پنجم ، شماره 1438 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 21 يكشنبه 30
|
|
سينما ديار در ديگري ناشناخته
تبعيد سرود از نمايي | نماييازقايقنشينان |
كنگي هنگ فيلمساز هويي دربارهآن
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ارايه با كه است هنگكنگي فيلمسازان از جديدي نسل فيلمساز ، اين
ميكنند جلب كشورشان سينماي به را همگان توجه متفاوتي فيلمهاي
و ميكند مقاومت زنان درباره فيلمي ساختن مقابل در هوئي آن
فمينيست يك نه هستم ، زن كارگردان يك من:ميگويد اينباره در
هويي آن
اواخر از كه دارد تعلق فيلمسازان از جديدي نسل به Ann Huiهويي آن
يا هنگكنگ رايج سينماي با مبارزه به ديگر سينماي عرضه هفتادبا دهه
توانستهاند و برخاستهاند (شرقي وسترن نوع يك)ايسترن سينماي اصطلاح به
.كنند جلب كنگ هنگ سينماي به را منتقدان هنريو محافل توجه
شرايط به انتقادياش نگاه براي او فيلمقايقنشينان گذشته سال
سوي از زيادي توجه مورد كن و نيويورك جشنوارههاي در ويتنام ، موجود
.گرفت قرار شركتكنندگان
صفحات در سينمايهنگكنگ ويژه شماره در دوسينما معتبركايه مجله
.ستود را او و پرداخت زن فيلمساز اين معرفي به چان جكي قلم به زيادي
به فيلدفس مارلي قلم به كوتاهي مقاله در epdfilmآلماني ماهنامه
در بينالمللياش حضور رغم به كه ميپردازد فيلمساز اين معرفي
.است مانده ناشناخته همچنان جهاني ، فستيوالهاي
يكبار ، سال دو هر كه تقريبا هويي ماهنامهآن اين منتقد نوشته به
و كارگردان عنوان به برلين جشنواره در كه پيش سال دو.فيلمميسازد
او هنوز اينها همه با اما شد ، ظاهر تابستان برف كنندهفيلم تهيه
سينماي ما كه دليل اين به شايد و است ناشناختهمانده ما براي
به و كردهايم ارزيابي فويي كونگ و ايسترن نوع در تنها را هنگكنگ
.آمدهاست بيارزش سينمايي نظرمان
ارايه با كه است هنگكنگي فيلمسازان جديد نسل از هويي باريآن
.ميكنند جلب كشورشان سينماي به را همگان توجه فيلمهايمتفاوتي
جديدي نسل ;گذاشت قدم هنگكنگ سينماي به نو موجي هفتاد دهه اواخر از
خيابانها به استوديوها از را كار و شد متولد مولف ازسينماگران
و تام پاتريك ييمهو ، فونگ ، آلن مانند كارگردانهايي.كشاندند
.ساختهاند فيلم تلويزيون براي سالي چند ابتدا هويي همينطورآن
هويي بهآن سينمايي فيلم يك كارگرداني سال 1979 در بار نخستين براي
را حرفهيياش موفقيت سير هياهويي هيچ بدون او امروزه.ميشود پيشنهاد
در كه ميدهد نشان امروز تا گذشته از اجمالي نگاهي.بازگوميكند
فيلمهاي است ، كرده تغيير هنگكنگ سينماي در توليد شكل مجموع
و است شده منتقل ويديويي فيلمهاي بازار به بيشتر (رزمي)كونگفو
غرب داستاني فيلمهاي نمونه با مطابق فيلمهاي تا ميشود تلاش همواره
.شوند ساخته
غربي ناحيه در كه است تريلري او فيلم نخستين The Secretراز
و قديم دنياي ميان برخورد فيلم اين در او.ميگذرد جزيرهويكتوريا
با محلهاي در زنان سرنوشت جمله از مختلف مسائل رادرباره جديد
.است كشيده بهتصوير چيني سنتهاي
اغلب كه اجتماعي ، تضادهاي و آشتيناپذير اختلافهاي با هنگكنگ شهر
فيلمهاي موضوع مهمترين ميشود ، داده نشان فريبنده ظاهري با فيلمها در
شهر اين درباره را تصورش و تخيل قدرت او كه مدتهاستاست هويي آن
شهر اين در زندگي دشوار شرايط بر فيلمهايش در و است داده دست از
در به سالم جان تمرين براي است جايي كنگ هنگ.ميكند بسياري تاكيد
حمايت سالخوردگان كه جايي ناامن ، كردن ، جامعهاي زندگي براي نه بردن
در دارد وجود مدتهاست ديگر دركشورهاي كه چيزهايي تمامي و نميشوند
woo Viet) ووويت فيلمسينمايياشداستان سومين.نميشوند رعايت شهر اين
ويتنام از كه است دربارهپناهندگاني سال 1981 ساخته (The story of
.است شهر اين در آنها شرايطزندگي درباره فيلم.گريختهاند هنگكنگ به
هنگكنگ كارگردانهاي ساير زندگي با آنهويي زندگي مسير ميرسد نظر به
استوديوهاي حمايت با حتي بلكه نظارت تحت تنها نه او.متفاوتاست
رشته در ابتدااست برداشته راه اين در را گامهاينخستين دولتي
و پرداخت تحصيل به لندن فيلم مدرسه در آن از وپس كرد تحصيل ادبيات
فيلمسازي صنعت خانه ، به بازگشت از پس.هوشد كينگ دستيار مدتي
و كمپانيشوبرادرز سه.بود درانتظارش سنت بر مبتني و پيشرفته
حاكم آسيا شرق جنوب فيلمسازي صنعت بر هاروست وگلدن سينماسيتي
.ميكردند كنترل را آن تجاري تبادلات و بودند
مطابق را سينما توانست هويي آن توليد ، آشفته شرايط وجود با اما
:ميگويد شرايط درباره خنده با او.كند دگرگون و شكوفا خواستهاش
.است پارتيزاني جنگ يك مانند درست چيز همه
عنوان همين با تاريخي رماني روي از را شمشير و كتاب حماسه فيلم او
اين در.گرفت خدمت به را لشكر سياهي زيادي تعداد و ساخت سال 1987 در
گفت ميتوان حتي.است شده رعايت رزمي سينماي ريزهكاريهاي تمام فيلم
و است مانده وفادار نيز امروز اجتماعي سينماي اصول به فيلم اين كه
شخصيت نقش همانند ;ميچرخد زن شخصيت يك روي بر داستان محور معمول طبق
كه شاغل مادري و ساله چهل زني.ساخته 1994 تابستان برف فيلم در مي
به مبتلا و بداخلاق شوهر پدر همينطور و فرزندش و همسر از خانه در بايد
طنزآلود نگاه با كه چيني كلاسيك ملودرام نوعي.كند نگهداري فراموشياش
كه است جزئيات در درست.است شده تبديل امروزي كمدي يك به هويي آن
فيلم اين از لحظهاي مثل ;است پرداخته مسائل به خوب چه او مييابيم در
بيشتر ، تخفيف براي چانهزدن حين در و بخرد ماهي ميخواهد كهمي
يادآور فروش ماهي به و ميزند نيمهجان ماهي به سريع ضربهاي
!است مرده اون حالا اما:ميشود
فيلم كونگفو عنصر و آلود طنز مبالغهگويي از استفاده با سال 1996 در
اين.كرد بازي را اصلي نقش Michelle Khanكه ساخت را زناستثنايي
بازيگران جان افتادن خطر به با كونگفو فيلمهاي همه همانند نيز فيلم
فيلم اين در ،Michelle Khan.كرد بالايي فروش آنها شدن قرباني حتي و
زخمي شدت به و ميپرد كاميوني روي به پل روي از متهورانهاي طرز به
فيلم پايان در كوتاهي يادداشت با تنها خشن واقعيت اين به.ميشود
.ميشود اشاره
اين در و ميكند مقاومت زنان درباره فيلمي ساختن مقابل در هويي آن
نميخواهم.فمينيست يك نه هستم ، زن كارگردان يك من:بارهميگويد
.نيستم هم سياسي فيلمساز ضمن در و بگذارم انگشت موضوع يك روي تنها
را پيشرفتش و توانايي از بزرگي سهم ساله ، پنجاه فيلمساز اين امروز
.دارد همراه به كودكي از كه است چيزي آن مرهون سينما بيرحم صنعت در
.است شده بزرگ سالار محيطيزن در او خودش ، گفته به بنا
خود زندگينامه واقع در كه سال 1990 ساخته تبعيد فيلمسرود در
سخت مادرش براي چقدر را زندگي مقتدرش مادربزرگ كه موضوع اين و اوست
بزرگ راهبهها مدرسه در بعدها او.است داده نشان خوبي به بود ، كرده
هايين همانند درست.مييابد در جا آن در موضوعرا اين و ميشود
و ژاپني مادر يك از منچوري در نيز آنهويي فيلم ، اول شخصيت (Hueyin)
درماكاوو مادربزرگش و بزرگ نزدپدر سپس ميآيد ، دنيا به چيني پدر
بود چيني محيطي در ژاپني زني مادرشكه مشكلات بعداز خيلي و ميشود بزرگ
هنگكنگ به لندن از راهبازگشت دانشجودر يك فيلم ادامه در.ميشود آگاه
كودكي خاطرات تكهپارههاي ميان اين در و ميكند همراهي را فيلمسازي
(آبي نيلوفر وشكوفههاي قديمي خانههاي سياه فضاي)ميشوند زنده دوباره
در كه ميرود بهژاپن مادرش همراه كه است جايي از فيلم دوم نيمه و
رابازسازي دختر و مادر ميان مسئله شخصي طرز به كاملا قسمت اين
جداشدن و جنگ خاطر به كه را چين سرزمين ديگر سوي از فيلم اين.ميكند
.است كشيده تصوير به داشت ، زده فلاكت چهرهاي آن مختلف سرزمينهاي
ميشود ريخته پدربزرگ و چين خاطر به كه اشكهايي با كانتون شهر فيلمدر
به سرخ گارد بوسيله و است بيمار سختي به بزرگ پدر ;پايانميرسد به
چين از هنوز اين وجود با است ، ديده صدمه شدت به شعر كتاب يك خاطر
.است نكرده اميد قطع جديد
فيلم اينساخت شانگهاي در سال 1992 در را من آمريكايي نوه فيلم
و انسانيت فيلم اين در او.است چين سرزمين براي همدردي احساس نوعي
امروز پيشرفت از حاصل بيگانگي مقابل در را قديم چين دوران فراغت
كمپاني يك محصول كه فيلم اين از زيادي آخرقسمتهاي در ولي.داد قرار
مسئولان با برخورد در او.شد حذف بوسيلهچينيها بود تايواني چيني
سانسور:ميگويد باره اين در آموخت ، تاسفباري تجربيات چين سينماي
ازموفقيت پس.باشد بهمبارزه دعوت نوعي فيلمساز يك براي ميتواند
كارگرداني عنوان به سال 1982 در فيلمقايقنشينان ساختن براي بزرگش
در كه است عقيده اين بر همچنان او اما.گرفت قرار تحسين مورد سياسي
خلق جمهوري ضد بر فيلمي لوحي ساده و تجربگي كم روي از تنها زمان آن
.است ساخته چين
حمايت مورد خلق جمهوري بوسيله و شد ساخته هانن جزيره در فيلم اين
.شد توقيف چين در فيلم نمايش ، از بعد بلافاصله ولي گرفت قرار مالي
ميكند سفر شده آزاد ويتنام به كه است ژاپني خبرنگار يك درباره فيلم
ويتنام درباره را حقيقت ميدهد انجام بهتنهايي كه سفر اين در و
شباهت نازيها مرگ اردوگاه به كهبيشتر صحنههايي.مييابد در كمونيستي
پناههاي سر در كودكان يتيم ، تصوير كودكان براي بهشتي به تا دارد
ماموريت به كه خوابيدهاندومحكوميني زمين روي بر حاليكه در دستهجمعي
تابلوهاي تصاويرهمانند اين.ميشوند فرستاده مين يافتن براي مرگبار
رويتوده بر جواني كه لحظهاي درميآيد ، نمايش به درپي پي غمانگيزي
تكه نارنجكي انفجار اثر بر لحظه همان در كه دوستش جسد با زبالهها
ويت درآمده اهتزار در پرچم ميان اين در ميشود ، مواجه است ، تكهشده
شيفتگي سريع ، تدوين كمك با كه تصاوير اين ميآيد ، در بهنمايش كنگ
در ;ميشود حك حافظه در و است تاثيرگذار بسيار كه ايجادميكند را خاصي
.ميشود تبديل بهكفني پرچم ميان اين
او.ميبرد سر به مونيخ در چين به هنگكنگ الحاق روزهاي در هويي آن
ويژهاي بخش در را فيلمهايش همه كه مونيخ فيلم جشنواره در شركت براي
دگرگوني اين او براي.بود كرده سفر شهر اين به بود ، نمايشگذاشته به
گرفته باره اين در را تصميماش هم قبل از و اتفاقافتاده پيش مدتها
تنهايي به چيني پرجنبوجوش زن اين.بماند درهنگكنگ ميخواست او ;بود
و است سرگرم كارش به تنها زندگياش در.فرزنديندارد و ميكند زندگي
كه مدتهاست او.ميشود مربوط زنان بهمشكلات بيشتر كه جستجواش موضوع
دفتر من:ميگويد او.است منطبقكرده هنگكنگ سريع زندگي با را خود
روي كه طرحي و است هميشههمراهم كه كلاسورم با.ندارم ميزتحرير و كار
دلم.ندارم هم دستگاهفاكس حتي.ميكنم زندگي است ، آن در ميكنم كار آن
.هستم آنارشيستصلحجو يك اما كنم ، زندگي آنارشيستي شيوه به ميخواهد
فتوحي مهرزاد:مترجم