پنجم ، شماره 1442 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 25 پنجشنبه4
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(45)
سياست و دانشگاه
واقعيتي آن ، دانشجويي عنصر در بويژه و دانشگاهها در سياسي فعاليت
و سابقه داراي ما ، كشور در چه و سطحجهان در چه و است ، انكارناپذير
و چشمپوشيد مسلم واقعيت اين بر نميتوان رو ، اين از.روشنياست لاحقه
.است واقعيت اين با گونهبرخورد در سخن ، .انگاشت ناديده را آن
:دارد وجود ديدگاه چند پرسش ، اين برابر در
عارضه را ميدانند ، آن دانشگاه بيماري را سياسي فعاليت برخي (1
كه دارند آن بر اعتقاد و پژوهشيميشمرند آموزشي ، مركز اين ناشايست
و ساخته پژوهش ، و دانش ارتقاي و تعلم و برايتعليم محيط ، اين
و باتعارضها خواهناخواه ، كه اموري رهيافت و است شده پرداخته
و علم از را دانشجو و استاد گرايش نيز و است همراه دستهبنديهايي
و نبوده آن وجودي فلسفه با متناسب ميكند ، متوجه ديگري امور به دانش
.نيست
از برخي بيگاه و گاه و استادان سياستمداران ، ميان در ديدگاه اين
گذشته رژيم در چه.دارد و داشته طرفداراني درسخوان ، و جدي دانشجويان
هرگونه با كه كساني نيستند و نبوده كم انقلاب ، پيروزي از پس چه و
برحذر آن از را ديگران و وخود ميورزيدهاند مخالفت سياسي فعاليت
.ميداشتهاند
آن كه ميدهد دانشگاهبها در سياسي فعاليت به چندان ديگر ، ديدگاه (2
و درس مواردي ، در چهبسا و جايميدهد نهاد اين وجودي اركان در را
و بيان به شايد تلقي ، اين طرفدارانميداند آن راتحتالشعاع پژوهش
برخورد در اما نميدارند ، بيان را خود دعوي صراحتي چنان با نوشتار ،
مشاهده ميتوان را آن آثار ايشان ، نوشتههاي و گفتهها لابلاي در و عملي
.كرد
ساليان و ازانقلاب قبل دانشجويي مبارزات دوره در بويژه تفكر ، اين
سوي از جدي ، تحصيلكنندگان و درسخوانان.داشت جدي رواج پيروزي ، از پس
كه وحسن ، مزيت نه تحصيلي ، جديت و بودند استهزا و موردتمسخر مبارزان
.ميشد شناخته...و بيعرضگي ترسويي ، علامت
سياسي فعاليت كه بود آن بر انقلاب و نهضت طول در متعادل ، ديدگاه (3
و كرد حذف دانشگاه از را آن است ، نميتوان دانشگاه جدي كاركردهاي از
قشردانشجو ، در بويژه سياسي ، تلاش.نمود تلاش آن كردن راهكمرنگ در يا
آن اداي به بايد كه مسلماناست شهروند اجتماعي حق و تكليف از بخشي
نبوده معنا بدان سخنان ، اين تمامي اماحقبكوشد احقاق در و بپردازد
دانشجويي محيط و باشد دانشگاه محيط تابلوي سياسي ، فعاليت كه نيست و
.گيرد قرار آن تحتالشعاع پژوهش و درس و شود تعريف علامت اين با
دو ، اين.پژوهشاست و درس دانشگاه ، وجودي فلسفه ديدگاه ، اين در
نهاد ، اين اما ;هستند علمي مركز اين نخست كاركردهاي و اصلي اهداف
و ثانوي كاركردهاي داراي اجتماعي ، نهادهاي و موسسات ديگر همانند
معناي به هرگز دوم ، درجه كاركردهاي تعبير.هست نيز دوم درجه
حقانيت پذيرش ضمن بلكه نيست ، عملكردها اين به بيحرمتي و بياعتنايي
يادآورد و تذكار آن ، نبودن حذف قابل و بودن جدي بر تاكيد نيز و آن
اين با.است آن نخستين اهداف و نهاد وجودي فلسفه پيوسته و مداوم
و بست نخواهند اصلي اهداف بر را راه ثانوي ، كاركردهاي هيچگاه توجه ،
.انجاميد نخواهند اوليه كاركردهاي تضعيف و كردن كمرنگ به
نهضت ، طولساليان در كه هستند بارزي شخصيتهاي از رهبري معظم مقام
و -نهضت التهاب و شور دردورههاي حتي و كردهاند دفاع ديدگاه اين از
و ورزيدهاند تاكيد تلقي اين بر -فرهنگي ساليانانقلاب در جمله از
اين افراطي ، و تندرو جريانهاي از برخي ناخرسندسازي قيمت به حتي
قرباني به نبايد دانشجويي سياسي فعاليت كه داشتهاند را مداوم توصيه
كند سياسي شعار ميتينگ ميدان را دانشگاه و بينجامد پژوهش و دانش شدن
:بيندازد رونق از را علمي مطالعات و مباحثات و
جهاد وحدت ، انجمنها ، تحكيم پرشور بچههاي) اينها به توصيهمان غالبا
بيفتد ، دور خودش مفهوم از نگذاريددانشگاه كه است اين (دانشگاهي
اندوخته دانش و بشود خوانده درس جا آن در.دانشگاهباشد واقعا
باشد شكلي به آنها انقلابي و اسلامي حركات كه نيستيم مايل يعني.گردد
اين و سياست و شعار محل يك به و بيندازد درس محل از را دانشگاه كه
:فرمودهاند سال 1363 در ديگر سخني در يا و.كند تبديل حرفها گونه
لازم دانشگاه اگر...مملكتاست اين در دانشگاه مساله اصل اول ، مساله
دانش براي آيا.ميخواهيم چه براي را كهدانشگاه بشود معلوم است ،
در البته ميدهد؟ نشان را اين دانشگاه اسم كه چنان آن ميخواهيم ،
اما دارد ، هم ديگر كارهاي خيلي انساني ، مجموعه يك دانشپژوهي ، كنار
اولين پس ، ..است دانشپژوهي دانشگاه ، كارهاي همه فقرات ستون و محور
اين كه است اين استاد ، و دانشجو از اعم دانشگاهي ، عناصر همه وظيفه
كه چيزي هر از و كنند كمك كار اين به و كنند دانش محيط را ، محيط
اضافه فورا جا همين البته...نمايند ممانعت ميگيرد ، را اين جلوي
و دهند خرج به سوءفهم يا سوءنظر يا برداشت سوء كساني نبادا كه كنم
دانش كسب و علم محيط دانشگاه ، محيط ميگوييم ما وقتي كه كنند خيال
ديني تلاش و تبليغاتي تلاش و سياست جا آن كه است اين معنايش است ،
اين كه كاري آن...نيست اين حرف آن معناي هيچوجه به نخير ، نباشد ،
كارهاي همه آن ، كنار در و است ، اصل آمدهاند ، وجود به آن براي محيطها
.دارد وجود هم ديگر
سياسي فعاليت ضرورت
اصول در ايننكته.است اسلامي دانشگاه لاينفك جزء سياسي ، تلاش و تحرك
شده تاكيد بارها و رهبري ، بارها معظم مقام و راحل امام نظر مورد
:فرمودهاند انقلاب رهبريمعظم سخني ، در جمله از ;است
سياسيبايد مسايل در فرمودند ، امام و گفتيم هميشه كه همانطور
كه ميگفتم خواهراندانشجو و برادران شما به هميشه منباشيد پيشگام
دانشجو كه ميكردم تحليل و ;وفردايي امروز يك داريد ، ديروزي يك شما
بوده ، اينطور هم گذشته در.است بوده سياسي وتلاش فعاليت در هميشه
زمان ، از برههيي هر در اصولا.باشد همينگونه بايد هم آينده در
.كند سياسي تلاش و سياسي فعاليت ديگر ، قشرهاي بر مقدم بايد دانشجو