پنجم ، شماره 1427 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
عليصدر غار سياحتي مركز ضعيف مديريت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
به گرفتيم تصميم روزانه كار ماهها از پس جاري شهريورماه دوم هفته
سياحت و يافته خلاصي خوزستان گرم هواي از روزي چند خانواده همراه
عليصدر غار براي تلويزيوني تبليغات شايد.باشيم داشته مختصري
كوتاه سفر براي را طبيعي زيباي مكان اين تا داشت آن بر را خانواده
نشويم مواجه تعطيل روز ازدحام با آنكه براي.برگزينيم خود
از بعد صبح ساعت 9.برويم مقصد به شنبه روز تا كرديم برنامهريزي
تمامي ورود بدو در.رسيديم عليصدر روستاي به راه پيمودن ساعتها
پاركينگ ممكن راه تنها و بودند بسته را روستا به منتهي راههاي
كه بود جالب.پرداختيم ريال هزار سه آن به ورود براي كه بود روبازي
!نميدادند اتومبيلها مراقبت براي تضميني هيچگونه مطالبهكنندگان
ثبتنام براي كه ميداد تذكر مكرر غار بيرون محوطه در مستقر بلندگوي
رساندم ثبتنام محل به را خود شتاب با.شود مراجعه انتظامي نيروي به
بين نوبت هر در:گفت مربوطه مسئول نوشتم را خود اسم رديف 297 در و
حدود بازديد هر و دارند را غار از بازديد امكان نفر تا 800 600
اتفاق به ديگر ساعت دو يكي كه اميد اين با.ميكشد طول ربع و يكساعت
از پسايستاديم غار جلوي محوطه در بود خواهيم غار در خانواده
فروش گيشه به بليط ابتياع براي تا خواندند را نفر اسامي 80 يكساعت
!آزادشده بليط پيشنهاد مختلفي افراد توسط فاصله اين در.كنند مراجعه
بيرون جمعيت.ميكردند مطالبه توفان پنجاه و هشتصد نفر هر براي كه
نداشت وجود بليط كمبود براي دليل بنابراين نميرسيد نفر به 500 غار
كه را افرادي كه خواستم آنها از و كردم مراجعه انتظامي نيروهاي به
آنها گفتند نمايند ، كنترل ميكنند بليط سياه بازار ايجاد به مبادرت
بودند داده پيشنهاد من به شخصا كه را نفر كنيد ، 3 معرفي ما به را
هم ديگري عده ميان اين در !خواستند مدرك من از ولي كردم معرفي
برويم مجموعه مدير نزد گرفتيم تصميم و آمدند گرد بودند قضيه كهمعترض
به مسائل اين گفتند آمدنشان ، و ايشان دفتر انتظاردر ساعت نيم از پس
بيرون ازاتاقشان را جمع غيراخلاقي برخوردي با و نميشود مامربوط
حاضر مردم از زيادي تعداد واعتراض همهمه از پس هرحال به !كردند
گردن رابه گناه بازارسياه مسئله قبول ضمن كس هر و پاسخگونبود هيچكس
ماند نتيجه بدون بعدازظهر تاساعت 5 قضيه صورت هر در.ميانداخت ديگري
غار از راهاستفاده تنها ظاهرا و نرسيد جايي به هم انتظار ليست و
چنين به ندادن تن بخاطر ناگزير دلالانبود دست از بليط ابتياع عليصدر
غار از بازديد بدون و گرفته را خود فرزندان و زن دست اجبارغيرقانوني
.بازگشتيم همدان به
داشته شغلي بايد روستايعليصدر جوانان كه است درك قابل نگارنده براي
مناسب شغل تامين بجاي آياكنند مناسبامرارمعاش طريقي به و باشند
روستايي بيآلايش و جوانانپاك كه است شايسته شرافتمندانه مشاغل وايجاد
محترمغار مديريت سكوت كه ميرسد بنظر.شوند وتشويق هدايت مسير اين در
از.باشد مكانسئوالبرانگيز آن در مستقر انتظامي نيروي و عليصدر
تا ميشود رسيدگي تقاضاي محلي مسئولين و ارشاد وزارت محترم مسئولين
سالم تفريحات از بتوانند مردم شده جلوگيري منفي ذهني فضاي ايجاد از
.شوند بهرهمند سالم فضايي در
س -ح دكتر