ششم ، شماره 1452 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 6 شنبه16 سه
|
|
زبان به قرآني گزارشهاي نمونههاي كهن
پارسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ذكر با بودنش همراه يميني بصائر تفسير توجه قابل ويژگيهاي از
و تنوع عنوان به آن از پيش يا و مولف دوران تاريخي وقايع و داستانها
بر افزون ولي ندارد تفسير با ارتباطي گاه داستانها اين.است تنبيه
و تلطيف نوعي آن در ميسازد ، ارزشمند تاريخي نظر از را كتاب كه آن
.است نهفته هم جاذبه
به بار نخستين براي پارسي زبان به كريم قرآن گزارشهاي:جستارگشايي
و پذيرفته انجام (ماوراءالنهر)فرارود دانشمندان و دينياران دستور
ترجمهها پس آن از راستاست ، اين در گام طبري ، آغازين بزرگ گزارش
گزارندگان چهبسا ، كه.آمدند پديد قرآن از ديگري بيشمار وگزارشهاي
گزارشهاي ويژگيهاي از.ناشناختهماندهاند و گمنام آنها ، از برخي
برابر در سخته و پارسناب اژههاي و بازمانده ، كاربرد قرآني
شده ، ياد ترجمانهايقرآني از كدام هر كه گونهاي به است ، واژگانقرآني
توانمنديهاي و ارزشها به را ما استكه ويژهاي گويشي حوزه از برخاسته
خجستگيفرا به ديديم شايسته.ميگردد رهنمون پارسي درزبان نهفته زباني
و ترجمهها از قرآن ، گزيدهاي بهار رمضان ، تابناك و فرخنده ماه رسيدن
نگاه به كدام ، هر از كوتاهي آوردنتاريخچه با را قرآني گزارشهاي
با خوانندگانارجمند روان تا باشد.برسانيم گرامي ، تيزبينخوانندگان
ايدون.گردد آشنا و رازآموخته قرآني بلند سپهر بيكرانه ژرفناهاي
.باد
معارف سرويس
يميني بصائر تفسير
استواري ضمن بصائر.است هجري ششم سده از يادگاري يميني بصائر تفسير
سنجش يك.ميباشد جذاب و كوتاه تفسيري بودن ، مفهوم و رواني و نثر در
ميكند روشن قرن آن فارسي تفاسير ديگر و تفسير اين ميان تفسيرپژوهانه
معلومات و عربي زبان قواعد با آشنايي به كاميافتگي بر افزون مفسر كه
ايجاد و فارسي واژگان بكارگيري در قرآن ، فهم درست درك براي لازم
با را آيات شرح و تبيين است ، بوده موفق دوران آن كتابخواني جاذبههاي
به اخلاقي ، و تربيتي پندهاي تاريخي ، مثالهاي حكايتها ، قصهها ، ذكر
.است گيرا خواننده براي كه ميسازد همراه دلچسب ، و روشن زباني
محمود محمدبن حجهالحقابوجعفر معينالدين ظهيرالدين ، تفسير اين مولف
خاندان در وي.است بوده سنه 599 در وي كهوفات است مرورودي نيشابوري
جدش.بشمارميرفته شافعي مذهب پيروان از و ميكرده زندگي ودين علم
صاحب و بوده تفسير صاحب و دانشمندانمشهور از محمود محمد امام خواجه
.ميكند نقلقول وي از خود درتفسير بارها بصائر
:مينويسد چنين خود تفسير كلي شكل درباره نيشابوري
و باشد آنعامتر فوايد كه پارسي زبان بر تفسير اين تحرير به روي
نهادم ، آنبصائر نام و ظاهرتر ، آوردم ، بدان بلاد اين در مردم حاجت
حجاب از غايت اين تا كه اشارات ، لطائف و معاني غرائب به را آن و
تعلق بدان آيت تفسير كه قصه هر و بياراستم است نيامده بيرون تازي
هرچه مقدمه در باشد متعذر آيت سياقت بر وقوف قصه آن بيشناخت و دارد
.باشد آسانتر مقصود تفهيم و غرض تقرير به تا كردم ، ياد مستوفيتر
از پيش قرنهاي در آنچنانكه است ، خالص ترجمه نه كتاب ، اين بنابراين ،
به توجه بدون و تحتاللفظي ترجمهها كه است بوده معمول ايران در پنجم
و وشرح تفصيل داراي چنان آن نه و باشد ، تفسيري نظرگاههاي و احتمالات
تربيتي بنيادين غرض كهاز كلامي ، برخوردهاي و قراءات ذكر و اقوال نقل
.باشد بدور تودهمردم حاجت و قرآن هدايت و
چنانكه آيه سورهو آغاز در كه است چنان بصائر مطالب تنظيم روش
اين.ميكند ذكر باشد آن قرائت يا آيه و سوره فضل باب در روايتي
شبهه دفع براي گاه.است توضيح و استدلال با همراه معمولا يادكرد
ذكر به معمولا نيشابوري ، .ميدهد پاسخ خود و ميكند بيان را نكاتي
مقرون نزول سبب ذكر با آيتي كه جا هر و دارد اهتمام نزول اسباب
را ديگر مطالب و آيه يك پنهان رابطه و نميورزد دريغ آن نقل از باشد ،
نزول شان باب در قول نقل چند گاه و ميسازد روشن نزول سبب توضيح با
.ميدهد ترجيح را يكي و داشته رابيان
را داستانها مناسبتيبيابد چون و ميكند استفاده وافر نحو به قصص از
پيش كه برگزيده را روش اين آنها يادكرد در.مينمايد بيان تفصيل به
شناخت در جاذبه ايجاد و ذهنها كردن آماده آيهبراي تفسير از
بر مجموع اين وقاعده:ميگويد باره اين در خود.كند نقل را قصه آيه ،
باشد آسانتر غرض دريافت تا مقدمداريم تفسير بر قصه كه نهادهايم آن
.زودترپيوندد وقوف به
بسيار استفاده اسرائيلياتهم از قصص كرد ياد براي نيشابوري البته
نقل به بررسي و نقد بدون را آمدههمانها پيش مناسبتي كجا هر و كرده
.درافكنده
احكام ، ذكر در و برميآيد احكام بيان به آيه تفسير مناسبت به گاه
.است حكم علت و فلسفه بر تكيه
مذاهب فقهي درآراء تنها تعصبياش كم.است تعصب كم فردي تفسير ، در
مشاهده هم وي كلامي آراء در راميتوان روش اين بلكه نيست ، اربعه
آنچه يادكرد از و ميپردازد -عليهمالسلام بيت اهل مناقب ذكر به.كرد
.ندارد ابا باشد سنت اهل مشهورات و عقايد برخي ضرر به
ذكر با بودنش همراه يميني بصائر تفسير توجه قابل ويژگيهاي از
و تنوع عنوان به آن از پيش يا و مولف دوران تاريخي وقايع و داستانها
برآن افزون ولي ندارد تفسير با ارتباطي گاه اينداستانها.است تنبيه
جاذبه و تلطيف آننوعي در ميسازد ، ارزشمند تاريخي نظر از را كتاب كه
.است نهفته هم
در تعليق و باتصحيح همراه مكتوب ميراث نشر دفتر همت به تفسير اين
جلد البته.يابد انتشار زودي به است اميد و رسيده انجام به جلد شش
چاپرسيده به ايران فرهنگ بنياد انتشارات توسط سال 1358 در آن نخست
دوم ، جلد با همراه و ويراستهشده بيشتري دقت با جلد همين مجددا كه
.ميگردد منتشر يكجا
بصائريميني تفسير از نمونههايي
[قرآن نزول آغاز]
پيغامبر كشفافتاد ، وحي مبادي و آمد نزديك بعثت هنگام چون و...
معين غاري و رفتي بسيار حرا بهكوه داشتي ، دوست تنهايي عليهالسلام
نزديك به عليهالسلام جبرئيل روزي تا بودي غائب آنكم از كه بود كرده
.محمد اي بخوان:گفت و شكست هم در را او و درآمد وي
.نيستم خواننده كه خوانم چه:گفت
.ربك باسم بخواناقرا:گفت آنگاه
هراسان و ترسان وسلم صلياللهعليه پيغامبر و شد غايب وي چشم از پس
جامه به را او تا فرمود و ميلرزيد و كرد تكيه و رفت باز خانه به
و بترسم مي ديوانگي مانند از خود بر من:گفت و بپوشانيدند گران
و بگزاري مهمان حق و داري پيوسته رحم تو نباشد خود اين:گفت خديجه
ماني؟ چه ديوانگي به تو نكني ، ستم بركس
عالم كه برد بننوفل ورقه نزديك عليهالسلام را پيغامبر خديجه ، آنگاه
را او بود شنيده بدانچ و دانسته بودو خوانده پيشين كتب و بود وقت
.داد آگاهي
را كس آن كه پرسيد(ص)ازمحمد و كرد برهنه سر خديجه تا فرمود ورقه
خجسته:گفت و داد بشارت را او ورقه پس.نه:گفت ميبيني؟ ميديدي كه
.داشت ارزاني ترا تعالي خداوند كه بزرگي و نيكبختي تو بر باد
كه تعالي ، خداي صاحبسر.اكبرست ناموس ميگويد سخن تو با كه كس اين
و مظاهرت در تا جوانمي من آمدي ، كاشكي عليهالسلام موسي نزديك به
كنند بيرون شهر از ترا تو اهل كه خاصه زدمي ، وپايي دست تو معاونت
خود نزديكان بهعداوت كه ندادند را هيچكس دادند ترا كه كاري واين
ورقه نزديك از چون كه گفت صلياللهعليه پيغامبر.است شده مبتلا
به و گفت سلام من بر نه كه نديدم سنگي و درختي هيچ آمدم ، بيرون
.كرد خطاب پيغامبري
لاهيجي حزين از عرفاني تفسيري رساله دو:طور شجره و نما حق آينه
اما بزرگ عالمان از (ق.هـ 11031180) لاهيجي حزين محمدعلي شيخ علامه
به اسلام جهان انديشمند نوابغ معدودو از او.بود هجري دوازدهم قرن
.داشته خاص تبحر خويش زمانه معارف و علوم درتمامي كه ميآيد شمار
فقه ، زمينه در بلكه نبوده صرف شاعر دارد ، اشتهار بدان آنچه برخلاف
و پزشكي انساب ، غريبه ، علوم اخلاق ، تاريخ ، منطق ، فلسفه ، تفسير ، اصول ،
.است بوده مطلع علوم ديگر گونهگون شعبههاي
زيرنظر محققان گروهياز كوشش به كه لاهيجي حزين رسائل مجموعه ضمن در
تفسيري اثر دو است ، شده وتصحيح تحقيق مكتوب ميراث نشر دفتر
:مينمايد ضرور آنها يادكرد داردكه وجود گرانسنگ
صبغهاي با مختصرياست عربي تفسير:آيهالنور شرح في شجرهالطور -1
خود معاصر عرفاي بعض بهدرخواست كه نور سوره آيه 35 بر عرفاني
قبسي شجرهالطور كرده ، ادعا تفسير اين مطلع كهدر گونه آن و نگاشته
.است نموده اقتباس مقدس وادي از كه است ازقبساتي
مطابق است بسيارموجزي عربي تفسير:شهدالله آيه شرح في مرآهالله -2
او.[ عمران /18 آل]الاهو لااله آيهشهداللهانه بر عرفا مشرب با
و كتاب كمتر در تفسير اين كه دارد تصريح نوشتار پايان در
.ميشود رسالهاييافت
دروازجكي لطايفالعرفان قرآنيتفسير گنجوارههاي با آشنايي
گرفته يادروازگكي دروازگي تفسير را آن ميتوان كه دروازجكي تفسير
شمار به حنفي فقيهان اجتهادي ازماخذ يكي خواند ، هم ازدروازگك
خراسان سرزمين حنفي زبان فارسي ايرانيان ميان تفسير اين.است ميآمده
در آن از بسياري نسخههاي و داشته شهرت ديگر جاهاي و عثماني كشور و
جاها برخي در كه را ، تفسير اين مفسراست موجود جهان كتابخانههاي
مفسر و مجمل بيان و معاني آنشرح در و است شده خوانده لطايفالعرفان
و آن دليل و امر و وعيد و وعده و متشابه و محكم و منسوخ و ناسخ و
شده آورده كوتاه و گزيده صورت به و بخوبي نظم و قصص و آن نزول و نهي
.است كرده آغاز بخارا در ق.هـ شوال 519 نهم درروز است ،
سليماني فرزندذريني حسن فرزند احمد ابونصر استاد زاهد امام وي
در كه نسبتذريني.قاست.هـ گذشته 549 در بخارايي دروازجكي
.نوشتهاند هم دريني كهداراني ، باشد بايدهمان ديدهام كهن نسخههاي
و دستور زبانشناسي ، قواعد با كامل آشنايي گرانبها تفسير اين تصحيح
چون طرفي از.ميطلبد تفسير به پيوسته دانشهاي و فارسي زبان تاريخ
ذهني آمادگيهاي روي استاد درس انجمن شنوندگان و است املاء تفسير اين
مينوشتهاند ، گوناگون را آن ديگر چيزهاي و فهم درجه اختلاف و گوناگون
كردهاند ، تاريخ طول در نسخهها نويسندگان كه تصرفاتي جهت به همچنين و
به و كرده سركشي آن نسخههاي همه به بايستي تصحيح براي ناگزير
نگريست دارند هم از كه جداييها به و برخورد هست آنها در كه نكتههايي
.گرفت علمي نتيجه آنها سنجش از و
در مكتوب نشرميراث دفتر پژوهشگران دست به اكنون هم بزرگ كار اين
.است ساماندهي دست