پنجم ، شماره 1442 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 25 پنجشنبه4
|
|
آب جهاني بحران و ايران چشمانداز
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
داشته پي در را مهم واكنش دو گذشته سال يك در آبي كم جهاني بحران
جاري سال اوايل كه ملل ، سازمان در آبي سدهاي معاهده تصويب:است
به گذشته هفته كه آب دادگاهجهاني تشكيل سر بر توافق و شد انجام
آن خبر و رسيده اسپانيا والنسيا اجلاس در شركتكننده كارشناسان امضاء
.كردند منتشر گسترده صورتي به رسانهها ديروز را
لازمالاجرا قانوني موازين لحاظ از كه بينالمللي ، توافقنامه دو اين
يا دو ميان در جاري آبهاي منابع از استفاده چگونگي بر ميشوند ، تلقي
دلالت فرامرزي رودخانههاي روشنتر عبارت به يا همسايه ، كشور چند
خاص مقررات تحت رودخانهها اين آب از بهرهبرداري اساس اين بر.دارند
اينگونه سرچشمه كه كشورهايي معمول ، رويه خلاف بر و شده انجام
آنها مسير انحراف يا سد ايجاد حق دارد قرار آنها خاك در رودخانهها
رودخانهها مبدا كشورهاي يا كشور با اصولي موافقت به آنكه بدون را
.داشت نخواهد باشند ، رسيده
برخوردار بسيار اهميت از ما كشور براي موافقتنامه دو اين تصويب
رودخانهها را ما مرزهاي از بخشهايي غرب و شمال شرق ، در.است
و سيستان همچون محرومي و وسيع منطقه در ديگر سوي از و ميدهند تشكيل
در آن سرچشمه كه است هيرمند رودخانه آب منبع مهمترين بلوچستان
چندين آبريز حوضه غربي بخش در همچنين و دارد قرار افغانستان
.است واقع عراق و تركيه كشورهاي در ايران رودخانهمهم
منفعل حتي و غيرفعال حضور دهنده نشان موجود شواهد متاسفانه اما
.است گفته پيش معاهده دو تصويب مراحل در ايراني مسئول سازمانهاي
برانگيخت ، بسيار مجادلههاي موافقتنامهها اين تصويب كه حالي در
سدهاي معاهده به پيوستن رسمي طور به تركيه همچون كشورهايي چنانكه
از آبي منابع از بهرهبرداري چگونگي آنكه وجود با و كردند رد را آبي
شمار به ما كشور در توسعه برنامهريزي رويكردهاي اساسيترين جمله
معاهدهها اين بررسي مراحل از هيچكدام در شد گفته همچنانكه ميرود ،
.نشد منتشر ما كشور نمايندگان موضع يااعلام و حضور از خبري
به اشاره شايد ما ، كشور بر فوق معاهدههاي اجراي اهميت بررسي براي
پهنه اين حياتي رگ هيرمند كه ميدانيم.باشد بسنده سيستان مسئله
شده مسدود افغانستان وقت دولتهاي توسط متعدد سدسازيهاي اثر بر وسيع ،
لب اينتطاول ، از چگونه ما سيستان ميبينيم كه نيست عجيب اكنون و است ،
كه حالي ميگذراند ، در محروميت و تلخكامي به را روزگار تفتيده و تشنه
داشته لقب گندمايران انبار حاصلخيزش ، كشتزارهاي واسطه به اين از پيش
.است
ازمحروم جلوگيري نيز و هيرمند آبهاي از سيستان احقاقحق قطع طور به
آنسوي حوضههايي به راه كه آبهايي از استانها ديگر از برخي ماندن
در دستاندركار سازمانهاي فعالتر مشاركت نيازمند ميبرند مرزها
رادر خود اقدامات سازمانها اين اميدواريم و است بينالمللي معاهدات
در چشمانتظار ، سيستانيان ويژه به و مردم با شفاف گونهاي به باره اين
.نهند ميان
كرمي ناصر