پنجم ، شماره 1430 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 10 چهارشنبه 19
|
|
احوال ثبت توي هزار و بيانصاف سارق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مداركي همسرم كيف ربودن با بيانصاف سارق كه شد آغاز زماني از ماجرا
را فرزندم ولادت گواهي و گواهينامه همسرم ، و من شناسنامه جمله از
در 24/11/1375.برآمديم مداركهويت اخذ صدد در ما و برد خود نيزبا
مورد در و ارسال و همسرمصادر براي كه نموديم المثني تقاضايشناسنامه
تهران به تاريخ16/2/1376 در و پيدا شناسنامه اصل اظهارداشتند من
ثبت شريفحوزه 2 پرسنل خلق حسن و مهرباني ليكنعليرغمشده ارسال
يا شدهو گم احوال ثبت مختلف ادارات درداخل مجددا شناسنامه احوال
ومن است انتظار در من همانند و گيرافتاده گوشهاي در اشتباها حداقل
واحد كه واحدي هر به چون پيداكنم ، سرنخ بايد كجا از نميدانم
ميگويند و ميدهند را واحدثالثي آدرس ميكنم مراجعه داده قبليآدرس
گواهينامه صدورالمثني از بگذريم.نميباشد واحد اين مربوطبه خانم
ماه 76 ازارديبهشت و كرد اقدام شناسنامه اخذ بعداز هم او كه همسرم
كه شناسنامهفرزندم صدور چگونگي از بگذريم نيز نگرفتهو نتيجه تاكنون
وبراي درماني دفترچه به احتياج عمل وبراي داشت جراحي عمل به احتياج
كه ثبتاحوال اداره رئيس آقاي.بهشناسنامه احتياج درماني دفترچه
خودرا واحد مشكل چگونه داشت را پرافتخاررياست رداي پوشيدن داعيه
.است نديده
من به يك هر كه باشد بايد چنديندبيرخانه احوال ثبت اداره در چرا
روابط همانند واحدي است؟چرا واحد كدام به مربوط نامه بگويند
دبيرخانه 1 نهايتااز و كند راهنمايي را من كه غيرهنبود و عمومي
سرانجام و شوم فرستاده ديگر واحد به ازآنجا و حراست دبيرخانه به
پستي قبض شماره گيرنده ، آدرس نامه ارسال مرجع از و برويد شما بگويند
!!بگيريد را اطلاعات ساير و
و ثبتي پيشتاز و يكروزه استخدمات اين مكانيزه ، خدمات است اين
براي و باشد معلمبيتاثير من كار برروي بلاتكليفي اين چگونه پستي؟
و ترتيب نظم ، مسئوليتپذيري ، از صحبت اجتماعي علوم دردروس دانشآموزان
!برانم سخن جامعه براي فداكاريفرد
محفوظ نام