پنجم ، شماره 1432 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 13 شنبه 22
|
|
اقتصادي اتحاديه‌هاي شكل‌گيري مراحل
آخر بخش - اسلامي كشورهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
را توليدي همكاري زمينه‌هاي عملا مشابه ، و سطح هم توليدي عوامل وجود
در كافي تقاضاي عدم موجب هم ، شبيه توليداتي وجود و برداشته ازميان
.است گرديده اتحاديه از خارج در اعضاء رقابت تشديد و داخل‌اتحاديه
كه باشند همديگر مكمل آنكه جاي به توسعه حال در كشورهاي يعني‌اقتصاد
.باشند يكديگر رقيب است اتحاديه بقاء دوام‌و لازمه
يكديگر توليدات به توسعه حال در اقتصادهاي ماهوي نياز عدم علاوه به
صنايع بيشتر و بوده كشاورزي كالاهاي و خام مواد شامل غالبا كه
مبادلات كاهش موجب روندي چنين دارند ، نياز آن به مسلط اقتصادهاي
.است شده يكديگر با توسعه حال در كشورهاي تجاري
تجاري زمينه وجود اقتصادي اتحاديه‌هاي تشكيل لازمه است ذكر شايان
از ساختاري دلايل به توسعه حال در كشورهاي كه است اعضا فيمابين مناسب
.محروم‌اند امكاني چنين
و استفاده در توسعه حال در كشورهاي عمومي ناتواني ديگر سوي از
خارجي متخصصين محتاج همواره را آنان طبيعيشان ، منابع از بهره‌برداري
كشورها اين به جهاني مسلط اقتصاد راه‌يابي امرموجب همين و ساخته
.مي‌باشد
كشورهاي بين ضعيف تجاري روابط عمده دلايل از ديگر يكي گفت مي‌توان
لذا و كشورهاست اين در لازم تجاري و اقتصادي زيربناي نبود جهان‌سوم
بايد اعضاء بين تجارت ايجاد و مبادلات حجم افزايش هدف رسيدن‌به براي
بازار حجم كه داشت اميد و كرد شروع لازم زيربناي وايجاد ساخت از
سبب را اقتصادي فعاليت‌هاي در جديد سرمايه‌گذاريهاي تشويق آمده ، بدست
امكان عضو كشورهاي از كدام هيچ براي مستقل طور به گذشته در كه شود
.نداشت اقتصادي
بين مخابراتي و ارتباطي راههاي وجود عدم بايد ، فوق‌الذكر مسائل به
سياست همديگر ، از آنها جغرافيايي زياد فاصله سوم ، كشورهاي‌جهان
به تمايل عدم و داخلي ازتوليدات حمايت منظور واردات‌به جانشيني
دست به اخير دهه‌هاي در اغلب كه)خود حاكميت‌ملي از بخشي تفويض
را است اقتصادي پيوندي هم لازمه كه فوق‌ملي ، سازمان يك به (آورده‌اند
.نمود اضافه
سياسي دلايل -2
ناشي موارد پاره در كه سوم جهان كشورهاي در سياسي هنگام زود تغييرات
بانك نظير بين‌الملل ارگانهاي برخي اقتصادي غلط سياستهاي تحميل از
-اقتصادي عاملان ملتهاو بين در اعتماد عدم نوعي ايجاد است‌سبب جهاني
.است شده كشورها اين سياسي
سوم ، جهان ممالك در استعماري سياست پايه‌هاي مهمترين از يكي اساسا
منطقه‌اي يا و ملي سطح در كن حكومت و بينداز شعارتفرقه از استفاده
.است
بين در پيونديها هم نوع اين ناكامي عوامل از ديگر يكي بنابراين
كشورهاي بين در سياسي ثبات عدم و لازم تداوم فقدان سوم ، جهان كشورهاي
مي‌رسد نظر به قبلي ، شده ياد عوامل و عامل اين به توجه بااست عضو
موفقيت از اوليه ، مراحل در متعددي وسياسي ساختاري عوامل كه
حداقل لذا مي‌كند جلوگيري سوم جهان بين‌كشورهاي اقتصادي هم‌پيونديهاي
:عبارتنداز موفقيت براي لازم شرايط
ممالك اقتصادي و سياسي نسبي ثبات -مشخص‌ب جغرافيايي محدوده -الف
يك به اختيارات بعضي تفويض به تمايل و لازم سياسي انگيزه -عضوج
زمان قبول - ه زيربنايي امكانات حداقل دارابودن -د فراگير سازمان
و اجتماعي مشترك وجوه -و فعاليت‌هايي چنين رسيدن به‌ثمر براي لازم
اقتصادي حداقل‌انگيزه -ز سياسي
فرهنگي دلايل -3
منطقه‌اي و ملي سطح در شديد فرهنگي تضادهاي با همواره سوم جهان
و كشورها اين در استعمار گذشته عملكرد كه طوري به.است بوده روبه‌رو
اغلب در آنان همسوئي از ناسيوناليستي كاذب روحيه القاء كنار در
.كرده‌است جلوگيري موارد
زده دامن جهاني استكبار بوسيله هم معمولا كه)مذهبي اختلافهاي وجود
اين بر است ممكن نيز ملي رسوم و آداب و زبان گاهي حتي ،(مي‌شود
.شوند واقع موثر ناكاميها
