ششم ، شماره 1450 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 4 يكشنبه14
|
|
زن و اسلام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هست طبيعت و خلقت در كه ميبيند همانگونه را زن قرآن
آفرينش كتاب انسانها واقعي حقوق شناسايي براي صلاحيتدار مرجع يگانه
اعتراف اندازه اين مخالفان.است زن حقوق احياءكننده كريم قرآن است ،
او انساني حقوق و زن سود به بلندي گامهاي نزولش عصر در كهقرآن دارند
و انسان بهعنوان زن جايگاه و حقوق احياي بهنام هرگز وليقرآن.برداشت
به را مرد بودن مرد و زن بودن زن انساني ، حقوق و درانسانيت مرد شريك
.نسپرد فراموشي
قديم بدبختيهاي.هست طبيعت و خلقت در كه ديد همانگونه را زن قرآن
بود شده سپرده بهفراموشي زن بودن انسان كه بود جهت اين معلول غالبا
موقع و زن بودن زن سهوا يا عمدا كه است آن از جديد وبدبختيهاي
ويژهاش ، استعدادهاي و غريزيش تقاضاهاي مدارش ، رسالتش ، وفطريش ، طبيعي
.است شده سپرده بهفراموشي
سخن مرد و زن طبيعي و فطري اختلافات از كه هنگامي است اين عجب
موجب كه چيزي بالاخره و مرد كمال و زن نقص بهعنوان آنرا گروهي ميرود ،
ميشود ، زن براي محروميتها سلسله يك و مرد براي برخورداريها سلسله يك
آفرينش دستگاه و نيست مطرح كمال و نقص اينكه از ميكنند ، غافل تلقي
ديگري و برخوردار را يكي ناقص ، را ديگري و كامل يكيرا است نخواسته
.مغبونبيافريند و محروم را
او حقوق شدن پايمال موجب بيشتر زن فطري و طبيعي وضع به عدمتوجه
.ميگردد
مقررات سلسله يك صرفا قرآن محتويات نيست ، قوانين مجموعه تنها قرآن
و تاريخ هم و هست قانون هم قرآن در.نيست تفسير بدون خشك قوانين و
بيان شكل به مواردي در كه همانطوري قرآن خلقت ، تفسير هم و موعظه هم
تفسير را هستي و وجود ديگر جاي در ميكند معين قانون ، دستورالعمل
و انسان و جهان درباره را خود نظر اما نيست ، كتابفلسفه قرآن.ميكند
.است كرده بيان قاطع بهطور است فلسفه موضوعاساسي سر كه اجتماع
است ، مرد و زن خلقت موضوع شده تفسير قرآنكريم در كه مسائلي ازجمله
زن درباره را خود نظر پيشاپيش نكرده ، اسلام سكوت زمينه اين در قرآن
.است كرده بيان
جنس از را زنان كه ميفرمايد متعددي آيات در صراحت كمال با قرآن
نظريه اسلام در.آفريديم مردان سرشت نظير سرشتي از و مردان
ازنظر آنچه.ندارد وجود طينت و سرشت زنازلحاظ به نسبت تحقيرآميزي
ديگري و است زن يكي اينكه بهدليل مرد زنو كه است اين شده مطرح اسلام
نيست ، يكجور آنها براي جهان يكديگرنيستند ، مشابه جهات برخي مرد ،
كه ميكند ايجاب جهت همين و است يكنواختنخواسته را آنها طبيعت و خلقت
.باشند نداشته مشابهي وضع مجازاتها تكاليفو و حقوق از برخي ازلحاظ
پرارزش كتاب انسانها ، واقعي شناساييحقوق براي صلاحيتدار مرجع يگانه
واقعي حقوق عظيم ، كتاب اين وسطور صفحات به رجوع با.است آفرينش
زن.ميگردد مشخص يكديگر درمقابل مرد و زن حقوقي وضع و انسانها مشترك
تفاوت و دارند وهمانند مشابه وضعي اوليه طبيعي حقوق ازلحاظ مرد و
و مشابه وضع هم دارندو مساوي وضع هم آنها.است اكتسابي حقوق در آنها
مخالف حقوقآنها تشابه با نيست ، مخالف مرد و زن حقوق تساوي با اسلام
حقوقخانوادگي تشابه عدم اصل به قائل اسلام خانوادگي نظر از اما.است
.است مرد و زن
پيغمبر.است گرديده قائل سرنوشت انتخاب در استقلال زن براي اسلام
و اراده هرگز و گذارد آزاد شوهر انتخاب در را (س)زهرا دخترش اكرم
.نكرد سلب خود دختران رااز اختيار
حريت او به داد ، انجام زن جنس به نسبت را خدمتها بزرگترين اسلام
رسميت به را او طبيعي حقوق و داد نظر و فكر استقلال داد ، شخصيت داد ،
قرار خود سرمشق را حريت و استقلال آئين بزرگان كه است لازم.شناخت
.(ص)مصطفي محمد فرزند نازنين (س)فاطمهزهرا بزرگانيچون.دهيم
مهرابيان سهيلا