ششم ، شماره 1446 سال دسامبر 1997 ، دي 1376 ، 30 شنبه 9 سه
|
|
جامعه انتظار در چيزي چه ;سوم هزاره
است؟ بشري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) جهاني قبيله در زندگي يا فرديت بهشت توهم ;ديدگاه دو
نيست بيش سرابي شدن انديشمندانجهاني برخي براي
نداشته حاكمان كژيهاي توجيه جز كاري جوامع خردمندان باشد قرار اگر
شتابي با بلكه داشت ، نخواهد پيشرفتي تنها نه بشري جامعه ;باشند
.شد خواهد پسرفت دچار فزاينده
روشنگري يا توجيه ;خرد چيرگي
ديده آيندهبا قرن در بشر زندگيسعادتمندانه به كه كساني تمامي
.است وويژه كمنظير كنوني دوران كه اعتقاددارند مينگرند ترديد
به ورود براي واقعتمهيداتي در ويژگيها اين آنهاتمام باور به اما
نتيجه در مخاطرهآميز آينده و كنوني شرايط.است آينده دوراندشوار
براي حلي راه عنوان به را خود خرد;اساس براين.است خرد چيرگي
.ميكند عرضه آورده بوجود كه مشكلاتي
هنگاميكه و ميآورد بوجود را جامعهبشري دشواريهاي وخردورزي خرد
درصدد يا و كشيده كنار را خود خردورزان ميرسد ، خود اوج به مشكلات شدت
رويدادها به زاويهاي چنين از برميآيندرالستون ناملايمات توجيه
:مينگرد
زمانيكه.است كمنظير تاريخ كهدر قرارداريم لحظهاي در اكنون
خواهند دانشگاهيفرصتي و كسب و كار نظامي ، دولتي ، برگزيدگان تمامي
.ميرسند نظر به كه چيزيهستند آن از بهتر آنها نشاندهند تا داشت
رااز اقتصادي مشكلات تا تلاشداشتهاند آنها گذشته دهه طيسه در
-اسلحه بينالمللي فروش و اتمي سلاح -توليداتنظامي چرخهاي چرخش طريق
و صنايع جرياني چنين براثر.است نشده حل اقتصادي مشكلات اماكنند حل
.شدهاند روبرو مصرفي كالاي اينگونه مازاد موضوع با مالي منابع صاحبان
توجيهپذير اقتصادي حل راه چنين گزينش ديگر سرد جنگ گرفتن پايان با
توليد آمدهكه بوجود مردم در باور گروهياين رسانههاي توسط.نيست
و سلاح ذخاير پائينآمدن بين اما.يافت كاهشخواهد شدت به اسلحه
مورد در سفارشي و هيچتوصيه.دارد وجود تفاوت آمدنتوليد پايين
كاهش 10 يك.است نبوده ميان در (كاهشتوليد) اخير مورد جايگزيني
از بيش و داشت خواهد بهدنبال را گستردهاي صنعتي احتمالشوك درصدي
تاكنون.ميكند شوك رادچار ماليغرب نظامهاي كاهش ، ميزان اين
قدرت آنها.است مشكلبوده اين به نسبت برگزيدگانبيتفاوتي واكنش
متمركز بازار قدرتهاي ايدئولوژي روي بر را خودشان سخنوري و نوشتاري
اجراي به را خود تلاش و دارد آنها پريشاني بر دلالت بررسيها.ساختهاند
دچار آنها احتمالات براساس.دادهاند اختصاص تدريجي و آرام تاكتيكهاي
.شدهاند بشر به نسبت بدبيني و جهان از آزردگي دل
بيثبات وچندينمليت مليگرا جديد كتابنيروهاي و حساب بي سرزدن
خشونت.آورد خواهد اسلحهبوجود براي جديدي اروپابازارهاي درقاره
جريان اينميشود ونزديكتر غربينزديك امن مناطق به وناآرامي
زيرا.بود خواهد جديدي جريان اين.ميكند توجيه را غرب نوين شدن مسلح
تسليحات وجود.دارد ابرقدرتها رقابتهاي به نسبت متفاوتي طبيعت تهديد
جديد توليدات به مازاد داراي ساختارهاي امااست اقتصادي ارزش فاقد
كاهش تانكها و قديمي اتمي موشكهاي تعداد اگر بنابرايندارند نياز
.آمد خواهد بوجود زرادخانهها براي جديدي رويه ;ميكند پيدا
وضعيتنامساعد توجيهگر بايد وخردورزان برگزيدگان اساس براين
اسلحه بينالمللي بازار گسترش و گري نظامي آنهابايد.باشند آينده
راه اين در سرانجام و دهند نشان اقتصادي بحران كاهش براي حلي راه را
روند مخالفان دامنگير بيشتر بدبيني گويا اما.ميشوند بدبيني دچار
.است شده بشري جامعه وحدت و شدن جهاني
پريشاني سالهاي و شدن جهاني سراب
آنها بهاعتقاد.نيست بيش سرابي انديشمندانجهانيشدن برخي براي
.دادهاند قرار ما برابرديدگان در متحرك راتصاوير خيالي منظر اين
شدن زيراجهاني.ميكنند حمايت اينروند از جهاني بزرگ شركتهاي
اعتقاد به آورد ، خواهد بوجود آنها براي را گستردهتري بازار اقتصاد ،
:بارنت جي
فعاليتهاياقتصادي.نيست جهاني واقعيامري مفهوم به شدن جهاني
كشورهاي درقلمرو كه صنايعي.است شده صنايعمتمركز بر فراملي
در و سيستم از بيرون مردم بيشتر اما.است شده پراكنده نيافته توسعه
سپاه از سريعتر بسيار بيكاري و دارند قرار ويترينها شمارتماشاگران
ويژگي دهندهاي هشدار بطور شدن روندجهاني.ميكند رشد شاغل جهاني
تهديد خودشان ملي مرزهاي داخل در را آنها زندگي كيفيت و ملتها
.ميكند
ملي قدرتدولتهاي است ، زدن سر و حالرشد در مليگرايي زمان همين در
اقتصادي توسعه و يعنيامنيت ملي حكومت اساسي كاركرد دو مورد در
با و پرتوان هنوز ملي افسانهحاكميت اما.است شده دچارفرسايش
.است جاذبه
.است قدرت خلاء جديدياز نوع پيدايش وگرايشهايي وضعيت چنين نتيجه
خودرا خصوصي بخش و بوده آهنيگرفتار پرده و تله در حاكميتعمومي
اقتصادجهان نتيجه در و كشيده عموميكنار مسئوليتهاي اعمال از
اصلي سرشت و عموميماهيت مسئوليت و پاسخگويي.است كنترل از خارج
در كه تشكيلاتي بينالمللي مليو منطقهاي ، سطح در اما.دموكراسياست
در.ناتوانند فوقالعاده ;فعاليتميكنند عمومي پاسخگويي زمينه
ويژگي مورد در فردي بنگاههاي ;بينالمللي سطح در عمومي سياستهاي نبود
.ميكنند تصميمگيري... و زيست محيط كار ، بازار اندازه و
راپيشبيني جديدي تصميمگيرندگان آيندهبشر براي بدبين انديشمندان
:ميكنند
در قبيلهاي ساختارهاي و خانواده دولتها ، وضعيت شدن بحراني همپاي
.شدهاند بدل حاكم شخصيتهاي به پاپ ستارگان بيستم ، قرن اواخر
حاكماننداشته كژيهاي توجيه جز كاري جوامع خردمندان باشد قرار اگر
بلكهباشتابي داشت ، نخواهد پيشرفتي تنها نه بشري جامعه ;باشند
برحيات حاكم كلي قوانين برخلاف اين و.شد خواهد رفت پس دچار فزاينده
در را آينده و كنوني كاستيهاي ريشه انديشمندان برخي امااست بشر
خاطر به را رفتار كژ گذشتگان حتي و دانسته عقلاني روشهاي بكارگيري
تصوير سول رالستون جان.ميدانند بيگناه خرد دام در شدن اسير
را گذشته گناه كه آيندهاي.ميكند روترسيم پيش سالهاي از دلهرهآوري
:ميكشد دوش بر نيز
برگزيدگانما آمد ، خواهد پيش آينده قرن در كه پريشاني سالهاي در
به برايپاسخگويي را خود قلمفرسايي و سخنوري مهارتهاي تمامي بايد
اينكه از قبل را كار اين آنها.ببرند بكار پرسشها از جديدي جريان
خودشان كار آنها.دهند انجام بايد شود پرسيده جديدي فراوان سوالهاي
شمار به غرب روشهاي پيروزي را اين و كردند آغاز كمونيزم سقوط با را
بازار كاپيتاليسم ، همانند ، گوناگون اسامي با كه روشهايي.آوردند
از نيمي واقع در اما.است شده توصيف دموكراسي يا فرد اصالت آزاد ،
روسيه امپرياليسم حكومت قرنها از ارثيهاي سابق شوروي اتحاد ناكامي
.است عقلاني بكارگيريروشهاي از ناشي آن ديگر نيم و بود
خرد گستره در بشرگرايي
اقتصاديتاريخ و اجتماعي دگرگونيهاي اساسيترين بدبينانه باور يك با
گرفته آنناديده دستاوردهاي اصليترين و شده انگاشته اهميت بدون بشر
در آزاديخواهي گسترشافكار در ولتر افكار بازتاب طريق بدين.ميشود
:ميشود ارزيابي چنين سول رالستون نگاهجان از اروپا سراسر
سال 1800تمامي در.گرفت فرا را اروپا سراسر سرعت به بحراني وضعيت
.آمد ميدان وبه شد آشكار مثبت وجوه صورت به جديد روشهاي منفي وجوه
تجربه امابود دوران آن سياسي مبارزات از امتدادي آشفتگي و بينظمي
بودن نادرست نشانگر ;امريكا و اروپا در ولتر نزديك و دور دوستان
قادر كه كرد اثبات (بشرگرايي) اومانيزم.بود او مفروضات اصلي هسته
آنها كه ميرسد بنظر چنين واقع در.نيست خرد با توازن برقراري به
.يكديگرند دشمن
هموارهخرد و مليگرايي گاهي بشري ، جامعه آينده از تيره تصوير يك در
.است نيزنادرست دموكراسي براي تلاش زماني حتي و ميشود شمرده مذموم
.است شدن جهاني باروند ضديت آن و دارد عمده اصل يك تفكر شيوه اين
چندان مليگرايي با تفكر شيوه اين پيروان مخالفت اساس براين
.است تفكر شيوه اين پايهاي اصول در آشكار تضادي ايننيست توجيهپذير
;ميدهند را وعدهبشرگرايي ملي دولتهاي تفكر اين پيروان باور به
.كرد نخواهند عمل آن به هيچگاه كه وعدهاي
تماما را مابانه فريسي و سوفسطايي روشهاي ما تمدن آينده دهه در
راحتي به مليگرايانه حركتهاي خيزش اكنون بطوريكه.كرد خواهد تجربه
پيشرفت اولين ملي دولت طريق اين از.است يافته راه عقلاني متدلوژي در
و جوانانه وصلت از بايد بابت اين از كه آورد دست به را خود عمده
بوسيله دهه 1600 اوايل در كه كاري.باشد سپاسگزار خرد با پراحساسش
بشرگرايانه اقدامات تمام.گرفت صورت مطلق پادشاهي و كاردينال يك
.دارد تفكراتلويولا در ريشه
ما با هنوز بشرگرايي روياي.است نشدني مهار سلاحي خرد كه كرد اعلام او
بشمار انسان يك عنوان به را او كه ميدهد وعده بشر به.است همراه
تمامي امامينهد ارج را اخلاقي فضيلتهاي و والا ارزشهاي و آورده
قدرت واقعيتهاي با پيوندي هيچ كه است شده بدل ايدهآلهايي به اينها
.ندارد
اين.دارد بدنبال را آگاهي و هوشياري خرد.است روشنيبخش خرد
براي مطلوبي نتايج شود ، قانون به كردن عمل به منجر اگر هوشياري
اهميتهوشياري بر نيز جهان كنوني روند مخالفان.ميآورد ببار جامعه
:ميكند توصيف چنين را خود آرماني جامعه بارنت جي.ميكنند تاكيد
و شمردهشده محترم بشر تفاوتهاي آن در كه جهاني تمدني روياهاي در
جهــانــي يكجامعهمدني ;ميگيرد قرار نظر مورد مردم تكتك ارزشهاي
ميتواند كه است نيرويي اينتنها ميرسد نظر به.است شكلگيري حال در
كه است اين ما عصر اساسي پرسش.كند نابود را جهان آهنين بسته شبكه
قادرند -است ضروري بحراني شرايط در كه -انرژي و روحيه با مردم آيا
گسترش دارد ، محلي درجوامع ريشه كه را دمكراتيك جهاني هوشياري
.دهند
جهانيان به را نادرستيخود پيشبينيها از بسياري سال 2000 آستانه در
سيل ;ميگذارند نامخردگرايي برآن برخي كه جرياني براساسداد نشان
در مناطق به امريكا متحده بويژهايالات يافته توسعه جهان سرمايههاي
پرتوان آنچنان اقتصادي جديد حوزههاي اين امروز.شد سرازير توسعه حال
قدرت برابر در اوليه ، سرمايه و فن صاحبان نخست تصور برخلاف كه شدهاند
شتاب به توجه با كه ميآورد بوجود را باور اين جريان اين.ايستادهاند
اواخر ديگر شگفتيآور حوادث از يكي شايد معاصر ، جهان در دگرگونيها
.باشد سرد جنگ دوران از مانده باقي قطب اساسي دگرگوني جاري ، قرن
بكارگيري كه نشانميدهد نيز شرقي جنوب آسياي در صنعتي توسعه جريان
بايد بابت اين از.نيزدارد سودمندي پيآمدهاي بشري جامعه براي خرد
.بود سپاسگزار ولتر فرزندان از