ششم ، شماره 1446 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 30 شنبه 9 سه
|
|
قرقيزستان بيخانمان كودكان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سراسر در كودك ميليون يكصد كم دست:همشهري خارجي رسانههاي واحد.
گفته به آنان.ميكنند زندگي خيابانها در و هستند بيخانمان جهان
نشان براي زندهاي فشارسنجهاي ،(يونيسف)ملل سازمان كودكان صندوق
پيشينچنين شوروي اتحاد در.هستند فشار زير جوامع در ميزانفشار دادن
.بود نشنيده و نديده كسي را پديدهاي
.هستند عاديخيابانها صحنه بيخانمان بچههاي قرقيزستان در اكنون اما
حكومت از قرقيزستان سريع شدن دور عوارض از يكي را پديده اين
تلويزيون گزارش به.ميدانند بازار اقتصاد به آن گذار و كمونيستي
سوزان جهنمي به خانه كودكان ، از فزايندهاي شمار براي سي ، .بي.بي
سانتيگراد درجه منهاي 25 خانه بيرون دماي وقتي اما.است شده تبديل
برد ، خواهيد سر به كجا را شب اينكه براي زيادي انتخاب شما است
سرپناه سازمان تنها براي كه هست ناماولار به شخصي اينجا در.نداريد
به و يافته را كودكان ميكند كوشش ويميكند كار قرقيزستان كودكان
اين از بسياري.است قرقيزستانبيشكك پايتخت.بدهد سرپناهي آنها
پناه پايتخت مركزي حرارت مخروبهسامانه ساختمان به كودكان
صبح به جايي در را شب هر و شده جابهجا آسان آنانخيلي.آوردهاند
با فقط اولارامشب.ميترسند بزرگسالان از ازآنان بسياري.ميرسانند
هم فراري اين بدرواني ، وضع در و تنها.كرد برخورد ارتش از فراري يك
قطارها.بود شده جدا غيرايمن فرد و نخاله عنوان به اجتماع غربال از
.ميآورند بيشكك به مركزي آسياي نقاط ساير از را فراري كودك صدها
.هستند تاجيكستان كشورهمسايه داخلي جنگ پناهندگان آنان از برخي
سراسر در كمونيستي رژيم فروپاشي جانبيغمبار محصولات ديگر برخي
برايرفتن را رسانان كمك درخواست كودكان اين از بسياري.منطقهاند
.كنند كار برايراهآهن ميدهند ترجيح و ميكنند ، رد سرپناه به
و يافتند اتوبوسها پايانه در را نوجوان بالاخره 4 سي.بي.بي گزارشگران
به گزارشگران همراه كه بود شده سردشان و بودند گرسنه بهقدري آنها
خوردند روز چندين از پس را غذايشان اولين اينكه از پسافتادند راه
الكليشان مادرهاي و پدر از خوردن كتك كه را خود ترسناك داستانهاي
حملهور او به برادرش كه است ساله پسري 11 ساشاكردند تعريف بود
نامشآيبك ديگري پسر.كرد فرار خانه از وي رو ، اين از و.بود شده
برده سر به خيابانها در را گذشته ماه و 5 ندارد مادري و پدر وي.است
فروش از وي:ميگويد است ، ساله آنهاست 13 بزرگترين كه ايسايااست
سرپناه در ميخواهي پرسيدند او از وقتي.ميكند معاش امرار بستني
جويان پناه كه خوابگاهي.نداد جوابي او باشند؟ تو مراقب و كني زندگي
اين.دارد پناهجو ظرفيت برابر دو كه است شلوغ قدري به ميكنند زندگي
آن ساكنان نصف به دادن پناه منظور به و يافت گشايش پيش يكسال مركز
.بود شده ساخته
نوجوان تاببينند 4 رفتند سرپناه به روز آن در سي.بي.بي گزارشگران
دو.كردهاند ترك را آنجا گفتندهمهشان آنان به.هستند وضعي چه در
همه.بودند شده ناپديد وايسايا وساشا بازگشته خانه به نفرشان
محل اين در ميشود معلوم اينجا از.بودند رفته صبحانه از پيش آنان
دختري سوفيا.نگهداشت دور خيابانها از را كودكان كه است مشكل چقدر
در را وي مادرش چطور كه گفت وي.بماند سرپناه در گرفته تصميم كه است
كوهي بالاي را وي آنها و فروخت پليس نفر به 3 مشروب بطري يك ازاي
در بيخانمان كودك هزار ميشود 9 برآورد.كردند تجاوز او به و برده
.دارند وجود قرقيزستان سراسر
نديده كسي تقريبا را خياباني بچههاي شوروي اتحاد فروپاشي از پيش
بازار اقتصاد به قرقيزستان كه اكنون اما.نداشتند وجود و بود
بيكار معمولا آنها والدين.است شدن گم حال در كامل نسل يك ميگرايد
اين بنابر.آوردهاند روي خشونت و الكل به آنان از بسياري و هستند
.است خانه از ايمنتر بچهها براي خيابان