ششم ، شماره 1451 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 5 دوشنبه15
|
|
بشر حقوق جهاني اعلاميه و انساني ارزشهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تهران دانشگاه در متحد ملل سازمان دبيركل عنان كوفي سخنراني
اسلامي ، كشورهاي سران كنفرانس هشتمين برگزاري با همزمان:اشاره
به اجلاس اين در شركت جهت نيز متحد ملل سازمان كل دبير كوفيعنان ،
تهران ، دانشگاه دعوت به وي ، ايران در ايشان اقامت طول در.آمد ايران
آن عصاره كه كرد دانشگاهايراد اين در آذر نوزدهم تاريخ در سخنرانياي
اين اصلي رويكرداست دنيايكنوني در بشر حقوق اعلاميه اهميت بيان
كوفي همچنانكه.است عدالت و آزادي آنچون لوازم و شانانسان سخنان
و دارد وجود فرهنگها همه در ارزشها اين اشارهميكند نيز خود عنان
و پژوهشگران از بسياري براي نكته همين گرچه.غربينيست جوامع زاده
حقوق اعلاميه ميتواند كه است عاملي جهان كشورهاي كثيرياز تعداد سران
از دهه چندين كه بشر حقوق اعلاميه تدوين زمان.بكشاند بهنقد را بشر
اعلاميهخواهان اين اصلاح تا ميشود موجب فرهنگها تنوع نيز و آنميگذرد
اجتماعي ، عرصههايفرهنگي ، محققان و جوامع رهبران مختلف درسطوح بسياري
نيز توسطقدرتها ايناعلاميه از استفاده سوء همچنين.باشد داشته سياسي
.است شده اينشعارها از دنيا مختلف نقاط مردم دلزدگي باعث
به ايشان توجه.ميپردازد انساني حقوق به لطيف بياني با عنان كوفي
گفت بايد.اهميتاست حائز انساني حقوق باره در (ع)علي حضرت از گفتهاي
انساني ارزشهاي بر گونهايعميق به اعلاميهاي و مكتب هر از بيش اسلام
.مدعاست اين گواه نيز ايران جمهورياسلامي اساسي قانون كه دارد تاكيد
وظيفه عنوان به عدالت اجراي بيان ، آزادي عقايد ، حق تفتيش با مبارزه
است ارزشهايي همه حافظ اساسي قانون كه دارد آن از نشان..و حكومت
اين از و ميسازد رهنمون تعالي سوي به را انساني جامعه و كهانسان
.پرداخت بشر حقوق اعلاميه عميقتر نقد به ميتوان ديدگاه
مقالات سرويس
جنابان عالي
آقايان و خانمها
دوستان و دانشجويان
ايندانشگاه در امروز كه است فراوان خوشوقتي باعث اينجانب براي
.ميكنم برايتانسخنراني شما باستاني و بزرگ سرزمين قلب در معتبر ،
استقبال از و داشتهباشم ايران از ديداري تا بودم مشتاق همواره
و نويدبخش دوران ايران.سپاسگزارم آمد ، عمل به اينجانب از كه گرمي
با شما.است شما سوي به ديدگانجهانيان.ميگذارد سر پشت را پرتحولي
موفقيتتان خاطر به.هستيد كشورتان حالنوسازي در رافت و غرور بصيرت ،
.تبريكميگويم شما به
ميدارند100 گرامي را آن جهانيان كه ميگويم سخن شما با روزي در
است بشر حقوق جهاني اعلاميه سالگرد پنجاهمين آغاز با مصادف دسامبر
ساير با شما طريق از و شما با امروز تا است خرسندي باعث اين بنابر
.بگويم سخن جهانيان
نگهبانان ملت ، هر ميان در و ايران در آينده ، رهبران و دانشجويان شما
در امروز ، .شماست دستان در حقوق اين آينده و سرنوشتهستيد بشر حقوق
رنگ هر با زباني و دين هر با كودكان و زنان مردان ، جهان ، از نقطه هر
.بداريم گرامي را بشريمان مشترك حقوق تا ميآيند هم گرد عقيدهاي و
و بشراست همزيستي و هستي بنيان بشر حقوق اينكه از آگاهي با آنها
و است بهيكديگر وابسته و تقسيم قابل غير جهاني ، بشر حقوق آنكه
صلح به دستيابي متحدبراي ملل آمال تمام ثقل مركز در بشر حقوق آنكه
.ميآيند گردهم است ، توسعه و
كه است اصولي بشر حقوق.ميسازد انسان ما از كه است چيزي آن بشر حقوق
.مينهيم بنا انساني شان براي مقدس خانهاي آن براساس
آزاد بشر افراد تمام:كه ميگويد بشر حقوق جهاني اعلاميه از اول ماده
عقل داراي همه.برابرند هم با حقوق و حيثيت لحاظ از و ميآيند دنيا به
.ميكنند برادريرفتار روح با يكديگر به نسبت و هستند وجدان و
حقوقبشر.ميكند حكم برآن وجدان و عقل كه است چيزي آن بشر حقوق
هر كه است حقوقي بشر حقوق.بشر حقوق از جزيي ما و است ما از جزيي
و هستيم بشر همگي مااست برخوردار آن از انسان يك عنوان به شخص
بشر حقوق و انسان.داراهستيم را بشر حقوق از برخورداري استحقاق همگي
.داشت نخواهد مصداق بدونديگري يكي و يكديگرند ملزوم و لازم
سهيم خشونت از وحشت در ما همگي كه باشد اين منكر ميتواند كسي چه
از فارغ زندگي خواستار ما همگي كه كند انكار ميتواند كسي چه هستيم؟
كه باشد امر اين منكر ميتواند كسي چه هستيم؟ تبعيض و شكنجه و ترس
را خود اهداف بتوانيم كه مايليم و هستيم بيان آزادي خواستار ما همگي
كنيم؟ دنبال زندگي در
باشد؟كجا آزادي خاتمه خواستار آزاد صدايي كه شنيدهايد هيچوقت
كه هيچوقتشنيدهايد نمايد؟ بحث بودن برده براي بردهاي كه شنيدهاي
تاييد كارميبرد به شكنجهگر كه را شيوههايي شكنجه ، قرباني يك
باشد؟ تعصب و نابردباري پي در بردبار فردي كه شنيدهايد كجا نمايد؟
و رنج ريشه بلكه است انسان نفيشان تنها نه بشر حقوق و بردباري فقدان
توسعه براي مانعي و ميشود سياسي رشدخشونت به منجر كه است تنفري
همين باشد ، داده ما به درسي قرن اين خونين اگرتاريخ.است اقتصادي
صحبت گوناگوني و عقيده اختلاف يا توسعه حيات ، ازحق وقتي.است
داشتن گرامي و حمايت و ارتقاء.است بردباري ميكنيممقصودمان
به نسبت نميتوانيم آن بدون.است آزاديها تمام بردباريضامن
جلب ايمان ، خردمند ، يك گفته به.باشيم داشته هيچچيزاطمينان
.ميزند دامن تنفر به تعصب و احترامميكند
و صلح اساس كه است فرهنگهايي تمام در بردباري سنتهاي تجلي بشر حقوق
منصفانه طور به و شود درك صحيحي بهطور بشر حقوق اگرهستند پيشرفت
خواهد آشنا ملل برايتمام و نبوده بيگانه فرهنگي هيچ براي گردد تفسير
.بود
را آن و ميدهد اقتدار آن به كه است بشر حقوق بودن شمول جهان اين
نيروي هر و كند عبور مانعي هر از بگذرد ، مرزي هر از تا ميسازد توانا
.انگارد ناديده را قهريهاي
و فرهنگها همه در آن ريشه اينكه دليل به فقط نه است جهاني بشر حقوق
در بايد را بشر حقوق امروزي بودن شمول جهان بلكه است نهفته سنتها
حقوق جهاني اعلاميهنمود جستجو متحد ملل عضو كشور توسط 185 آن تاييد
آنها اكثريت كه است پژوهان دانش از خاص گروههايي مباحثات حاصل بشر
.نبودند زمين مغرب از
تعاليم و اخير جهاني جنگ خاطرات تاريخي مسئوليت اين ايفاي در آنان
اعلاميه در كه اصولي.دادند قرار مدنظر جهاني صلح درباره را ديرين
.دارد ريشه تاريخبشريت در عميقا شده داشته گرامي بشر حقوق جهاني
جهان عظيم مذهبي و سنتهايفرهنگي تمامي آموختههاي در ميتوان را آنها
.يافت
به بردبارينسبت و شفقت با تا داد دستور مصر حاكم به (ع)علي امام
:نمايد رفتار مردم
را قلبخود باشد ، صالح عمل گنج تو به گنجها نزديكترين تا بگذار...
مانند آنها با.لبريزبنما خود مردم به نسبت مهرباني و عشق و شفقت از
آنها كه چرا نكن رفتار است دستيافته آسان طعمهاي به كه حريص حيواني
.برابرند تو با خلقت يادر هستند تو ديني برادران يا
توصيف در شعري قطعه هم سيزدهم قرن شان عظيم زبان فارسي شاعر سعدي
:است سروده ملتها و افراد تمام ميان تساوي و بردباري
يكديگرند اعضاي آدم بني
گوهرند زيك آفرينش در كه
روزگار آورد درد به عضوي چو
قرار نماند را عضوها دگر
بيغمي ديگران محنت كز تو
آدمي نهند نامت كه نشايد
دولت بردباري و اشخاص شان درباره كنفسيوس قبل سال هزار دو تقريبا
:است گفته شهروندان تمام بيان آزادي به نسبت
و صحبتكنيد جسارت با گرديد ، شايع كشور در نيكو شيوهاي كه زماني
جسارت با رهاكرد ، را طريق اين دولت اين هرگاه و.كنيد عمل جسارت با
.بگوييد سخن نرمي با و كنيد عمل
عنوان رابه بشر حقوق جفرسون توماس دور ، چندان نه زماني در بالاخره
استقلال دراعلاميه است انسان حيثيت و برآزادي ناظر كه عام حقوقي
:نوشت چنين وي.نمود درج سال 1776 به آمريكا
مساويخلق طور به مردم تمام كه ميدانيم مسلم را حقايق اين ما
از كه قائلشده ، برايشان را انكارناپذيري حقوق ايشان خالق و شدهاند
.است شادكامي و آزادي حيات ، حق جمله
زيراآنها برشمردم دور سرزمينهاي و ادوار تمامي از را مثالها اين من
بشر حقوق دربارهوضعيت بخش الهام عميقا و پايدار حقيقتي از حكايت
قوانين براي آرماني فرهنگها تمامي در همواره شفقت و بردباري.دارند
.ميناميم بشر حقوق را ارزشها مااين امروز.است بوده بشر رفتار و
آن گذشتهبه سال پنجاه طي بشر حقوق جهاني اعلاميه از حمايت افزايش
اساسي اصولي.شدهاست آن شمولي جهان تاييد باعث و بخشيده نوين حيات
.است شده ادغام سنتها كليه با كشورها ملي قوانين در اعلاميه
فرهنگي نماد يا و بشر حقوق يا دموكراسي براي واحدي نمونه هيچگونه
حقوق دموكراسي ، بايد جهان همه براي اما.ندارد وجود جهان همه براي
.باشد داشته وجود فرهنگي آزادي از برخورداري و بشر
تاريخ و سنتها چهارچوب در جامعه هر تا بود خواهد ضامن بشر استعداد
مطمئن اينامر از من.نمايد ترويج و داشته گرامي را ارزشها اين خود
.هستم
حقوق عنوان به بشر حقوق از آفريقا در من كه است دليل اين به
مردميكه زبان در را آن معني كه حقوقي يعني ميگويم سخن آفريقايي
به اعتماد من به امر اين.يافت بايد ميكند حمايت آنها از بشر حقوق
.خواهدشد فراگير همهجا در بشر حقوق روزي كه ميبخشد نفس
اساسيبراي شرطي يكساني ، بر تاكيد از دور بشر حقوق جهاني اعلاميه
آن ابدي ارزش و عظيم اقتدار از حاكي امر اين و.است جهاني تنوعي
.است
و گراميميدارد را جهاني كثرتگرايي و تنوع بشر حقوق جهاني اعلاميه
است عصري استاندارديبراي اعلاميه اينميسازد مطرح روشني به را آن
كشورها بين همكاري و آنارتباطات در كه دوراني داريم ، رو پيش در كه
.كرد خواهد تضمين را آنها بقاء و موفقيت ملتها ، و
و انواعظلم عليه مبارزه جا ، همه در و هميشه بشر حقوق براي مبارزه
جدايي استعمار ، عليه عليه بردگي ، عليه مبارزه:است بوده بيعدالتي
.نيست امر بااين متفاوت و كمتر چيزي بشر حقوق امروزه.نژادي
جهاني اعلاميه مقررات و اصول.است ملل سازمان تاريخ بشر حقوق تاريخ
.است متحد ملل هرعمل بخش آگاهي و كننده هدايت بشر حقوق
براي گستردهتري اقدامات تا ميبخشد الهام ما به بشر حقوق
كنيمكه باور تا ميدهد جرات ما به بشر حقوقدهيم انجام بيشتري افراد
.انسان ارزيابي براي معياري آن سرانجام و است حق ما آرمان
شهر درهمين پيش سال ملل 30 سازمان بشر حقوق جهاني كنفرانس اولين
جهاني اساسياعلاميه اصول به مزبور كنفرانس.گرديد برگزار تهران
به دستيابي طالب امروزه ما كه را كاري دستور و گذاشت صحه بشر حقوق
.نمود تنظيم هستيم آن
و شد زنان عليه تبعيض اشكال كليه محو خواستار اعلاميه اين
تاكيدقرار مورد را اساسي آزاديهاي و بشر حقوق تمام تجزيهناپذيري
ازحقوق برخورداري بدون كه داشت اعلام مصرا مزبور اعلاميه.داد
سياسيامكانپذير و مدني حقوق كامل تحقق فرهنگي ، و اجتماعي اقتصادي ،
.بود نخواهد
فزايندهايحقوق طور به توسعه و صلح زمينه در ملل سازمان فعاليتهاي
حقوق كليهموارد فعاليتها اين.است داده قرار امور راس در را بشر
در را اقتصادي و اجتماعي حقوق تا گرفته سياسي و مدني حقوق از بشر
حقوق ساير از و است انكارناپذير و جهاني حقي توسعه حق.برميگيرد
موارد ساير به نسبت احترام براي ميزاني واقع در حق اين.جدانشدني
انتخاب حق خود براي بشر حقوق امر در نميتواند كسي.است بشر حقوق
ديگر برپارهاي و انگارد ناديده را برخي كه ترتيب اين به شود قايل
مورد به مساوي بهطور مزبور حقوق كه شرايطي در فقطاصرارورزد
بهطور كه نمود قلمداد حقوقي را آنها ميتوان شوند ، اجراگذارده
بهطور نميتوان را حقوق اين.باشند گرفته قرار قبول جهانيمورد
سلاحي عنوان به آنها از يا گذارد اجرا به نسبي بگونهاي منتخبيا
ابدي اقتدار حقوق ، اين خلوص.نمود استفاده ديگران برايتنبيه
.آنهااست
تاريخ قرندر وحشتناكترين حاضر قرن ميگويند ، افراد برخي كه آنطور اگر
در.است رادربرداشته اميدها بيشترين همچنين قرن اين است ، بوده بشر
و شك انسان هر ذاتي دربارهحيثيت كه ميشويم ، جديد هزاره وارد حالي
را انساني حيثيت اين بزرگداشت سالگرد امروز ما.ندارد وجود ترديد
.گراميميداريم
اعلاميهجهاني.مينهيم ارج را كثرتگرايي و تنوع بردباري ، پيروزي ما
وجه و انسانيت كه است عقايدي و نظامها تمام عليه جهاني سدي بشر حقوق
.ميسازد سركوب را انسان تمايز
.است بشري شرايط لازمه و نيست انساني حيثيت از كمتر تنوعگرايي
!آقايان و خانمها
جهان سراسر در و سالن اين در جوانم ، دوستان
گراييشما آرمان.است بشريت اميدهاي و آمال بشر حقوق آرمانهاي
آيندهاي براي شما عزم و مشتركمان آينده در شما ايمان بخش الهام
هميشه براي بايداكنون شما.است گذشته به نسبت شفقتآميزتر و عادلانهتر
.آوريد دست به را آنها حقوقشماست ، بشر حقوق كنيد ، درك را حقوق اين
.كنيد راترويج آن و نماييد دفاع آن از
.كنيد تحكيم و تقويت را آن و ورزيد تاكيد آن بر و نماييد درك را آن
در كه چيزياست بهترين و آمال والاترين از واقعي انعكاسي بشر حقوق
.ببخشيد حيات آن بهاست نهفته ما وجود
.متشكرم