پنجم ، شماره 1441 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 24 چهارشنبه3
|
|
نيست ، پيشبيني قابل آينده روز يادداشت
!ساخت را آن بايد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سال فرهنگي پژوهشهاي انتخاب بهانه به سخني
علمي شخصيتهاي و اولرئيسجمهوري معاون حضور با مراسمي طي ديروز عصر
تقدير مورد و معرفي سال برگزيده فرهنگي پژوهشهاي فرهنگي ،
خود ، خودي آن ، به كموكيف و محتوا از جدا رويداد ، اين قرارگرفتند ،
همين به و ماست جامعه وآيندهنگري پژوهشي آينده در اساسي گامي
ميشويم ، متذكر يادداشت اين قالب در را چند نكاتي و بهانه ، مسائل
بحث در دارد بلندي معاصر ، عبارت برجسته متفكر موريسبلوندل ،
استفاده مورد بسيار برنامههايدورانديشانه نگارش در كه آيندهنگري
نميتوان را آينده:كه ايناست عبارت آن مضمون.ميگيرد قرار
به نگاه آنكه با فرهنگي موضوعات در.ساخت را آن بايد كرد ، پيشبيني
و اقتصادي موضوعات و مباحث آساني به آن موشكافانه بررسي و آينده
مورد دارد ، بيشتر مراتب به اهميتي كه آنجا از اما.نيست آن امثال
با اخيرا فرهنگي آيندهنگريهاي.است بوده استراتژيستها توجه
برنامه در را تازهاي فصل كردهاند جهاني و ملي سازمانهاي كه تلاشهايي
زير عنوان به بيشتر فرهنگي آيندهنگري اين از پيش.است گشوده دولتها
يونسكو ويژه كميسيون گزارش.ميشد مطرح توسعه مباحث در جنبي مجموعهاي
فرهنگي اميدآينده و بيم مباحث ، اساسي محور (فرهنگي توسعه) دهه 90 در
.است بوده رشد حال در كشورهاي
اطمينان درجه از رشد ، مسير درترسيم آيندهنگر ، نگرشهاي اصولا
و كهمناسبات است براين فرض بهاشتباه غالبا.برخوردارند بيشتري
مدت ياميان كوتاه برنامههاي مطابق برنامههايبلند ، در روابط ،
دو اين ميتواندميان كه مشابهتهايي رغمتمام به كه حالي در است ،
است لازم چشماندازهايوسيعتر ، در بويژه درآيندهنگري ، باشد ، مطرح
و كهساخته است مقولهاي آينده زيرا پذيرد ، دقيقتريصورت مطالعات
.ميشود پرداخته
تحت نيز بيروني عوامل حتي مينويسد ، خود را خود سرنوشت جامعهاي هر
.ميشوند خنثي يا موثر جامعه آن مواجهات و رفتارها تاثير ،
سكان.حكمفرماست قاعدهاي طبعاچنين نيز جوامع فرهنگي شئون بر
كشتي و دارند دست در متفكران و نخبگان سياستمداران ، را جامعه
اگر.ميكند حركت ميكنند ترسيم ايشان كه نقشهاي براساس دقيقا جامعه ،
كه هستند اينان هم گفت ، بايد نباشد ، مناقشه محل چندان مثل اين
.ميگيرند كشتي سير و سرعت خدمت در را آتش و آب و باد همچون عناصري
و جامعه كشتي هلاك موجب ميتوانند خود نوبه به هريك كه عناصري
و روابط كه امروز ، جهان اقيانوسطوفانخيز در اينك.باشند آن سرنشينان
سياسي و اقتصادي وقوت ضعف حتي همهچيز ، تعيينكننده رفتارهايفرهنگي
كدام براساس ميكنند؟ ترسيم كساني چه را جامعه فرهنگي آينده هستند ،
تعبير كه ميكشاند مباحثي حيطه به را ما پرسشها اين پاسخ بررسيها؟
.است فرهنگي آن ، پژوهش دقيق و درست
ترسيم جامعه دور آيندههاي استكه حيطه همين تاثير تحت واقع در
مباحثي چنين اهميت كه شود نيستاستدلال ضروري وجه هيچ به.ميشود
اين در استدلال و محاجه كه نظرميرسد به زيرا.است اندازه چه تا
حتي كه است براين فرض لذا ملالاست موجب و واضحات توضيح خصوص
تبلور حاصل آن بررسيهاي و پژوهشها و اقتصادي و سياسي دورانديشيهاي
.است دولت و ملت فرهنگي شان و شخصيت
مسئلهروششناسي فرهنگي ، فرايندآيندهنگري در مسئله اساسيترين
موقعيتهاي بايدمطابق فرهنگي آيندهنگري كهروش بدينمعنااست
ويژهاي مطالعات و پژوهشها كه باشد ضروري شايدشناساييشود امروز
تصور قابل نخست تامل در كه شيوهاي.پذيرد صورت روش تعيين براي تنها
ديگر كشورهاي توسط شده پيموده روشهاي و راهها مطالعه شايد است ،
است لازم چنينتصميمي ، اتخاذ صورت در كه داشت توجه بايد اما.باشد
پذيرد شرايطصورت مطابقت براي حجيمي و بسياردقيق مطالعات
شود معلوم استتا كافي مختصر محاسبه يك اماتنها (تطبيقي مطالعات)
طراحي صرف كهميتواند است نيرويي و هزينه مستلزمصرف شيوه اين كه
شرايطي چنين در حتي كه هرچند شود ما مخصوص و ويژه يكروش تدوين و
شد ، گفته آنچه براساس.نيستيم بينياز تطبيقي مطالعات ازانجام ما نيز
آيندهنگري آنكه اول شد ، يادآور بدينترتيب را چند گزارههايي ميتوان
اينك.است آيندهپژوهي گرو آيندهنگريدر آنكه دوم.يافت در بايد را
تعيينكنندهترين كلمه ، معناي بهتمام كهفرهنگ باشيم پذيرفته اگر
آينده كه دانست چنين ميتوان ديگررا گزاره است جوامع حيات مقوله
و تعارف با كه است وگسترده عميق فرهنگي گرو در جامعه فرهنگي
به خصوص ، اين در غفلت و بيتوجهي واقع در.نميشود حاصل مجامله
.تندبادهاست در جامعه رهاكردن تعبيري ،
سخت كه است مقولهاي كهفرهنگپژوهي است اين ما بحث اساسي نكته
جدي و عميق توجه و تلاش با كهلزوما است شرايطي و ابزارها درگير
فراهم پژوهشگران جامعه در وسيع و درست اطلاعرساني اگر.ميآيد حاصل
به ما اگر نباشد ، ساري و جاري جامعه كل در تتبع فرهنگ اگر نباشد ،
هزاران توليد موجد اگر و نكنيم سرمايهگذاري بخش اين در جدي صورت
را آن و انديشيده آينده چگونهبه نباشيم ، فرهنگي پژوهش پرونده
ساختهايم؟
چنين در است ، ديگر وضعيت به وضعيتي از عبور مرحله در اسلامي ، ايران
از كردهو شناسايي را اثرگذار مولفههاي و عناصر است ، لازم شرايطي
.برد سود تغييرات اين بروز در اصولي درستو گونه به آنها از هركدام
خرده و اقوام وجود جمعيتي ، بافت و ديني و تاريخي جغرافيايي ، شرايط
اين فرهنگساز و اثرگذار عوامل جمله از مجموعا كه متعدد فرهنگهاي
اين در ما مقولههايموردنظر ميتوانند خود ، نوبه به هريك جامعههستند ،
.باشند زمينه
دليل به ما جامعه كه زد مثال ميتوان را اجتماعي وفاق نمونه براي
اساسي راهبردهاي از يكياست نيازمند بدان متعدد فرهنگهاي خرده وجود
بايد.گروههاست و افراد مشاركتاجتماعي اجتماعي ، وفاق به نيل براي
نايل هدف بدين كه دارد قصد معيارها كدام براساس ما جامعه كه دانست
ساختار متعدد ، اصول قالب در ما ارزشمند و مترقي اساسي قانون آيد؟
كه است لازم اما.است داده جاي خود در را هدف اين تحقق براي لازم
يك ايجاد براي خود سهم به هريك ملت و جامعه ادارهكننده دستگاه
بازدارندهاي عوامل كه پذيرفت بايد.بگذارند راه در قدم موثر مشاركت
در.شوند شناسايي است لازم كه دارد وجود مشاركت مفهوم تحقق در نيز
و آزادي مفهوم از سياسي گروههاي برخي استفاده سوء انقلاب نخست سالهاي
اصول تحقق به سياسي نخبگان برخي تمايل عدم موجب نوعي به مشاركت ،
سياسي اقتدار تحكيم و تقويت با امروز اما.است بوده مشاركت به مربوط
و شده آگاه خود منافع به گروههاياجتماعي اسلامي ، جمهوري نظاممقدس
روشن ميدهند ، قرار دولت برابر در را خود فرهنگي و سياسي تقاضاهاي
از دور به كه است لازم و ميطلبد را جديدي پاسخهاي تقاضاها اين كه است
اين اصولي و جدي راهكارهاي بيثمر ، پنداربافيهاي و ذهنيتگرايي
قصد شرايطي چه تحت و چگونه كه گرفت نتيجه بايد.شود فراهم پاسخگويي
.كنيم مهيا را مسئله اين فرهنگي جوانب و ابعاد كه داريم
و دارند فرهنگي ماهيت ما ، اقتصاديجامعه و سياسي گرههاي از بسياري
طرحهاو نيايد ، فراهم فرهنگيتغييرات مقدمات و زمينهها تا
.ميشود غرض موجبنقض و است وارونه نعل نوعي به اقدامات
تحليلدرست و تجزيه با جز را فرهنگيجامعه گرههاي اينكه ، كلام حاصل
ما لذاآيندهنگري.ساخت نميتوان را وآينده گشود نميتوان اصولي و
و مديريتي جديد ، نظام شرايط بروز دليل به و است فرهنگپژوهي گرو در
.دهد اختصاص مهم بدين را روشني سرفصل است موظف برنامهريزي ،