ششم ، شماره 1455 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 10 شنبه 20
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(54)
طبيعي اما ثانوي ازكاركردهاي يكي اجتماعي ، پيشروي نقش
طلايهدار دانشگاهها گوناگون ، كشورهاي و جوامع در.دانشگاههاست
.هستند خود جوامع انقلابي يا و اصلاحي نوگرايانه ، پيشروانه ، حركتهاي
:فرمودهاند چنين نكته ريشهشناسياين در رهبري معظم مقام
واضح هم علت ;هستند پيشرو قشرهاي از يكي دانشجويان دنيا ، جاي همه در
تحصيل از ناشي روشن فكر و ذهن با كه هنگامي جوان ، ناآلودهي روح.است
به فاخري و ممتاز خيلي تركيب ميشود ، همراه آگاه و بصير ديد با و
.است دانشجو همان تركيب ، آن.ميآورد وجود
جريان در.داشتند را نقشي چنان دانشگاهها دانشجويان نيز ما كشور در
سهيم آن در گوناگون شكلهاي به ايران ، اسلامي نهضت اوجيابي و شكلگيري
:كردند ايفا را خود پيشروانهي نقش و شدند
مختلف دستگاههاي گمراهسازي و فشار سركوبو عليرغم هم گذشته رژيم در
و اسلامطلبي اوج و اسلام به گرايش در دانشجويان بالاخره جبار ، رژيم آن
.نمودند ايفا را خودشان نقش و كردند را خودشان كار اسلامخواهي ،
و مختلف زمانهاي در دانشگاهها ، دانشجوييدر اسلامي فعاليتهاي البته
اوج وامكانات ، شرايط به توجه با ;يكساننبود گوناگون دانشكدههاي نيز
از) ايران اسلامي سالهينهضت پانزده مجموعهي در اما;داشت فرودهايي و
:بود پيوسته و مستمر (تاسال 57 سال 42
پابهپا دانشجويان شد ، شروع مملكت دراين اسلامي مبارزهي كه اولي از
پيروزي تا كه سالي پانزده مدت اين طول در البته و...كردند حركت
داشتند ، فرق دانشگاهها.داشت نوسان كرد ، پيدا ادامه انقلاب
اما...داشتند فرق زماني برهههاي داشتند ، فرق دانشگاه يك دانشكدههاي
حركات اين و بودم دمخور و مربوط دانشجويان با مدت اين طول در كه من
آن.بدهم ارايه جمعبندي يك ميتوانم ميكردم ، تعقيب را دانشجويي
تا مبارزه اين اول ساعت از دانشجويان كه است اين كلمه يك در جمعبندي
به را دانشجويي و مستمرمبارزهيدانشگاهي جريان يك پيروزي ، لحظهي
.ندارد وشبههيي شك هيچ اين در كسي.وجودآوردند
از.مختلفبود گونههاي به سياسيدانشجويي ، - اسلامي فعاليتهاي
نشر تدوينو اعتصابات ، تظاهرات ، سياسيچون قالب با حركتهاي
اما داشت ، ديني محض ظاهر كه حركتهايي تا ،...و سياسي اعلاميههاي
كه مذهبي و تجمعاتديني چون ;ميبرد پيش خود دربطن را سياسي گرايشهاي
:ميگرفت شكل سياسي - مقاصدديني و اهداف به
نيز و تهران شهر ديگردانشگاههاي و تهران دانشگاه همين در
قبيل از اسلامي و ديني اساتيد و روحانيون از كشور ، سراسر دانشگاههاي
هم معمم ، بعضي بعضي - ديگران و باهنر بهشتي ، شهيد شهيد مطهري ، شهيد
يكي كهبتوانند اين براي ميكردند مبارزه بچهها.ميشد دعوت - معمم غير
درتريبون را او و بياورند دانشگاه به سبكيرا اين روحانيون از
به افراد قبيل اين از يكي اگر و ;بشنوند او از و بدهند قرار سخنراني
هيجانتر پر و هميشهشلوغتر از سخنراني سالنهاي اجتماع ميآمد ، دانشگاه
.پرشورترميشد و
پيشروي نقش از سال 56 ، در ايران اسلامي نهضت اوجگيري با
و عظيم و گسترده چنان ميليوني ، تودههاي حضور.شد كاسته دانشجويي
در كه چندان ;شد كمرنگ دانشجويان چون خاصي قشر نقش كه بود پرشور
:محسوسنبود و مرئي مردمي ، حركتهاي طلايهي
سال57 اوايل يعني - انقلاب نزديكيهايپيروزي تا نهضت شروع اول از
.دادند دست از را پيشتازيشان بعد ;بودند پيشتاز دانشجويان -
روزي آن دانشجوانداختند راه طوفان مردم نه ، شدند؟ كند آيا چرا؟
و تكثير و تهيه را اعلاميه بودكه پيشتاز طوري اين بود ، كهپيشتاز
به و ميكرد تعطيل را كلاس ميانداختو راه را تظاهرات و منتشرميكرد
نيروي هم بعد و ميكرد خيابانپيدا يك در هم حضوري و خيابانميآمد
ديگر ، هفتهي يك يا عصر ، مثلافردا باز ;ميشد متفرق او و انتظاميميآمد
كم مردم زمان اين در.ميشد ديگرپيدايش خيابان يك در ديگر ، ماه ياشش
گروههايمتراكم صورت به مردم وقتي.پيشتازبود دانشجو و نبودند بودند ،
و حاد وشعارهاي شد رنگين مردم خون به آمدند ، آسفالتها خيابانها به
جلو مردم فراگرفت ، مردمرا عمل و مردم ذهن و مردم يك ، زندگي درجهي تند
.افتادند