پنجم ، شماره 1429 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 9 شنبه 18 سه
|
|
پرثمريم زندگي و تلاش كار ، مشتاق:معلولان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
معلولان جهاني روز مناسبت به
اصلاح براي تهران شهرداري توسط كه گوناگوني طرح‌هاي وجود با
دليل به هنوز شده ، انجام معلولان آمد و رفت منظور به شهري گذرگاههاي
هستيم روبه‌رو جدي كمبودهاي با زمينه دراين گذشته غفلت‌هاي
دور به خود طبيعي نهاد و اصل از متمادي قرون طول در كه امروز دنياي
اكثريت براي كه است دنيايي بشراست ، دست ساخته‌هاي در غرق و افتاده
انسانهابه تساوي به معتقد ما آنكه حال است ، شده سالم‌ساخته انسانهاي
تساوي سر بر بحث.سلامت‌هستيم ميزان از برخورداري و نژاد و رنگ از دور
معلولان كه است معني اين به واقع در وغيرمعلول معلول افراد حقوق
فرصت‌هاي جمله تسهيلات‌از و امكانات از جامعه افراد ديگر مانند نيزبايد
به معلول فرد وقتي مثال براي.برخوردارباشند نقل و حمل سيستم و شغلي
شهرنيست سطح در حركت به قادر شهري خاص بافت و موانع‌معماري وجود علت
اوليه‌اش حقوق و حق استفاده‌كند ، عمومي نقليه وسايل از نمي‌تواند يا و
.نيست مساوي غيرمعلول باافراد ديگر او و است شده سلب
تساوي از منظور:مي‌گويد كشور بهزيستي سازمان معاون ميرخاني ، دكتر
فردي شده شناخته حقوق از بتوانند هم معلول افراد كه است اين فرصت‌ها
را استفاده قابل وسايل و زندگي محيط بايد پس.گيرند بهره اجتماعي و
.ساخت فراهم آنها براي
معلولين آماري سيماي
به ميلادي سال 2هزار در جهان جمعيت مي‌دهد نشان آماري برآوردهاي
اين از درصد ديگر 10 سوي از.رسيد خواهد نفر ميليارد معادل 5/6 رقمي
روندي چنين دليل به.مي‌دهند معلولين‌تشكيل را جمعيت
قابل يك‌قشر عنوان به معلولان عمومي مشكلات حل در دشواري‌هاي‌گوناگوني
ابعاد در نيز معلوليتها رشدجمعيت ، تناسب به زيرا است ، محسوس توجه
.داشته‌است رشد مختلف
حوادث ، معلوليتهاي‌مادرزاد ، جنگ ، از ناشي معلوليتهاي اين از جدا
سراسر در..و زيست محيط آلودگي مقررات‌بهداشتي ، رعايت عدم سوانح ،
جسمي معلولان را افراد بيشتر گروه اين ميان از.است افزايش روبه جهان
در تشخيص‌اند ، قابل سادگي آنان‌به از گروهي كه مي‌دهند تشكيل حركتي و
.مي‌شوند سختي‌شناخته به برخي كه حالي
.است داشته سيرصعودي معلولان شمار تحميلي ، جنگ اثر بر ما كشور در
معلولان خيل به جبهه‌ها در ودلاور مومن شهروندان از زيادي تعداد
مشكل با زندگي امور ابتدايي‌ترين دادن انجام در بعضا و پيوسته
.مي‌باشند روبه‌رو
آمارهاي براساس:مي‌گويد كشور بهزيستي سازمان رئيس جزايري ، دكتر
داراي نوعي به توسعه حال جوامع‌در در افراد از درصد جهاني ، 10
بارز معلوليت داراي جمعيت كل درصد نيز 3 ايران در.هستند معلوليت
از نفر هزار حدود 3مي‌باشند توانبخشي حمايت‌هاي نيازمند كه مي‌باشند
.مي‌دهند تشكيل نخاعي قطع را معلولان
معلولان مشكلات اهم
نشان كارشناسان و مسئولان با گفتمان و آمده عمل به بررسي‌هاي نتيجه
ناهمگون شغلي ، فرصت‌هاي نبود معلولان ، از جامعه صحيح درك عدم مي‌دهد
و حركتي -جسمي شرايط با شهري فضاهاي از قابل‌توجهي بخش بودن
كه‌معلولان است مسائلي عمده‌ترين توانبخشي تجهيزات و مسائل‌درماني
.دارند
دانشجوي حاضر حال در و است معلول پا دو ناحيه از كه.درياني بيژن.
معلول ، كه مي‌پندارد چنين جامعه:مي‌گويد هست ، آزمايشگاهي علوم رشته
را تاكارهايش كرد كمك او به بايد ترحم عنوان به كه ناتوان‌است فردي
و ناتوان فردي معلول ، .است نوع‌نگاه اين عكس واقعيت ولي.دهد انجام
او جامعه‌بايد كه خاص شرايط با است انساني بلكه ;دلسوزي‌نيست نيازمند
زندگي امكانات نيازها ، تناسباين به و كند درك را او خاص نيازهاي و
.بدهد به‌او را ترقي و رشد و عادي
فردي تصوير معلول ، از جامعه وقتي:مي‌گويد جسمي معلول يك همچنين
ناتواني دارد ، را كمك نيازمند و ديگران از جداي ناتوان ، و عاجز
اجتماعي فعاليتهاي از او انزواي موجب همين مي‌شودو تشديد معلول
سايرافراد مثل هم معلول فرد كه ببيند آموزش بايد جامعه.مي‌گردد
آموخت جامعه به بايد.خلاقيتهايي‌است و استعداد داراي معلوليتش علي‌رغم
گيرد قرار معلولين اختيار در عادي باافراد مساوي فرصت اگر كه
.استفاده‌كنند احسن نحو به خود توانايي‌هاي از آنهامي‌توانند
شغلي فرصت‌هاي و معلولان
به قريب كه‌اكثريت حالي در محرومند شغل داشتن از معلولين از بسياري
استانداردهاي با را كارها از گسترده‌اي طيف مي‌توانند معلولان اتفاق
.دهند انجام شده تعيين
جوياي ميان‌معلولين در بيكاري نرخ:مي‌گويد بهزيستي سازمان رئيس
.است برابر دو سالم افراد به نسبت كار
و صنعتي كارفرمايان‌واحدهاي از بعضي هنوز:مي‌گويد جسمي معلول يك
.ندارند كارايي‌معلولان به اعتقادي غيرصنعتي ، حتي
موجب تنها نه گمارده‌شوند كار به معلوليت‌شان نوع براساس معلولان اگر
را كاركنان ساير روحيه و انگيزه مي‌توانند بلكه نمي‌شوند ، توليد افت
.مي‌يابد ارتقاء كارگاهها راندمان نتيجه در و داده افزايش
خدماتي و واحدهاي‌توليدي مديران ويژه به و جامعه صحيح درك نبود
قانوني ، توصيه‌هاي علي‌رغم شده‌است ، موجب معلولان كارايي به نسبت
از برخي.باشند شغلي فرصت‌هاي كسب انتظار ودر مانده بيكار همچنان
و كارهاي‌پست به و داده دست از را خود تحمل متاسفانه معلولان‌نيز
.آورده‌اند روي تكدي‌گري
من دست از ديگركاري كه مي‌گويند و دارم سال مي‌گويد62 نابينا يك
طريقي چه از.ندارم...و مسكن تغذيه ، به نياز من آيا.برنمي‌آيد
كنم؟ تامين را خانواده‌ام معيشت مي‌توانم
تا هستيم قوانين‌درصدد از بهره‌مندي با ما:مي‌گويد جزايري دكتر
اشتغال درباره.آورند بدست شغلي‌مناسب فرصت‌هاي صورت هر به معلولان
مقرر قانون براساس و كرديم شناسايي را شغلي فرصت هزار حدود 6 معلولان
متاسفانه كه بدهند ريال ميليارد حدود 16 اعتباري رديف 131511 ، از شد
.است نشده انجام بودجه و برنامه سازمان سوي از مهم اين امروز تا
معلولان و نقل و حمل شبكه
آنها به بايد هستندكه حقوقي داراي جامعه شهروندان عنوان به معلولان
نقل و حمل در ويژه امكانات بايدايجاد كه اين جمله از.شود توجه
به معلول شهروند كه صورتي در.گيرد قرار توجه آنان‌مورد براي شهري
خود نياز مورد مكانهاي به دسترسي به قادر مناسب ، امكانات نبود دليل
خواهد روبه‌رو متعددي تنگناهاي و مشكلات با روزمره زندگي در نباشد ،
هنوز يافته توسعه كشورهاي با مقايسه در ايران باره اين در.شد
آن با شهر سطح در معلولان كه مشكلاتي جمله از.دارد جدي كمبودهاي
مسافرتهاي انجام و شهر داخل در آنان آمد و رفت نحوه هستند ، روبه‌رو
نقل ، و حمل مناسب امكانات ايجاد صورت در كه است بديهي.است شهري بين
در مي‌توانند خود توانائيهاي و سرشار استعداد با معلولان از بسياري
زندگي در ترتيب اين به و باشند داشته شركت‌جدي اجتماعي فعاليتهاي
.شوند برخوردار استقلال از خودنيز شخصي
براي معلول شهروند:مي‌گويد توانبخشي كارشناس.-جانملكي يوسف.
به آسان دسترسي به نياز كارهاي‌روزمره و عمومي مايحتاج خريد
ارتباط اين.دارد شده ياد محلهاي به سكونت محل از نقل و حمل امكانات
مشكلات به‌دليل اما.مي‌گيرد انجام عمومي نقل و حمل وسايل طريق از
باز وسايل اين استفاده معلولان‌از عمومي نقل و حمل وسايل در موجود
.مانده‌اند
عبارت معلولان ديدگاه از موجود نقل و حمل سيستم در مشكلات اصلي‌ترين
نبودن مناسب عمومي ، مكانهاي و ساختمانها نبودن مناسب:از است
ايستگاههاي در شيبدار سطح نبود ايستگاهها ، نبودن مناسب پياده‌روها ،
انتقال براي بالابر نبودن اتوبوس ، پله‌هاي و در نبودن مناسب اتوبوس ،
استقرار براي اتوبوس در فضايي نبودن مشخص اتوبوس ، داخل به معلولان
نديدن آموزش تاكسي ، به نداشتن دسترسي چرخدار ، صندلي با معلول افراد
شدن سوار و پياده مكان نبودن مشخص معلولان ، با برخورد در رانندگان
.معلولان ويژه پاركينگ نداشتن وجود نيز و معلولان ويژه
پوشيده بركسي تهران ويژه به بزرگ شهرهاي در درون‌شهري ترافيكي مشكلات
روبه‌رو مشكل اين با نوعي به خويش روزمره زندگي در شهروندي هر.نيست
جسمي كم‌تواني يا ناتواني دچار جهاتي يا جهت از كه معلولان.است
شهرداري تاكنون البته.دارند زمينه اين در مشكل‌بيشتري شده‌اند ،
بهينه‌سازي‌فضاهاي در موثري اقدامات گذشته سال طول 8 در تهران‌بخصوص
توجه با اما است عمل‌آورده به معلولان آمد و رفت راحتي منظور به شهري
براي شهري گذرگاههاي بهسازي طرح‌هاي ازاجراي پيش تا كه واقعيت اين به
زمينه‌به اين در اقدامي هيچگونه تهران شهرداري توسط آمدمعلولان و رفت
ايجاد با و وجوددارد جدي كمبودهاي زمينه اين در هنوز بود نيامده عمل
وسايل و شهري نقل و حمل شبكه به‌ويژه‌در معلولان حركت براي مناسب فضاي
مردم از قشر اين براي را بهتري زندگي مي‌توان‌امكانات عمومي نقل و حمل
.ساخت كشورمان‌فراهم
دارد ، شهري ونقل حمل در مهمي نقش كه عمومي نقل و حمل وسايل از يكي
اتومبيل به دسترسي عدم به‌دليل جامعه درآمد كم اقشار.است اتوبوس
از استفاده براي لازم مالي توان از نبودن برخوردار طرفي از و شخصي
معلولان.مي‌آورند عمل به اتوبوس از بيشتري استفاده نقليه ، وسايل ساير
همين به مي‌آيند ، شمار به جامعه آسيبپذير اقشار جزء اكثرا كه نيز
و حمل وسيله يك عنوان به اتوبوس استفاده‌از براي بيشتري نياز ترتيب
سطح اختلاف نظير مشكلاتي متاسفانه اما دارند ، نسبتاارزان عمومي نقل
مكانيكي تعبيه‌بالابرهاي عدم و خيابان به نسبت اتوبوس ايستگاههاي
اين به معلولين دسترسي مانع...و معلول و جانباز افراد حمل براي
عمومي نقل و حمل وسايل:مي‌گويد حركتي -جسمي معلول يك.مي‌شود وسيله
اهميت جامعه يك افراد براي شهري بين و درون‌شهري جابه‌جائيهاي در
فعاليتهاي با انكارناپذير و مستقيم ارتباط نيز و داشته فراوان
مخارج صرف فرد هر درآمد از زيادي درصد كه اين.دارد انسان بي‌شمار
اما.مي‌باشد مساله اهميت نمايانگر اندازه‌اي تا خود مي‌شود آمد و رفت
اشخاصي و حركتي مشكلات با افرادي براي نقل و حمل وسايل اين است بديهي
اهميتي هستند حركت براي كمكي وسايل از گرفتن ياري نيازمند كه
.دارد دوچندان
آنها معلولان ، توان براي استفاده قابل عمومي نقل و حمل وسايل وجود
انزوايي از را آنان و مي‌كند بيشتر اجتماعي امور در مشاركت براي را
جامعه و مي‌سازد خارج شوند ، گرفتار بدان است ممكن اغلب كه ناخواسته
.مي‌سازد بهره‌مند آنها بالقوه وتوان استعداد از نيز را
است معني شودبدين كار يافتن به موفق معلولي فرد اگر:مي‌گويد او
بيشتر نفس به اعتماد و احترام ، ارزش احساس خودكفايي ، و رضايت كه
خودكفايي و بهتر رفاه و مادي وضع از گذشته است‌و شده فراهم او براي
.مي‌شود مطرح نيز خانواده يك زندگي چرخ معلول ، گرداندن فرد
مشكلات ازعمده‌ترين يكي:مي‌گويد بهزيستي سازمان كارشناسان از يكي
شدن سوار نحوه چرخدار ، ازصندلي كنندگان استفاده ويژه به و معلولين
راههاي از نيز را مشكل اين پيشرفته كشورهاي در.است اتوبوس به آنها
.كرده‌اند حل مختلف
