پنجم ، شماره 1435 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 17 چهارشنبه 26
|
|
مشكلات بر غلبه براي نو راههاي جستوجوي
روحي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است؟ امكانپذير موسيقي از درماني استفاده آيا
كرد ، تعريف را بايدموسيقي ابتدا درماني موسيقي راجعبه صحبت براي
وسيله به است احساسات بيان هنر ;وزيري تعريفكلنل بنابه موسيقي
موسيقي از يافته سازمان و شده تجويز استعاره درماني موسيقي و.صداها
آموزش كارشناسان نظر زير ناسازگار حالات تغيير براي آن فعاليتهاي يا
درماني اهداف به رسيدن در مراجعين به كمك براي (تراپيست موزيك) ديده
روانپزشكان ، چون متخصصان ديگر با غالبا درمانگرها موسيقي.است
كار درماني تيم و كادر يك در فيزيوتراپيستها اجتماعي ، مددكاران
ابزار و وسيله موسيقي.ميگيرند تصميم يكديگر مشورت با و ميكنند
.ميسازد جدا درمانگران ديگر از را آنها كه درمانگرهاست موسيقي اوليه
براي آنها نيستند ، درمانجو با گسترده گفتگوهاي به ملزم افراد اين
موسيقايي فعاليتهاي و موسيقي از كلمات جاي به درمانجو با ارتباط
خواندن ، آواز:شامل است ممكن موزيكي فعاليتهاي كه ميكنند استفاده
با حركت آهنگ ، ساختن يا و تصنيف موسيقي ، به دادن گوش ساز ، نواختن
.باشد سازها تركيب يا و آوازها خصوصيات يا اشعار درباره بحث موسيقي ،
بر علاوه بايد كه قويهستند و ديده آموزش متخصصين درمانگرها موسيقي
تبحر زيستشناسي و طبيعي رفتاري ، علوم در موسيقي ، در مهارت و دانش
افراد موسيقي ، زمينههاي در درمانگرها موسيقي بنابراينكنند پيدا
بر موسيقي تاثير و درماني موسيقي تخصصي دورههاي آنها ، محيط و بشر
حمايتي و امدادي حرفه يك درماني موسيقي.ميبينند آموزش بشر افراد
اختلالات و مشكلات يا و درماني و جسمي مشكلات انواع با بيماران كه است
از استفاده براي شوند ، بهرهمند آن خدمات از ميتوانند اجتماعي -عاطفي
.ندارد وجود سني شرط درماني موسيقي خدمات
عمل خوشبين باشد داشته اعتقاد درماني موسيقي به وقتي درمانگر موسيقي
.دارد اهميت فردي هر براي مطمئن مفاهيم و اعتقاد داشتن) كرد خواهد
خود تخصص در كه دارد اهميت هم درمانگرها موسيقي براي رو اين از
(.باشند داشته اعتقاد
آن اثرات و موسيقي درمان ،
عبارتند است دردرمان موسيقي از استفاده اوليه ريشه كه اصل سه
(1):از
مردمي بين روابط تجديد يا ايجاد 1ـ
خودشكوفايي حين در شخصي ارزش احساس رشد 2ـ
نظم و نيرو كسب در ريتم پتانسيل از استفاده 3ـ
:از عبارتند اصل سه سيرز نظر از و
رابطه ايجاد در تجربه خودسازي ، 3ـ تجربه ساختاري ، 2ـ درون تجربه 1ـ
ديگران با
شرح به اثراتي فرايندهايفيزيولوژيك بر موسيقي فاين و وينسر نظر از
كاهش عضلانيرا انرژي ميدهد ، افزايش را بدن ساز و سوخت.دارد ذيل
ميدهد ، كاهش را آن نظم و كرده شديد را تنفس ميدهد ، افزايش يا داده
را حسي محركهاي آستانه دارد ، فشارخون و نبض روي متغير اما مشخص اثر
ميتواند موسيقي.ميدهد قرار تاثير تحت را دروني ترشحات ميدهد ، كاهش
.كند تقويت را خودارزشمندي احساس و كند فراهم را خودبياني ابزار
ابراز عامل ميتواند غيركلامي و كلامي ارتباط وسيله بهعنوان موسيقي
.باشد احساسات و نگرشها عواطف ،
درمان براي برنامهريزي
يا درمانجو مشكل تعريف:است مرحله شامل 4 درمان براي برنامهريزي
اطلاعاتي بايد تعريف اين يافتن براي.است مرحله اولين او نياز زمينه
گفتگو ;پزشكي تاريخچه و اجتماعي وضعيت شخصيت ، رشد ، بررسي زمينه در
درمانجو حالات مشاهده ;او نيازهاي مورد در درماني تيم اعضاي ديگر با
اجتماعي ، وضعيت رشد ، ميزان تشخيص براي موزيكي فعاليتهاي طي در
.آورد دست به ارتباطي مهارتهاي و شنوايي حركتي ،
يا مشكل رفع به استكه درمانجو براي هدفي كردن فراهم دوم مرحله
موسيقايي فعاليتهاي مناسب برنامهريزي مرحلهسوم و كند كمك او نياز
تقسيمبندي طبق كمككند ، هدف به رسيدن براي درمانجو به كه است
زمينهاي تقويتكننده ، اطلاعات ، عنوانانتقالدهنده به موسيقي دوروكسن
انعكاس فعاليتهاييادگيري ، براي فيزيكي ساختاري يادگيري ، براي
و شود واقع استفاده مورد شدهميتواند آموخته مراحل يا مهارتها
درمانجو واكنشهاي ارزشيابي و فعاليتها و روشها تكميل مرحله آخرين
.است
عالمزاده فيروزه