ششم ، شماره 1454 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 8 شنبه 18 پنج
|
|
روشنفكري و روشنگري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آخر قسمت - است؟ فرارسيده روشنفكري زوال عصر آيا
متعهد به‌عنوان‌عنصري روشنفكران سرنوشت و سرشت نخست بخش:اشاره
فرانسه و آمريكا تجربه مورد در سابق شوروي فروپاشي از بعد عصر در
هويتي و رفتاري همساني‌هاي از برخي نويسنده كه گرفت قرار بررسي مورد
نتيجه‌گيري بحث پايان نويسنده‌در.كرد بازنگري و تحليل را آنها ميان
سال 1996به از جديد تعهدي براي مي‌توانند گروههاي‌روشنفكري كه مي‌كند
روشنفكر ، طبقه جديدي‌از نسل مجدد بازخيزي اما.باشند آماده بعد
.است جدي آموزش نيازمند
مقالات سرويس
آلتونا ويتنام ، نسل آمريكاييان از بسياري براي كه مي‌كنم فكر شخصا
سال تا ويتنام ، مصيبت در كه است متوسطي آمريكاييان روحيه از حاكي
را آمريكا مداخله‌مستقيم پايان تاريخ كسي اينكه به بسته) يا1975 1973
.بوده‌اند آنجا در (را جنوبي ويتنام حكومت سقوط يا باشد داشته نظر مد
آهو بنام‌شكارچي سيمنو مايكل شكوه با و بيادماندني همچنين‌فيلم
شهر در فيلم آن از اعظمي كه‌بخش سال 1978 ، در (The Deer Hanter)
براي‌آلتونا جايگزيني راحتي به و مي‌پيوندد وقوع پنسيلوانيابه صنعتي
هستم ، ويتنام در من به‌نام‌چرا مايلر نورمن هنري اثر طرفي از.است
تا من كه است هنري اثر توجه‌ترين جالب اين‌جنبه ، از سال 1967 در
كه است توجه بسيارجالب مسئله اين.داشته‌ام آشنايي آن با اين‌لحظه
تماشاي به علاقه‌مند آمريكاييان كه نشان‌داده هاردويك خانم تحقيق
آن ، بر علاوه.ندارند سارتر نمايشي درام‌هاي به چنداني تئاتر ، عادت
چنداني موفقيت است ، تاريخي تعهد يك‌نوع از صحبت آنها در كه نمايش‌هايي
به آمريكاييان‌بيشتر كه‌ما مي‌افزايد هاردويك.صحنه‌نداشته‌اند روي
نمايش يا داستان يك در كه مزاج عصباني آدم يك رفتارهاي و تمايلات
و انيل اوژن آثار به او اشاره من نظر به كه داريم تمايل شده ، آورده
تجربه خارجي ، شرايط تغيير خاطر به وي عقيده بهاست ويليامز تنسي
و جرم با رودرويي يك ضمن را آنها مي‌تواند آمريكاييان گذشته تاريخي
ملتها ديگر بيچارگي‌هاي و رازها دردها ، غصه ، رنج ، ابعاد از گناه ،
قول به و نشده عملي كامل طور به مسئله اين تاكنون اما.كند آگاه
نفهميد ، را ويتنام سال 1966 اتفاقات تنها نه ما از هيچكدام هاردويك ،
.نكرد درك داد ، رخ هم آلتونا خود در قبل دهه چند كه را آنچه بلكه
(سال 1967 در) آمريكا و (سال 1957 در) فرانسه روشنفكران زماني تنها
در حوادثي چه شدند متوجه كه شدند وارد شده گفته دور از سوم سطح به
سوم سطحبود داده رخ سايگون و آلتونا در سپس و الجزاير ، و آلتونا
منجر ناميده‌ام ، (Counter Legal)ضدحقوقي سطح را آن من كه تعهد از
مبناي‌ايجادش مي‌رود تصور كه سوابقي شدن زنده شد ، يعني مورد دو به
همينطور و فردي يا شخصي به‌پذيرش نيز و است ، بوده نورمبرگ محاكمات
دادن فيصله جهت غيرقانوني‌گوناگون ، ابزارهاي از سوي‌توده‌ها از حمايت
هردو در مي‌شوند نسل‌كشي به بسياري‌منجر عقيده به كه به‌تخاصماتي
وجود فعاليتهاي‌غيرقانوني از گسترده‌اي ، طيف(فرانسه -آمريكا) كشور
آن بين تند بسيار گاهي سخت‌و مشاجرات رويكرد همين متاثرازداشت
مقابل‌خونريزيهاي در ضدتجاوزكارانه ، بينش يك بر كه دسته‌اي
نيروهاي به كمك حتي تجاوزو امر كه آنهايي و تاكيدداشتند وحشيانه
تاييد بالقوه صورتي به صورت‌بالفعل ، به نگوييم اگر نظامي‌را
حيث از جنگ مورد دو هر كه كنيم مااظهار اگر جهت اين از.مي‌كردند
اعظم بخشنگفتهايم گزاف به سخني بودند ، نشده اظهار و اعلان صوري
به تااينكه ماندند ، باقي (Engage) متعهد آمريكا ، و فرانسه روشنفكران
آنها نقادانه روحيه رفتن ازدست سبب عمل اين كه درآيند ، نظامي صورت
.مي‌شد
كار به فوريه 1967 در(NYRB) كه زماني از پيش تا ما متحده ايالات در
كه‌نوشته بود NYRB كار به شروع از بعد بوديم ، سوم‌نشده سطح وارد افتد ،
يافت نشر گسترده سطحي در يعني‌مسئوليت‌روشنفكران چامسكي نوام مشهور
گفتار.درج‌شد ديگر جاهاي يا و NYRB در متعدد نقدهاي آن پاسخ‌به در و
و نويسنده بزرگ ، منتقد اوو بين نام چند مبادله واقع در چامسكي
تلاشهاي‌چامسكي از آنكه از بعد استينر.بود جورج‌استينر كمبريج پروفسور
مي‌شد ، زده حاكمان طرف از شرايطحساس آن در كه دروغهايي ساختن فاش در
به‌درستي شما چامسكي آقاي چه؟ بعد اما..:مي‌كند ، مي‌پرسد تشكر
اينكه يا و بزرگيم ، واجدمسئوليت روشنفكران طيف ما كه مي‌كنيد استدلال
تحت‌سلطه زماني شرايط از بهتر ما موقعيت حاضر درحال كه كرديد اشاره
جهت شما عكس‌العمل ازآن ، بعد اما است ، نازيسم سركوبگر ايدئولوژي
سوي از اين‌پرسشها طرح چيست؟ گريبانيم به آن‌دست با كه معضلي از رهايي
از عده آن به چامسكي آيا كه است مسئله اين به معطوف استينر
خواهد كمكي كردند فرار مكزيكوسيتي به كه روشنفكر معترض دانشجويان
راطي فرانسه كه دانشجويي گروههاي به قبلا جانسون كه همانطور) كرد
سياسي صحنه با كاملا استينركه ،(كرد كمك كردند ، ترك الجزاير بحران
بيشتر توسط ابتدا در كه كانادا كشور بر اگر ندارد ، سرسازگاري آمريكا
درست‌تر مي‌كرد اشاره مي‌گيرد ، قرار توجه مورد آمريكايي تبعيدي مهاجرين
فرانسيس حركت طرح فرانسه مورد به استينر اشاره حال ، در اما بود ،
فعاليتهاي به تمايل كه فيلسوفي و سارتر ژان‌پل پرورده‌مكتب جانسون
نداشت ، شهرت زياد چند هر الجزاير ، طي‌جنگ در جانسوناست داشت ، ضدجنگ
كه بود هوشيار آنقدر و داشت ، خوبي برش افكار ، اغفال نوعي با اما
حركات در هم بعد و.اندازد دام به را او نتوانست نيز فرانسه پليس
را خود كار سال 1957 از دست‌ها به ساك بريگاد رهبر عنوان به زيرزميني
كارگران طرف از كه حمايت‌هايي جهت به دست‌ها به ساك گروه.داد ادامه
دريافت كه پولي و بودند ، توانا بسيار مي‌شدند ، فرانسه مقيم الجزايري
كرده ايجاد توجهي قابل مالي منبع سوئيس ، بانكهاي طريق از مي‌كردند
تامين حدي تا را الجزايري استقلال‌طلب گروه سلاحهاي مي‌توانست كه بودند
عملي كاري راه بر مبني چامسكي از استينر درخواست مقابل در.نمايد
تداوم بر مبهم طور به تنها چامسكي جنگ ، قربانيان به كمك براي
از و مي‌كند تاكيد بود ، زمانه از متاثر كه روشنفكرانه آگهي‌دهي
كه بود كاري اين و.مي‌رود طفره مالياتي درآمد از بخشي پرداختن
چامسكي اينكه.كردند الجزاير جنگ طي هم فرانسوي روشنفكران از بسياري
اما دارد ، جدي بحث جاي داد ، تغيير را نظر اين نوعي به بعدا
بعد ماه چند حتي كه بودند ، قانوني ضد مطمئنا او بعدي عكس‌العمل‌هاي
شد ، توقيف پنتاگون توسط مارس 1967 ماه طي يعني جريان اين از
عنوان تحت ميلر نورمن جالب كتاب در نوعي به حادثه اين همچنانكه
مي‌رسد هم به جايي در دورها ، سرانجامگرديد منعكس همه شب لشگريان
(ويتنام در آمريكا و الجزاير در فرانسه) جنگ دو هر پايان در ما كه
كه عاجي برج به روشنفكران از اعظمي بخش سوي از سريع بازگشتي شاهد
امنيت گروه اين زعم به كهبوديم است ، آكادميك معمولي زندگي همان
بيرون قال و ازقيل فارغ كه چرا است ميسر عاج برج در تنها وآسايش
.است
كه بود؟همانطور خواهد دائمي امري تعهد ، اين‌عدم آيا مي‌پرسم من
كرديم ، ذكر نيز مذكور ابتداي‌نوشتار در آنچنانكه نيز لوي -برنارد
يعني بعد ، چندسال.است كرده تاكيد ديگر ، علماي از ديگر عده‌اي همپاي
و روشنفكران كتاب در سورام پائول ويتنام ، جريان از بعد سال 1977 در
مذكور كتاب در او كه چرا رسيد ، نتيجه همين به دقيقا استعمارزدايي
آخرين شايد الجزاير ، جنگ جريان در روشنفكري فعاليتهاي كه است مدعي
از.باشد فرانسه در متعهد روشنفكر طبقه طولاني ، سنت در نبرد و تلاشها
طبقه مي‌شد گذشته ، دوره آن از دهه دو از بيش حالا كه ما ديدگاه
و موضع همان به حتي باشد قادر بعد به دهه 1970 از فرانسه روشنفكران
از بسياري براي ترتيب اين به.كند صعود (آموزشي سطح يعني) اول سطح
دلائلي بتواند كه فرانسه امروزي جامعه در مولفه‌هايي يافتن ناظران ،
آورد ، ارمغان به را روشنفكري تعهد از جديد دوره يك شروع براي متقن
سرنيلي فرانسيس ژان و اراي پاسكال -چون افرادي اما است مشكل بسيار
مفيد بسيار اثر در مسئله اين.كمي‌اند اطمينان درجه داراي جهت اين از
در كه بيستم قرن در فرانسه روشنفكران تاريخ پيرامون آنها اطلاعاتي و
حركت جريان در اينان عقيده به.است آمده شد ، چاپ سال 1986
در اما مي‌خورد ، چشم به مد ، و جزر مثل نوسان نوعي هرچند روشنفكران ،
اين.است گذاشته افزايش روبه آنها تعهدات حاضر قرن گذشت با و مجموع
يابنده گسترش موج آن گرائيدن سستي به علت تبيين در سال 1986 ، در دو
شدند ، مواجه مشكلاتي با نهاد ، ركود روبه مجددا سال 1971 از كه متعهد
تشديد را مسئله اين نيز بعد به سال 1968 دانشجويي حركات طرفي از
روي از و زيركانه خيلي طور به مذكور ، نويسنده دو اين اما بود ، كرده
وضعيت يك در فرانسه روشنفكران كه كردند توجيه را مسئله اين هوشياري
اين متوجه وقتي گيركرده‌اند ، افتادن سوز و سوخت به مثل بحراني سخت
شدند ، گمراه سابق ، تعهدات همان از مورد چند يا يك با كه شدند مسئله
را آن يا مي‌كنند خودداري جديدي بسيج نوع هر از روشنفكران جهت اين از
.نمي‌پذيرند
جهت اين از و نه‌آينده‌نگر ، مورخ‌اند ، سرنيلي و اوراي اينكه دليل به
انتظار آنها سال 1986 ، در كه بود دارند ، آشكار ترديد پيشگويي در
اينكه‌بعضي و باشند داشته را روشنفكري تعهد خيز و ازافت دوره‌ايي
.گردد پديدار زودي به است ممكن تعهد اشكال
باب در مبنايي كه گيرا و مهم بسيار اثر يك در سرنيلي سال 1990 ، از
ديدگاه فرانسويان شوق و شور و يعني‌روشنفكران بود ، روشنفكري تعهد
كه گرديد آشكار آنجا از مسئله اين و داد ، تغيير حدي تا را خود پيشين
و دهه 1960 دراواخر ويتنام ضدجنگ روشنفكران فرانسوي تعهد وي به‌عقيده
دلايل به بنا.بود آنها تعهد وپايان روشنفكري آخر غزل دهه 1970 اوائل
مثلا.بود برانگيز نزاع دوره اين تعهد كه معتقدنيستيم ، ما آشكار ،
ويتنام در دخالت‌امريكاييان با شدت به دوگل پرزيدنت زمان درهمان
كامبوج در پنه پنوم نزديكي در سال 1966 مباحثه‌به يك در و بود ، مخالف
.ساخت آشكار را عقيده‌خود اين
مباحث به شوق‌فرانسويان ، و شور و روشنفكران كتاب همان در سرنيلي
اواسط ايدئولوژيكي بحرانهاي يعني.مي‌كند اشاره مفيدي متقاعدكننده
شدت (Solzhenitsyn) سولژنتسين جريان با كه سابق ، شوروي در دهه 1970
نظام توتاليتر دستگاه ايدئولوژيك سيطره ساختن فاش به و گرفت
كه انجاميد شوروي اتحاد كاذب حقيقت طبيعت ساختن آشكار و كمونيستي
و بوده (Gulag) گولاك‌ها روشنفكران جناح از حمله براي آن واقعي سمبل
همين از متاثريافت تداوم طبقه همين سوي از هويت بحران با هم بعد
ممكن‌است ما كه مي‌زند حدس اما صريح ، طور به نه سرنيلي كه است بحث
لذا.باشيم پايان‌روشنفكري خط در شديد تعهد از دهه نه از بعد
اهل يك عنوان به نه گوناگون ، ازپرسشهاي فراتر سال 1990 ، در سرنيلي
مي‌رسدكه نتيجه اين به حرفه‌اي مورخ يك عنوان به قلمي‌بلكه مشاجره
صدا به را روشنفكران مرگ ناقوس صداي كه است رسيده آن زمان
...درآوريم
فصول به اگر بود خواهد جالب خود ، موضع تفهيم و بحث ، ادامه براي
.بيندازيم دوباره نگاهي سرنيلي و اراي روشنفكران تاريخ كتاب نهايي
مثلا بود ، داده رخ توجهي قابل سياسي اتفاقات سال 1992 ، تا البته ،
اين از.گسيخته‌بود هم از نيز شوروي اتحاد و بود فروريخته ديواربرلين
يك به فرانسه روشنفكر كه‌بپذيرند دارند تمايل مذكور نويسندگان جهت
هويتي هم و ايدئولوژيك حيث از هم بحران از دائمي و واقعي موقعيت
.است بغرنج بسيار آن از رفت برون راه كه شده‌اند وارد
جالب ملاحظه‌اي طورقابل به سرنيلي و اراي ديدگاههاي از بسياري هرچند
بحث آنان ديدگاههاي جزئيات تمام درباره نمي‌توانم من اما توجه‌اند ،
كه مشاجراتي از مورد سه يا دو به اينجا در لذا و كنم ،
نويسنده اين‌دو كه موردي اولين:كنم اشاره باشد نيز مي‌توانداغواكننده
طبقه كنوني وضعيت ممكن‌است ما كه است اين گرديده‌اند ، آن متذكر
طبقه كه ندارد امكان لذا تفسيركنيم ، و تعبير بد را روشنفكر
از ابعادي در بلكه باشند ، غيرمتعهد فرانسه‌تماما روشنفكران
كه اذعان‌داشته‌اند همچنين آنها.مي‌كنند اعتنا قضايا به مسائل‌كمتر
وسيع شكاكيت يك به اين‌طبقه درباره كنوني شرايط در فرانسه جامعه
(خود روشنفكر طبقه از امريكايي جامعه شبيه‌برداشت چيزي) است ، رسيده
از گونه نتيجه‌گيري‌مانيفست يك ارائه درصدد اراي و سرنيلي مطمئنا
خاص ، شرايط تحت مي‌تواند آنان به‌عقيده كه هستند روشنفكران سكوت مسئله
وخود كنند ايجاد حاضر شرايط در حتي فرانسوي جامعه نسبي‌در صداي و سر
تعهد فقدان مسئله بدون‌شك ، .دارم دليل دو نظريه اين براي شخصه به من
متحير روشنفكر ، طبقه خود حتي و ازناظران بسياري براي هنوز روشنفكري
كرده طرفدارپيدا سخت امروزي مباحث در كه است معضلي واين است ، كننده
.است
در مانده باقي سنتي طبقه از توجهي قابل بخش كه كرد فراموش نبايد
فرانسه پيشين روشنفكران از انديشه‌هاي‌رسيده از خود روشنفكران ، ميان
متاثر كه كنم اعلام مي‌خواهم من ديدگاه ازاين ;مي‌برند بهره
.شمارمي‌رود به روشنفكران بهشت فرانسه دهه 1950 ، ازانديشه‌هاي
ما نظر مورد نيز حاضر گفتار در آنچنانكه و بحث كردن امروزي جهت از
ريمون و سارتر عنوان تحت كتابي اكتبر 1995 در سرانجام سرنيلي بود ،
آن اساسي موضوع كه درآورد تحرير رشته به (Sartre et Aron) آرون
دو فرانسه ، بيستم قرن روشنفكران بزرگترين از تن دو ميان مقايسه‌اي
سالهاي در ايدئولوژيكي حيث از هم مقابل شخصيت دو همينطور و دوست
تحليل‌ها گسيختگي آشكاركردن دليل به كتاب اين در سرنيلي.است متمادي
اينجا در آنچه اما است ، كرده عمل موفق عموما آرون ريمون تفسيرهاي و
عنوان به فرانسه روشنفكر طبقه از جدي پرسش به او اينكه ماست ، مدنظر
زيادي زمان او اعتقاد به كه چرا.مي‌گردد باز درهم ، پيچيده گروه يك
بود الجزاير جنگ آن اوج كه روشنفكر طبقه شديد و جدي فعاليت دوره از
روشنفكر طبقه ميان در بحران شروع سرنيلي عقيده به اگر.است گذشته
در عميقي بحران حقيقت در سال 1995 تا دهيم ، قرار سال 1975 را فرانسه
سوي از عقبنشيني اطلاق.است رسيده اوج به و شده پيدا مذكور طبقه
نشده ، باب او خود توسط عبارت اين هرچند روشنفكر ، طبقه براي سرنيلي
سرمي‌بريم ، به آن عصر در اكنون ما كه را ايده‌پسامدرنيستي يك اما
هيچ هنوز طبقه ، اين پايان‌تعهد از پس كه معنا اين به مي‌كشد ، پيش
آن امكان عصر اين در كه چرا.نشده‌اند جانشين‌آنها توجه جالب نسل
پس ديگر سرنيلي عقيده به كه است جهت اين از.است شده سخت نيزبسيار
شروع دريفوس قضيه از كه دوره يك پايان از ما آگاهي با سال 1995 از
سپري كند زندگي احترام و عظمت اوج در روشنفكر آنكه زمانه ديگر شد ،
مسلكي پرشور مشاجرات زمانه ديگر سرنيلي ، نظر از عبارتي به.است شده
با او لذا.است رسيده پايان به روشنفكران اصطلاح به ميان در عقيدتي و
آنچنانكه.مي‌زند تاييد مهر طولاني دوره يك پايان بر نوستالژيك ديدي
به آوريل 1980 ، در سارتر پل ژان باشكوه تدفين نويسنده همين نظر به
.مي‌رود شمار به تعهد دوره پايان سمبل عنوان
در روشنفكر ويتنام ، طبقه جنگ پايان از پس (امريكا) من كشور در اما
در گلسانگ و سال 1974 ، سندي در.است شده تثبيت تعهد عدم از سطحي
به ويتنام جنگ پايان از قبل كه بزرگ ، روح معروف‌شبتاريك كتاب
چپ روشنفكر طبقه است ممكن كه ، كرد اشاره مسئله اين به رساند ، چاپ
به را خود انتقادي نقش تكنولوژي ، عظيم گسترش مقابل در ويتنام ، ضدجنگ
.كنند حفظ پيشينيان پس‌قراولان عنوان
منصبرياست احراز در را خود ريگان ، موفقيت رونالد دهه 1980 ، در
از پشتيباني دريافت نيز و متعهد ، روشنفكران سركوبي با جمهوري ،
حدود من حدس به بودكه حالي در اين.كرد كسب سياسي ناآگاه توده‌هاي
بودند او مخالف تنها نه امريكا دانشگاههاي اساتيد از درصد هشتاد
.دادند راي او عليه يعني 1984 بعدي دوره نيز و سال 1980 در بلكه
كافي نيكاراگوئه يا گرانادا به او حمله ريگان ، با مخالفت براي شايد
نيكسون ، ريچارد و جانسون ليندون يعني خود پيشينيان مثل او اما بود ،
در روشنفكر طبقه سكوت جنبه از.نداشت روي پيش خود اعمال براي موانعي
در بوش جرج حركات به مي‌توان سفيد ، كاخ حاكمه هيات اعمال مقابل
در كه كرد اشاره هم فوريه 1991 در عراق با كشور اين جنگ يا پاناما ،
مهم مسئله اين به بايد جا هميناست بوده ريگان سياستهاي تداوم
نه سال 1992 در را او جمهوري رياست موفقيت هزينه كه كنيم اشاره
در او چند هر.كرد فراهم داخلي اقتصاد بلكه بين‌المللي مخاطره‌جويي
اما.يافت دست سريع خيلي شايد و نسبي پيروزي به عراق ، با مبارزه
را ويتنام عارضه توانست پيروزي اين طعم آيا كه است اين ما پرسش
.كند برطرف
سو اين به سال 1990 از امريكا روشنفكر طبقه درباره من شخصي ديدگاه
مي‌خواهم من ديدگاه اين از.است مانده تغيير بدون اما اعتدال ، حد در
روشنفكر سرد ، جنگ دوره از پس حتي كه كنم ارائه را نتيجه اين
در سرنيلي و اراي كه آنچنان است ، نابودنشده كامل طور به امريكايي
اتفاقي حتي من نظر بلكه‌به.كرده‌اند قضاوت فرانسوي طبقه‌روشنفكر مورد
جا به سرد جنگ از پس دوره كه چشم‌اندازي و افتاد ، فرانسه در كه هم
متحده ايالات در من نظر بهاست تفكرات و عقايد در تنوعي گذاشته
طبقه دوباره ظهور همينطور و تعهد مجدد بازخيزي نوع يك امريكا
.است ممكن روشنفكر
يك اول‌آنكه:باشد فراهم ذيل كه‌شرايط است صورتي در بازخيزي اين
آن پيامد از تا بزند شريرانه يا و احمقانه به‌كاري دست فرضي ، حكومت
انساني ، تاريخ طولاني ، مسابقه البته كه كند ، احراز را برتر اخلاقي عمل
برانگيز مسئله جنبه‌اي از كه دوم ، مولفه.است بوده فرايند اين منكر
توضيح قابل ويتنام در درگيري‌اش دوره امريكاي به اشاره طريق از است ،
طي كه است دوره‌اي تا 1970 ، سالهاي 1966 امريكاي كه نشود فراموش.است
افراد دانشجويان ، طيف جمله از) روشنفكران از توجهي قابل تعداد آن
هنرمنداني‌در تا فيزيسين‌ها كشيشان ، راهبه‌ها ، وزارتخانه‌ها ، برجسته
روشنفكري كامل تعهد از سوم سطح به صعود صدد در (شعر و داستان
كه جواناني به كه داشتند تمايل شده ، ذكر طبقات افراد چرا بوده‌اند
سوزان مثل افرادي چرا كنند؟ كمك داشتند را كانادا به فرار قصد
مسافرت هانوي به ديگر تعدادي و نوام‌چامسكي كارتي ، مك ماري نوتناگ ،
زبان بر چيزي واردمي‌شد آنها بر كه متعدد فشارهاي درمقابل و.كردند
NYRB از هانوي از مراجعت از پس مك‌كارتي ماري كه پاسخي نياوردند؟
من.بوده‌است امريكا روشنفكر طبقه بر گسترده محدوديت به اشاره داد ،
كه است بوده اين وآن هست نياز مورد ديگري امردخيل يك كه معتقدم
به اين و.شوند كامل نوعي‌تعهد وارد نمي‌خواهند ظاهراروشنفكران
در:سازد آشكار را توجهي مركزي‌قابل ديدگاه يك مي‌تواند طورمطلق
انزوا از كه بوده روشنفكري جناحهاي از توجهي قابل درخواستهاي امريكا
بادرگيري مثلا و (بيايند بيرون خودشان عاج برج از يعني) شوند خارج
نيز را جمهوريخواه جناح حمايت فرهنگي ، -آموزشي بودجه كاهش زمينه در
تهديد را آزاد گفتمان و امريكا روشنفكران زندگي كه خطري.نمايند جلب
گينگريچ نيوت آن راس در كه جمهوريخواهان راست جناح توسط مي‌كند ،
پيشتر.دارد قرار خورده ، شكست آكادميسين يك همچون (Newt Gingrich)
طبقه مجدد بازخيزي سبب كه شرايطي منظور به مولفه دو به اشاره ما
در امريكا درگيري به ما اشاره دوم ، مولفه كه داشتيم ، امريكا روشنفكر
از مهمي جمله به دوم ، شرط اين ساختن روشن براي اكنونبود ويتنام
چاپ NYRB در سال 1968 آوريل تاريخ 25 در كه مي‌كنم اشاره فربر مايكل
عضو جوانترين و بود هاروارد فارغ‌التحصيل دانشجو زمان آن در فربر.شد
سپاك ، بنيامين دكتر شامل ،(Boston) بستون در بود نفره‌اي پنج گروه آن
را ادعانامه‌اي كه گودمن ميشل و كوفين سلوآن ويليام زراسكين ، ماركو
(SSA) منتخب خدمات قانون توطئه ساختن فاش منظور به زمان همان در
بود مسئله اين چرايي به پاسخ منظور به فربر تلاشبودند كرده تنظيم
جهاني جنگ با همزمان كه مقاومت گروههاي در افراد گردآمدن دلايل كه
به هم را وتوقيف حبس كه شديد مقاومت با سال 1968 در و گرفت شدت دوم
بود؟ چه داشت ، همراه
كه‌با انسانهايي:نوشت روشنفكرپرهياهو طبقه اين مورد در فربر
بود تنهااحتياج اما دردهند ، تن كاري به‌هر بودند آماده وجود تمام
اخلاقي ضابطه يك تنها كه شانسي باشد ، هم موفقيت شانسي‌جهت بدانند كه
سازماندهي با كه نمايند مطمئن مي‌خواستند همينطور گروه ايننباشد
آماده لذاهست گذاشت ، تاثير بتوان اوضاع بر اينكه امكان كافي ،
كه‌رنجي بفهمند مي‌خواستند آخر در اما كنند ، تحمل را رنجي هر كه بودند
.نباشد براي‌هيچ مي‌كشند كه
يعني كردم اشاره آن به من كه را هدفي تمام زيبايي به فربر ، عبارت
نند مي‌توا ،(يامرد زن چه) روشنفكري گروههاي لذا مي‌كند بيان تعهد
اين و.آماده‌باشند بعد به سال 1996 از تعهدي‌جديد براي
و جنگ كتاب در صراحت به من كه باشد مي‌تواند نظري اظهار تاييدكننده
نسل مجدد بازخيزي كه نكنيم فراموش اما.كرده‌ام اشاره آن به عاج برج
از آنچه به توجه با.است جدي آموزش نيازمند روشنفكر ، طبقه از جديدي
بعضي از فارغ) حاضر ، عصر تساهلي كاملا شرايط به توجه با و گذشت نظر
جامعه ديده آموزش بخشهاي ميان در گسترده‌اي شكاكيت (افراطي حركات
اين و آمده بوجود انتقادي روح كردن رها براي فرانسوي و امريكايي
چند ، هر.كند آماده ديگر منفرد رهبر يك ظهور براي را زمينه مي‌تواند
را پيرو صدهزار مي‌توانست كه روشنفكر سارتر ژان‌پل مثل كسي اينكه تصور
با فردي كه است احتمال اين هميشه اما.است مشكل قدري آورد ، گردهم
بخش وفاداري و گردد ظاهر صحنه در كلام درخشندگي و فريبندگي خاصيت
شده ركود دچار كه روشنفكر طبقه همينطور و توده‌ها ميان در را اعظمي
يك به تعهد كه كنم ظهار ا نمي‌توانم صراحت به من.كند جلب را
هم من كه چرااست روشنفكري تعهد احياء جهت ضروري امري ايدئولوژي ،
طور به ايدئولوژيكي مرام و عقيده كه مدعي‌ام لوي هنري -برنارد مثل
روايت كلان يك شكل در آن ظهور هرچند.است رفته بين از دائم
(701920) زماني دوره ماركسيسم مثل جديد ، (Metanarrative)
آميزه باشد ، هم امااگر نيست غيرممكن ،(651945) يااگزيستانسياليسم
من تصور كم دست رو ، اين از.بود انديشه‌هاخواهد و عقايد از متنوعي
آن ضروري پيش‌شرطهاي پيشتر كه دليلي دو به بغرنج ، مسير اين كه آن‌است
در) فرانسه و متحده ايالات در همگراشدن جهت بازخيزنده تعهد براي را
نمي‌كنم‌كه تضمين من اين بنابر.شد خواهد گشوده ذكركردم ، (مسير يك
در است قرار كه فرهنگ‌لغت آن در روشنفكر مقوله از لوي برنارد تعريف
.پذيرد تحقق شود ، آن‌چاپ از فراتر حتي يا سال 2000
شالك ديويد:نوشته
قزلسفلي محمدتقي:تدوين و ترجمه
منبع
"Are Intellectaals a dying species?", in Intellectuals in
(London: Routledge,), PP-. - David L. Schalk,
politics, edited By: Jeremy Jennings,
