ششم ، شماره 1449 سال ژانويه 1997 ، دي 1376 ، 3 شنبه13
|
|
سياسي توسعه و شورا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مشاركت سطح و سياسيميزان و اقتصادي توسعه به مربوط جديد منابع در
انجمنهاي خصوص به اجتماعي ، وبرنامههاي گروهها انواع در مردم
در مهمتوسعه شاخصهاي از يكي عنوان به دولتي ، وسازمانهاي داوطلبانه
.ميشود گرفته نظر
:اشاره
پديدهاي چنين زمينههايظهور و اجتماعي مشاركت تبيين به حاضر مقاله
در حتي توسعه ضروريات از سياسي نگارندهمشاركت نظر به.ميپردازد
مولفههايي ديدچه بايد ديگر سوي از.است اجتماعي و ابعاداقتصادي
شكلگيري گرفته ، قرار تاكيد مورد مقاله در آنچه.است مهم اين بسترساز
خودگامياساسي كه است مردم و دولت ميان واسطه شورا واقع در.شوراهاست
.ميباشد سياسي توسعه در
مقالات سرويس
اسدسنگابي كريم
ساخته اشياء از درجهاني زندگي و خود فيزيكي وجود از گذشته انسان ،
از هدف كه ميشود وارد انسانها ساير روابطيبا در پيشينيانش ، و خود
نوع اين در.فايدهنيست به دستيابي يا ارگانيسم بقاي آنعليالاصول
آزادي قلمرو وارد و ميگذارد پشتسر را ضرورت قلمرو انسان فعاليت ،
فعاليت نوع اين.است گفتار و عمل فعاليت ، نوع اين اصلي شكل.ميشود
تحقق شرط و است موجودات انواع ساير از آن كننده متمايز و انسان مختص
نيز انسانها جمعي وجود يا كثرت.است انسانها جمعي وجود يا كثرت آن ،
.است مطرح خصوصي و عمومي حوزه دو در
وجه بهترين به امرخصوصي و عمومي امر ميان تمايز آرنت ، اعتقاد به
اين به شهر -دولت پيدايش و است آمده يونانيپديد شهر -دولت در نخست
دومي زندگي خانواده ، در خود خصوصي زندگي كنار در انسان كه معناست
كه است ملاكي همان اين و است سياسي جامعه در زندگي كه ميكند آغاز را
به موجودات ساير با تمايز در (بالطبع مدني) انسان تعريف در ارسطو
.ميبرد كار
كليت از جدا رانميتوان اجتماعي زندگي جنبههاي از هيچيك طرفي از
بيشتر كه اجتماعي واقعيات وجوه تفكيك.داد قرار مطالعه مورد جامعه
كليت شود موجب نبايد ميگيرد صورت تحقيق و بررسي تسهيل منظور به
همين به.شود گرفته ناديده آن مختلف اجزاء متقابل رابطه و جامعه
گام ، اولين اجتماعي ، زندگي جنبههاي از هريك مطالعه از پس دليل
كه آثاري و است برقرار كل و اجزاء بين كه است متقابلي روابط مطالعه
.دارد ديگري بر هريك
.است مشاركت بهمفهوم رويكرد نحوه است ما توجه مورد اينجا در آنچه
اندازهگيري و تعريف گونهاي به ديدگاهمشاركت يك در رو ، اين از
عمومي دستگاههاي سياستهاي بر تاثيرگذاري كيف و كم آن طي كه ميشود
مشخص خصوصي منافع تحقق نهايتا و مادي منابع از شدن بهرهمند براي
و قدرتمندي احساس يعني قدرت ، و مشاركت رابطه ديگر ديدگاه در.ميشود
عمومي علايق ارتقاء در نقش ايفاي سرانجام و سياسي نظر از بودن موثر
.ميگردد بررسي
در و سرنوشتجمعي تعيين در مشاركت و جمعي علايق شكلگيري
شكلگيري و عمومي گفتگوي و مستلزمبحث سياسي و اجتماعي تصميمگيريهاي
ميآيند هم گرد افراد آنها در كه است عمومي درفضاهاي جمعي هويتهاي
در آن ، به رسيدن راههاي بهترين و گروهي و جمعي علايق تعريف درباره تا
علايقما آنكه از پيش.بپردازند مشترك عمل و جمعي بحث به مقياسي هر
شكل بستري در عمومي افكار.باشد داشته وجود بايدمايي باشد ، مطرح
.است عموم برروي باز و همگاني قلمروي كه ميگيرد
انواع دربرگيرنده كلمه وسيع معناي در كه اجتماعي مشاركت مسئله
و جامعه و خود سرنوشت تعيين در منظوردخالت به گروهي و فردي كنشهاي
در است عمومي امور درباره تصميمگيري برفرايندهاي تاثيرنهادن
.است گرفته قرار بحث مورد گسترده بهطور اخير سالهاي
مشاركت سطح و ميزان وسياسي اقتصادي توسعه به مربوط جديد منابع در
انجمنهاي خصوص به اجتماعي ، وبرنامههاي گروهها انواع در مردم
در توسعه مهم شاخصهاي از يكي عنوان به دولتي ، سازمانهاي و داوطلبانه
بالقوه كه است آن در نهادها و انجمنها اين اهميت.ميشود گرفته نظر
در مشاركت و خود سرنوشت تعيين در مشاركت آموزش براي مجرايي ميتوانند
سطح در و) جمعي علايق آن طريق از كه شوند محسوب جمعي تصميمگيري و بحث
.ميشود تعريف و ميگيرد شكل (ملي علايق وسيعتر
غيرسياسي و خرد ، داوطلبانه اجتماعي نهادهاي و تشكلها ناكافي رشد
آنعلايق تبع به و عمومي وفضاي مفهومشهروند شكلگيري تاخير موجب
در كه امر اين و ميشود عمومي علايق بر مبتني اجتماعي هويت عموميو
علايق رشد و (Globalization) شدن روندجهاني دو مضاعف فشارهاي معرض
اهميت از دارند قرار (Localization) محلي و منطقهاي گرايانه خاص
و زمينه آنها در گروهي زندگي كه جوامعي در.است برخوردار بسيار
مشاركت كاهش با معمولا اقتصادي و اجتماعي نوسازي ندارد ، زيادي گسترش
اين در منزوي و تنها فرد ديگر ، عبارت بهاست بوده همراه سياسي
.ميكند بيقدرتي و ضعف احساس بيشتر دولت ، قدرت افزايش با جوامع
و نگرشها عاملكلي دو تابع سياسي و اجتماعي مشاركت اين بنابر
اجتماعي نهادهاي و انجمنها و وضعگروهها و سياسي نخبگان اولويتهاي
كهقانون است اين مهم مسئله ترتيب بدين و است خودجامعه در واسط
مهمتر و بگيرد را روابط جاي ضوابط و شود حاكم جامعه گوناگون شئون بر
هم تشكلها ، و مدني نهادهاي در افراد تكتك تا شود زمينهسازي آن ، از
تشكل يك انجمن ، يك.كنند دفاع خود حقوق از هم و بشناسند را خود مشكل
.ميكند دفاع قدرت برابر در مردم حقوق از حزب ، يك آن ، از بالاتر و
اصلي جايگاه در را ملت و دولت كه است عواملي مهمترين از سياسي توسعه
.ميدهد قرار خود
كه است نيازمندنهادهايي سياسي توسعه كه كرد دقت بايد ديگر سوي از
سياسي توسعه در كه واسطي ازحلقههاي يكي.سازند متحقق را مهم اين
و دولت بين هستند حلقهاي شوراها ، .است شوراها است ، لازم بسيار
هر يعني.است شده پيشبيني هم اساسي قانون در كه ديگر مدني نهادهاي
تعيين كه شوراهايي و ميكند كه انتخاباتي با شهر ، هر و بخش هر روستا ،
.ميگيرد بدست نظام ، كلي سياست چارچوبهاي در را خود سرنوشت مينمايد ،
كنيم توجه اگر نيست ، بهويژه معمولي مسئلهاي ايران در شوراها مسئله
استان و شهر شوراهاي مانند اساسي درقانون شده پيشبيني شوراهاي كه
شوراهايپيشبيني تحقق و شوراها قانون اجراي.هستند ركنهايمهمي
ميان تعامل به يعني داشت ، خواهد مهم نتيجه دو اساسي قانون در شده
.ميكند جلوگيري نهاد دو اين تقابل از و ميكند كمك دولت و مدني جامعه
سال مدت 18 براي كه وظيفهاي به دولت طرف يك از كه معنا اين به تعامل
فرايند خود طرفي از و ميپردازد مانده اساسي قانون تصويب از پس
همان اين و ميكند كمك اجتماعي لايههاي سازمانيابي به شوراها انتخابات
.دارد نياز بدان جامعه كه است چيزي
دارد ادامه