پنجم ، شماره 1435 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 17 چهارشنبه 26
|
|
نميرويد؟ سينما به چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نخست بخش ايران در سينما سالنهاي مشكلات از گزارشي
منطبق جامعهما امروز نيازهاي با كشور در سينما سالنهاي ساختار
.گيرد ساختارقرار تجديد و بازنگري مورد بايد و نيست
فرصتي و فرهنگياست جمعي فعاليتهاي مهم عرصههاي از يكي سينما
فرهنگي محصولات از يكديگر كنار در تا ميآورد فراهم انسانها براي
.بگذرانند جمعي صورت به را فراغتخود اوقات و كنند استفاده
:اشاره
آن اسلامي ارشاد فرهنگو وزارت سينمايي امور معاون داد سيفالله
سينماي بزرگ جشن مراسم در بود ، خانهسينما مديره هيات رييس كه زمان
از يكي رفسنجاني هاشمي آقاي جمهور وقت رييس به درگزارشي ايران
.كرد عنوان سينما سالن كمبود را ايران سينماي كلان مشكلات
تعداد سبب همبه ايراني ، خانوادههاي از عظيمي كهدرصد گفت وي
رفاهي امكانات بودن سببنامناسب به هم و سينما سالنهاي ناچيز
از نيز ايراني جوانان بزرگ قشر و ميمانند محروم سينما از سالنها
در فرهنگي ، تهاجم عصر در كه است شايسته.ميبرند رنج محروميت همين
توسعه مظاهر ساير با متناسب سينما سالن يك شهري ، بوستان هر كنار
بدون و بهسهولت بتوانند جوانان و خانوادهها كه گونهاي به شود ، ايجاد
.باشند داشته دسترسي آن به آمد و رفت هزينههاي تحمل
ايران در سينما سالنهاي كمبود معضل بررسي به دارد قصد حاضر گزارش
.بپردازد
!نرفتهايم سينما كه سالهاست
سينما به عصر فردا ميگفت پدرم ميشد كه غروب دماي دم پنجشنبهها ،
برادرانم و خواهران و من گل از گل ميزد كه را حرف اين.ميرويم
به فقط خوشحالي همه اين.ميشديم جمعه عصر منتظر بيصبرانه و ميشكفت
و دخترخالهها فردا كه ميدانستيم.نبود فيلم يك ديدن خاطر
و عمهجان همينطور ميآيند ، مادرشان و پدر با همراه هم پسرخالههايمان
دور ساعتي چند براي فاميل اعضاي همه تا بود بهانهاي سينما.بچههايش
سينما به ميشديم ، جمع هم دور جمعه عصرهاي !آري...شوند جمع هم
كه هميشه البته.ميخنديديم هم با و ميديديم فيلم هم با ميرفتيم ،
خوبياش.ميكرديم گريه و بود غمانگيز فيلم هم اوقات برخي.نميخنديديم
!بخير يادش.گريستن موقع نه و بوديم تنها خنديدن موقع نه كه بود اين
.داشت صفايي چه
دست در دست مادر ، و پدر با همراه كه است سال چند ديگر حالا اما
ميپرسم ، را علتش كه پدر از.نرفتهايم سينما به پدربزرگ و مادربزرگ
آمد و رفت روزها آن.بود نزديك سينما به خانهمان روزها ، آن:ميگويد
.نبود اينقدرشلوغ خيابانها روزها آن بود ، آسانتر شهر در
جامعهشناسي سوم سال در كه است صابري مهناز خودماني حرفهاي اينها
.ميكند تحصيل
بنشينيم تماشا به هم با
اعضاي از باشدهريك قرار اگر تربيتي ، مسائل كارشناسان اعتقاد به
فراغت ، اوقات گذران براي و خودباشند مسائل در غرق خانه در خانواده
نتيجهاش ببرند ، پناه فردي مطالعه يا و راديو تلويزيون ، به فقط
.بود خواهد جامعه در ناهنجاريها بروز و جامعه افراد بيگانگي
به:است گفته همينمورد در.سينما ، امور كارشناس دادگو ، محمدمهدي
و وانهادگي نوع يك از انسان نظريهپردازانارتباطاتجمعي اعتقاد
از رهايي براي بنابراينميبرد رنج برابرتلويزيون در تنهايي
يكسويه نفوذ و ازتاثير بايد فعاليت ، نوع اين از ناشي ناهنجاريهاي
ساير با ارتباط در فرهنگي ميدانوسيع در و شود خارج تلويزيون
معناست اين به فرهنگي ميداني فعاليتهاي گسترشبگيرد قرار انسانها
گريستن هم با خنديدن ، هم با ديدن ، هم با وگو ، گفت معرض در انسان كه
وقتي.بيابد دوسويه شكلي تاتوسعه بگيرد قرار انديشيدن هم با و
محصول يك تماشاي به مشترك طور به و هم كنار در انسانها از گروهي
تنهايي در و فردي طور به كه زماني به نسبت حتما مينشينند ، فرهنگي
.داشت خواهند بهتري و متفاوت احساس ميبينند ، را آن خود
جمعي مهمفعاليتهاي عرصههاي از يكي كه سينما دادگو اعتقاد به
از يكديگر كنار در تا ميآورد فراهم انسانها براي فرصتي است ، فرهنگي
جمعي صورت به را خود فراغت اوقات و كنند استفاده فرهنگي محصولات
.بگذرانند
فرهنگي سازمانعلمي ، سوي از شده ارائه تعاريف براساس:نكته
با ارتباط در توسعه فرايندهاي تمامي و است توسعهانسان محور يونسكو
.ميشود سنجيده فرهنگي و اجتماعي -اقتصادي ابعاد در انسان
مهم شاخص عنوانيك به سينما سالنهاي يونسكوتعداد گزارشهاي در
.ميگيرد قرار مبنايمقايسه فرهنگي توسعه سنجش براي
مدتهاست چرا زمانيبود؟ چه رفتيد ، سينما به كه باري آخرين راستي به
با همراه را خود فراغت اوقات بخشياز چرا و نرفتهايد سينما به كه
سينمانميگذرانيد؟ در خانواده
و جنوب در شهروندانتهراني از تعدادي با كه بود پرسشهايي اينها
:گذاشتيم ميان در شهر شمال
ميكند ، تحصيل رشتهزيستشناسي دوم سال در كه ساله صدوقي ، 23 عاطفه
:ماگفت پرسشهاي به پاسخ در
است؟ دور اينقدر وقتي بروم ، سينما به بايد چرا ـ
است؟ دور كجا به ـ
سينما نزديكترين رسيدنبه براي.سكونتمان محل به ديگر ، است معلوم ـ
دو خانه ، به بازگشت براي هم بگذارم ، يكساعت وقت يكساعت بايد لااقل
بايددر بليت تهيه براي هم ساعت نيم لابد فيلم ، برايديدن هم ساعت
وقت ساعت چهار از بيش بايد فيلم يك ديدن براي يعني.بايستم صف
به زمان اين است ممكن باشد سنگين خيابانها ترافيك اگر تازه.بگذارم
.بكشد هم ساعت شش يا پنج
:گفت نيز است ، دوفرزند صاحب كه سالهاي كارمند 40 پزشكزاد ، عليرضا
را آنها و بگيرم را بچهام و زن دست تعطيل روزهاي ميخواهد دلم خيلي ـ
يك حتي ما منطقه دراست وقتگير خيلي كار ، اين اما ببرم ، سينما به
به.است شده متمركز شهر مركز در سينماها بيشترندارد وجود هم سينما
را فرصتي چنين من و است زياد وقت نيازمند رفتن سينما دليل همين
در را فرزندانم وقت از ساعت سه -دو اينكه جاي به ميدهم ترجيح.ندارم
به را آنها ببينند را ساعته دو فيلم يك تا كنم تلف خيابانها شلوغي
.ببرم خانهمان نزديك (پارك) بوستان
ميدهند؟ ترجيح سينما به را پارك شما فرزندان ـ
.خستهميشوند طولاني راههاي و خيابانها شلوغي از اما.نه ـ
:نكرد ، گفت معرفي را خودش كه ساله دانشآموز 18 يك
زحمت به اينهمه فيلم يك ديدن خاطر به را خودش آدم كه نميارزد
.نيستم بيكار كه من بيندازد ،
چطور؟ ـ
سنگين بپردازم ، ترافيك ماشين كرايه زيادي مبلغ كه نيستم بيكار ـ
ببينم ميرسم سينما به وقتي بگيرمو درد سر كنم ، تحمل را خيابانها
و است گذشته ساعت نيم يا ربع يك فيلم (سئانس)نمايش نوبت شروع از
از يكي.بشود شروع فيلم نمايش بعدي نوبت تا بمانم منتظر بايد من
سئانسهاي است ممكن و هستند سالن تك كه است همين ما سينماهاي اشكالات
.باشند نداشته همخواني ما فرصت با آن
گرفتند ، قرار پرسشما مورد كه تهراني شهروندان از بسياري:نكته
كم خيلي كه گفتند نيز تعدادي.نرفتهاند سينما به مدتهاست كه گفتند
محل زياد فاصله را موضوع اين علت نيز گروه دو هر.ميروند سينما به
فرصت كه ميگفتند آنها اغلبكردند عنوان خود سكونت محل با سينماها
صرف وقت ساعت پنج -چهار ساعته ، دو سينمايي فيلم يك ديدن براي ندارند
.كنند
گونهاي به نمايش سالنهاي اينكه جغرافياييواقعيت نامناسب موقعيت
درمحدودهاي سالنها بيشتر.شدهاند توزيع تهران شهر سطح نامناسبدر
نو لالهزار و لالهزار جمهوري ، انقلاب ، خيابانهاي يعني شهر مركز در واقع
در مردم بيشتر دسترس از كه شدهاند متمركز آن اطراف خيابانهاي و
.است دور به فراغت اوقات ساعتهاي
براساس سينما سالنهايموجود:است گفته مورد اين در دادگو محمدمهدي
از سالنها اين.است شده طراحي تهران پيش دهه چند نيازهاي و شرايط
بوده شهر مركز روزگاري كه شدهاند متمركز نقاطي در شهري جغرافياي نظر
تهران امروز نيازهاي و واقعيتها با سالنها اين مكاني موقعيتاست
.نيست همگون
:است گفته فرزندنيز سه صاحب و ساله خانهدار ، 45 اخوان ، بهاره
از بيش بردم ، بهسينما و گرفتم را بچههايم دست كه باري آخرين از ـ
شروع از ربع يك كه فهميديم سينمارسيديم ، به وقتي.ميگذرد يكسال
منتظر ساعت دو به نزديك بعدي ، سئانس براي بايد وما گذشته فيلم
هم ديگري سالن نزديكيها آن و داشت را سالن يك همان سينما آنبمانيم
هم وقتمان بلكه ميشديم ، خسته خيلي فقط نه ميمانديم منتظر اگر.نبود
.برگشتيم خانه به نديده ، را فيلم كه بود اين.ميشد تلف
:ميگويد مورد همين در دادگو
براي شهريمايلند درون سفرهاي دشواريهاي به توجه با خانوادهها برخي
سالن چندين از كه باشد وجودداشته سينماهايي فراغت اوقات گذران
فيلمهاي ساعت نيم به ساعت نيم انتخاب تاامكان باشد شده تشكيل
مجتمعهايي مايلند يعني.باشد فراهم برايشان مجموعه همان در سينمايي
در را فيلم ده يا هشت و باشد سكونتشان محل نزديكي در سينمايي
.دهد نشان مختلف زمانهاي
سينما براي جهاني بحران يك
ويژه به ارتباطجمعي وسايل و تكنولوژي پيشرفت با جهان سراسر در
غولآسا سالنهاي با گذشته در كه سينما ماهواره ، و ويدئو تلويزيون ،
در بحران اين رفع.شد بحران دچار بود ، مشتاق تماشاگران هجوم پذيراي
احداث با و شد ميسر سالنها ساختار تجديد با پيشرفته كشورهاي
جايگاه دوباره سينما بودند ، كوچك سالن چندين شامل كه مجتمعهايي
.آورد دست به را خود واقعي
سالنه ده مجتمعسينمايي انگليس 80 در سال 1988 در مثال عنوان به
يعني.يافت افزايش به 150 سالنها تعداداين سال 1990 در و شد احداث
.شد برابر دو سالنها اين سالتعداد دو در
سالنهاي يا كهداشتند شرايطي به توجه با نيز جهان كشورهاي ديگر در
(سالن چند با) سينمايي بهمجموعههاي يا و كردند بازسازي را موجود
.كردند تبديل
امروز بانيازهاي ما كشور در سينما سالنهاي ساختار اينكه واقعيت
.گيرد قرار ساختار تجديد و بازنگري مورد بايد و نيست منطبق ما جامعه
بنييعقوب ژيلا