدادها ، شكوفايي عدم
خود گليم تا ميكند سعي هركس جامعهاي چنين در.ميشود نمايان ناهنجار
جزء به كل از و كل به جزء از اينطريق به و بكشد بيرون آب از را
.است افراد شامل اجتماع و اجتماع از جزئي فرد كه.ميرسيم
و ميكند مسموم را فرد كه است سم يك اضطراب و استرس رواني ، بهداشت در
.ميشود كشيده نيز جامعه و خانواده به مسموميت اين
يكپاسخ استرس:ميگويد علامهطباطبايي دانشگاه استاد پزشك خانم
رفتاري رواني ، جسماني ، سيستم تقريبا استكه جسماني روانشناختي ،
يا واقعي اموري ميتوانند استرسها.ميدهد قرار هجوم مورد را فرد
.دوگونهاند استرس پذيرش در انسانها دليل بههمين.باشند غيرواقعي
كه هستند استرس نشاندهنده و پذيرش مستعد افرادي شخصيتي نظر از برخي
با ميكنند ، تكلم سريع.زماناست در عجله افراد ، اين ازمشخصات
اينافراد شود تمام زود ميخواهندكارهايشان.ميروند راه سرعت
كه هستند افرادي درمقابل.دارند استرس برايدريافت بيشتري آمادگي
.دارند رويدادها برروي كنترلبالايي ميزان و آرام نظرشخصيتي از
ازاندازه بيش را مشكل ميشوند ، مشكلروبهرو با بهسادگي بنابراين
و نميشوند اندازهپذيرا از بيش را ومسئوليتها نميكنند ارزيابي
تجربه را پرخاشگري و وتنش اضطراب درواقع و چهميكنند كه ميدانند
.نميكنند
بيماري نشانههاي
متخصصبيماريهاي پزشكان از يكي درمطب و شيرازي ميرزاي خيابان در
لاغر اندامي با استميانسال مردي.ميشويم بيماريروبهرو با اعصاب ،
پس.بزند حرف بيمارياش درباره تقاضاميكنيم او از.مضطرب وچهرهاي
حرف به بالاخره بيميلي و وسواس با او ميگذرد سكوت در كه لحظههايي از
:ميآيد
براي دومي كار ،(بانك كارمند)اصليام شغل بر علاوه كه وقتي از
ازدست را سابق آرامش كردهام ، شركتهاپيدا از يكي در بعدازظهر
را خودم باعجله بانك ، در كار ساعت پايان از پس ناچارم چون.دادهام
بودم ، خوشحال ميشد ، نصيبم كه درامدي بهخاطر اوايل برسانم شركت به
از روز هر و شدم كمخوابي دچار و كرد پيدا كاهش اشتهايم بعد مدتي اما
اينجا به بالاخره ، تا رفتم پزشك تا چند پيش.شد كاسته نيز وزنم
اين و شدهام اضطراب دچار كه:ميگويد دكتر آقاي.كردند راهنماييام
دكتر.است آمده بهوجود منفي هيجانات براثر و مرور به نيز اضطراب
:ميگويد اضطراب بيماري بروز علت درباره بيمار اين معالج
درمعرض را تهران ، فرد مثل وپرجمعيت بزرگ شهرهاي در زندگي
تا خانهافراد بودن دور ميدهد ، قرار آلودگيصوتي و سروصدا انواع
و هيجانات برشدت نيز ماندن اتوبوس يا منتظرتاكسي و آنها كار محل
صبحانه ، از اعم غذاخوردن نظم خوردن برهم.عصبيميافزايد فشارهاي
اينقبيل نيز بيداري و خواب زمان خوردن برهم همچنين و شام و ناهار
ضعف ، دچار عصبي فشارهاي هجوم آغاز در بيمار.ميكند تشديد را فشارها
بيماري به مبتلا بهمرور و ميشود كمخوابي و پرخاشگري بياشتهايي ،
.ميگردد اضطراب