پنجم ، شماره 1444 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 28 يكشنبه 7
|
|
و جمعه ائمه جمع در جمهوري رئيس سخنان
تهران استان جماعات
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يكدست را سليقهها و ببريم بين از را اختلافها ما كه نيست اين هنر
آنرا و بيائيم كنار اختلافها اين با چگونه كه است اين هنر بلكه كنيم
گيريم بكار تكامل و بهروزي مسير در
خدمت در ما نگيريم بهره خودمان سليقه جاانداختن براي مقدسات از
ما ابزار مقدسات مقدساتيمنه
ما كه نشود احساس و ندهند دست از را مردم اعتماد روحانيون
هستيم آنها از جدابافتهاي وتافته مردم ارباب
نكنيم گرايشها و سليقهها مصرف را مسجد و روحانيت
مقام نمايندگان و تهران استان جماعات و جمعه ائمه:سياسي سرويس.
با ديروز اسلامي ، شوراي مجلس در تهران نمايندگان و معظمرهبري
.كردند ديدار رئيسجمهوري خاتمي سيدمحمد والمسلمين حجتالاسلام
طول در روحانيون كه مطلب اين بر تاكيد با ديدار اين در رئيسجمهوري
نهاد:گفت بودهاند ، ديني ارزشهاي و اصول حفظ پايگاه تاريخبزرگترين
از غيبت ، دوران و (ع)اطهار ائمه زمان در معني يك شيعهبه روحانيت
شيخ توسط آن از پس و بغداد در مفيد شيخ توسط چهارم و سوم قرن همان
تحمل با بزرگوار مجتهدان و عالمان:گفت وي.گرفت شكل نجف ، در طوسي
وسيله واعظان و پرداختند اسلامي اصول تبيين و كشف به فراوان سختيهاي
.شدند تاريخ طول در اصول اين نشر و بسط
پيروزي در مردم و (ره)امام حضرت مهم نقش بر تاكيد با خاتمي آقاي
ولي بود بزرگي كار دوران اين در مردم و امام كار:گفت انقلاباسلامي
ايران معتقد مردم.دارد تاريخي جريان يك در ريشه اسلاميايران انقلاب
استوار را نظام اين و خاستند بپا يافتند ، شايسته و مناسب رهبري وقتي
.كردند
و مجاهدتها مرهون همه از پيش و بيش امروز ما:گفت ادامه در وي
مختلف نشيبهاي و فراز در و تاريخ طول در روحانيون و تلاشهايعالمان
.هستيم تاريخي
طول در نهاد اين امتيازات از يكي را ، روحانيت بودن مردمي رئيسجمهوري
و شيعي شاهان بعضي اقتدار دوران در شيعه روحانيت:گفت و تاريخبرشمرد
مذاهب از بسياري برخلاف و نكرد قطع را مردم با خود نيزرابطه متشيع يا
گاهي كه موازي جريان يك بهعنوان حكومتها دركنار همواره دينها و
وقت همان و ماند باقي حكومتها ، كنار گاهيدر و بود حكومتها روياروي
در 150 كه ديديم و نشد حكومت در وجذب هضم بود حكومتها كنار در كه هم
روحانيت همين مردم عظمت استقلالو مهم پايگاههاي از يكي گذشته ، سال
روحانيون ممتاز نقش وبا (ره)امام حضرت محوريت با اسلامي انقلاب و بود
.رسيد پيروزي به زمانشناس و متعهد و آشنا درد
خواند آن بودن مردمي را تشيع روحانيت هويت مميزات از يكي خاتمي آقاي
پايداري بزرگ رمزهاي از يكي را روحانيون با مردم متقابل واعتماد
.بماند برقرار بايد اعتماد اين:گفت و دانست اسلام و روحانيت و تشيع
يافتن پرورش و فقيه ولايت محوري نقش به اشاره با جمهوري رئيس
رهبر و سرهالشريف قدس خميني امام حضرت اسلامي بنيانگذارانقلاب
حوزههاي در مدظلهالعالي خامنهاي آيتالله امروزمانحضرت بزرگوار
از كردن دفاع امروز:افزود قوانين بودن اسلامي بر تاكيد و روحاني
چنين نميخواهند ، كه هستند دشمناني يكسو از چراكه است ، دشوارتر اسلام
رسيده راه اين به خودش مسير در دنيا ديگر سوي از و باشد مستقر نظامي
دين به كه حكومتهايي خواه باشد ، جدا سياست از بايد دين كه است
دين ضد كه حكومتهايي خواه و ميگذارد احترام فردي امر يك بهعنوان
.هستند
دنياي ميخواهد كه اسلامي جمهوري وصف ، اين با:كرد تاكيد رئيسجمهوري
بكند ، اصلاح او آخرت با آن پيوند با و ديني معيارهاي براساس را مردم
گرفتن شكل براي و است غريبي و ناهمگون پديده يك امروز ، دنياي نظر از
.دارد نياز مضاعف تلاش به نباشد ، كار در هم دشمني هيچ اگر حتي آن
ميدانند مسئول را حكومت مردم ، امروز اينكه به اشاره با خاتمي آقاي
مشكلات است ممكن نشود توجه مردم خواستههاي و سئوالات به اگر:گفت
حكومت.شد خواهد گذاشته روحانيت پاي به اينها همه و آيد پديد زيادي
بايد نتوانست ، اگر كند ، تامين را مردم زندگاني كه است شده ايجاد
.باشد داشته را توجيه قدرت بايد داد ، انجام اگر و بگويد را آن دليل
كه كنيم احساس نبايد ما:گفت مردم با گفتن سخن ضرورت به اشاره با وي
.شود واقع مردم پذيرش مورد چرا و بيچون بايد ميدهيم ، آنچهانجام
مشكلات كه كنند احساس بايد مردم.ميخواهند حكومتپاسخگويي از مردم
را آنها حرفهاي و كرد صحبت مردم با بايد.ميشود حل حكومت توسط آنها
اساسي جهت جهت ، كه باشند مطمئن اگر بزرگوارند ، واقعا ما مردم.شنيد
امري كردن اشتباه:افزود رئيسجمهوري.ميكنند تحمل را مشكلات است
كه وقتي تا كنيم پافشاري اشتباهات روي كه است وقتي فاجعه است ، طبيعي
.بنوازد ما گوش بر را خود سيلي واقعيتها
:گفت و كرد اشاره جامعه مختلف عرصههاي در مردم مشاركت به خاتمي آقاي
بهدليلشرايط خودشان امور در مردم ، دادن مشاركت درزمينه ما
داشته بيشتري مشاركت مردم هرچهنبودهايم موفق تاريخي و اجتماعي
مثل اساسي كارهاي به تا ميشود برداشته دولت دوش از بار باشند ،
شود ، كم دولت تصدي چه هربرسد امنيت تامين و بهداشت و درمان آموزش ،
.ميشود ايجاد است حاكميت لازمه كه امنيت ايجاد قدرت
را مشكلات اين:گفت جامعه در موجود مشكلات به اشاره ضمن رئيسجمهور
ناني سوم يك.است مصرفزدگي آنها از يكي كه كرد حل مدت دردراز بايد
كنيم ، اصلاح را نان مصرف روش اگر ميشود ، ريخته دور تهيهميكنيم ، كه
بهاندازه ما انرژي مصرف اينكه يا و ميشويم بينياز گندم واردات از
.است چين هفدهم يك حدود ما ، جمعيت حاليكه در است چين
با همدردي و مشكلات تبيين در را روحانيون نقش ادامه در خاتمي آقاي
حفظ كند ، حفظ را خود استقلال بايد روحانيت:گفت و كرد مردمعنوان
جمهوري دولت از بخشي ما روحانيت.نيست حكومت با تقابل بهمعني استقلال
كه است دولت و مردم براي اميني واسطه روحانيت بلكه نيست ، اسلامي
و دولت به جامعه واقعيتهاي يافته سامان و درست كننده منتقل ميتواند
مردم به را مسائل ميتوانند كه كساني بهترين.باشد ملت به دولت مسايل
در هستند ، روحانيون دارند اعتماد آنها به هم مردم و كنند منتقل
و كنيم منتقل روحانيون به صحيحي شكل به را مسائل ما صورتيكه
كه خود اساسي نقش روحانيون.نباشند امور كننده توجيه هم روحانيون
يعني نصيحت نكنند ، فراموش را است اسلامي زمامداران به نصيحت
و اعتراض بگويند ، هم را بديها و كنند تقويت را خوبيها خيرخواهي ،
توجيه فقط و باشد نبايد تخريب البته است ، نهفته نصيحت دل در انتقاد
.نباشد هم
از بعد و انقلاب در روحانيون سازنده نقش به اشاره با خاتمي آقاي
و ندهند دست از را مردم اعتماد روحانيون:گفت و كرد تاكيد انقلاب
.هستيم آنها از جدابافتهاي تافته و مردم ارباب ما كه نشود احساس
وضع به رسيدگي ضرورت روحانيون ، سادهزيستي به اشاره با رئيسجمهوري
و شد يادآور ميشود ، انجام عموم براي كه آنچه با مطابق را روحانيون
چرا هستند ، بيمه كارگران يا روستائيان يا ادارات كارمندان اگر:گفت
نيست دولت از حقوق گرفتن كه اجتماعي تامين.نباشند بيمه ما روحانيون
از انساني هيچ نبايد.است دولت وظيفه جامعه ، در اجتماعي تامين ايجاد
.باشد داشته دلهره خود زندگاني تامين
براي نيست ، يكدست جامعه اسلامي ، مدني جامعه:كرد تاكيد ادامه در وي
.باشند مردم طبيعي و واقعي نماينده روحانيون بايد مردم ، حفظاعتماد
كه نيست اين هنر دارد ، وجود مختلفي گرايشهاي طبيعي ، بهطور جامعه در
اين هنر بلكه كنيم ، يكدست را سليقهها و ببريم بين از را اختلافها ما
و بهروزي مسير در آنرا و بيائيم كنار اختلافات اين با چگونه كه است
.گيريم بكار تكامل
.علمميشود پيشرفت سبب باشد ، حاكم آن بر منطق كه دانشمند دو اختلاف
كه حالي عين در هم روحانيونميشود علم كمال موجب مناظره و مباحثه
.هستند خود اقتصادي و سياسي گرايشات داراي دارند ، نظر اختلاف باهم
اين همه كنيم سعي بايد ما.است آفريده مختلف را انسانها خداوند
اين از يكي بگوئيم كه است وقتي خطر.بشناسيم رسميت به را گرايشات
اين هركس بگوييم كه است اين خطر.است اسلام ضد ديگري و اسلام گرايشات ،
ضد ندارد ، را گرايش اين هركس و فقيه ولايت طرفدار دارد ، را گرايش
عين دارد را گرايش اين هركس بگوييم كه است اين خطر.است فقيه ولايت
و انقلاب نداردضد را گرايش اين هركس و است انقلاب طرفدار و انقلاب
.آمريكاست طرفدار
ممكن همه و است انساني گرايشهاي گرايشهايمان ، ما:افزود جمهوري رئيس
.ميكنند نتخاب هما مردم نيستيم مردم قيم كه هم ما.كنيم اشتباه است
كه كنيم كاري بايد ما.باشد اشتباه هم انتخابشان كه است ممكن
.نشود منجر فاجعه به ما و مردم اشتباهات
اين كند تهديد را جامعه و الاناسلام كه است ممكن كه خطراتي از يكي
عين فقه ، عين اسلام ، عين را خود بينش ، يك و گرايش يك كه است
و بداند مذهب و ديانت و دين و امام خط عين انقلاب ، عين ولايتفقيه ،
معلوم مدتي در و شود اتهامها انواع به متهم كند فكر آن خلاف هركس
ولايت و رهبري ما اگر صورت اين در.دارد اشكال هم گرايش اين شودكه
خداي يعني كرديم گرايش اين صرف را حسين امام و اسلام و فقيه
اين و زدهايم لطمه را فقيه ولايت و فقه و حسين امام و اسلام ناخواسته ،
براي مقدسات از.ميكند تهديد را جامعه و ما كه است بزرگي بسيار خطر
نه مقدساتيم ، خدمت مادر.نگيريم بهره خودمان سليقه انداختن جا
و مسلمانان تاريخي تجربه به توجه با خاتمي آقاي.ما ابزار مقدسات
نيست معني اين به شد ، بنا اسلامي جمهوري وقتي:گفت اجتماعي تحولات سير
را عمل در اختلاف حل بازي قاعده بايد ما.نيست اختلافي آن درون كه
و فردي حيثيت انسان ، عنوان به شما.داريم حيثيت تا دو ما.بيابيم
و است پسنديدهاي امر خود كه باشيد داشته گرايش كه است اين حقيقيتان
و داريد حقوقي حيثيت يك روحاني يك بعنوان و ميشود سالم رقابت موجب
گرايش مصرف را مسجد نبايد ما و باشيد گرايشها وراي بايد حيث اين از
جامعه و اسلامي نظام در كه است كساني همه به متعلق مسجد.كنيم خاص
و حرمتدارد و دارد حيات حق مملكت اين در كه كس هر.ميكنند زندگي
متعلقبه هم مسجد است ، پذيرفته درعمل را قانون و دارد حقوقي
حضورداشته مسجد يك در ميتوانند هميكسان مختلف گرايشهاي.اوست
وراياين بايد روحاني و مبلغ و امامجماعت بعنوان ما و باشند
درجامعه را مختلف گرايشهاي كه داشتهباشيم را ظرفيت واين باشيم
اگر نكنيم ، گرايشها و سليقهها رامصرف مسجد و روحانيت.بپذيريم
صدر سعه داراي بودن روحاني حيث از روحاني يك كه كرد احساس جامعه ،
گرايش حال عين وليدر ميكند حركت گرايشها و وراياختلافها و است
آزاديهاي و حقوق و فقيه ولايت و نظام و اصول از و دارد را خودش خاص
.ميماند باقي روحانيت به اعتماد آنگاه ميكند ، دفاع مردم
نقش است ، جوان ما جامعه كه اينمطلب ذكر با ادامه در خاتمي آقاي
عسس ما:گفت و كرد عنوان مهم را جوانان جذب و جلب در روحانيون
كنيم اصلاح را آنان انحرافات جوانان ، سركوب با كه نميخواهيم و نيستيم
خلاف انحرافات كسي اگركنيم هدايت خاصي راه به زور به را آنها و
جان با ما.كنند برخورد آنها با كه هستند دستگاههايي دارد ، قانون
كه ندهيم اجازه اگر دارد ، پرسش امروز جوان داريم ، سروكار انسانها
كه ميشود تبديل ديگري مشكلات به پرسش اين كند ، مطرح را خود پرسش جوان
از يكي را روحانيون وي.بگيرد آنرا جلوي نميتواند هيچكس فردا
:گفت و باشند جوانان پاسخگوي ميتوانند كه كرد عنوان افرادي مهمترين
اصلاح را ما ذهن است ممكن كه باشند داشته پرسشهايي جوانان ، بسا چه
.كند
ما مردان و ما زنان و ما وجوانان ما جامعه:افزود خاتمي آقاي
داراي اسلامي جمهوري نظام در كه احساسكنند و كنند حرمت احساس بايد
كه كسي يك حتي يهودي ، يك حتي مسيحي ، يك حتي هستند ، حق و كرامت
بايد كند ، زندگي ايننظام در ميخواهد كه است گفته ولي نيست ، مسلمان
.ميكنيم دفاع او حق از ما كه كند احساس
ليبراليسمراه ميخواهند عدهاي آزادي ، نگوييم ميگوييم وقتي:گفت وي
رابراي حقوقي.شيعه بزرگ فقه اسلاميبراساس جمهوري نه ، بياندازند ،
در است ، حكومت وظيفه حقوق اين دفاعاز و شناخته انسانها ، اين
اقتدار.كند اعمال را خود نميتواندسليقه كس هر اسلامي ، حكومت
اگر حتي قانون ، چوب چار در هركس كه است اين ايران اسلامي جمهوري
و.دارد حق نيست ، اسلامي مخلمباني و مخالف ولي است بنده مخالف
جا اين در.است اسلام مخل كسي كهچه دهم تشخيص خودم سليقه با نبايد
و مردم كه است شيوه اين باهست قانون و نگهبان شوراي و مجلس
.ميشوند نظام جذب جوانان
اين ابتداي در جمهوري خاتميرئيس سيدمحمد والمسلمين حجتالاسلام
و صبر عنصر ماهتقويت ، و خودسازي را رمضان مبارك ديدار ، ماه
ابتداي در.خواند قرآن بهار و تقوا ماه و انسان درونجان شكيبايي
رياست استحضار به را گزارشي ادب والمسلمين حجتالاسلام مراسم اين
.رساند ايران اسلامي جمهوري