ششم ، شماره 1454 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 8 شنبه 18 پنج
|
|
شدن مادر نفرت يا عشق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
محكمه ميز پشت
يك در يا تلفن كيوسك در بيمارستانيا حياط در خانه ، يك در پشت
مردم توسط و رهاميشوند ، كودكان كه هستند مكانهايي اتوبوساينها
.ميشوند منتقل بهزيستي به بودن مجهولالهويه درصورت و كلانتري به
...اما ميآيد ، بدنيا زنده موجودي لحظه هر بخش اين در
نيمهشب ساعت 12 چمران ، شهيد بيمارستان
هم اينبار.است انداخته چنگ وجودش تمام به شديدي درد پيش ساعتي از
لحظهاي و درد مدتي;ميكند حس را حمل وضع علائم موقع ، -از زودتر
...آرامش
از را دستش انگشت دو ميشود ، بدنشپخش تمام در درد فشار ديگر يكبار
.ميشود برافروختهتر كردهاش چهرهعرق ;ميگزد دندانهايش ميان در پشت
اتاق دم تا شوهر نگران اماچهره ;ميبرد زايمان اتاق به را او پرستار
.ميكند تشديد را انتظار در ، شدن بسته و ميكند همراهي را او
معاينات ساير ميگيرد ، رااندازه او بدن حرارت و خون فشار پرستار
.دكترميرود بدنبال بلافاصله و ميدهد راانجام لازم
را او درد فشار پيچميخورد ، درونش در چيزي ميماند ، تنها وقتي
اينكه مثل ;ميبرد چشمانش جلوي از را اتاق سياه پردهاي ميشكافد ،
صداي ميآورد هجوم ذهنش به باشد كرده سقوط جايي از درخواب
لاي...مرده آمده ، بدنيا مرده آمده ، بدنيا مرده بچه:ميشنود پرستار ،
اعلام گريهنميكرد ، بچه پيچيدهاند ، را كوچك رنگيموجودي سفيد پارچه
...مردهبود بچه ;داشت ناهنجاري و بود بود ، زرد سرد بچه نميكرد ، وجود
;ميبيند سر بالاي زده ماسك دكتررا پلكهايش لاي از ميريزد ، زهر درد
...ميبندد را چشمهايش و ميخورد چرخ اتاق
ميان را سرش.است نشسته نيمكتراهرو روي مرد زايمان ، اتاق در پشت
.ميشود خارج اتاق از پرستار كه گرفته دستانش
:ميگويد و ميدهد نشانش را برگه بياوريد ، تشريف:ميگويد مرد به رو
.كنيد راامضاء اينجا دارد ، جراحي عمل به احتياج شما همسر
دوسلامتند؟ هر:ميگويد و ميشود مضطرب مرد
سالمه مادر بله ، :پرستار
چي؟ بچه:ميپرسد مرد
.ميشود اتاق وارد وبلافاصله ميگيرد مرد دست از را برگه پرستار
سكوت و ميكند بيطاقت را مرد انتظار فكر ميگذرد ، كندي به ساعت نيم
...ميريزد زهر لحظهها ،
چيشد؟:ميرود ، ميپرسد شتابان مرد ميشود ، باز اتاق در
سالمه مادر:وميگويد برميدارد صورت روي از را ماسك دكتر
چي؟ بچه بچه ، دكتر آقاي:مرد
متاسفم:ميگويد آهستگي به و ميكند خم سر دكتر
...بعد ساعتي
:است شده نوشته ميدهد ، مرد دست به را برگه پزشك
مشاهداتسزارين شرح و عمل از بعد تشخيص
براي چمران شهيد تخت 28بيمارستان بيمار ابراهيمي معصومه خانم
قرابت علت به بار سه هر در.گرفتند قرار سزارين عمل بارتحت سومين
.است گرديده جنين مرگ به منجر ژنتيكي عوارض و فاميلي
عوارض جنيني ، ناهنجاري فوتجنين علت بررسيها و مشاهدات از پس
.ميباشد جنين بودن وزرد ژنتيكي
فوت25/9/75 تاريخ
محكمه ميز پشت..بعد ماه دو
.ميشود گشوده دارند ، پرونده حضور دادگاه در دو هر مرد و زن
مطرح را خود دادخواست ابراهيميشرح احمد آقاي:مرد به رو قاضي
.كنيد
ازدواجم از نيم و سال پنج قاضي ، حدود آقاي:ميگشايد سخن به لب مرد
به مراجعه و معالجات انجام وجود با تاكنون ميگذرد عمويم دختر با
.نشدهايم فرزند صاحب پزشك ،
.است شده ما درزندگي دلسردي و ناراحتي باعث كمبود اين
به دختري آمنه مجتمعشيرخوارگاه از گرفتهايم ، قطعي تصميم هم با
.بياوريم خود خانواده به خواندگي فرزند
تصميم شد چه كه سئوالم جواب در-كنند ، ترك را دادگاه اينكه از قبل
گرفتيد؟ كاري بهچنين
اينكه از بعد.است شوهرمكارمند ميكنيم ، زندگي كرج ما:ميگويد
ميدهد ، بيشتررنجمان تنهايي و افسردگي نميشويم ، شديمبچهدار متوجه
با مانبايد معتقدند ، آنها كرديم مراجعه برايمداوا زيادي پزشكهاي به
شدنمحروم بچهدار از را ما خوني و عواملژنتيكي ميكرديم ، ازدواج هم
.است كرده
با و ميايستم مغازهها پشتويترين مدتها ميرويم بيرون كه وقت هر
در را بچهاي وقتي يا.ميكنم نگاه بچهها كفشهاي و لباسها به حسرت
حرف باكودك و ميروم جلو ناخواسته ميبينم مادرش و پدر با خيابان
وپدرش مادر به بعد مدتي و ميفشارم بغل رادر او و ميكنم شوخي ميزنم ،
.ميسپارم
ميدهد ، آزارم نميشويد؟ بچهدار چرا كه مردم سئوالهاي
شب رو روز گريههايش ، و صدايخندها بچه ، روياهاي با روزها و شبها
:ميكنم
...ميكنند دور ازمن را بچهام ;كابوسه ميبينم ، خواب حتي
رفتن راه بدم يادش رو ، محبتكردن بدهم ياد بهش كه ميخواهم بچهاي
وجود چون دوستشدارند ، كه بداند ورو شدن بلند و خوردن زمين رو ،
.باشد فردمفيدي ميتواند و.دارد
شرايط داشتن ضمن دادگاه ، به خواندگي فرزند براي زوجين اقدام از پس
ارائه با ازازدواج سال گذشت 5 و زوجين از يكي تمام سال سني 45
عدم گواهي فرزنددارنشدن ، بر مبني پزشك گواهي قبيلعقدنامه ، از مداركي
طريق واز ميگردد تشكيل پرونده مالي ، تمكن پيشينه ، گواهي سوء و اعتياد
معرفي تهران در آمنه بهشيرخوارگاه سپس و هلالاحمر به دادگاه
.ميشوند
.ميگيرد انجام چهاقداماتي شيرخوارگاه به زوجين معرفي از بعد -
كارشناسان از يكي با.پاسخميدهد اينباره در مددكار مرادي خانم -
فرزند انگيزه ودرباره.ميآيد عمل به بازديد زوج محلزندگي از
مشكلات و اجتماعي مسايل و مذهب سواد ، ميزان درآمدخانواده ، خواندگي ،
.ميگيرند قرار نوبت ليست در سپس و.ميشود بررسي و تحقيق آنها
دارند؟ حقانتخاب فرزندخواندگي براي خانوادهها -
فرزندشان كه كنند ميتوانندانتخاب بچهها مشاهده با آنها بله ، -
.باشد سني چه در و پسر ، يا باشد دختر
ميشود؟ حل وفرزند والدين بين چگونه محرميت مسئله -
اينكه يا.ميكنند رضاعياقدام صورت به بيشتر ;مختلفي طرق از -
.برايمادر پسر يا پدر براي دختر محرميت مبنيبر را صيغهاي
حكم كرده ، ارسال دادگاه براي را كودك مشخصات والدين ، انتخاب با
آزمايشي طور به كودك از نگهداري ماه زمان 6 مدت بر مبني آن آزمايشي
.ميشود صادر
:ميكند گواهي بهزيستي سازمان سپس
طفل ماه بهمن تاريخ 22 در ابراهيمي خانم و آقا ميرساند استحضار به
تماسهاي طي.تحويلگرفتهاند آمنه شيرخوارگاه از را متولد 18آذرماه 75
طفل توسطمددكار ، واصله گزارش طبق و طفل وبازديد خانواده با مكرر
.بسرميبرد خوبي وضع در عاطفي و جسمي ازنظر خانواده اين در مذكور
.مينمايد راي انشاء به مبادرت دادگاه احديت درگاه از استعانت با
دادگاه راي
مجتمع بطرفيت ويابراهيمي-ش به خواهانها تقديمي دادخواست
به عنايت با طفل ، دادگاه حضانت و سرپرستي بر مبني شيرخوارگاهآمنه
انقضاي عنايتبه با زوجين سرپرستي شرايط احراز پرونده ، با محتويات
روحيو وضع اعلام به توجه با و مذكور آزمايشطفل و موقت سرپرستي مدت
مددكاري واحد ناحيه از انجامشده بررسيهاي انجام و خوب جسمي
قرار تاييد مورد طفل برايسرپرستي متقاضي خانواده صلاحيت مديريتمذكور
زوجين براي را زهرا طفلبنام دائم سرپرستي به حكم دادگاه گرفته ، فلذا
(1).ميدارد واعلام صادر مذكور
...اما بدنياميآيد ، زنده موجودي لحظه هر بخش اين در
تختش كنار را پرستار ميكند ، باز چشم زن.آمد بدنيا فرزندش نهمين
!ميبندد چشم و سكوتميكند زن دختره بده ، مژده:پرستارميگويد ميبيند ،
آنچه ذهنشتكرارميشود در باشد ، كرده سقوط تاريكيمرگباري در انگار
.نميآوريم خانه به را او باشد دختر اينبارهم اگر -بود شنيده
.ميكنند ترك بيمارستانرا شوهرش اتفاق به بعد ساعتي
نگذشته ، تولدش از ساعتي وچند آمده بدنيا ناخواسته كه كوچك نوزادي
نشان و بينام تنهاميماند ، بيمارستان حياط در نيمكتي روي
شيرخوارگاه به سپس و بهكلانتري بيمارستان نگهبان توسط بعد مدتي
.ميشود منتقل آمنه
يك در يا تلفن كيوسك در بيمارستانيا حياط در خانه ، يك در پشت
اتوبوس
كلانتري به مردم توسط و رهاميشوند ، كودكان كه هستند مكانهايي اينها
.ميشوند منتقل بهزيستي به بودن مجهولالهويه درصورت و
نگهداري آمنه شيرخوارگاه در و شده معاينه پزشك توسط پرونده تشكيل با
.شوند سپرده فرزندخواندگي به خانوادهاي توسط روزي است ممكن.ميشوند
خليلي افسانه
محترمدادگاه رياست همكاري از تشكر با -1