پنجم ، شماره 1440 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 23 سهشنبه2
|
|
!كنيم كنترل را شكستها و موفقيتها چگونه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و بگيريم شكل ميخواهيمشويم طلبيده مبارزه به داريم دوست ما
.بسازيم خودمان را زندگيمان
شده بزرگ مزرعه دريك او.كرد فوت سالهام پدر 103 پيش تابستان چند
و كرد رها را مزرعهداري كار او.بود خانواده فرزند هفت از يكي و بود
دانشگاه به دراز و دور و پيچيده جادههاي از خود زندگي مسير دنبال به
در سالگي سن 60 تا و گرفت را كشاورزي رشته دكتراي درجه و رفت
.ماند دانشگاه
و آوردند بوجود آن در تغييراتي و خريدند متروكه مزرعه يك مادرم و او
.كردند عزيمت آنجا به زندگي ادامه براي
از و ميكرد هرس درختهارا ميرفت ، بالا كوه دامنه از او زيادي سالهاي
غرور احساس داشت كوه بلندي روي تميزيبر و مرتب جاي چنين اينكه
طولروز در و ميشد خسته زودتر پشتش و پاها ميگشت كهمسنتر كمكم.ميكرد
.ميشد جوانترها از استفاده به مجبور گاهي حتي
داده دست از بلنديكوه به را خود اشتياق تقريبا سالها گذشت از بعد
و ميزد حرف اطراف زمينهاي و درختها با كوه از آمدن پايين هنگام.بود
.بود اطرافشده لبه كوچك گلهاي و درها چهارچوب به اومعطوف توجه كم كم
دست از را قدرتبدنياش او اما بودند مانده خوب هنوز درها چهارچوب
.كشيد كار از مدتيدست از بعد بالاخره و بود داده
به كردن گوش مثل جديد فعاليتهاي به معطوف را خود توجه او ديگر
سالگي سن 60 اندازه به سالگي سن 101 در و بود كرده سخنگو كتابهاي
.بود خوشحال
را فاصله اين وموفقيتهايش آرزوها بين فاصله با شدن روبهرو هنگام
انساني هر وجود در نبود ، پدرم براي خصلتهاتنها اين.ميكرد درك
.ميشود يافت
مهارت و رشد براي ما غرايز
نخواهيم راضي و خوشنود بتوانيم ، يا بدانيم چقدر هر ما كه معتقدم من
كشف براي بيشتري فرصتهاي.كنيم رشد بيشتر ميخواهيم ما.بود
طلبيده مبارزه به داريم دوست ما.داريم لازم مهارتهايمان و استعدادها
از يكي.بسازيم خودمان را زندگيمان و بگيريم ، شكل ميخواهيم.شويم
يكسال تقريبا كودكان كهاز ايناست ومادرها پدر براي حوادث گوياترين
!ميكنم را كار اين خودم ميگويند كه بشنويم نيمه و
كه است شده متوجه ميكند مطالعه شدن پير مسئله روي بر كه روانشناس يك
روزانه كارهاي در درگيري كه است گويايي و قانعكننده سند شغلي ، رضايت
.ميسازد بخشتر رضايت را
به ما باشد وخستهكننده تكراري محدودكننده ، ما كاري موقعيت اگر حتي
.هستيم رشد براي راهي دنبال
كارهايي پي در ما اما است مهم قوي انگيزه مهارت و رشد براي اگرچه
كنيم ، نرم پنجه و دست مرتب آن با و باشد كننده گيج و مشكل كه هستيم
.شويم پيدرپي شكستهاي دچار و بيازماييم را قدرتمان
ميكند ، سرخوردگيايجاد نه و است محدودكننده نه كه ميكنيم كارهايي
.دارد همراه به بارمسئوليت سنگيني نه و است نهغيرمسوولانه
قابل هوپسهمشكلات نيكل نام به روانشناسي كه ميكنيم تلاش سطحي در
.است نهاده نام كنترل
انتخابمشكلات كردن نرم پنجه و دست يا بردن بكار براي هنر بهترين
است كسلكننده زندگي باشد سهل شده انتخاب مشكلات اگر.است كنترل قابل
.ميگردد خردكننده زندگي باشد سخت اگر و
شكست اگرميكنيم عوض را رفتارمان مرتبا ما موفقيت به رسيدن راه در
به و ميگيريم عهده به جديدتري مشكلاتوظايف درجه كردن كم با بخوريم
هدف بهيك رسيدن براي.باشد جوابگو بهتر كه ميگرديم رفتارجديدي دنبال
كه نتيجهاي به تا كاهشميدهيم يا كرده تشديد را خود فعاليتهاي ويژه
نيازمان بهتر كه ميرويم جديدي رفتار بهدنبال و برسيم داريم انتظار
.رابرآورد
در و اهدافبرميداريم اين از دست تلاشمان ، نبودن جوابگو صورت در
.ميدهيم راافزايش مشكلات درجه برندهشدن ، صورت
از را انتظاراتمان.ميدهيم ترتيب محدودتري جدول يك بعدي تلاش براي
جديدي اهداف و داده توسعه و افزايش باشيم موفق ميتوانيم چقدر اينكه
.مينماييم آن ضميمه را
و بهتر نتايج يابه برسيم هدفمان به سريعتر و زودتر ميكنيم سعي ما
افزايش را اميدهايمان شدن ديگر ، برنده عبارت به.شويم نايل بيشتري
در كه كساني براي بهتر نتايج.ميدهد كاهش را آنها شكست و داده
خوبي نتيجه بخصوص شغل يك در اگر.ميگردد حاصل باشند موفق كارشان
نميبريد ، بكار آن خوب دادن انجام براي را مهارتتان همه ديگر بگيريد ،
.ميپردازيد بيشتري كارهاي به و ميبريد بالاتر را خود ديد اما
در كه كساني دادهشد نشان مديران از تعدادي روي بر مطالعه يك طي
تدريج به سال هشت از بعد موفقبودهاند ، متعادل سطح يك به رسيدن
.است گشته جهتدار آنها شغل و شدهاند كاردرخشاني داراي
عمل يك واقعي سطح كردن پيدا
چيست؟ مشكل يك واقعي درجه كردن پيدا روش
يا و مشكل زندگيخيلي كه هنگامي ذهني بهطور خودمان ميتوانيم ما
.بگوييم نيز ديگران به و كنيم ومعين شناسايي را آن است راحت خيلي
سه بگويد؟ ميتواند كسي آيا خاص منظوري و هدف با يا واقعي طور به اما
.دارد وجود است جريان در چيزي چه بفهميم اينكه براي نشانه
ميشويم موفق ما كهعملا است احتمالاتي مشكل ، سطح توصيف براي راه يك
.ميخوريم شكست يا
تا ميشويم شدتبرانگيخته به شدن برنده براي ما كه ميدهد نشان تحقيق
برنده از ما خوشحاليباشد موفقيت 5050 و شكست كه برسيم سطحي به
خطرپذيري نوع هيچ كه فعاليتهايي.مييابد افزايش شكست از ترس با شدن
.آورد ارمغان به خوبيرا موفقيت نميتواند دربرنميگيرد را
بين ارتباط اعتقاداتمشترك روانشناسي ، در طولاني و سنتي تحقيق يك طبق
داريم اشتياق زياد چيزي به اگر.تقويتميكند را پاداش و خطرپذيري
بدين.برسيم چيز آن به نهايي ضربه يك با تا بيشتريميخواهيم فرصت
قرار هدفمان به رسيدن براي بالاتري جاي در ما كه هنگامي ترتيب
.است بيشتر دادن دست از شانس ميگيريم
دربردارد ، خطرپذيريهاي موفقيت كه ارزشي مقدار براساس فرد يك
.ميكند متفاوت موقعيتهاي در متفاوتي
ديگر شخص و پولي كارهاي در تا دارد بيشتري موفقيت دوستي در شخص يك
.دارد قرار او متضاد موقعيت در
بين رابطه نظرگرفتن در مشكل كنترل سطح به رسيدن براي راه بهترين
ظرفيت و اجرا ميزان.است آن انجام براي ما فرهنگي ظرفيت و خطرپذيري
بهظرفيت كمي و آورده بدست آساني موقعيت يك بعضيموقعيتها ، در
.ميرسد محدوديت به زماني و كردن ذخيره به ديگر ، زماني.شود نزديك
نيز را مدتطولاني يك ميكند تلاش زيادي زمان مدت كه هنگامي
احتمالا ديگر زمينههاي ودر ظرفيت و اجرا ميزان.دربرميگيرد
.ميكند عمل راحتتر
ما ظرفيت مورد در عقايد
هماهنگ باظرفيتمان را تلاشمان سطح در ما عقايدمان با سازگاري براي
و خلاق و ثروتمند و پرزور سالم ، باهوش ، قوي ، چقدر بفهميم تا ميكنيم
در ميخواهد و دارد كوتاهي قامت و قد كه دوستي مثلا.هستيم جذاب
موتور مانند را خودش دارد تمايل كند ، بلندپروازي زمينهها تمام
مسئوليت نميتواند او بدني قدرت كه ميداند او.بداند رولزرويس
روي بر مطالعاتي كه روانشناسي.عهدهبگيرد به را او بلندپروازي
استمعتقد داده انجام راهنمايي سوم و دبستان پنجم و دانشآموزانسوم
واقعا نشناختهاند ، واقعيشانراكاملا ظرفيتهاي كه كساني درصد است 20
.مينامد صلاحيت عدم راخطاي اواين و نشدهاند خود متوجه
باشيم؟ داشته خودمان درمورد اشتباهي باورهاي چنين بايد ما چرا
اطلاعاتمان نقشههايمان بهجايتغيير بايد موفقيت براي موارد اين در
ظرفيتهايمان مادرباره اعتقادات از بعضي گاهي.كاملكنيم را
قرار بررسي مورد موشكافانه بهطور وهيچوقت هستند ناخودآگاه
معمول حد از بالاتر و است غلط گاهيحدسمان ما اينكه دوم.نگرفتهاند
ظرفيتهايمان ما اينكه بهفرض معتقداند روانشناسان بعضيميزنيم حدس
قلو ظرفيتها اين در احترام ، آوردن بهدست براي گاهي بشناسيم را
شخصيت خوشبيني اينكه ديگر.است سركوبي يا اخطار نوعي اين ميكنيم ،
فكر آنها كه هستم آني از بهتر من:ميگويند انسانها همه و است بشر
بايد چي ما معتقديم اينكه درباره سوالاتي با هنوز ما نهايتا.ميكنند
و مختلف ظرفيتهاي علمي اندازهگيريهاي زيرا روبهروهستيم باشيم داشته
.ناقصند خودشان شخصيتي كاراكترهاي
مورد در اعتقاداتمان كنيم ، تفكيك اصلي خود از را خودمان ميتوانيم ما
به راجع اطلاعاتي ميتوانيم و نماييم تحليل و تجزيه را استعدادمان
راجع احساساتي ما.باشيم داشته ميدانيم كم چقدر اينكه و معلوماتمان
عصبانيتمان و شرمساريمان از ما ترتيب همين به داريم هيجاناتمان به
شخص بر يا آشاميدن و غذا براي كه همانطور زيرا.ميشويم خجالتزده
غرايزمان مورد در انگيزههايي ميكنيم ، غلبه خواستههايمان بر ديگر
با احتمالا و ميكنيم فكر استعدادمان مورد در ترتيب بههمين.داريم
و ميشناسم را خودم من كه.ميدهيم پاسخ شخصيتي آزمون به بله گفتن
بگويم ، حتي و ميكنم شك استعدادهايم به بهندرت و ميدانم را ضعفهايم
چيزي نميدانم تقريبا اينكه درباره من به بتواند كه نيست روانسنجي
.بگويد
اعتقادي اساسي پايههاي بعضي باشيمبدون داشته باور كه است احمقانه
بر كه ميبينيم را كهافرادي هنگامي.گرديم نايل ويژهاي بهاهداف
از يكي وقتي اما موفقميگوئيم ، آنها به دارند غلبه مواردغيرممكن
.ميگوئيم كلهشق سختو شخص آن به ما ميشود مواجه باشكست آنها
آيا اينكه به عدماطمينان و استعداد و سنجش آزمونهاي در دقت فقدان
را ما نه ، يا كرد خواهند همياري ما با زمانه اين در ما تواناييهاي
را تفكرمان كه است ضروري و لازم ما اكثر براي:ميرساند نتيجه اين به
تحمل و خود توانايي سطح براي حدودي و حد نميتوانيم ما.دهيم تغيير
.نماييم تكيه خود وجودي حقايق بر ميتوانيم اما كنيم تعيين مشكلات
.هستيم چه واقعا كه بفهميم ميتوانيم ما
خودخواهي و رقابت
.دارد وجود هدفهايانسان طبقهبندي در اساسي روش دو
در خودخواهي و همكاري دوستيو مقابل در رقابت به مربوط راههاي
پيروزي و شكست درباره فكركردن و صحبت از بعضيها.مقابلديگرخواهي
بهشمار رقابتتابو خودخواهانه دنياي در وبلندهمتي ناراحتند
.ميرود
ما كه ندارد نيازي ميرسيم اهدافمان به همكاري و رقابت ازطريق چون
نيست جايي ما دنياي.بگيريم قرار ديگران مقابل در شدن برنده ازطريق
.شود تمام ديگر افراد ناراحتي قيمت به شخصي شدن خوشحال آن در كه
زنان و مردان
و مردان زندگي مختلف مراحل درتمام كه هستند عواملي اجتماعي ، عادات
.ميكنند دخالت زنان
و برد يا شكست يا پيروزي درقالب را دنيا من:ميگويند زنان از بعضي
.باختنميبينم
مهارتهاي و ورزش در آمده ، پسران بهدست استاندارد اطلاعات طبق
و گفتار هنرپيشگي ، در زنان كه درحالي بالاترياند سطح مكانيكيدر
آشكار تفاوتهاي دراز ساليان طي در.بالاترند اجتماعي ارتباطات
در آنان امروزه و ساخته متمايز هم از را آنان زنان و مردان استعداد
شاغل ، زنان.ميكنند كامل هم كنار در را همديگر مديريت ردههاي
خوشبين كمتر و مسلطند كمتر.نيستند بشردوستتر و فهميدهتر حساستر ،
.ميباشند اهدافشان شناسايي به قادر كمتر و بوده
و مراحل به انرژيشان و علايق كه است دليل اين به تغيير اين و
.كنند مبارزه ميتوانند كه شده منتقل دورههايي
.است كافي چقدر آرزو ، سطح تغيير
زيردست يا مافوق ياافراد و ديگر افراد اجرايي كارهاي مشاهده از
و هستند شبيهما بيشتر كه هستند بازندههايي و ميگيريمبرنده ياد
سطح ميكنيم سعي ما.ميكنيم تنظيم نيازمانرا سطح مشاهدات اين از
بين كه خطي.برسانيم ايدهآل يا حداقل به را انتظارمان و آرزوها
باريك است ممكن دارد وجود ديگر طرف از اوهام و ازطرفي آرزوهايمان
.دارد وجود اما باشد
واقعي سطحهستند مورد وبدترين بهترين آرزوها حداقل و ايدهآلها
.است كنترل قابل مشكل سطح معمولا
آرزوهادارند ، به دستيابي براي درخطرپذيري آشكاري اختلافات افراد
سطحپايينتري بعضيها.نيست مشخص ايناختلافات شخصيتي ثابت صفات اما
بالا بهدليل برندهشدن ، بعداز و آرزوهايشانموفقند در اغلب و دارند
ناگهاني ديگر برخي و كند پيشرفت آهستگي به است ممكن شخص آرزوها بودن
را اجتماعيمان نيازهاي ما كه ميشوند باعث اجتماعي عادات.شدت به و
.دهيم قرار بالاتري سطح در
يابد افزايش ما اگرانتظارات مسابقه دوم مرتبه در گرفتن قرار
بيشتر تلاش باعث است ممكن سادگي به ما آرزوهاي.باشد شكست نميتواند
شدن بازنده اگر ذهني ، بهطور سازد ، نزديك هدف آن به را ما و شود ما
مقام هدفهايمان ما اگر هستيم ، آن پي در ما كه است چيزي آن براساس
.نداشتهايم باختي هيچ پس يابيم ، دست آن به نتوانيم و است اول
و بزرگتر پيروزي اين دومميشويم و ميخواهيم سوم مقام براي ما اگر
.داشتيم اميد ما كه است آني چشمگيرتراز
ميتوانيم ما و كمتريبرخوردارند اهميت از ما براي آرزوها بعضي
تا ميگيرند درنظر را آن بيشتر ديگران دهيم ، كاهش را آنها بهراحتي
.نشويم موفق آنها انجام براي هيچگاه است ممكن ما و خودمان
باعث آنها از قسمتي از كشيدن كهدست بگويند است ممكن روانسنجها
انجام و حركت درحين كنيم ، عزاداري شكستهايمان براي ما كه ميشود
را خود و است زياد هم شادي احتمال اما است بيشتر سوگواري اين كار ،
.ميباشد بيشتر نيز ديدن آرزوها اسب بر سوار
ريدرزدايجست:منبع
صادقي نسرين:ترجمه