پنجم ، شماره 1432 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 13 شنبه 22
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت)رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(36)
پژوهش و تحقيق روحيه‌ي اعتلاي مبادي
به دانشگاهي ، نظام جمله از و جامعه در پژوهش و تحقيق روح ارتقاي
:مي‌نمايد اساسي زير نكته دو جمله از و است ، وابسته نكات‌چندي
پژوهش ، و تحقيق پيش‌درآمد در:تحقيقي نفس به اعتماد(1
به معرفت ، و دانش طريق رهپويان و آيد پديد پژوهشي خودباوري مي‌بايست
انسان در خداوندي ذخيره‌ي قدرت و امداد پرتو در كه -انساني اعجازهاي
.كنند باورپيدا -است
مورد بسياري موارد در انكار ، غيرقابل ظاهر به و سهل و ساده نكته اين
دوره اين در بويژه.مي‌گيرد و گرفته قرار دروني باور عدم ياد و ترديد
بسيار چه دارد ، وجود غرب تحقيقي علمي ، قدرت نظام با طولاني فاصله‌ي كه
و داشته‌ها به ديرباوري و نفس ضعف خوره‌ي گرفتار خود ، دردرون كه كساني
.خودي‌هستند اندوخته‌هاي
و بود اين در رهبري معظم مقام و راحل امام تلاشهاي اساسي‌ترين از يكي
و بياموزند نفس به اعتماد خود ، وخاص عام مخاطبان به كه هست
.شوند يادآور آنان به را خدادادي‌انسانيشان قابليتهاي
اولين نه البته كه -انقلاب معظم رهبري سخنان از يكي به مجال ، اين در
:مي‌كنيم اشاره -است آن آخرين نه و
دو دردنيا ، سوم جهان اصطلاح به ازكشورهاي بسياري همچنين ما كشور در
آن تصميم‌گيران و وروشنفكران مردم كه است اين نظر يك:دارد وجود نظر
زماني ، هر در -جهاني حاكم قدرت به بايد...كشورشان ساختن براي كشور ،
باشيم كساني آن بايددنباله‌رو ما مي‌گويند..متكي‌باشند -هست كس هر
به وتسليحاتي سياسي و علمي مسابقات در را دنيا اول سكوهاي كه‌امروز
هم امروز بگويم كه ازاين متاسفم بسيار من...داده‌اند اختصاص خودشان
...دارند را فكر طرز همين كه‌هنوز مي‌شوند پيدا كنار و درگوشه كساني
هم تواناييهايي كه هستيم ملتي ما كه‌نه ، است اين هم ديگر نظر يك
.استفاده‌كنيم خودمان تواناييهاي از كه بگذاريم اين رابر اصل.داريم
مي‌رويم بهتري‌دارد ، ابزار ديگري كه ديديم و كرديم گير جا هر البته
سعي هم بعد ;راه‌مي‌اندازيم را كارمان مي‌آييم و مي‌كنيم قرض را ابزارش
(عليه تعالي الله رضوان)ما امام...بسازيم را ابزار آن خودمان مي‌كنيم
اي ايراني ، جوان اي ايران ، ملت اي:بگويد ما به‌ملت كه بود اين همتش
كه‌به اين بدون تو !ايراني مدير اي ايراني ، مهندس اي كارگرايراني ،
را مي‌تواني روحيه‌ي اين مي‌خواست امام.مي‌تواني خودت كني ، تكيه بيگانه
.كند زنده ما در
آن نقش و پژوهشي لازم امكانات:تحقيق‌پارسايانه روحيه‌ي گسترش(2
تمامي ميان ، اين در اما ;ونيست نبوده كردني انكار پژوهش ، درارتقاي
كار افكندن ، امكانات دوش‌كمبود بر را پژوهشي ناكارامديهاي ضعفهاو
.صوابي‌نمي‌باشد
ميان به تحقيقاتي جدي كارهاي كمبود از سخن هرگاه علمي ، محيطهاي در
كشورهاي در را وسيع‌پژوهشي امكانات بلافاصله كه كساني كم‌نيستند مي‌آيد ،
سرويس از و مي‌كنند سامان‌ياد آن مدرن تجهيزات از و رخ‌مي‌كشند به غربي
.مي‌گويند سخن پژوهشگران و به‌محققان مناسب دهي
-غربي تمدن به‌راستي آيا اما ;نيست ترديدي سخنان اين درستي و صحت در
همين از -است شده ارتقاي‌علمي‌برخوردار بلند سطح از تمدني‌كه وهر
با ابتدا از تمدن ، پژوهشگران‌اين آيا و است؟ كرده آغاز نقطه‌ي‌موجود
كرده‌اند؟ شروع را پژوهشي‌خود فعاليت كاري و شخصي توسعه‌امكانات چنين
مناعت و پارسايي با گيتي ، سطح در پژوهش و تحقيق كه آن ديگر نكته‌ي
مطالبه‌ي و كارمندي روحيه‌ي‌متداول مزدخواهي ، .مي‌گيرد و شكل‌گرفته
.نمي‌رساند و جايي‌نرسانده به را پژوهشي كارهاي هرگز اجرمادي ، مصرانه‌ي
پژوهش ، و صراطتحقيق راهيان و محققان هم جهان كشورهاي‌پيشرفته در حتي
وكمك عطش‌دانش‌خواهي فرونشاندن براي كه اجردنيوي ، و مادي توقع به نه
آنان.روي‌آورده‌اند سمت و سو اين به بشري ، وفنون علوم ارتقاي به
و مزد به‌نيت نه را پژوهشي وصف غيرقابل وزحمات علمي سخت پشتكارهاي
.ومي‌دهند داده انجام انساني حداقل يا انگيزه‌ي‌معنوي‌و به كه پاداش ،
مناعت روحيه‌ي همان كه است وابسته بدان ما جامعه‌ي در تحقيق روح گسترش
بي‌توقع عابد را خود پژوهشگران ، ;شود احيا تحقيق ، مسير در پارسايي و
بي‌بديل شان و كرامت اين‌جايگاه ، در را خويش حضور و بشناسند دانش معبد
:خودبدانند
تحقيق براي تا كنيم ، تزريق را بي‌عوض پارسايانه‌ي تحقيق روح بايد
اگر مثلا.ندارد واقعي پاداش تحقيق ، اصلا چون ;نباشند پاداش دنبال
چه‌قدر نظرتان به بدهد ، پول ميكرب كشف خاطر به پاستور به بخواهد آدم
مقايسه قابل آيا كرد؟ معين پولي او براي مي‌شود اصلا آيا بدهد؟ بايد
اگر.نكردند تحقيق پول وقت‌براي هيچ هم پاستور امثال است؟بنابراين ،
اين اروپاييها.نمي‌رسيدند جا اين به حقيقتا مي‌كردند ، تحقيق براي‌پول
.بودند طور همين هم ما قديمي دانشمندان كه اين كما ;داشتند را حسن
و فقر در -چناني آن عالم آن -رازي زكرياي محمدبن امثال ببينيد ، شما
چه پولش مي‌گوييم فورا مي‌كنيم ، كار يك تا ماها ولي ;مي‌ميرند تنگدستي
!نمي‌رسد جايي به كه است معلوم !قدرشد؟
:داشته‌اند اظهار ديگر سخني در يا و
به علمي طالب كه چه هردارد لازم طبيعي پارسايي يك علم ، طالب
و مي‌كند علم‌پيدا با بيشتري تسانخ و تجانس باشد ، نزديكتر پارسايي
.مي‌شمارد مغتنم قدرو بيشتر مي‌كند ، جذب بيشتر بيشترمي‌پسندد ، را علم
.بيايد وجود به بايد ما كشور در كه است علمي‌تحقيقي اخلاق آن اين ،
(1)پژوهش آداب و لوازم
آموزش مراكز در آن سازي كارامد و پژوهش و تحقيق شكوفايي راه در
به جمله از كه گيرد ، قرار جدي توجه مورد بايستي چند نكاتي عالي ،
.كرد اشاره مي‌توان زير مسايل
يافته ، توسعه دركشورهاي:دولت كارشناسي نيازهاي با ارتباط(1
از بخشي.دارد وجود دولت و دانشگاه ميان تنگاتنگ و ارتباطفعال
نظام اولا:كرد خلاصه مي‌توان اصلي نكته سه در اين‌ارتباطات‌را
و مي‌كند تربيت را دولتها نياز مورد كارامد متخصص‌و نيروهاي دانشگاهي ،
را دولتها كارشناسي بالفعل نيازهاي ثانيا;مي‌دهد قرار اختيار در
;مي‌كند مشخص را دولتها آينده حركت سمت‌وسوي ثالثا ;مي‌سازد برآورده
راه‌حلهاي راه‌جويي به و مي‌پردازد آسيبشناسي‌مخاطرات به آينده‌نگري ، با
.مي‌گمارد همت كارشناسانه
و دولتها ميان جدي ارتباط كه مي‌شود موجب مشابه ، موارد و روابط اين
نظام با دانشگاهي نظام ;آيد وجود به جوامع اين در دانشگاهها
نگردد پديدار خلايي و فاصله و باشد مداوم و مستمر پيوندي در اجرايي ،
پژوهش ، و تحقيقات جمله از و دانشگاهي فعاليتهاي سطوح تمامي در و
برقرار دولت كارشناسي بدنه و دانشگاه محسوس‌ميان و فعال رابطه‌اي
ميان محسوس فاصله‌اي ما ، كشور كشورهايي‌مشابه در متاسفانه.باشد
در.دارد وجود اجرايي نظام نيازمنديهاي با پژوهشي علمي ، فعاليتهاي
و مي‌ماند محروم دانشگاهها ذخيره انرژي از كشور ، اجرايي نتيجه ، نظام
خود ، كارامدي و كارايي ميزان به نسبت آماده ، و مستعد نيروي هزاران
.مي‌مانند فرو ترديد و پرسش در
