ششم ، شماره 1443 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 27 شنبه6
|
|
پرورش و آموزش مديران جمع در رئيسجمهوري
ثبات گريزي ، قانون قانونگرايي ، :گفت سخن
حكومت اقتدار و جامعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اسلامي جمهوري رئيس سيدمحمدخاتمي والمسلمين حجتالاسلام:سياسي سرويس.
:كرد تاكيد پرورش و آموزش وزارت مديران جمع در پنجشنبه روز ايران
حكومت اقتدار و جامعه پيشرفت و ثبات باعث قانونمداري و قانوگرايي
.ميشود
قانونگريزييك و ستيزي قانون:معلمانگفت به خطاب جمهوري رئيس
مصالح كه بوده قوانيني نيز امر اين وعلت است تاريخي مزمن بيماري
.است نميكرده تامين را مردم
كهبدون است بوده كساني وزورگويي تحكم براساس قانون:افزود وي
و ميل قوانينبا و بودند گرفته بدست آنهارا سرنوشت مردم ، خواست
اختيارشان در زور كه خاصي گروههاي منافع حول وبر حاكمان هوس و هوي
.است ميچرخيده بوده
مردم كه است طبيعي داشته قانون كه وضعيتي اين با:افزود خاتمي آقاي
از ترس فقط و باشند نداشته اعتقادي آن به و نكنند اعتماد نظم به
.دهند تن نظم به مردم كه شود سبب قانون
اينشكل به نظمپذيري كه است وضعمعلوم اين با:گفت جمهوري رئيس
اجتماعي بهنظم زدن لطمه واقع در و ودورويي ريا و تملق از سرشار
.باشد قانون وفاداريبه ظاهر در و
بركاتش مهمترين از اسلامي انقلاب معتقديمكه ما:گفت جمهوري رئيس
.باشند خودحاكم سرنوشت بر ميتوانند كه متوجهكرد را مردم كه اينست
به كه ضوابطياست همان براساس ماقانونش جامعه:گفت خاتمي آقاي
و مسلمانند كه اينمردم قاطع اكثريت به توجه وبا رسيده ملت تصويب
.رعايتميشود آن در اسلامي و شرعي ضوابط دادهاند ، راي
چه و مجلس در چه مردم نمايندگان كه مصالحي براساس همچنين:افزود وي
البته و است مردم خود قانون قانون ، اين ديگر ميدهند ، تشخيص دولت ، در
و بيان امنيت قانون چارچوب در و كنند نظر اظهار كه دارند حق هم مردم
.داشتهباشند صحبت
مسئله:گفت جامعه در گرائي اهميتقانون بر تاكيد با جمهوري رئيس
و است حياتي بسيار مسئله يك جامعه ، در مداري وقانون گرائي قانون
و نظم به وفادار مخالفان حتي كس ، هر باشد حاكم جامعه در قانون اگر
.بكنند امنيت احساس قانونميتوانند
در البته ديگريدارد حساب است قصدشبراندازي كسي اگر:افزود وي
.برد كار زوربه نبايد دارد ، امكان تاآنجائيكه هم ، مورد همين
به وقتي كريم قرآن در همانطوركه:كرد تاكيد خاتمي آقاي
و نكرد اثر اگر بزن ، حرف بااو و برو فرعون سوي به:ميفرمايد(ع)موسي
اولينوسيله كه معتقدم من اوبايست ، مقابل در هم تو كرد ، بازطغيان
و مقتدر اسلاميبايد جامعه يقينا نيست ، اعمالزور نيز دشمن با برخورد
.نظاميباشد و سياسي آمادگي و قدرت قوتو داراي و عزيز
كهدر پذيرفتيم همه كه وقتي:سخنانشگفت ادامه در جمهوري رئيس
قاعدهبازي اينكه بمحض و كنيم همديگرزندگي با قانون چارچوب
مقتدر حكومت ميشود ، و حق صاحب هم مخالف پذيرفتيم ، حتي را اجتماعي
دفاع آن از وجود همه با و بشناسد نيز را مخالفينش حق كه است حكومتي
و شود برخورد او با قانوني راه از نهاد ، پا زير را حق او اگر و.كند
.شد خواهد جامعهامن كه است روش اين با
وخيرخواهند ، دارند الهي پاك مردمفطرت اكثريت:گفت خاتمي آقاي
و معيارها و قانون پايبند همواره كنند ، احساسحرمت مردم اين اگر
پيش هم مشكلي ناكرده خداي اگر كه هستند ضامن آنها خود و هستند اصول
خواهند است ، مردم قانوني نماينده كه دولت ، پشتوانه عنوان به آمد ،
.ميكند پيدا ثبات وجامعه بود
برايايجاد قانون دادن قرار مبنا راهيجز:كرد تاكيد جمهوري رئيس
و كنندهحقوق تعيين ما اساسي قانون نداردو وجود جامعه در نظم
.دولتاست حد و مردم تكاليف
زور استكه كسي آن از حق همه رژيمهايخودكامه در:گفت خاتمي آقاي
اين اسلام و هستند حكومت تحت كه است آنكساني از تكليف همه و دارد
را حقوق اين پيش سال اسلام ، 1400 كه است اين ما افتخار و نخواسته را
زيبايي بشكل اساسي قانون در آن تجلي امروز و است شناخته بشر براي
بر را انسان كه اوست هم و خداست آن از حاكميت حق كه است بيانشده
نظام مبناي امروز كه اسلام از قرائتي است اين و كرده حاكم خود سرنوشت
.است ما
كهموجب قرائتي آن ولي باشد هم قرائتهايديگري است ممكن:افزود وي
صورت به و است آن محور رهبري امروز و بود آن محور امام و شد انقلاب
را خودشان بر حاكميت حق مردم براي است ، يافته تجلي اساسي قانون
اينكه حق نه اشتغال ، حق نه تنها ، تحصيل حق فقط نه است ، شناخته
حق نه باشند ، داشته امنيت و كنند بيان را خودشان منطقي حرف بتوانند
بلكه كنند ، تظلم آن به كه باشد دستگاهي شد آنها به ظلمي اگر اينكه
كه مردمند يعني است شناخته رسميت به را خودشان بر حاكميت بالاترحق
.ميزنند كنار را حكومت و ميكنند ، تعيين حكومت
جامعهتكليفي در كسي هر قانون اينكهطبق به اشاره با خاتمي آقاي
در دانشآموزان:افزود شناخت ، را او حق نيزبايد آن از قبل و دارد
آشنا حقوق اين با بايد محيطجامعه و دانشگاهها و ودبيرستان مدارس
قانون بر نظارت هيات از كه محورهايي جمله از نيز جهت بهمين و شوند
سازوكارهايي و راه كردن پيدا گيرد ، قرار توجه مورد خواستهام اساسي
كه بدانند تا بوده خودشان شرعي و قانوني حقوق با مردم شدن آشنا براي
.بكند دفاع حق اين از است موظف دولت
بين تبادلنظر و گفتگو و بحث خودضرورت سخنان ادامه در خاتمي آقاي
:گفت و داد تاكيدقرار مورد را آموزشي درمحيطهاي معلمان و جوانان
خود سرنوشت در دخالت جوانانبه بخصوص همه كه شود محيطيايجاد بايد
.كنند پيدا اعتماد
يابدآينده پرورش درست بطور نسلجوان اگر:كرد تاكيد خاتمي آقاي
.است شده تضمين كشور
كرد توصيف مهم را جوانان با معلمان رفتار نوع و عملكرد جمهوري رئيس
.كند ايجاد ضايعه است ممكن جوانان به توجه عدم هرگونه:گفت و
را دانشآموزان با معلمان منطقي برخورد قدرت و صدر سعه خاتمي آقاي
نه باشد طرفه دو بايد دانشآموز و معلم رابطه:گفت و دانست ضروري
سال آخر امتحان و اطلاعات مشتي تنها كار حاصل و يكطرفه رابطهاي اينكه
.ميشود فراموش كه باشد