ششم ، شماره 1455 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 10 شنبه 20
|
|
كارآمد مديريت و سازماني فرهنگ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سرمايه جهان ، گردآوري موفق اقتصادي بنگاههاي امروز چالشهاي بزرگترين
توسعه پي در شخصي بدوناغراض كه است خردورزي و فرهيخته انساني
خبره ، ماهر ، كارشناسان جمعآوري ميكنندباشند كار آن در كه سازماني
مناسببراي فضاي ايجاد و نگهداري كه نيست دشوار كارآمدآنقدر و مدبر
راه تازه ، بستنانديشههاي بكار زيرا.است مشكل آنها مطلوب توليد
و امنيت وجود سايه در سيستمها وبهبود نو رهيافتهاي جديد ، كارهاي
محترم و انساني كرامت و شئونات به وتوجه شغلي احترام
.است مقدور نظاممند و اجتماعي شمردنقراردادهاي
داشتن باور در رشد ، به رو اقتصادي بنگاههاي موفقيت رمز و راز
آنان ابتكار و توانمندي به اعتقاد و سازمان انساني سرمايه ارزشهاي
دست از اندازه به شركتها اينگونه زيانمالي بنابراين ، و ميشود خلاصه
.نميشود تلقي بنيادي و اهميت با خبره و كارشناسانفهيم دادن
و اطلاعاتي مراجععظيم و منابع شبكهها ، وجود بركت از امروزه
بلكه نيست ، مشكلي پژوهشها نتايج و اطلاعات به دسترسي اطلاعرساني ،
علم خزاين از توانبهرهگيري كه است كارداني نيروهاي يافتن معضلاساسي
خودبنگاه غني تجارب و خرد انديشه ، با بتوانند بودهو دارا را تجربه و
و تجهيزات ابزارها ، وپيچيدگي تنوع تعدد ، علت به.كنند ياري را
دستيابي رشتههايكاري ، و تخصصها بيشمار تنوع و يكطرف كاراز ماشينآلات
مديريتي توليدي ، سازمانهاي و بنگاههاياقتصادي در دلخواه نتايج به
خودكامگي ، از مهمترعاري همه از و حساس ظريف ، فروتن ، فراگير ، آزاده ،
.يكسونگريميطلبد و تكبر خودمحوري ،
فرهنگ با انسانهاي از مركب است جامعهاي موفق ، اقتصادي بنگاه يك
و سازگار نظام در گروهي كار با كه مشترك هدف و انديشه سازماني ،
به عشق و كامل دلبستگي با را خود دانش و تجارب سازماني ، انعطافپذير
قرار خود صميمي و فهيم مديريت اختيار در سازمان ، روزافزون رونق
.ميدهند
جايگاههاي در متفاوت ردههايشغلي در افراد همه سازمانها اينگونه در
و حسبروابط كارناشناس و بيصلاحيت افراد و قراردارند خود واقعي
.نميشوند گمارده مشاغل ناشايسته اشغال به طايفهاي و گروهي خاص مصالح
سازمان جمع بهنوعيدر خود مديريت ، طرف از مهم موضوع كاملاين رعايت
به مديريت طرف از احترام نوعي وآنرا كرده رضايت و دلگرمي ايجاد
.ميكنند تلقي تخصص و شانكارشناسي
به انقلاب از بعد كارآفرينيكه كارشناسان و مديران انبوه كنار در
وعامل يازيدند دست اقتصادي و اجتماعي زمينههايفرهنگي ، كليه در خلاقيت
و وجود شدند ، كشور سراسر در نوآوريهايشگرفي و تغييرات تحولات ، ايجاد
محوله وظايف تواناييانجام گوناگون علل به كه مسئوليني و حضورمديران
ظرفيتها كاربري تنزل سبب دشوار ، تحميلشرايط با و نداشته را
احساس مختلفي درابعاد نيز ميگردند تابعه سازمانهاي وتواناييهاي
.ميشود
بزرگ و كوچك برخيموسسات در سازماني مرج و هرج و نابساماني ريشه
مديريت كادر صلاحيت كمبود يا فقدان در بايدعمدتا را كشور اقتصادي
صورت تخصصي و علمي ضوابط برپايه آنها انتصاب كه دانست آن وابسته
نادرست تصميمات اتخاذ و اشتباهات انواع ارتكاب فرايند در و نميگيرد
ناپسند اقدامات انعكاس.نميشوند راهنمايي حداقل يا و مواخذه نيز
متخصصين و انزوايكارشناسان و دلسردي سبب سازمان سطح در آنها
كارنامه به نگاهي.ميشود كشور مالي و منابعانساني اتلاف و دلسوز
خود متمركز ، مديريت ناتوان سيماي بخوبي موسسات اينگونه ساله چند
.ميدهد نشان را قانونمندي و نظام از دور و محور
موفق موسسات وآندسته جهان اقتصادي بنگاههاي كليه پيشرفت راز
زيرا است ، سازماندهي و سازماني ساختار به ارزشگذاري در ايراني
و تحول ابتكار ، جديد ، ظرفيتهاي ايجاد براي كه دارند اعتقاد آنها
جديد توانهاي و تازه مهارتهاي ايجاد به بايد دايما نوآوري
باقي امروز رقابتآميزفشرده اقتصادي چرخه در بتوانند بپردازندتا
به ووابسته دولتي موسسات برخي خودكامه مديريتهاي متاسفانهبمانند
ترويج به نيافتني ودست بسته درنظام سازماني رعب ايجاد با دولت
خود حوزهمديريت درسطح ندادن پاسخ و ملاقات نپذيرفتن فرهنگبياعتنايي ،
تجديدنظرهاي به نيازي مقررات ، و بههرگونهقانون بياعتنا و پرداخته
كاملا بگونهاي بيتالمال وبا نداشته جديد سازماندهيهاي و ساختاري
كرامت سرمايهانساني ، به موسسات اينگونه در.رفتارميكنند غيرمسئولانه
آثارياز و نميشود داده بهايي تخصصي و نظراتكارشناسي و انسان منزلت و
جلب زمينه در فعاليتي كاركنانو اجتماعي مسايل در مديريت تلاشهاي
گويي ديدهنميشود ، گروهي كار انجام در آنان ومشاركت عمومي افكار
طرف موسسات و شركتها رجوع ، سازمان ، ارباب درون انساني سرمايه
.هستند مديريت وجيرهخوار رعيت قرارداد
اصولي ، نظارت عادلانه ، هماهنگي ، نظم برقراري موسسات اينگونه در
و صحيحمرسوم و علمي سازماندهي و كار تقسيماستراتژيك كنترل ،
.نيست متداول
بكلي بعضا و اياديكارناآشنا گماردن با مديرانكارناشناس
سازمان مهم مديريتهاي راس در كارها وماهيت طبيعت به بيگانه
سازمان ، آن سرنوشتمتخصصين انحصاري ترويجمديريت با متبوعه ،
بيصلاحيت افراد دستان در را آينده بسانسلهاي چه و رجوع ارباب
اشغال با كارها ، اهميت و موضوع به بيگانه مديران اينگونه.ميگذارند
دارد نياز حرفهاي تجربه سال تا 20 به 15 بيش و كم كه صندليهايي
محيط در رعب ايجاب با بادآورده منزلت و مقام حفظ براي ميشوند ناگزير
از را خود ناهنجار ، زورگويي ، رفتار اعمال با و اربابي احرازمنش و كار
اتخاذتصميمات به منشانه ارباب و نگهداشته رجوعدور ارباب دسترس و چشم
حقوق به تجاوز اجازه بخود طريق ازاين و پرداخته برايرعيت يكجانبه
خلاقيتها ورشد ظرفيتها توسعه مانع مديران اينگونه.راميدهند ديگران
.ميشوند
آنها انساني منزلت و كهحرمت كاركناني و رجوع ارباب فضايي چنين در
بصورتافرادي بلكه بود نخواهند مفيد و دلسوز نهتنها نشود ، رعايت
رشد است بديهيميآيند در جامعه براي كينهتوز و مضر فاجر ، فاسد ،
نتيجتا و شده كندتر بتدريج فضائي چنين در وخلاق ماندني كارهاي
آناستقلال تبع به و اقتصادي اجتماعي ، فرهنگي ، پيشرفتهاي دسترسيبه
.بود خواهد وگرانقيمت دشوار بسيار نباشد غيرممكن اگر سياسي
انساني حرمت و كرامت منزلت ، به احترام با اگر سازمان هدايت و مديريت
تحقيق به نشود ، همراه سازماني درون آيندهنگر درازمدت بينش و
و اداري سازمان يا اقتصادي بنگاه يك ساختاري و اساسي مسايل نميتواند
نتواند ديناميك و متحول پويا ، مديريت اگر.كند فصل و حل را خدماتي
رجوع ارباب و سازمان درون انساني سرمايه گرو در را آينده به اميد
و پروري خود اخلاقي ، انحطاط بسوي جبرا را جامعه دهد ، ترقي منتظر
.ميدهد سوق هموطنان به نسبت بيگانگي
و رجوع ارباب كه دولت به وابسته موسسات و دولتي مديران از گروه آن
با و ميپندارند رعيت خود ، هموطن جاي به را قرارداد طرف نهادهاي
امكاناتدولتي و قدرتميز از استفاده با منشانه موقعيتارباب اتخاذ
و ترويج جامعه در فسادرا و نااميدي ميپردازند ، آنان تحقير و آزار به
.اخلاقيميشوند والاي ارزشهاي تنزل سبب
اختيارات درقالب بودجه و برنامه سازمان و وزارتخانهها كه هنگامي
طي موازين و مقررات واين ميپردازند مقرراتي وضع به قانوني
صورت در ميشود ، ابلاغ تابعه سازمانهاي اجرابه براي رسمي بخشنامههاي
خود به و كند جرئت نبايد كارشناسي و مدير هيچ قانون اقتدار و حاكميت
و ميل سلايق ، براساس را ديگران حقوق به تجاوز و مقررات از تخطي اجازه
.بدهد شخصي قضاوت
توسط واقتدارها مقبوليتها كليه اجتماعي ، عدالت تحت جامعه يك در
اطاعت آن از همگان و شكلميگيرد مردم عموم وثوق مورد نظام و قوانين
كارشناسان و مشاوران دولتي ، مديران دولت ، جامعهاي چنين در.ميكنند
تصميمات قبال در قانون حكم به و بوده همدلي و وفاق مظهر آنان
اجرايي ، بهنظامهاي قانوني مقبوليت.هستند پاسخگو خود اقدامات و
و مديران شرايطي چنين در و اعطاميكند قانونمندي اقتدار و مشروعيت
ديگران به اجحاف از قليلي عده برخلاف سازمانهايدولتي كارشناسان
خواهند انسانهاخودداري اخلاقي عظمت و انساني كرامت به وبياحترامي
عمراني بزرگ پروژههاي از يكي مجري پيش سال حدود 28 نگارنده.ورزيد
.خارجي كارشناس نفر صد چند و ايراني هزار دو از بيش با بود كشور
بود ، خردمند و فرزانه ميانسال ، كه خارجي كارشناسان از يكي روزي
:گفت پدرانه
كم جوان به قحطالرجالي از را سمت اين نشود ، باورت شغل اين جوان...
بالاي 60 به را مشاغلي چنين من كشور در دادهاند ، تو مانند تجربهاي
و فروتني با و نشو غره بدان ، را خود موقعيت قدر لذا ميدهند ، سال
غفلت كار رموز آموختن از و باش داشته خدمتگزاري در سعي نوازي مردم
.نكن
و گذرانده كارهايمختلف در عمري كه بزرگواري دوست بعد ، سال سه دو
نصيحتوار بود ، هم منصبي صاحب درضمن و داشت عرفان و حكمت بر دستي
به كه نيست ميز اين..:گفت كارش دفتر وصندلي ميز به اشاره با
و شرف به ميزرا اين قدرت حضورم كه باشم من بايد اين ميدهد ، منقدرت
كاركنان و مردم كه كنم بايدرفتاري.كند تبديل انساني منزلت و عزت
عدالت كانون را آن و باشند داشته دوست را دفتركار و ميز اين سازمان ،
ارزش وقتي اجتماعي انتظامات كه بپذيريم اگر.بدانند اخلاقسازمان و
و مومن مديران نقش كه اينجاست شود ، احساس آن در ايمان تجلي كه دارد
اعتقاد ميزان و معلوم اجتماعي رسالت اين در ايمان به متظاهرين نه
مديران قبيل اين.ميشود سنجيده و معلوم قانون و نظم استقرار به آنها
و ملاك را ميپذيرد را آنها ايمان ، كه تصميماتي و اقدامات كارشناسان و
و پوستر چاپ نصيحت ، سخنراني ، ايمان ، تبليغميدهند قرار توجه مورد
طرق از و نيست اجباري مقولهاي ايماننميآورد ايمان آگهي ، انتشار
متكي انساني رفتار توسعه طريق از بلكه نميشود ، ترويج ريا و ظاهرسازي
و سالم تربيتي نظام و فرهنگ عقلي ، استدلال اجتماعي ، عدالت بر
.ميشود متجلي و متبلور پيشكسوتانجامعه از الگوبرداري
مناسبات طريقرعايت از را يكديگر حقوق مردم پيشرفته جامعه يك در
علت به جامعهاي چنين در.ميكنند تضمين قانون به احترام و اجتماعي
وجود.بود نخواهد قانونگريزي براي جايي قوانين ، و مقررات رعايت
و اجتماعيميشود زندگي دوام و شيريني سبب شغلي امنيت و امنيتكاري
به نزديكي به نيازي اقتصادياش فعاليت و خود صيانت براي كسي ديگر
در كه دارد اطمينان زيرا نميبيند ، خود حقوق حفظ براي قدرت اهرمهاي
.ميكند حمايت او از قانون او ، حقوق به تجاوز صورت
وجود وپويايي رشد فرصت حاضر زمان اندازه به كشور ، در هيچگاه
توان حداكثر از و استفاده بخوبي فرصت اين از اگراست نداشته
ميتوان شود ، بهرهگيري صحيح بگونهاي كشور عالم انديشمندان و خردورزان
با.بود اميدوار آينده سالهاي در كشور كاري رشد به رو ظرفيتهاي به
نفر ميليون يكصد مرز از ديگر سال تا 20 كه كشور جمعيت روزافزون روند
و عالم مديران بكارگيري و برنامهريزيصحيح عدم صورت در گذشت ، خواهد
نگرانافزون بايد مديريت ، دانش و خرد بدون كارناشناس مديران بجاي لايق
در 20 هم نفر مرز 30ميليون از كه بود كشور بيكاران خيل سالانه شدن
رشد جامع برنامهريزي فقدان چنينفاجعهاي مسئول.گذشت خواهد ديگر سال
كشور كارآفريني و توليدي مهم مشاغل در بيتدبير وجودعناصر و توسعه و
خواهد نيرويانساني توسعه امر در مردم فرهنگي و عمومي مشاركت وكمبود
.بود
برقراري و اجتماعي عدالت استقرار سوي به حركت جز راهي جامعه امروز
بهرشكل كه نگارنده ندارد ، قانون عادلانه اجراي و نظم راستين ، ايمان
است ، گرفته قرار آنان اختيار در فرصتهايي مديراناز است اميدوار
منزلت به حرمت و اسلامي واقعي ايمان و اخلاق با و كرده را حسناستفاده
و شرافتمندانه رجوع ، ارباب و متبوعه سازمانهاي كاركنان شخصيت و
از پرهيز با و بپردازند خود مقام و سمت حرفهاي وظايف انجام به اصولي
و محبت بذر پاشيدن با خشمآگين و كينهتوزانه قهرآميز ، برخوردهاي
حميده اخلاق و عزت مردمي ، فرهنگ ساز و ساخت به برابري و برادري
.بپردازند
ياسين آل احمد