پنجم ، شماره 1433 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 14 يكشنبه 23
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(37)
اولا ميتواند اجرايي ، نظام و دانشگاهي پژوهشي نظام فعال رابطه
نسل در را تكاپو و اميد ثانيا ;سازد بهرهور را انساني منابع
برآورده را نظام مدت دراز و عاجل نيازهاي ثالثا;برآفريند دانشگاهي
.نمايد
اجرايي ، ونظام عالي پويايپژوهشهاي و مثبت تنيدن درهم براي
دو كارشناسان.است ضروري دولتي سيستم و دانشگاهي نظام فعال ارتباط
دقت و تامل با و گمارند همت ارتباطات كردن نهادينه به ميبايست نظام ،
در دانشگاه پژوهشي خروجيهاي طبيعي ، گونهاي به كه كنند كاري بايسته ،
:گيرد قرار آن اجرايي نظام و جامعه خدمت
و كردهام فكر آن به مكرر من و هست دانشگاهها باب در كه ديگري نكته
از عبارت...گذاشتهام ، ميان در را آن هم جمهور رئيس آقاي جناب با
براي گوناگون ، زمينههاي در الان ما.است دانشگاه به دولت دستگاه وصل
در وافري ظرفيت و استعداد كارشناسي ، نظر ارايه حداقل و بررسي
دانشگاههايمان در ما اقتصادي ، مسايل زمينه در مثلا.داريم دانشگاهها
به نسبت كلان نگاه با يا ميتوانند اينها كه داريم زيادي عناصر
اقتصادي نظرات مساله ، يك به نسبت خاص طور به يا و اقتصادي سياستهاي
.بگذارند دولت اختيار در را مفيدي مطالب و كنند اظهار را خود
آن.است منقطع دانشگاهيمان دستگاه از ما كارشناسي بدنه متاسفانه
علمي مراكز در يعني ;نيست طور اين دنيا در شنيدهام ، من كه طوري
گوناگون مسايل در را سفارشهايي و طرحها دولت براي دنيا ، پيشرفته
ميخواهند دانشگاه از ميآيند..ميكنند كار و ميدهند قرار توجه مورد
براي هم.ميكنند كار هم آنها ;كنيد كار ما براي مساله اين روي كه
كارشناسهاي از معدودي عده در دولت هم است ، پيشرفت آنها خود
اين.داريم احتياج اين به ما..نميماند منحصر اداري دستگاههاي
اين در متاسفانه اما ;هست-كردم عرض كه طور همان -دنيا ديگر درجاهاي
بتوانيم ما گر ا كه معتقدم معنا اين به جدا من.نيست گونه اين جا
وصل -اجرايي دستگاه راس به هم آن -اجرايي دستگاه به را دانشگاهها
.است بهتر...كنيم ،
به بايستي كشور در پژوهشي كارهاي:تحقيقاتي دوبارهكاري از پرهيز(2
و تكرار موازي ، كارهاي از كه باشد سيستماتيك و نظاممند گونهاي
مرتبط يا و متشابه پروژههاي ميان هماهنگي و كند جلوگيري دوبارهكاري
.سازد فراهم را
نظام كمبود يا و فقدان آن ، جمله از و گوناگون علل به متاسفانه
-علمي موسسات در كار بيلان افزايش به شديد ميل پژوهشي ، اطلاعرساني
و شبهفردي يا و فردي كارهاي به تمايل و نگري مجموعه از گريز دولتي ،
موازي پژوهشي كارهاي متعدد ، موارد در كه است شده موجب مشابه ، مسايل
:بينجامد مادي و انساني منابع اتلاف به و بنمايد رخ موازي شبه يا و
مضر دوبارهكاريهاي دچار همواره ما -تحقيقاتي نوع هر -تحقيقات كار در
بود اين رسم رژيم ، آن در.بودهايم انساني نيروي و پول ومصرفكننده
بندكنند ، كاري به را نورچشمي يك يا را ، كسي دست ميخواستند وقت هر كه
ميگماشتند ، جا آن به را او و درستميكردند مستقلي سازمان يا واحد يك
.ميكردند را كار اين بشود ، دولتي بالاي مسئول يا وزير مثلا ميشد اگر
لازم وزير چند بالاخره.باشند وزير نميشد ديگر كه بودند هم بعضيها
لذا ;ميشد فرض نورچشمي بينهايت اما نيست ، وزير كه بينهايت است؟
مراكز و غيرتحقيقاتي و تحقيقاتي گوناگون موسسات مستقل ، سازمانهاي
بالاترين آن به اينها هم غالبا و ميكردند درست فني و علمي و ادبي
بايد...متصلند اولي حلقه آن به كه ميديدند و ميشدند وابسته مراكز
بيخودي كه نميگويم من.بشويم خارج حالت اين از ما كه بشود دقت
و كنيم خرد هم در را لازم جداگانه كدام هر واحدهاي بياييم
پول و نيرو صرف و كار تكرار و دوبارهكاري كه اين از ليكن...بشكنيم ،
رئيس و جداگانه نام و جداگانه موسسه كه اين براي فقط بشود ، زيادي
.كنيم پرهيز بشدت بايد باشد ، داشته جداگانهاي
تحقيقي ازنيروهاي استفاده و حفظ و جذب در:وسعهصدر تسامح(3
.داشت برخورد جديتر صدري سعه با و فراختر نگاهي با ميبايست دانشگاه
اين.اندكند و نادر پژوهش و تحقيق اهل ما ، جامعه مشابه جوامعي در
اين.است توسعه حال در يا و نيافته توسعه كشورهاي نمايه جدي ، كمبود
محققان جمله از و جامعه محققان با كه ميكند ايجاب تلخ حقيقت
اختلاف مختصر با ;نشود برخورد انبوه و وافر كالاي شكل به دانشگاهي ،
تلخ ، و خشك برخوردهاي با ;نگردند طرد ديدگاه ، تفاوت يا و سليقه
رايگان به آنان ، انساني حرمت و شغلي امنيت ;نشود شكسته درهم حرمتشان
...و نگردد تاراج
و اينواقعيات به شايد ، و بايد كه چندان مواردي ، در متاسفانه
توجه بدون خاصي ، وديدگاههاي نگاهها.نميشود و نشده توجه ضرورتها
و پرداخته محققان و تحقيق بهحرمتشكني پيامدها ، و لوازم به
صد !ميپندارند خود شرعي تكليف جزو خويش ، گمان به را آن و ميپردازند
انقلابيشان يا و ديني گداز و سوز در بسيار ، موارد در شايد البته
جدي ترديدي بايستي راهشان و كار درستي در اما ;داشت ترديد نميتوان
.داشت روا
سرمايههاي به كه هست و بوده آن بر معصومين سيره و ديني تعاليم
اسراف به ;شود نهاده حرمت -هستند الهي امانت مكنون ذخاير كه -انساني
اين به بيمقدار ، خاك چون سهولت به ;نشود داده رضايت آن ، در تبذير و
دانشور ، محققان تحقيق ، و دانش حرمت به و ;نگردند پراكنده سو آن و سو
.باشند معزز و محترم
تحقيق اهل به نگاهعنايتمندانه اين به ديرباز از رهبري ، معظم مقام
تكريم و تعليم ضرورت در بارها و وبارها شدهاند شناخته دانش ، و
تاكيدورزيدهاند آن بر و گفتهاند سخن تحقيق و انديشه فكرو صاحبان
:نكوهيدهاند ايشان درباره را تندگوييها و افراطرويها و
فردي مثلا كه ازاين حزباللهي ، بچههاي اين كه ميبينم اوقات گاهي من
ابا بشود ، تحقيق مشغول تحقيقات آنمركز در برود نيست ، حزباللهي كه
و بودن انقلابي و بودن حزباللهي...ندارم قبول اينرا من.دارند
از هريك اگر كه است هنري بودن ، رونده خدا راه در سراسيمه و پارسا
هم ما و دارند ، كه باشند خوشحال بايد باشند ، داشته جامعه اين افراد
حالتي چنين طرف به را جامعهمان بيشتر هرچه كه باشد اين نيتمان بايد
مسوول فرضا ميخواهيم ما اگر كه نيست آن معناي به اين امابكشانيم
هم محقق اين بگماريم ، را محققي يا كنيم ، معين علمي آزمايشگاه يك
يا باشد ، شبخوان نماز يك يا باشد ، حزباللهي خصلت داراي بايستي حتما
و تدين تعبد ، ما.نيست گونه اين نه ;باشد چناني آن متعبد متدين يك
-ماست يك درجه ارزشهاي جزو -ميشماريم محترم را انقلابي پارسايي روح
براي كافي شرايط داراي كه فردي كه نشود اين از مانع آن ، نبودن اما
را نكته اين ما اگر.بشود گماشته علمي كار آن به است ، علمي كار
.بشود باز تحقيقات بابت از ما بال و دست مقدار يك شايد كنيم ، مراعات
علمي زمينههاي در من البته.ميشناسيم را آنها ما كه هستند كساني
كه ميشناسم را كساني ادبي فرهنگي ، زمينههاي در اما ;ندارم سررشتهاي
مردم براي و اسلامي جمهوري براي منافعي و فوايد منشا ميتوانند اينها
از كه حالي در ;بدهند را لازم تحقيقاتي مايههاي ما به و بشوند ما
راه اين به و دين اين به و انقلاب اين به ما كه راسخي و عميق اعتقاد
آنها ، اعتقادي كم و بياعتقادي اين.نيستند برخوردار اينها داريم ،
ما.كنند پيدا ما براي را لغت فلان ريشه مثلا كه نيست اين از مانع
.بكنند را كارشان بيايند ;داريم لازم را آنها