پنجم ، شماره 1440 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 23 سهشنبه2
|
|
همسخني عصر به ورود
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مسيحيت و اسلام در معاصر جهان انساني ساحت
مسيحيت و اسلام مناسبات بينالمللي كنفرانس از گزارشي
و اسلام مناسبات بينالمللي ازكنفرانس است گزارشي حاضر مقاله:اشاره
حجتالاسلام توسط گزارش اين.شدهبود تشكيل اندونزي در اخيرا كه مسيحيت
و تهران دانشگاه حقوق استاد داماد ، سيدمصطفيمحقق دكتر والمسلمين
به علوم فرهنگستان اسلامي مطالعات رييس و شهيدبهشتي دانشگاه
دكتر.است شده تهيه داشت شركت كنفرانس اين در كه ايران نمايندگياز
پاسخ و خطابه برايايراد كه بود دانشوراني معدود از يكي داماد ، محقق
از يكي.بود شده دعوت وي كنفرانساز عمومي جلسات در پرسشها ، به
كه بود غرب و اسلام در بشر حقوق مساله موضوعاتكنفرانس ، حساسترين
درجه بودن يعنيدارا -علمي و تحصيلي سوابق دليل به داماد محقق ازدكتر
و قديميترين از يكي بينالمللاز حقوق دكتري و اسلام در اجتهاد
درخواست موضوع ، مختلف جوانب بر واشراف -اروپا دانشگاههاي معتبرترين
و دانشمندانمسلمان اطلاع به را خويش تطبيقي مطالعات تاحاصل بود شده
.برساند كنفرانس در حاضر غربي
عيسي حضرت بزرگالهي پيامبر ميلاد و مسيحي نو سال آستانه در اكنون
اين داماد ، محقق استاد از باسپاس و تهنيت ، و تبريك ضمن (ع)مسيح
.ميكنيم گرامي تقديمخوانندگان را گزارش
معارف سرويس
داماد محقق سيدمصطفي دكتر استاد
ميان همسخني و مفاهيم گسترش و جهاني صلح مباني تحكيم منظور به
بينالمللي عنوانكنفرانس زير مجمعي عالم ، بزرگ اديان پيروان
آينده و اكنون و گذشته در همكاري و همسخني:مسيحيت و اسلام مناسبات
اين در.شد تشكيل اندونزي در جاكارتا شهر در مرداد 1376 تا18 از 16
با و اندونزي جمهوري مطالعاتاسلامي دولتي موسسه همت به كه كنفرانس
هارتفورد الهي علوم حوزه و (فيلادلفيا) دانشگاهتمپل اديان بخش همكاري
از از 30تن بيش و كشور از 18 نفر دويست بود ، شده تشكيل(امريكا)
.داشتند شركت جهان برجسته دانشمندان
بزرگترين مسلمان جمعيت حيث از كه اندونزي در كنفرانس تشكيل از هدف
و اسلام تاريخي مناسبات بررسي نخست مرتبه در است ، دنيا اسلامي كشور
اقتصادي ابعاد بر همچنين بلكه ديني ، برجنبه تنها نه تاكيد و مسيحيت
.بود تاريخي بزرگجهان آئين دو اين روابط سياسي و فرهنگي و واجتماعي
به توجه با و شده ارائه برپايهپژوهشهاي ميخواست كنفرانس ثانيا
و گسترش براي راههايي اخير ، ادوار در شگرفجهان دگرگونيهاي
منظور بهكند پيشنهاد مذكور اديان پيروان ميان سازنده تعميقهمسخني
:شد تشكيل زير محورموضوعات بر عمومي جلسه شش هدفها اين به رسيدن
ومسيحيت اسلام ميان تفاهم ايجاد براي موجود كلامي منابع -1
وسطي قرون در مسيحيت و اسلام رويارويي سياسي -اجتماعي -ديني ابعاد -2
در استعمارغربي دوران فرهنگي و سياسي و اقتصادي تاثيرات -3
مسيحيت و اسلام مناسبات
مسيحيت و اسلام منظر از بشر حقوق -4
اديان بين همسخني براي رهنمودهايي -5
آينده سوي به بعدي گام:پاياني ملاحظات -6
اسلام عالم ، بزرگ اديان كه بودند اعتقاد اين بر كنفرانس برپاكنندگان
برابر چشم به را جهانيان دو ، هر.دارند فراوان اشتراك وجوه مسيحيت و
شدهاند بنياد وحي براساس و دارند ايمان خداوند وحدانيت به و مينگرند
با و متعهدند عدالت و پياممحبت اشاعه به خويش مقدس رسالت در دو هر و
ديگر ، سوي از ولي.ميدهند تشكيل را ابراهيميجهان دين سه يهوديت
مانند -حوادثتاريخي پارهاي كه ميكردند تاسف ابراز بانيانكنفرانس
-دعوت و تبشير و غربي واستعمار جهاد و عقايد تفتيش و صليبي جنگهاي
تا است انجاميده مسيحيان و مسلمانان ميان وتعارض ستيزه به بيشتر
آورده بار فاجعههاييبه غرب و شرق ملل تاريخ در و همگامي و همكاري
آثار اقتصادي و اجتماعي و جهاتسياسي از اديان اين مناسبات بر كه است
و بياعتنايي و پراكندگي به و است برجايگذاشته منفي و زيانبار
.است شده منجر دشمني و كينه وحتي انحصارگري
و يكم و بيست شدنقرن نزديك با كه داشتند عقيده كنفرانس ميزبانان
يكپارچه جهان بازرگاني ، و سفر سهولتبيسابقه و ارتباطات سريع تكامل
فرهنگهاي و اديان به متعلق مردم دارد اقتضا كه است تكوين آستانه در
اينرو ، ازباشند داشته شناخت يكديگر از پيش از بيش آينده در مختلف
است واجب مسيحيت ، و اسلام ويژه به جهان ، آئينهايبزرگ همه پيروان بر
بكوشند و كنند مجاهدت تعاون و تفاهم راه در گذشته بيشاز كه
وعميقتر بهتر دارند ، هم با كه مشتركي وجوه نيز و يكتا بهويژگيهاي
.پيببرند
رفع به نگرش و اينروش كه ميكردند اميدواري ابراز كنفرانس بانيان
جهانيان ميان در همكاري گسترش و احتراممتقابل ترويج و تفاهمها سوء
بهتقويت راه اين از و بينجامد ، مسلمين و مسيحيان خصوص به و عموما
.كند كمك كشورها اقتصادي رونق و معنوي مباني
اندونزي جمهوري ديني امور وزير ترمذيطاهر كنفرانس ، جلسه نخستين در
و اديان بين اختلاف ازشيوع نگراني ابراز با خود افتتاحيه نطق در
به جهاني توسعه و هماهنگي و وفاق يبراي خطر او عقيده به كه فرهنگها
مسيحيان و مسلمانان بين نويني مناسبات بايد اظهارداشت ، ميآيد ، شمار
و بنيادياست بحرانهاي بسياري دستخوش اكنون دنيا:گفت او.ايجادشود
:داد توضيح طاهر ترمذي.است ديني جوامع وظايف از يكي بشر آينده بهبود
جمعيت وجود با كه پذيرفته را ميزبانيكنفرانس جهت اين به اندونزي
كنار در صفا و صلح در آن در مختلف مذاهب و پيرواناديان كثير ،
و اسلام موضوعمناسبات دليل اين به ما:افزود او.ميبرند سر يكديگربه
و مسلمانان از اندونزي وسيعجمعيت اكثريت كه برگزيدهايم را مسيحيت
و هندو آئين پيروان اختلافات آينده در وليشايد ميشود ، تشكيل مسيحيان
.دهيم قرار بررسي و بحث موضوع رانيز بودائيان
محافل در شهرت و علمي مرتب لحاظ به كه دانشمنداني كنفرانس ، جلسات در
بود ، شده دعوت تحقيقاتشان گزارش براي آنان از جهان فرهنگي
علمي هياتهاي اعضاي تن چند سخنرانانكردند ايراد سخنرانيهايي
نمايندگان همچنين و امريكا و سوئيس و آلمان معتبر دانشگاههاي
مصر و هند و اتريش و اندونزي و كانادا و جنوبي وافريقاي واتيكان
بود بشر مسالهحقوق كنفرانس موضوعات حساسترين از يكي.بودند ويونسكو
آن تفصيل و بود شده واگذار اينجانب به آن درباره پژوهش و بحث كه
توجه ، جالب سخنرانيهاي ديگر از.آمد خواهد گزارش اين بعدادر
آموزشي و علمي ازسازمان (L.Swidler) اسويدلر لئونارد پروفسور بيانات
و تدوين براي طرحي نامبرده.بود(يونسكو) متحد ملل سازمان فرهنگي و
فاجعههاي يادآوري از پس او.كرد پيشنهاد اخلاقجهاني تصويباعلاميه
و وبوسني روآندا اخير حوادث و جهاني جنگ دو مانند قرن ، جهانگيراين
و فرهنگي و فكري ابعاد متذكر خاورميانه ، و سريلانكا و شمالي ايرلند
اكنون بشر:داشت اظهار و شد مصيبتها اينگونه معنوي و ديني و اخلاقي
گرفته قرار تاريخ راهي دو بزرگترين برسر ويكم بيست قرن آستانه در
وسيله به و كند عميقتر پيوسته را موجود اختلافات بايد يا:است
از را آدمي نسل و بزند خودكشي به دست انهدام و جنگ بيسابقه تكنولوژي
و همفكري و مفاهمه طريق در و بردارد ستيزه از دست يا براندازد ، عالم
كه تمدنهاست برخورد راه نخست ، راه.بگذارد گام همكاري
راهديالوگ دوم ، راه ;نميانجامد نابودي به جز و كرده هانتينگتنترسيم
.ميكند پيشنهاد او خود كه است همسخني يا
در بيشترانسانها كنوني ، عصر از پيش تا داد توضيح اسويدلر پروفسور
و ببرند سر به خويش اكثرهمنوعان از جدا ميتوانستند دنيا مختلف نقاط
اكنون امابگويند سخن خود فرهنگ و ومذهب قوم به متعلق افراد با فقط
بيسابقهاي تحولات علت به ملل و اقوام همه و سررسيده به تكسخني روزگار
باشند ، داشته بقايي بخواهند اگر است ، داده روي اخير ادوار در كه
را ديگران كه است اين سخني تك ويژگي.شوند همسخني عصر وارد بايد
;كنيم تصوير خويش از غير ميبندند نقش ما ذهنيات آيينه در چنانكه
حساب به هستند بهواقع چنانكه را آنان كه است اين همسخني خصيصه
همسخني ، درآيد فائق ديگري بر ميخواهد طرف هر سخني ، تك در.بگيريم
ميآموزند يكديگر از طرفين و ميشود روشن ميكند فرض مسلم طرف هر آنچه
.ميكنند رشد و ميشوند دگرگون و ميروند پيش باهم و
عامل دو معلول هرچيز از بيش را همسخني به نياز اسويدلر پروفسور
،(T.Kuhn)كيون علوم ، تامس تاريخ مشهور مورخ آنچه يكي:كرد معرفي
آن به وي خود آنچه ديگري و ;است گذاشته اعلا الگوي راتغيير آن نام
و) ما مشاهدات همه كه داد نشان كيونمحوريميگويد عصر دومين
كهاو ميگيرد صورت بزرگي فكري چارچوب در و (مشاهدات آن تعابيرماناز
عالم در ما الگوياعلاي واقع در و مينامد راپارادايم آن اصطلاحا
ميشوند ، دگرگوني دستخوش ايام باگذشت الگوها اينگونه اما.است انديشه
نكته.ميرسد مركزي خورشيد تصور به مركزي تصورزمين از آدمي مثلا و
همهزمينههاي در بلكه طبيعي علوم در تنها نه الگو تغيير اينكهاين مهم
حكمفرما غرب در حقيقتمطلق تصور هجدهم ، قرن تا.دارد مصداق بشر فكري
از خويش درك آدمي و است ، تغييركرده معرفت الگوي پس ، آن ازبود
نويافتهاي عوامل تابع ميشود ، قائل حقيقت كهبراي را معنايي و واقعيت
هركسي درك كه شده معلوم اكنون.ميكند مطلقزدايي حقيقت ، كهاز ميبيند
او ، نيت و او ، قصد تاريخي شرايط مانند عواملي با مرتبط حقيقت از
و واقعيت از وي تعبير اوو اجتماعي و فرهنگي و جغرافيايي موقعيت
را حقيقت از جزئي و ميبيند را ازواقعيت خاصي جنبه هركس.است معرفت
كه نظرگاهي و موقعيت دليل به را تام و مطلق اماحقيقت ميكند ، درك
و استنسبيگرايي روشن همه ، اين با.نميآورد دست به است ، آن تختهبند
مشتركاتي افراد اگر باشد ، زيرا راست نميتواند نيز مطلق ذهنيگرايي
اينكه براي پس.نميشدند خويش فهماندناختلاف و فهم به قادر نداشتند ،
مالكيتحقيقت توهم به ديگر سوي از و نمانيم در بنبستنسبيگرايي در
فرضهايي پيش خصوص وبه داريم كه را شناختي بايد نشويم ، دچار نيز مطلق
نقد ميدان به و بگذاريم متفكران دسترسساير در قائليم آنها به كه را
به.كنيم تكميل ديگر نظرگاههاي با را نظرگاه وهر بياوريم نظر و
ديني اجتماعيو و فلسفي و فرهنگي نظرگاههاي اصحاب با بايد عبارتديگر ،
از كاملتري بهدرك تا شويم همسخني و مفاهمه و مناظره وارد مختلف
.آييم نائل حقيقت
جهان در همسخني نيازبه تشديد ديگر عامل اسويدلر ، پروفسور عقيده به
از پيش نهم قرن حدود تا.است بوده محوري عصر پيدايشدومين معاصر ،
.داشت اساطيري و قبيلهاي و جمعي صورت عموما بشر آگاهي مسيح ، ميلاد
اروپا و خاورميانه و آسيا در و آمد پديد فردي آگاهي كمكم پس ، آن از
اصل را فردي بينايي و بيداري بودا شرق ، در.رسيد چيرگي به رفتهرفته
فيلسوفان و متفكران شعار بشناس را قاعدهخود يونان در و داد ، قرار
به نسبت را مردم بنياسرائيل پيامبران خاورميانه در و شد ، واقع
محوري عصر ايننخستين.ساختند آگاه خويش اخلاقي و فردي مسئوليتهاي
و خودآگاهي آن بارز صفت كه (سپرس يا كارل آلماني فيلسوف قول به)
آستانه در محوري عصر ظهوردومين با قرنها از پس اكنون بوده ، نقادي
بايددرعين.است جهان به فرد از گذر مستلزم زيرا.است دگرگونيبنيادي
زنده نيز را قبيلهايديرين آگاهي نقادي ، و خودنگري والاي ارزشهاي حفظ
همه كه بدانيم قبيلهاي را سراسرجهان بار اين كه تفاوت اين با كنيم ،
.متعلقيم آن به
ركن بنياديترين محوري ، عصر دومين اين در داشت اظهار اسويدلر پروفسور
از گذر اهميت و تازگياست همسخني جهاني ، نوپديد الگوياپارادايم
انديشه در حقيقي انقلابي را آن بايد كه حدياست به همسخني به سخني تك
جهانيان از بخشي هر كه رسيده جايي به جهان امروز.دانست بشر
هستهاييا يا اقتصادي يا اجتماعي فاجعهاي در را دنيا ميتوانندسراسر
طريق از كه واجباست همگان بر بنابراين ، .سازند غوطهور محيطي زيست
به بد و خوب مساله به اساسينسبت نگرشي درباره همسخني ، و مفاهمه
يا كمونيسم مانند فرقهاي ازايدئولوژيهاي فارغ و برسند ، اجماع
سوسياليستي رژيمهاي ريختن فرو با عجزشان و كهنارسايي سكولاريسم
به يافتن برايدست است ، رسيده اثبات به اسلامي مبارز نهضتهاي ياظهور
.كنند همت بذل اخلاقجهاني تدويناعلاميه مالا و عالمگير اصولي
عنوانحداقل به اعلاميهاي چنين كه بود معتقد اسويدلر پروفسور
به اتكا با آنباشد ، رعايت به بايدموظف عموما بشر نوع كه ملاكهايي
خواهد مسائلي با مواجهه براي جهانپايهاي مذهبي و اخلاقي نهادهاي قدمت
و نيست مقدور سياسي و حقوقي وسايل به حلآنها حاضر حال در كه شد
.كرد خواهد تكميل را متحد ملل سازمان سياسي حقوقيو چارچوب
دارد ادامه