ششم ، شماره 1452 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 6 شنبه16 سه
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(52)
(2)دانشجويي فعاليتسياسي راه در موجود خطرات
از اعراض يا و غفلت به بيگاه و گاه دانشگاه ، محيط در سياستگرايي (5
سازمان هر مثل دانشگاه ميانجامد ، و انجاميده دانشگاه وجودي فلسفه
قرار حمايت مورد و شده تاسيس خاصي اغراض و اهداف براي ديگر ، اجتماعي
محوري دانشپژوهينقش و علمآموزي ايناهداف ، ميان در كه ;ميگيرد
آن ، از پس چه و ازپيروزي قبل دوران در چه اينميان ، در اما.دارد
با دانشگاه ، محيط در فعاليتسياسي اندك ، چندان نه درمواردي
كه بهانه اين به كساني.است شده تحصيلهمراه و آموزش به بياعتنائي
را آن ميكنند ، فرصتگذاري زمينه اين در و مشغولند سياسي فعاليت به
و قدرت از كه مواردي در گاه و ميشمرند درسگريزي براي كافي دليل
براي فشار اهرم را آن ميشوند ، برخوردار دانشگاه محيط در اقتدار
:ميكنند خود درس ضعف يا و كاهلي
محيط.شدهباشد سياسي محيط بايستي محيطدانشگاه كه گفتم وقت يك من
سياسيبدهند؟ شعار و نخوانند درس آيايعني چه؟ يعني سياسي
.درهمميآميزد شايعهپراكني با دانشگاه ، گاه در سياسي اطلاعرساني (6
شبهه تكثير و طمانينه تقليل به شبهه ، رفع و بينش ارتقاي جاي به
از چيزي شده ، ارايه مطالب آلوده ، و تيره فضاي چنين در و ;ميانجامد
اصول به نه ;ندارد كم زنانه قديمي محافل هماندازيهاي پشتسر و غيبتها
پايبند ارزشي اصول به نه و ميدهد ، نشان وفاداري عقلاني و منطقي
كنجكاوي و گوينده پرگويي غريزه اشباع براي تنها و تنها ;مينمايد
!بس و است شنونده
و همبنشينند دور آدم نفر چهار كه ايناست بدش معناي به سياسي كار
چه كس فلان داري خبر شده؟ چه داري خبر آقا:پچپچكردن به كنند بنا
كرده؟ كار چه كس فلان با كس فلان داري خبر گفته؟
ياگروه و فرد قدرت پلكان دانشجويي ، نبايد محيط در سياسي كار (7
سابقا كه نكتهيياست توابع از يكي نكته ، دقيقا اين و.شود تلقي
را حزبي كار شمايل و شكل نبايد دانشجويي سياسي فعاليت كه شد اشاره
در كه هست و بوده اين سياسي احزاب متداول و معمول كار.كند پيدا
رسيدن سياسي قدرت به براي طبعا و بينديشند قدرت تغيير و توزيع مسير
همت ديگر عدهيي آوردن پايين قدرت از براي و ورزند تلاش افراد از برخي
هدف از غلتد ، فرو مسير اين در دانشجويي سياسي كار اگر اما.گمارند
را دانشجويي حركت معصوميت و سلامت و صفا و ماند خواهد دور خويش اصلي
:ساخت خواهد مخدوش
و بنشينند هم دور آدم نفر چهار كه است اين بدش معناي به سياسي كار
كس فلان بياييم بكنيم ، را كار فلان بياييم...:كردن پچپچ به كنند بنا
درست شايعه كس فلان عليه بياييم بكوبيم ، را كس فلان بياييم بزنيم ، را
.است شده اين آقايان سياسي كار !ببريم بالا را كس فلان بياييم كنيم ،
.نيست سياسي كار اصلا كه اين نميدهد ، رشد را كسي كه ايناست بد اين
عمدتادر دانشجويي سياسي اندك ، فعاليت چندان نه مواردي در (8
اختلافات و دستهبنديها.ميشود خلاصه بايكديگر دانشجويي تشكلات تعارض
در دانشجويي ، فعاليتهاي همت تمام كه ميگيرد اوج چنان تشكلها ، اين
!است آن عليه موضعگيري و ديگر گروه به نسبت گروه هر ديدباني
كليتفعاليت كه هست و بوده آن دانشجوييموجب دستهبنديهاي و تفرقه
بخش ودانشگاه ، جامعه اساسي مسايل در جايانديشه به دانشجويي ،
مصروف خود درون عليهدر و له بيانيههاي به را اوقاتخود از عظيمي
و دانشجويي سياسي ارتقايبينش راه در عام تلاش بهجاي و دارد ،
دانشجويي گروههاي درون درگيرودارحوادث وبهنگام ، لازم ارايهيمواضع
:باشد
گاهياين دانشگاهها ، داخل بچههايمسلمان متاسفانه كه ميبينيم من
براياين مجالي اصلا كه ميكنند درگيريپيدا و اختلاف هم با قدر
.بكنند كار كه نميماند باقي
خط تقويت به عمدتا مسلمان ، سياسيدانشجويي گروههاي تعارضات
تند برخوردهاي از عظيمي بخش چون.ميشود و شده منتهي سياسي بيتفاوتي
معصومانه روحيه مقبوليت مورد دانشگاه ، محيط در نزاع اطراف يا طرفين
سياسي فعاليت از دانشجو كه مينمايد طبيعي نميگيرد ، قرار دانشجويي
بي خط با ما كشور در كه سياسي بيتفاوتي خط مرور به و گيرد فاصله
:بگيرد قوت دارد ، قوي ارتباطي و تداخل ديني تفاوتي
.است ضررزده واقعا بازيها ، خط و نزاعسياسي و اختلافات مسايل اين
دانشجوي اكثريتي دارم ، اطلاع من كه اينسالهايي در دانشگاه ، در
- بياعتقاد نميگويم - ديني مسايل و دين به نسبت بيتقيد و بيمبالات
تقسيم گروه سه دو ، به دين ، به معتقد اقليتي و خودشانند ، كار مشغول
عده يك تندرو ، عده يك.است بلاهت اين ، !ميزنند هم سروكله به و شدهاند
!چپ عده يك راست ، عده يك ;كندرو