پنجم ، شماره 1430 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 10 چهارشنبه 19
|
|
عمومي تلفنهاي از نگهداري و حفظ ضرورت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تكنولوژي و علوم پيشرفتهاي چنين وجود با و روزها اين كه نميكنم گمان
نداشته آشنايي آن از استفاده طرز و تلفن با كه شود پيدا كسي ديگر
براين همگان شك بدون.باشد بياطلاع آن بيشمار مزاياي از يا و باشد
.تكراري است مقولهاي دربارهآن زيادي دادن توضيح و واقفند موضوع
تلفنهاي از استفاده چگونگي بگويم ، درباره ميدانم لازم كه را مطلبي
وسيله متداولترين همگاني تلفن.گوناگوناست افراد توسط همگاني
ورود محض به كه باشيد كرده برخورد افرادي تاكنونبه شايد است ارتباطي
ميرود يادشان كه ميشوند كردن دل درد و صحبت سرگرم تلفنچنان كيوسك به
آنهاتذكر به مرتبه سه دو تا و هستند منتظر تلفن درصف نيز كسانديگري
.برنميدارند تلفن گوشي از دست نشود داده
مورد شماره و ميشوند تلفن كيوسك وارد وقتي كه هستند هم ديگري عده
جيب درون به دستشان ناخودآگاه كردن صحبت هنگام ميگيرند را خود نظر
و ميگيرند دست در دارند همراه به كه را خردي پول يا كليد و ميرود
نشود تمام صحبتشان كه زماني تا و ميكنند تلفن بدنه خراشيدن به شروع
.برنميدارند سرگرمي اين از دست
درونتلفنگير سكه كه ديدند و شدند تلفن كيوسك وارد اگر هم بعضيها
با سالهاست كهگويي ميكوبند بيزبان تلفن برسر مشت با چنان نميكند
شهر در روزها اين كه ديگري دسته اما و دارند پدركشتگي بيچاره تلفن
مردم ديد از دور و شب تاريكي در كه هستند افرادي شدهاند پيدا شيراز
!ميكنند شهر سطح در عمومي تلفنهاي گوشي كردن منهدم و ربودن به اقدام
راهحلي آخرين شيراز مخابرات شركت ميكنيد ملاحظه عكس در كه همانگونه و
توانسته ملي حقوق به متجاوز افراد اينگونه عمل با مقابله براي كه را
تا است تلفن بدنه به تلفن گوشي كردن زنجير و قفل بيابد است
ناپسند و زشت اين واقعا آيا !شود جلوگيري بيشتر خسارت از بدينوسيله
و حيثيت اينگونه و شوند پيدا افرادي چنين شيراز مثل شهري در كه نيست
ببرند؟ سوال زير را شهر اين خوب مردم فرهنگ
بويري فريد