پنجم ، شماره 1438 سال دسامبر 1997 ، آذر 1376 ، 21 يكشنبه 30
|
|
پژواك :ايران در مطبوعات صنفي تشكل
رسانهها توسعهيافتگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مطبوعات شغلي و صنفي حقوق تامين زمينه در كوششهايي سال 1337 از
نويسندگان وفعاليتسنديكاي تشكيل به عملا سال 1341 در كه شد آغاز
انجاميد ايران مطبوعات وخبرنگاران
و اجتماعي سنگين مسئوليت وجودداشتن با روزنامهنگاري حرفه صاحبان
امنيت و حرفهاي حمايتهاي از ديگر ، مشاغل با درمقايسه كارپرمخاطره ،
ايراني روزنامهنگاران مستمر كوششهاي از يكي.برخوردارند كمتري شغلي
.است بوده وشغلي صنفي حقوق تامين منظور به تشكلهايمطبوعاتي ، ايجاد
را حرفهاي صنفيو انجمنهاي در وحضور فعاليت اجازهتشكيل ، اساسي قانون
آمده صنفيچنين نظام قانون ماده 4 در صنف درتعريف.است داده روشني به
نوعميباشد يك از آنان شغلي طبيعت كه افرادصنفي از گروه آن:است
مانند نيز روزنامهنگاران كه است پسطبيعيميدهند را صنف يك تشكيل
يكذيل تبصره براساس اما.هستند صنف يك تشكيلدهنده مشاغل صاحبان ساير
قانوننظام شمول از استثنائا صنفي ، روزنامهنگاران نظام قانون ماده 2
شمولاين از..هستند خاص مقررات و دارايقانون كه صنوفي:خارجند صنفي
.ميباشند مستثني قانون
نويسندگان مديران ، براي را تشكيلاتي چنين سال 1364 قانونمطبوعات
آشكار و مهم ازنقايص اين و است نداشته منظور مطبوعات وخبرنگاران
(1).است آن اجرايي وآئيننامه مطبوعات قانون
ايران در مطبوعات صنفي تشكل تاريخچه
پابه تهران و شيراز در متشكلمطبوعاتي گروههاي نخستين سال 1300 در
به ميتوان مزبور آمدنگروههاي بهوجود علل تبيين در.نهادند وجود عرصه
بر وحكومت حددولت از بيش فشار اول علت.كرد عمدهاشاره علت دو
دولتمردان سوي از مطبوعات آزادي حريم بر پي در پي تعرضات و مطبوعات
بوده جامعه در سياسي گروههاي و احزاب فعاليت گسترش دوم وعلت بود
شغلي و صنفي حقوق تامين زمينه در كوششهايي نيز سال 1327 از (2).است
فعاليت و تشكيل به سال 1341عملا در كه شد آغاز مطبوعات
.مطبوعاتايرانانجاميد خبرنگاران و سنديكاينويسندگان
در مطبوعات صنفي شده ثبت واحد بزرگترين و مهمترين سنديكا ، اين
تقويت منظور به:كه آمدهاست آن اساسنامه يك ماده درايرانبود
بالا و قلم عفت حفظ و صنفي وهمچنينحقوق نويسندگان صنف بين روحمعاضدت
براي بيكاري صندوق وايجاد تاسيس همچنين و مطبوعات كيفي بردنسطح
اين.ميگردد تاسيس سنديكا شدهاند ، بيمار يا كهبيكار رسمي اعضاي
سپس و بود فعال سال 1357 تا خود قوت و ضعف نقاط وجود با سنديكا
است مطبوعاتي تشكل تنها كشور مطبوعات حاضرتعاوني حال در.شد تعطيل
و شغلي برآوردننيازهاي نخست:دارد فعاليت زمينهاصلي دو در كه
(3).آن اجتماعي جايگاه ارتقاي به دومكمك مطبوعات ، صنفي
صنفي نظام قانون از كه چهارحرفهاي ميان از اكنون هم بنابراين ،
.هستند يكتشكيلاتصنفي فاقد روزنامهنگاران تنها مستثنيشدهاند ،
روزنامهنگاران صنفي تشكل ضرورت
با ميتوان.نيست بيگانه خود صنفي تشكل با ايران مطبوعاتي جامعه
زمينه پيمود ، مطبوعات گذشته نسل كه راهي قوت و ضعف نقاط از بهرهگيري
صنفي منافع و علايقفراهمساخت جديد صنفي تشكل يك ايجاد براي را لازم
آنها فعاليت و دستاندركارانمطبوعات به يكسان مشكلات مشابهو
از دستهجمعي وحفاظت هويت ، حراست اين لذا و ميبخشد نوعيهويتيكسان
(ملي ومنافع مطبوعات ازحريم دفاع جمله از) سياسي وحقوق منافعصنفي
حقوقي لحاظ به روزنامهنگاري ضمنا ، .ميطلبد را مطبوعات دستاندركاران
صنفي تشكلهاي وجود كه ميكند تبعيت خاصي ضوابط و اصول از صنفي و
خود و جامعه برايدستگاههاياجرايي ، را ضرورتها و نيازها اين ميتواند
(4).كند اصحابمطبوعاتروشنتر
آسيبپذيري ميزان كاهش براي روزنامهنگاران جهان ، كشورهاي بيشتر در
از و مطبوعات سازمان ازدرون كه فشارهايي برابر در خود وحفظحقوق
وانجمنهايي تشكيلاتحاديهها به مبادرت ميشود ، تحميل برآنها بيرون
اطمينان و آسودگي با مستقل ، و قوي پشتوانه يك ايجاد با تا كردهاند
بيشتر شهامتي و جسارت با و مطلوبتر نحو به شغلي امنيت تامين از خيال
از روزنامهنگاران ما ، كشور در متاسفانه.كنند عمل خويش وظيفه به
در چه آنها حقوق تضييع آن نتيجه و محرومند پشتوانهاي چنين داشتن
سرمايه و قدرت نفوذ ، صاحبان توسط نشريات درخارج وچه نشريات درون
(5).است
روزنامهنگاران صنفي تشكل وجود مزاياي
نهادهاي از بخشي عنوان به ميتوان را حرفهاي و صنفي تشكلهاي اصولا
هويت به دادن شكل و روزنامهنگاران روابط تنظيم مدني ، مسئول جامعه
جامعه مطبوعاتدر.دانست وجامعه حكومت قبال در آنان وشغلي حرفهاي
اين مطرحاند ، وناظر واسطه ازنهادهاي يكي عنوان به خود جديد ،
مخرب نفوذهاي از بهدور و درستي به را خود كار ميتواند نهاد ، زماني
و صنفي تشكل.باشد زده تكيه مستحكم و مستقل برپشتوانه كه دهد انجام
حرفهاي شغليو استقلال و امنيت كه است مطمئنترينپشتوانههايي از حرفهاي
و رعايتحقوق بر حال عين در ميكندو تامين را روزنامهنگاران
هوشيارانه جامعهنظارت در ومردم مطبوعات حكومت ، روابطمتقابل
(6).دارد
دولت و توسعه روزنامهنگاري ، صنفي تشكل
كشور سازندگي كنوني ازضرورتهاي مردم ومشاركت توسعه كه صورتي در
صنفي تشكل ازجمله و اصناف و اتحاديهها ، انجمنها احزاب ، ايرانباشد
ياري مردمسالارواقعي و نظام يك ايجاد به روزنامهنگارانميتوانند
بسيج نظر تبادل گفتگو ، آراء زمينهبرخورد تشكلها اين.برسانند
متشكلميتوانند نهادهاي ضمن در.ميآورند فراهم را آگاهانه ومشاركت
و شوند وبسيج هدايت توسعه فرهنگي و اقتصادي صنعتي ، اهداف جهت در
موجب اساسي قانون با مطابق را مردم تودههاي آگاهانه مشاركت و تشكل
تمامي در و كشور سازندگي در و خويش سرنوشت در مردم موثر شركت.شوند
حزبي ، تشكلهاي طريق از اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، امور
دولتها امروزه رو ، اين از.مييابد تحقق انجمني و صنفي اتحاديهاي ،
براياين موظفاند تشكلها ، اينگونه عملي و قانوني تضمين بر علاوه
فعاليت گسترش و رشد به و نظرگرفته در ويارانه مالي نهادهاكمكهاي
.برسانند آنهاياري
براي شاخصي خود قبيلتشكلها اين وجود توسعه حال در جوامع در
ما ، جامعه در مطبوعات متاسفانه.است يافتگي توسعه ميزان ارزيابي
توسعه اين از بخشي.نيافتهاند نهادتوسعه يك حاضر درحال
قرار حمايت نشدن ، مورد شناخته رسميت به بودن ، رها معلول نيافتگي
برنامههايمشخص فقدان ونيز نگاران وروزنامه نگاري روزنامه نگرفتن
حمايتنشده فراگير ، سازمانهاي به محيطهايمطبوعات تبديل براي آموزشي
در عمده بهطور امر اين كه وسياسياست اجتماعي حقوقي ، شغلي ، مالي ،
(7).است يافتني تحقق وكارامد ، مستقل قوي ، حرفهاي تشكل قالب
و انتخابات در موثرمردم مشاركت و توسعه ضرورت به توجه با نيز دولت
به تشكلها و انجمنها گونه اين از بدونهراس است بهتر كشور ، سازندگي
صنعتي و توليدي چرخهاي پيشبرد براي توانمند بازوهايي مثابه به آنها
روند گسترده ، و مستمر همكاري و تشويق با و بنگرد كشور فرهنگي و
جامعه مورد در امر اين و كند تسريع را شده ياد تشكلهاي شكلگيري
افكار روشنگري و هدايتگري انديشه و فكر صاحبان عمدتا كه مطبوعاتي ،
.دارد بيشتري مصداق ملياند منافع و مردم حقوق حاميان و عمومي
فعالنميمانند؟ و پردوام ما كشور در مطبوعاتي تشكيلات چرا اما
وجوددارد؟ روزنامهنگاران صنفي تشكل راه سر بر موانعي چه
صنفي تشكل راه سر بر موانعي به روزنامهنگاران و صاحبنظران
چنين را آنها اجمال به ميتوان كه (8)كردهاند اشاره روزنامهنگاران
:كرد بيان
از بنابراين.است جديد نهادي مطبوعات ، .:ساختاري موانع -10
جديد نهادهاي ايران در ولي پيرويميكند ، هم جديد لوازمي و مقتضيات
و قشرها مشاركت بر مبتني كه سياسي و صنفي گروههاي و انجمنها مانند
شكل واقعي طور به باشد اقتصادي و سياسي فرهنگي ، مختلف گرايشهاي
و ساختاري موانعميشود هم مطبوعات شامل وضع اين و است نگرفته
از روشن و يكسان تصوري و نگيرد شكل تشكل فرهنگ است شده موجب تاريخي
لذا.نيايد وجود به جامعه و دولت روزنامهنگاران ، ميان در صنفي تشكل
انتظاراتي آنها از و شدهاند پراكندگي و تفرقه دچار صنفي تشكلهاي
ضعف از كه افراد در مشاركت و تساهل روحيه نبود.ميرود نابهجا
بيتوجهي باعث ميگيرد ، سرچشمه جامعه و مدرسه و خانه در جامعهپذيري
تشكل و حقوق به نسبت مطبوعاتي و روزنامهنگار صنف جمله از و مردم
فردگرايي ، روحيه رواج به ميتوان امر اين آثار از.ميشود آنها صنفي
عدم برماست ، نيست ما با شعارهركس رواج ديگران ، عقايد نكردن تحمل
.كرد اشاره را فرصتطلبي گاه و قدرت به وابستگي شغلي ، استقلال و هويت
صنفي تشكيلات بيتوجهيبه و قانوني خلا:سياسي و قانوني موانع -20
پرمسئوليتترين و اجتماعيترين مطبوعات ، اين قانون در روزنامهنگاران
خود فرايند ، ايناست داده قرار قانوني بدونپشتوانه را حرفه
توسعه ، خدمت مستقلدر مطبوعات رشد راه سر بر بزرگ موانعي ميتواند
صنفي و شغلي مشكلات است بديهي.ايجادكند مردم آگاهي و تشكل مشاركت ،
مشكلات ، ايجاد اين رفع راههاي از يكي و است موثر مطبوعات كار كيفيت بر
.مطبوعاتياست تشكل قانوني تضمينهاي و زمينهها
و مطبوعات حقوق نبودن روشن.دارد نيز سياسي پيامدهاي قانوني خلاء اين
سليقههاي و فشارها با روزنامهنگاران ميشود موجب آن به مربوط تشكلهاي
بهدليل متاسفانه.شوند روبهرو سياسي متفاوت جريانهاي گوناگون
رايج پدرسالاري و ملي ، تمركز منافع از مشترك تعريف نبود خودمحوريها ،
خود فكري خط در را همه سياسي برخيجريانهاي دولتي ، دستگاههاي در
نيز وسياسي قانوني ابزارهاي تمامي از نظر اين اعمال وبراي ميخواهند
با آنان تشكل و روزنامهنگاران ، حرفه به معمولا.ميكنند استفاده
خدمت در و توطئهآميز آنان تشكل يا هرحركت و مينگرند توطئه نظريه
.ميشود بيگانگاننگريسته
دارد ادامه