پنجم ، شماره 1442 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 25 پنجشنبه4
|
|
زندگي از فرار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
محاكمه ميز پشت
و ميكند فرار اززندگي ميبيند ، تنگ زندگي و خود بر را عرصه كه زن
.ميشود بحران وارد زندگي
:اشاره
...ميزند را حرفهايش ميگويد ، را دادخواستش ميكند ، شكايت شاكي ،
...انكار يا اعتراف ميكند ، دفاع خود از متهم
يا عفو;ميزند رقم را سرنوشت ميكند ، داوري دارد ، حضور قاضي
رويداد ، و حوادث شرح زندگيباشد ، يك از گوشهاي شايد اين..بازداشت
...و پيوند يا جدايي وانتقام ، بخشش بيان اتفاق ،
خود به را ازروزنامهها بسياري فضاي خبر عنوان به رويدادها و حوادث
و رفته فراتر خبر از تا است محكمهبرآن ميز پشت.ميدهند اختصاص
زندگيپشت شيرين و تلخ رويدادهاي و اتفاقات باشدبرحوادث ، تحليلي
شهود و متهم گاه ميدهد ، قرار شاكي جاي به را خود گاه محكمه ، ميز
زماني و ميكند روايت را واقعه روز ميرود ، حادثه محل به گاه دعاوي ،
و قانون مردم ، بين باشد ارتباطي تا.ميشنود قاضي زبان از را قضاوت
اطلاع و آگاهي براي هشداري رخدادها ، و حوادث بر تحليلي و قانونگذار
.مردم منافع جهت در بپيمايد را مسيري و رساني
براي كه آدمهايي.باشد آدمها كشمكش حديث تا ميشود گشوده پروندهاي
.پيشميگيرند در را دادگاه راه حق احقاق
جنايتي يا بزه خلاف ، كاري به دست زمان از ورطهاي در كه آدمهايي راز
.آفريدند حادثه و زدهاند
...داده رخ كه وقايعي حديث و
تكرار از بشكافدو را انگيزه ;موضوع هر عنوان با تا ميكند تلاش
را حقوقي و حقيقتي اشخاص وحرمت شان كردن خدشهدار قصد.بكاهد حادثه
.ميكند خودداري حتيالامكان گزارشها در آوردناسامي از و ندارد
دوستش از جلويدرخانه برگشته ، مدرسه از مريم ظهر ، از بعد ساعت 5/1
را در كرده ، آويزان گردنش به بانخ كه كليدي با و ميكند خداحافظي
استقبالش به در قفل صداي با مادر كه هميشه امابرخلاف ميكند ، باز
.است ساكت خانه ميآمد ،
مامان:ميگويد و ميشود راهرو وارد او
در شدن صدايبازوبسته ميگذارد ، زمين را كيفش.نميدهد جوابي كس هيچ
و كشوها وسايل ميكند ، باز را دراتاق.ميكند خواب اتاق متوجه را او
جعبهاي مريم به توجه بدون ناراحت و مضطرب مادر ريخته ، بيرون كمدها
بيرون را دودفترچه شده ، انباشته برگههاي زير از و ميآورد رابيرون
.ميكشد
!افتاده؟ اتفاقي سلام ، :مريم
با را لباس چنددست و ميكند باز را كمد نشنيده چيزي انگار كه مادر
.ميگذارد ساك در عجله
!نميدهي؟ را جوابم چرا !شده؟ چي:مريم
برميدارد را پول بستههاي و ميرود گنجه سراغ باش ، ساكت:غضب با مادر
كجا؟ مامان:مريم.ميبندد را ساك در و
را چادرش;شدم خسته ديگه:ميگويد ;ميرود راهرو طرف به مادر
بري ، نميذارم:ميگويد و ميگيرد را او جلوي ;ميرود مريم.برميدارد
شده؟ چي بگو مامان
.شدم خسته بذاربرم كن ، ولم:ميكشد فرياد و ميزند پس را او مادر
چنگ را چادرش ميكند ، آوار سرش بر را تنهايي مادر فريادهاي كه مريم
.خواهشميكنم نرو ، توروخدا ، مامان -ميزند ،
.ميدهد هل بهعقب را او و ميكند رها چادر از را مريم دست مادر
...ميرود و ميبندد محكم را در بلافاصله
تهران عمومي دادگاه ;بعد روز چند
:ميشود گشوده پرونده
... آقاي:شاكي
...خانم:متهم
وجه تومان و 500هزار ميليون سرقت 2 به مظنون جرم ، مرتكب:موضوع
درماني ، خدمات دفترچه ازدواج ، شناسنامه ، سند قبيل از مدارك نقد ،
خواربار كوپن
هستيد؟ شما شاكي:قاضي
.برميخيزد اول رديف صندلي از چاقي و قد بلند مرد
تا و كرده يعنيفرار شده ، خارج منزل از همسرم است هفته يك بله ـ
!برنگشته هم حالا
.بنويسيد را شكايت شرح:ميگويد دادرس به رو قاضي
تلفن مريم ظهر ، دخترم بعداز ساعت 2 حوالي گذشته ، هفته شنبه:مرد ـ
كارم محل به كرد
رفتم بود ، بهمريخته چيز همه برگشتم ، خانه به شب...رفته مادر:گفت
ازدواجمان سند با تومن هزار وپانصد ميليون شدم 2 متوجه كمدها سراغ
.برده خودش با را خواربار كوپن و بيمه ودفترچه شناسنامه و
چطور كند ، نگهداري خانه در هركس كه نيست مبلغي نيم و ميليون دو -س
كردهايد؟ را كار اين شما
ديگر چندهفته تا بودم كرده معامله را مغازهام قبل شب بله ، :ج
.محضر برويم
كرده؟ فرار همسرتان چرا نميدانيد شما:س
.بدونم كجا از آقا ، نه:ج
نشدهاست؟ او از خبري يا تماسي اخير ، روز چند طي:س
.كرده قطع و زده حرف دخترم با تلفني بار چند فقط:ج
ولي ;مدرسه بالباس ايستاده ، انتظار به مريم دادگاه ، بسته در پشت
!فاصلهگرفته خيلي رفتن مدرسه از ساعت
نرفتي؟ مدرسه چرا چندي؟ كلاس مريم ، -:ميپرسم
دوم كلاس ـ
:ميدوزد صورتم به را آلودش اشك چشمهاي و
مينشينيم ، نيمكتي روي طرفتر آن كميكنيم پيدا رو مامان اومديم ـ
:ميگويد ميفشرد ، بغل در كيفشرا كه درحالي
ميرفتم من كه ميكشيدند داد آنقدر بعد ميكردند ، دعوا مامان و بابا ـ
.ميشدم قايم در پشت
ميكردند؟ دعوا چرا آخه:ميپرسم
بعد ميشد ، مامانمناراحت ميفروخت ، رو خونه چيزهاي بابا هروقت ـ
;ميكرد گريه مامانم ميرفت ، و روميزد مامان بابا ، ميشد ، دعوا يكهو
ميفروخت؟ چرا:ميپرسم
.ندارم پول ميخوام ، پول ميگه بابام -
نميكنه؟ كار بابات مگه:ميپرسم
.مغازه ميره چرا ، ـ
ميگه و ميكنه تلفن مامانم:ميگويد و ميدوزد زمين به را نگاهش مريم
و ميگيرد را مريم دست مرد گشودهميشود ، در.نميياد اما ميبرمت ، مييام
.ميبرد خود با
...بعد روز چند
از پيوستي برگبازجويي طي و احضار متواري متهمه مادر ي ، -ش خانم
.ميباشد موجود آنان كهاظهارات آمده عمل به تحقيق ايشان
تاريخ25/1/76
:نام
:خانوادگي نام
مطرحكنيد؟ داريد...خانم با رابطه در اطلاعي هرگونه:س:سن
را حقايق و چيزينگويم راستي به جز ميكنم ، ياد سوگند:ميگويد زن:ج
.كنم بيان
بدرفتاري از هميشه دخترم.داشت اختلاف شوهرش با دخترم بود ، مدتها
.گرفت بالا اختلافشان اخير ، وقت چند اينميكرد شكايت شوهرش
بود؟ چه برسر اختلافشان:س
شده بدهكار بهمردم كه بود وقتي چند دارد ، فروشي اغذيه ;دامادم:ج
زندگي خودش ، زندگي خرج بر بايدعلاوه هميشه او.داشت بدي وضع و
اين دارند ، بستانهايي بده هم با اينها چون.كند تامين هم را برادرش
را خانهاش لوازم برادرش فشار تحت بود ، شده خراب كه كارش وقته چند
برايش بايد معتاده ، برادرش اينكه بخاطر..اينكه بخاطر ميفروخت ،
.كرده ترك حالا...ولي ميشد ، تامين
ساعت 11 زد ، حوالي تلفن من به كرد ترك را خانه كه روزي صبح دخترم
ميلرزيد ، صدايش ناراحت ، و ميكرد ، مضطرب گريه ;برداشتم را گوشي.بود
فردا...زده روآتيش زندگيم...;كرده قولنامه رو مغازه امير:گفت
نمره هرچه راگذاشت ، گوشي ميكرد گريه كه حالي در..خونهاس همنوبت
.ندارم او از اطلاعي ديگرهيچ.برنداشت را گوشي كسي گرفتم ،
قبول را اينزن حرفهاي شما:ميگويد و ميكند شاكي مرد به رو قاضي
داريد؟
خانه از او رفتن به ربطي هيچ همسرم و من اختلاف:ميكشد درهم ابرو مرد
.كردهاند وسوسهاش پولها.ندارد
.بكش خجالت:ميشود بلند جا از زن
.باشيد آرام:قاضي
كسيميفروختيد؟ چه به را اجناس و مغازه شما:مرد به رو قاضي
را نظر مورد فرد مشخصات و ;ميفروختم نفر يك به را آنها:مرد
.مينويسد
به را مريم قاضي.ميكشد سرك در لاي از مريم ;ميشود باز دادگاه در
;ميخواند جايگاه
هستيد؟...خانم دختر شما -
.ميدهد تكان نشانتاييد به را سرش بزرگ مادر چهره به ;نگاه با مريم
.كنيد پيدا رو مامانم قاضي آقاي
دارد؟ تلفني تماس شما مادر ـ
از بعد قراره فرداهم.نميياد اما ميبرمت مييام ميگه كه گفتم:مريم
.بزنه زنگ ظهر
:مينويسد شاكي مرد لازم ارشادات با
اداره و انتظامي نيروي از..اينجانب ميرساند ، عرض به احتراما
بتوانم تا داشته كنترل تحت را...شماره به تلفن كه ميخواهم آگاهي
.كنم پيدا را همسرم اختفاي محل
زن بين مدتها آمدهاست پرونده در كه آنچه و موجود شواهد به توجه با
شكايت مادر به شوهر بدرفتاري از زن است ، داشته وجود مشاجره شوهر و
كه است پدر و مادر مشاجرات و اختلافات شاهد دختر ميان اين در ميبرد ،
ميبيند ، تنگ زندگي و برخود را عرصه كه زن.ميبرد رنج روحي لحاظ از
را رفتاري چنين علل.ميشود بحران وارد زندگي و ميكند فرار زندگي از
ازهمه و زندگياش مخارج نشدن تامين مرد ، بدهكاري دروضعيت ميتوان
منجر كه او مخدر تامينمواد فشار و مراوده مرد ، برادر اعتياد مهمتر
.دانست است ، گرديده زناشويي درزندگي زيانبار و سوء تاثير به
و منزل لوازم فروختن فكر به چاره راه بجاي مرد زن ، مخالفتهاي عليرغم
مشكلي تنها نه رفته رفته است ، برآمده مخدر مواد مخارج تامين صدد در
بنبست به را زندگي كه شده بيشتر مرد و زن مشاجرات بلكه نشده حل
.رسانده
به ;مادر منفعل و خنثي نقش مشاهده با و ;مرد كار محل فروختن با زن
گرداب اين از را او بتواند پول مقدار اين شايد كه افتاده فكر اين
.ميگريزد خانه از برهاند ،
باعث مسائل ، حل در صحيح مشاوره و راهنمايي فقدان نهايت در
را خانواده بناي زن مردو سوي از نابجا اقدامات و غلط تصميمگيريهاي
مرد تا داده هم دست به دست عوامل كهاين شده منجر و است كرده متزلزل
و بحراني وضعيت در باشند ، داشته معقولي بايدزندگي كه زني و
بلكه حلكنند ، را مشكلات كه نباشند قادر تنها نه و بگيرند تزلزلقرار
.كنند اضافه مشكلات به هم مشكلي
ماجرا ادامه اما و
:ظهر بعداز ساعت 3
الو رابرميدارد ، گوشي تامل بدون مريم ميآيد ، در صدا به تلفن زنگ
.تويي مامان سلام
كه دنبالت ميآم حاضرباش ، كن ، گوش فقط ندارم ، زيادي وقت مريم:مادر
!ميفهمي ميشه ، خراب همهچيز نباشي حاضر اگر.بريم...به
فوق شماره كلاسه پرونده تقديم با احتراما انتظامي نيروي جوابيه
امور صدور جهت زير شرح به اقدامات..شعبه محترم رياست از ارجاعي
از...تلفن شماره مكالمات پيوستي نامه طي:ميرساند عرض به مقتضي
و ظهر ساعتهايبعداز در متهمه شد مشخص كه گرديد استعلام بازرسيمخابرات
بار حدود 6 و است داشته تماس(دماوند) تلفن022000 شماره با شب نيمه
.است گرفته مكالماتصورت اين بيشتر و
كه آنجايي پرونده ، از پيگيري در انتظامي نيروي درخواست به توجه با
دستگيري پرونده ، پيگيري.تهرانميباشد از خارج قضايي حوزه به مربوط
دماوند دادگستري به شعبه رئيس موافقت با مكانوي شناسايي و متهمه
.فرستادهشد
خليلي افسانه