پنجم ، شماره 1436 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 18 پنجشنبه 27
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(40)
دانشگاه اخلاقي نظام
(1)دانشپژوهي سالهاي در معنوي سلوك
و گفت ميتوان فراوان دانشگاه ، در اخلاقي نبايستگيهاي و بايستگيها در
سخن ، مابقي و ميكنيم بسنده زير نكتهي چند به مجال ، اين در اما نوشت ،
:ميشود احالت دين و مستقلدانشگاه سرفصل به
:عملي دانش اخلاق ، (1)
يا و نگاشته چند يا يك باخواندن كه نيست محض دانش مقولت از اخلاق ،
و دانشجو و شود حاصل اخلاقي مكارم به تخلق متن ، چند تعلم و تدريس
بجا را لازم تكليف كه كنند احساس آرام ، وجداني و خوش خيالي با استاد ،
كارآموزي با جز كه است عملي دانشهاي زمرهي در اخلاق ، دانش !آوردهاند
كه تفاوت بااين نميآيد ، وجود به مهارت و فراگيري مداوم ، كارورزي و
و فراوانند برون و درون از تخلق ، و فراگيري موانع عملي ، دانش اين در
دهها با است ، مشغول يادگيري به كه هنگامهيي در كارآموز ، و دانشپژوه
:بود خواهد جنگوستيز در نيز دروني و بيروني مانع
.اخلاقاست درس اخلاق ، كه نكنيد خيال.نيست درسي هم اخلاق كه ميدانيد
علم من ممكناست.ميدهد علم آدم به اخلاقنميدهد آدم به اخلاق ، درس
خوب اخلاق داشتن معناي به لزوما اخلاق اماعلم باشم ، بلد هم اخلاق
شما.نيست سالمبودن معناي به لزوما هم پزشكي علم كه كمااين نيست ،
غذا فلان كه ميداند پزشك دليل؟ چه به سالميد؟ حتما آيا اما پزشكيد ،
را شكمش برنج ميداند نميخورد؟ چهطور نميخورد؟ حتما آيا است ، مضر
ديگران از بيشتر است ممكن و ميخورد چرا ، نميخورد؟ اما ميآورد ، بالا
كه هستند پزشكهايي گاهي نميكشد؟ آيا ولي است ، بد سيگار !بخورد هم
!ميكنند مصرف ديگر چيزهاي و الكل يا ميكشند ، سيگار ديگران برابر چند
اين.گرفت ياد ميشود كتابها در را اخلاق علماست همينطور هم اخلاق
.كرد مصرف را اخلاق بايد.است اصل اخلاق مصرفكردن اما است ، اخلاق علم
.كرد پيدا اخلاقي كيفيت بايد
:اخلاص اهميت (2)
.هستند ديني اخلاقي تربيت امالمسائل خدا ، راه در اخلاص و خداجويي
تمامي و ميگردد باز بهآن - ديني اخلاق در - اخلاقي مكارم تمامي
تعاليم جهت ، در همين به.ميرود ازبين آن وسيلهي به اخلاقي ، رذايل
تنهاراه مداوم ، گونهيي به و قرارميگيرد جدي تاكيد مورد اخلاقي
.ميشود شناخته فرد روحاني شخصيت و وجودي ارتقاي
آدمي روح و جان با ذاتا كه -فرهنگي كارهاي در بويژه مقوله ، اين
تماس مواردي ، چنان در زيرا پيداميكند ، مضاعف تاكيد - است درتماس
دامهاي با آدمي جان هم آن بهواسطهي و است روح ريزهكاريهاي با
با آدمي كه ميكند ايجاب ويژگي همين.است درگير شياطين و شيطان ظريف
محكزني به و بنشيند خود كار و خود بازبيني به ژرفنگري ، و تيزبيني
و بااخلاص و دهد تشخيص خود كار از را ناسره و سره و بپردازد خويش
:دارد پاس را رفتارش فرهنگي هويت انگيزهها ، پالايش
خوبتمام را جنگ اين كرديد ، اخلاصحركت با اگر ميگويند هميشه امام
ازجنگ پيچيدهتر خرده يك كه درجبهههايي.فلا لا ا و كرد ، خواهيد
چيزهايي آن..هستيد ، مشغولش شماها بشريكه جبهههاي همين مثل است ،
است چيزهايي از پيچيدهتر بسيار كه - دارد سروكار انساني عواطف با كه
مراتب به اخلاص اينها در طبعا - دارد سروكار خارجي مسائل با كه
.است كارسازتر و موثرتر
:اخلاقي نصيحت و وعظ (3)
كه دارد سروكار انسانهايي كهبا دارد را حسن اين دانشگاه ، جوان محيط
عمق ، در نه و است سطح در آن ، در آلودگيها نزديكند ، فطرتكمالجويي به
و ترديد ارزشها ، و اصول در و برجاست مكارم و كمالات جايگاه و ارزش
و لغزشگاهها محاسن ، اين كنار در اما !فراوان و پر نهچندان تشكيك
و سربرآورده غرايز ناپختگي ، و جواني سن:نيست اندك نيز مخاطرات
...و مسير در دامگستران و شياطين نشده ، تمكين
تعلم ، و تعليم كنار در محيطدانشگاه ، در كه ميكند ايجاب همه ، اين
واعظان و ناصحان باشد ، داشته درخور جايگاهي نيز نصيحت و وعظ
و بيافرينند درون انقلاب و زنند جان خرمن بر شعلهافكن ، و شورانداز
مخاطرات برابر در اراده و عزم تقويت به و سازند افزون را همتها
.بپردازند محتمل و موجود
براين داشتهاند ، دانشجويان به كه رهنمودهايي در رهبري معظم مقام
:فرمودهاند و ورزيدهاند تاكيد نكته
كه ميكنيد احساس هروقت.بايدبشنويد همه.شنيد نصيحت هميشه بايد
عبادت به ميل نداريد ، را آنلطافت مدتي شده ، سنگين روحتان و دل
را شما بگوييد...كنيد ، پيدا را نفر يك نداريد ، دعا به ميل نداريد ،
.كند نصيحت
به بايد دانشجو جوان جامعهي ومعنا ، جان اهل نصايح شنودن بر علاوه
گيرد؟ پيش را صبر و حق به گمارد ، تواصي همت خود ميان در تناصح
ضعفها برابر در و دارد پاس را...همفضاييو همنشيني ، همدرسي ، حرمت
رعايت با و آورد روي شايسته موضعي به يكديگر ، لغزشهاي احيانا يا و
خود مسلمان و مومن خواهر و برادر آيينهداري به حرمت ، و احترام
.بپردازد
لغزش و خطر زمينههاي كه مراكزي بويژهدر تناصح ، و تواصي روحيهي اين
از خارج به اعزامي دانشجويان جمله از مينمايد ، جديتر افزونترند ،
ضمن در و كنند پيگيري را امور اين بيشتر ، جديت و دقت با بايستي كشور
پيدا بيروني واعظان خود ، براي كه ورزند تلاش دروني ، واعظ داشت بيدار
روز تا دهند ، عيار و زنند محك خلق ديد برابر در را خود و كنند
.آيند برون سرفراز خالق ، محاكمهي
كشور از خارج به اعزامي بادانشجويان سخني در رهبري ، معظم مقام
:فرمودهاند
و نيست فضا اين و هوا اين جاييكه آن ميرويد؟ كجا به داريد شما
از وقتي كه فضانوردي آن مثل ببريد ، ذخيره خودتان با جا اين از بايد
جا آن به داريد شما... دارد لازم هوا ذخيرهي شد ، خارج جو اين
چقدر و چيست ميبريد ، داريد كه ذخيرهيي آن كردهايد؟ فكري چه ميرويد ،
ميكنيد؟ كار چه شد ، تمام اگر.نيايد كمتان است؟
به خارج ، محيط در جان و روح درحفاظت نكاتي يادكرد ضمن معظم ، رهبر
را آن و داشتهاند اشارت صلاح و بهخير يكديگر توصيهي و نصيحت اهميت
به عمل و آن در تدبر و قرآن خداوند ، خواندن از استعانت كنار در
به كه داشتهاند اساسي امور از...و تقوا اهل موعظهي شنودن و واجبات
و روح باتلاقهاي برابر در و ميرساند ياري محتمل آلودگيهاي از نگهداشت
.ميآورد وجود به نسبي مصونيت انساني ، - اسلامي هويت