ششم ، شماره 1455 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 10 شنبه 20
|
|
؟!نيست خوب ساكت بچه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كنيم؟ برخورد كودكان تحريك و بازي با چگونه
جوش و جنب با بلكه نيست تنها ياسرگرمي و تفريح نوعي كودكان بازي
است بازي در.رابيابد كنجكاويهايش جواب ميپردازدتا جستجو به خود
دوستي و همكاري حس و ديگران به و ميشود غافل خود از كودك كه
وبه ميكند دور صرف وخودانديشي خودمحوري از را خود او نزديكميگردد
باعث همين و بخشد تداوم را سرگرمي اين چگونه حالا كه ميانديشد اين
پايهريزي زندگياجتماعيش واساس پايه و اجتماعيگردد او تا ميشود
شخصيت سازنده عامل رامهمترين اجتماعي تجارب روانشناسان.شود
اجتماعيميتواند تجربه رشد از هرمرحله در معتقدند و كرده تلقي
بايد را بازيكودك بنابرايننمايد رادگرگون فرد زندگي كيفيت
اختصاص آن به روز طول در را معين ساعاتي حتي و داد قرار بررسي مورد
.كرد شركت آنان گروهي بازيهاي در و نهاد فراتر گامي شايد يا وداد
.بخشيد سامان را آن و برد پي كودك شخصيتي مشكلات به ميتوان طريق بدين
رشد و بازي
با و خودميشوند فرزندان جنبوجوش مادرانمانعاز و پدران از بعضي
پيدا خود براي كه سرگرمي از بچه تا ميكوشند وتند آمرانه كلماتي
راستياين.بنشيند كنجي در سينه ، به دست و مودب و بردارد دست كرده ،
ميبرد شديدارنج آن از بچه روح تنها كهنه گرفتاريهاست از يكي هم
كودك نهاد در انحرافهايرواني سلسله يك ايجاد در عاملي اساسا بلكه
كه همانطور بعضي و باشد بچهپرجنبوجوش دارند دوست بعضي.شمارميرود به
سربزير و آرام طرفداربچههاي بودهايم آن شاهد همگان اوقات اغلب در
كودك مقابل در را ازكودكان گروه اين هميشه و.ومحبوبند
:اينقبيل از جملات گفتن با وپيوسته ميدهند قرار خود پرسروصداي
فرزند به خوبو دختر آفرين يا داره چهپسري فلاني خانم بحال خوش
وحرف آرام و خوب دختر چه ببين بگير ياد ميگويند و كرده اشاره خود
آرام نكن ، شيطاني نزن ، دست بچه:كلمات با اينكه يا و است گوشكني
كودك طبيعي رشد لازمه كه فعاليتهايي از را آنان تا ميكوشند بنشين ،
بازي آيا كه ميآيد پيش ما براي سوال اين اينجا در.دارند باز است ،
و دارد تاثير بله كه است اين جواب دارد؟ تاثير كودكان رشد دوام در
رشد مختلف مراحل تغيير به روانشناسان از بسياري.است موثر هم خيلي
ازاين يكيپرداختهاند بررسي و بحث به بازي با آن ارتباط و كودك
بيان به دربحثي كه است ايزاكس سوزان خانمدكتر به مربوط بررسيها
از حيوانات ساير رابا انسان نوزاد و پرداخته بارشد بازي رابطه
با مقايسه در انسان نوزاد.است داده قرار مقايسه جهتمورد اين
بيشتر هم خردساليش دوران و است عاجزتر همه از حيوانات نوزادساير
حيوانات ساير نوزاد از انسان نوزاد ديگر ، طرف از اما ميكشد ، طول
است آن امر اين علت.است تعليم دريافت و تربيت استعداد داراي بيشتر
نيروي كه انسان اما ميدهد انجام را كارهايش غريزه هدايت با حيوان كه
بيشتري نيرومندي و وسعت فكرش و هوش عوض ، در است ، ضعيفتر او در غريزه
فراگيري و تربيت راه از ميتواند آدمي كودك رو اين از.است كرده پيدا
استعداد يا آموختن ديگر مطلب.ورزد اقدام خود نيازمنديهاي رفع به
داراي نيز حيوانات از برخي.نيست انسان مخصوص تربيت و فراگيري
در بيشتر حيوانات قبيل اين چون هستند چيزها بعضي يادگيري استعداد
استعداد بيشتر حيواني هر كه مييابيم در دارند وجود پستانداران ميان
بچه و ميمون بچه:مثال بطور است بيشتر علاقهاش بازي به دارد تربيت
.هستند خوبي مثالهاي گربه
بازيدست از آنها ندهيم خواه بدهيمو اجازه بچهها به خواه ما
به خود نكنيمآنها چه و بكنيم راراهنمايي آنها وچه كشيد نخواهند
طبيعي امري كشيدن نفس مانند كودك براي بازيميورزند اشتغال كار اين
در بچهها حقيقت در.دارد ضرورت وي رشد براي اندازه همان به و است
را بسياري زحمات ميكند جلوه صرف بزرگترهابازي بنظر آنچه مورد
.ميشوند متحمل
اقدام هرقسم يا و ورزش نوع هر:ميكند تعريف چنين را بازي لغت فرهنگ
از عبارتست بازي يا.گيرد انجام وتفنن تفريح منظور به كه فعاليتي و
ما آنچه.ميدهيم انجام فراغت اوقات در خود اختيار و ميل به آنچه
بيش را ما فكر و جسم است ممكن ميدهيم انجام سرگرمي و تفريح بعنوان
براي ولي است انرژي صرف مستلزم و نمايد خسته هميشگي و عادي كار از
لذت و فعاليت فقط اينجا در نيست بين در اجبار گونه هيچ آن انجام
.بس و است نظر منظور و توجه مورد آن از حاصله
كه بزرگسالي براي موارد درگاهي كه دارد كودك براي گوناگوني طرق بازي
وگاه آيد نظر به است ممكن پرسروصدا و خستهكننده بسيار است آن شاهد
.شود استنباط متفكرانه بسيار است ممكن
را لبآهنگي زير كه حالي در:كند اينگونهبازي است ممكن كودك مثلا
چند را كار واين برميگردد دوباره و ميرود جلو قدم چند ميكند زمزمه
و ميچرخد خود دور بار چند و ميايستد ناگهان ميكند تكرار مرتبه
با و كشان سوت و ميشود قطار ميكند ، رفتن جلو و عقب به شروع دوباره
بازي خانه در را مادري نقش يا ميرود خم و پرپيچ راهي به صدا سرو
همه.ميكند وكار ميرود منزل از بيرون به پدر مانند گاهي و ميكند
براي كلي بطور ولي سرگرمكنندهاست تفريح و بازي اونوعي براي اينها
او تكامل و رشد در و ميآموزد بهطفل را مفيد و كافي تجربه اينكهبازي
فعاليت باشد1ـ اهميت حائز نكته متضمنچند بايد ميشود ، واقع موثر
در اجتماعي فعاليت وهوش3ـ تفكر نيروي انداختن وبكار تحريك بدني 2ـ
وموقعيت فرصت ايجاد اطفال 4ـ شركتساير با و بزرگسالان با بعضيموارد
كودك بازي در نيز نكات اين همچنين.وابداع ابتكار نيروي بروز براي
بازي نوع انتخاب براي كودك به مجال و اختيار اعطاي.شود رعايت بايد
اختيار در دقايقي گذاشتن.او سليقه و ذوق تغيير تناسب به آن تغيير و
اطرافيان و او متوجه را صدمهاي كه معقولي كار هر درآن كه طفل خود
.دهد انجام نكند
كودك كنندهكه مشغول و جالب نقشهاي طرحو تكميل براي ساعتي اختصاص
بپردازد منطقي وتفكر استدلال و تحليل و بهتجزيه كمي تا وادارد را
خارج و داخل در مناسبي محل واختصاص (آموزشي پازل يك مانندتكميل)
از دور و وامان امن كمال در ديگران با يا و تنهايي به طفل كه خانه
كار حكم در كودك بازي.بپردازد بازي به آنجا در احتمالي خطر هرگونه
همين در بعلاوه ميبخشد حلاوت و لطف بچهها زندگي به تفريح و بازي و است
استعدادها و گرفته فرا را بازيها متون و اصول كه است طفوليت سالهاي
ميگردد لذتبخش و شيرين كودكي تنها نه طريق اين از و مييابند پرورش
به بازي ضمن كودك.مييابد رونق و صفا نيز زندگي شباب دوران بلكه
قوه مييابد ، را اميالش و علائق ميرسد ، آموختن مراحل از مرحلهاي
احساسات ، بيان وسيله بهترين نهايت در و ميافتد بكار خلاقيتش و ابتكار
اطمينان ، عدم ، محروميت هيجان ، احساس بازي با و است قلبي مكنونات
دل از را اغتشاش و بينظمي و پريشاني و بهت ترس ، و تجاوز و قلدري
.ميسپارد بهدستفراموشي و ميريزد بيرون
به فعاليتخويش با او بلكه سروصدانيست ايجاد كودك بازي هرگز
بازيهايشوارد در بااو كه خوبست چه پس محيطشميپردازد شناسايي
كه چرا دهيم خاص ارزش و اهميت كودكيش شيرين تجربيات وبراي شويم
و است آينده در اجتماعياش فعاليتهاي زيرساز او امروز تجربيات كليه
او براي كودكي از داشتن سازگاري و توافق ديگران با و بودن اجتماعي
.ميشود پيريزي
خليلي ليلا