ششم ، شماره 1456 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 11 يكشنبه 21
|
|
باشيم معاصر هنرمند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شيشهگران كوروش با گفتگو
داخلي طراح و گرافيست ، شيشهگراننقاش ، كوروش:هنر و ادب سرويس.
نمايشگاه ده دايركردن با را خود حرفهاي فعاليت ساختماناز 1352
در را خود تحصيلات وي.كرد آغاز گروهي نمايشگاه از 19 بيش و انفرادي
به (هنر دانشگاه) تزئيني هنرهاي دانشكده تهران زيباي هنرهاي هنرستان
تماشا به گلستان گالري در او آثار پيش چندي.است رسانده اتمام
:ميخوانيد كه شده گفتگويي هنرمند بااينشد گذاشته
شيوه و سبك از صحبتكنيد ، كارهايتان مورد در خودتان لطفا
نقاشيميكنيد؟ شيوه اين با سالي چه از بگوئيد و بگوئيد نقاشيهايتان
كارهايم.شروعكردهام و 52 سالهاي 51 رااز كارهايم از شيوه اين o
و فضاها است ، كرده طي را زيادي فرازونشيبهاي طولاني سالهاي اين در
آن به نسبت كه هرچه و است كرده پيدا را مختلفي و زياد شاخههاي
و سبك و نقاشيها مورد در اما و است شده كاملتر است پيشآمده سالها ،
.شيوهام
كار اين كنم ، صحبت نقاشيهايم و سبك مورد در كه است مشكل برايم
-نقاشي در من سبك.كنم بيان را كلياتي بتوانم شايد ولي است ، ديگران
آن به مطالعه و تلاش و كار سالها بعداز كه است خاصي مدرن سبك
يابم دست زباني يا و سبك به كه است بوده اين بر سعيام تمام.رسيدهام
و شتابها عصر بسيار ، پيچيدگيهاي عصر -باشد ما مدرن عصر بيانگر كه
ناآراميها عصر رازها ، و تضادها عصر سردرگميها ، و گرهها عصر هيجانها ،
عصر خلاصه و تازگيها ، و شگفتيها عصرانفجار رنگ ، عصر بسيار ، سرعت و
كه است بوده اين بر سعيام تمام نيز و.امروزي انسانهاي پيچيده زندگي
امروزين و جديد خاص ، زيبايي -ميكنم پيدا نقاشي در كه زباني و سبك
از دور به برسم ، ناب نقاشي به اينكه ديگر مهم هدف وباشد داشته
و نقاشي در.باشد نقاشي خالص زبان به ميگويم كه هرآنچه و ادبيات ،
تكنيكهاي با داشتهام مختلفي تجسميدورههاي هنرهاي وبهطوركلي گرافيك
نوجويي مبناي بر تلاشم نيز دورهها اين تمام در.مختلف فضاهاي و مختلف
بستگي مقدارش رسيدهام ، هدفهايم به حد تاچه البته.است بوده نوآوري و
زبان و سبك در.دارد خبره و واقعي هنرشناسان و منتقدان نظر به
در هرچندكه ندارم ، هم قبول اينكه مسلم و ندارم دوست را كهنگي نقاشي ،
.است بوده رئاليستي و كلاسيك دقيقا نقاشيهايم تمام كارم اوايل
فرهنگ و هنر ريشههاي در داشتن باپاي كردهام سعي اينكه ديگر مهم هدف
ديگر زمان اين هنرمند.برسم جهاني زبان و شيوه يك به خودم ، سرزمين
زمان اين دانشمند كه همانطور باشد ، جدا جهان روز هنر از نميتواند
.باشد جدا جهان روز دانش از نميتواند
درباره شما نظر جهاني گسترده ارتباطات و امروز جهان به توجه با
چيست؟ ايران معاصر نقاشي
است فراوانيوارد انتقادهاي ما نقاشيمعاصر از گستردهاي بخش بر o
طلائي رگههاي امايكسريشد خواهد كتابي خود تحليلآن و تجزيه كه
با همراه ميخواهد كه است گذر درحال بازار ، آشفته اين ازميان خلاقيت
.كند طي را امروز جهان هنر با هماهنگ ارتباط راه زمان ، و عصر اين
كه چرااست همين هم عصري هر هنرمندانهاي هنر تعيينكننده درست راه
با و جهان اين در اصلا و است ، كم بسيار بسيار ما هنر براي بودن بومي
و علم اگر كه همانطور.شد خواهد گم گسترده و پيشرفته هنرهاي همه آن
از پر جهان اين در بماند ، باقي هست كه همينطور ما تكنولوژي و دانش
.است شده گم بگويم بهتر يا و خواهدشد گم تكنولوژي و علمي خلاقيتهاي
اگر باقيبمانيم ، خود سرزمين براي دوستانينادان نبايد ما از بعضي
.شد خواهيم گم بدونشك نكشيم كافي قد امروز علمجهان و هنر در
دورتر گذشتههاي در ما ، عرضكردم اول سوال به پاسخ در همانطوركه
هميشه را اين داشتهايم ، زمان آن جهان هموزن و همآهنگ هنري و علم
كه باشيم داشته بهياد هم را اين بايد نيز و باشيم داشته بهياد بايد
عصر هنر زمان ، اين در ما است ، گذشته به مربوط -بد يا خوب -گذشته هنر
.داريم نياز را خودمان
ويژگيهايي چه چيستو گذشته دوران در نقاشيايران ، درباره نظرتان
است؟ داشته
گذشتههاي دورانهاو در ايراني نقاشي بسيارمهم ويژگيهاي از يكي o
اشياء ، طبيعت ، ظاهري ازاشكال محض كپي هيچوقت استكه اين دورتر ،
و روشها با ايراني هنرمند هميشه.است نبوده انسان يا و حيوانات
هنرمندانه تصرف و دخل است كرده نقش كه آنچه هر در خاصي شيوههاي
زيبايي وراي مختلف دورانهاي از باقيمانده آثار زيبايي.است داشته
نزديك تجريدي نقاشي به نيز موارد از بسياري در.است طبيعت ظاهري
باستان ايران سفالهاي روي نقش از ميتوان را ويژگيها اين.ميشود
و قالي روي نگارهاي و نقش از يا و صفوي دوره مينياتورهاي تا گرفته
.كرد مشاهده بهخوبي مساجد گنبدهاي تا گرفته اشياء
ايرانيمشخصا هنرهاي اينكه مهمديگر ، بسيار ويژگيهاي از يكي
دورانهاي در نگارهايايراني و نقش يا و مينياتور ، معماري نقاشي ،
درصورتي.است نبوده خود ياهمعصر و زمان هنر با مختلفبيارتباط
و ضعيف بسيار زمانها آن در ارتباطات كلي بهطور ميدانيم همه كه
مقايسه با فرضا ميتوانيم نيز را مهم امر اين.است بوده ابتدايي
نقاشي يا و روم و يونان دوران همان معماري با دورانهخامنشي معماري
توجه با.كنيم مشاهده بهخوبي بزرگ كشورهاي اين دوران آن سفالهاي روي
كشورهاي ساير هنرهاي به نسبت دوران ، آن ايراني هنرهاي كه اين به
مفصلي بحث خود و داشتهاند را خود خاص و ارزشمند ويژگيهاي همعصر ،
و اسلامي كشورهاي ساير با را اسلام بعداز ايراني هنر اگر يا و.است
را كشورها -هنري ارتباط -مهم امر اين كنيم مقايسه دوران آن غيراسلامي
دوران نقاشي در نيز ديگري ويژگيهاي اينكه مسلم.كرد خواهيم مشاهده
در آن ، بودن دقيق آن ، بودن درونگرا ازجمله دارد وجود ايراني گذشته
روزمره زندگي خدمت در يا و آن بودن ادبيات خدمت در موارد بسياري
.ميطلبد طولاني گفتاري كه...و آن بودن
ميآيد؟ بهوجود چگونه واصيل خلاقه نقاشي اثر يك
اصيل هنري يكاثر آوردن بهوجود بود ، سوالآسان اين به جواب اگر o
.آسانبود هم خلاقه و
و مطالعه يا و هنر كار در بالا و عاليه تحصيلات بگوئيم اگر فرضا
باعث هنر ، كار در شكيبايي و تمرين و پشتكار با توام فراوان شناخت
.كردهايم اشتباه اينكه مسلم خواهدشد ، خلاقيت
در كسبهنر براي كه هستند اشخاصفراواني دنيا در ميدانيم همه
ساليان و درسخواندهاند ، هنري معتبرتريندانشگاههاي و بالاترين
ارزشمنديهم كتابهاي و راداشتهاند هنري مطالعات درازبالاترين
هنري اثراصيل يك حتي كه است اماممكن.نوشتهاند هنر درباره
مراحل اين از هيچكدام كه هستند افرادي برعكس و.كنند خلق نتوانند
.داشتهاند خلاقيت و اصالت خود ، هنري كار در ولي نكردهاند طي را
بايد اگرميتواند امروز ، هنرمند نيستكه شكي هيچگونه جاي البته
و جستجو تحقيق ، بالاترينمطالعات ، و كند طي را درجاتتحصيل بالاترين
هيچكدام ولي است لازم اينها تمام باشد ، داشته را خود زمان هنري شناخت
داشتن حتينيست كردن پيدا هنري خلاقيت و شدن هنرمند ضامن اينها از
اصيل آثاري يا و اثر آوردن بهوجود باعث بهتنهايي نيز درخشان استعداد
است لطيفهاي).ناپيدا و پيدا-است لازم عواملي مجموعه.نميشود خلاقه و
.حافظ -(خيزد آن از عشق نهانيكه
ايرانيدارد؟ هويت نقاشي اثر يك شويمكه متوجه ميتوانيم چگونه
قرن دراين هم آن ايراني وهنرمندانه خلاقه نقاشي ويژگيهاي o
هم نميتواند بشود ، هم نبايد است ، نشده كليشهبندي يا و فرمولبندي
مقداري مينياتور ، مقداري گذشته ، فرمهاي كمي اگر بگوئيم كه -بشود
يا و قاجار دوره مردان و زنان ابروي و چشم هم مقداري كاشيكاري ،
-ايراني نقاشي بهاصطلاح ميشود برود بهكار درتابلو خطنويسي هم مقداري
نوع معموليترين و بيخطرترين راحتترين ، سادهترين ، كردن نقاشي نوع اين
.زمان اين در آن ، مبتذلترين هم گاهي البته و است ، نقاشي
مختلف شكلهاي به كپيبرداري و ميشودجيرهخواري كردن نقاشي نوع اين
از چه است ، تقليد تقليد ، و كپيبرداري -نزديك و دور گذشتههاي هنر از
.كشورها ديگر هنر از چه و باشد خودمان گذشته هنر
خلاقه كار با زمان ، ميتوانند اين ونوآور هنرمند ايراني نقاشان
كه بيافرينند ايران معاصر نقاشي در تازهاي ويژگيهاي و خود ، هويت
باشد ، نداشته سرزمين اين گذشته اشكال و نقاشي به هم ظاهري هيچارتباط
.باشد ايران نقاشي هنر در نوين هويتهاي بيانگر مستقل بهطور خود و
پيش از هويتهاي يا و هويت نميشود سرزميني هيچ زنده و پويا درهنر
.بهكاربرد و كرد مشخص كليشهوار را شدهاي تعيين
و سطوحخلاقيت در و والا و بالا وشهود كشف سطوح در علم و هنر
يك آيا برايمثال -خواهدكرد پيدا مشتركفراواني نقاط نوآوري ،
بهاستناد ميتواند ستارهشناس يك يا و شيميدان يايك و فيزيكدان
قرون اشتباه موارد بسياري در و محدود و مختصر كشفشده دانستههاي
باشد؟ داشته بيستم قرن در بالا ، شده ذكر علوم براي تازه حرفي گذشته
و شكلها فرمها ، به شدن آويزان با فقط نميتواند هم نقاشخير مسلما
و خلاقيت و كشف سطح در آثاري نزديك و دور گذشتههاي هنر كل بهطور
.باشد داشته بيستم قرن نوآوري
با -ازگذشته جيرهخواري و چهارچوبوامگيري در نقاشيها بهترين
بسيار دردرجات عصر اين خلاقه و پيشرفته نقاشي و هنر مقايسه
هر در آن همهچيز مثل هم ملتي هر هويت.گرفت خواهند قرار پائينتري
هم بنده.نميكند تغيير كه است مرده ملتي هويت فقطميكند تغيير عصري
:ميدهم پايان را حرفم بعد و ميكنم مطرح سوال چند
دوران در ايران مردم هويت با هخامنشي دوران در ايران ملت هويت آيا
است؟ يكي صفوي
اسلام ايرانبعداز مردم هويت با اسلام پيشاز در ايران ملت هويت آيا
است؟ يكي
اين در مردمايران هويت با قاجاريه دردوره ايران مردم هويت آيا
است؟ عصريكي اين و زمان
متفكر انسانهاي اوليهبا انسانهاي هويت آيا:كليتر بسيار سوال يك
است؟ يكي قرن اين وخلاق پيشرفته و
سبك به هنرنقاشي و گرافيك كار در كهبعضيها ميبينيم و ديدهايم
آنها برروي هنر در شما روش شيوهو يعني ميشوند ، شمانزديك شيوه و
چيست؟ خودتان نظر.است گذاشته اثر
و 26 به 25 كارمن از شيوه اين ريشه كردم عرض قبلا كه همانطور o
شيوه اين از خواستهاند مدتبعضيها دراين.پيشبرميگردد سال
از هنرمندي اگر كه است اين است ، كهمهم آنچه ولي.كنند استفاده
را كاري شيوه يك و انديشه يك فرضا و بگيرد ، تاثير ديگر هنرمند
پيدا را متكاملتري و جديدتر شاخههاي و فضاها بتواند و ببرد بهپيش
در ولي است ، خوب هم بسيار بلكه ندارد ، عيبي اينكه نه كند ،
.ماند خواهد باقي تقليد و تاثيرپذيري يك حد در كارش غيراينصورت