ششم ، شماره 1457 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 12 دوشنبه 22
|
|
روشن و ساده زباني به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بك اشتاين جان درباره
جنگ ، فقر ، گرفتار كه را پيرامونش جامعه خود آثار در بك اشتاين
به و كرد تشريح هنرمندانه بود ، ظالمانه قوانين و بحراناقتصادي
كشيد تصوير
در27 آمريكائي نمايشنامهنويس و نويس رمان بك اشتاين [ارنست] جان
اين.آمد دنيا به كاليفرنيا در واقع ساليناس ناحيه فوريه 1902در
دستمايه بعدها است نزديك بسيار كبير اقيانوس سواحل به كه ناحيه
.شد اشتاينبك آثار از بسياري
.داشت اشتغال آموزگاري حرفه به مادرش و بود بخشداري صندوقدار پدرش
.شد زادگاهش كشتزارهاي در كار و تحصيل صرف او نوجواني و كودكي دوران
در كاري تا شد باعث علاقه اين و شد علاقهمند علوم به نوجواني سنين در
سال 1919 در مقدماتي تحصيلات از پس.بيابد محلي آزمايشگاههاي از يكي
پرداخت تحصيل به زيستشناسي رشته در و شد استانفورد دانشگاه وارد
سالهاي بينكرد رها را تحصيلش دانشنامه كسب بدون سال 1925 در ليكن
نقاشي بنائي ، سرايداري ، جمله از مختلفي كارهاي به را 19271925
به شروع روزنامهها از يكي با نيويورك در.پرداخت خبرنگاري و ساختمان
بازگشت كاليفرنيا زادگاهش به و كرد رها را آن زود خيلي اما.كرد كار
به داستانش نخستينكرد نوشتن به شروع اقيانوس به نزديك كلبهاي در و
بعد به زمان اين از درآمدو تحرير رشته به سال 1928 در جامزرين نام
چمنزارهاي.شد آراسته چاپ زيور به ديگري از پس يكي نوشتههايش
نبردي در تورتيلافلت 1935 ، ناشناخته 1933 ، خــداي به بهشتـــي 1932 ،
آثاري جمله از سرخ 1937 اسب و عزرا 1936 مقدسه گيتي مشكوك ، 1936 ،
يا محلي نويسندهاي او آغاز در نگاشت ، سال 1937 تا اشتاينبك كه هستند
به پا كاليفرنيا محدود مرزهاي از هنوز كه بود ناحيهاي ديگر عبارت به
.بود نگذاشته كشوري حتي يا و شدن جهاني قلمرو
سوئد ، نروژ ، كشورهاي از ديدار ضمن و كرد سفر اروپا به (1937) سال در
كه تجربياتي با آنگاه.بازگشت كشورش به سال 1938 در روسيه و دانمارك
و اقتصادي بحران از كه انگيزههائي نيز و بود كرده كسب سفر ايام در
.داد ادامه نوشتن به داشت آمريكا سالهاي 301929 طي عمومي فقر
فراموش خشم 1939 ، دهكده خوشههاي دراز 1938 ، دره آدمها 1938 ، و موشها
بيفكنيد را بمبها است 1942و پنهان ماه كورتز 1941 ، درياي و شده
زبانها سر بر را نامش و شد منتشر او از ديگري از پس يكي 1942 ،
و كرد رانصيبش پوليتزر جايزه خشم خوشههاي دلنشين رمان.انداخت
جهانيان به دوست انسان و خلاق نويسندهاي عنوان به را او آثارش ترجمه
.كرد معرفي
به و كرد رها را نويسندگي سال 1943 به دوم جهاني جنگ بحبوحه در
و ايتاليا انگلستان ، در و شد اروپا راهي جنگي خبرنگار عنوان
.فعاليتپرداخت به مديترانه
اتوبوس كنسروسازان 1945 ، راسته از ميتوان نويسنده اين ديگر آثار از
درخشان 1950 ، روشنائي مرواريد 1947 ، تاريك ، شب سرگردان 1946 ،
پيپين عدن ، شرق چارلي ، با سفرهائي نيرومندي ، خون زمستاننارضائيها ،
.برد نام را ديگر نوشتههاي برخي و چهارم
شد انتخاب ادبيات و هنر ملي آكادمي عضويت به سال 1947 در بك اشتاين
.كرد دريافت عالي نشان نروژ كشور از و
همين با خودش رمان اساس بر بك اشتاين را آدمها و موشها نمايشنامه
است شده گرفته انگليسي معروف شعر يك از اثر عنوان.كرد نامتنظيم
نمايش حوادث.شد آب بر نقش كه آدمها و موشها نقشه بسيار:كهميگويد
ورابطه زندگي كننده بازگو و ميافتد اتفاق آمريكا غرب مزارع در
و باهوش و مهربان جورج.است آمريكا غرب مزارع دورهگرد كارگر دو عميق
از است مزرعهاي آوردن دوبدست آن روياي.است سادهلوح اما تنومند لني
به لني علاقه اما ميرسد ، نظر به دسترس در تقريبا كه امكاني.خود آن
روياهايشان همه انتها در ذهنيتكودكانهاش و نرم چيزهاي كردن نوازش
كند لمس را موهايش كه ميخواهد لني از آنها رئيس عروس.ميكند خراب را
.ميكشد را او غيرعمد طور به كار اين انجام از ناشي هيجان از لني و
(محاكمه بدون مجازات) لينج را لني تا ميافتند راه به جماعتي بهزودي
را او شفقت روي از مييابد را لني ازديگران زودتر كه جورج.كنند
نمايشنامه اينباشد امان در بيرحمانهديگران انتقام از تا ميكشد
قرار توجه مورد بسيار و رفت بهصحنه نيويورك در نوامبر 1937 در
اشغال تحت اروپاي نمايشنامهايستدرباره است پنهان ماه.گرفت
و مقاومت اشغال اين برابر در مختلف صور به كه شهرونداني و نازيها
.ميكنند مبارزه
رمان -نمايشنامه يك عنوان به نويسنده توسط كه درخشان روشنايي
در كه نحوي به ميگيرد كار به را توجهي جالب تكنيك شده توصيف كوتاه
پرده هر در شخصيتها شغل و آرائي صحنه اما دارد استمرار آنعمل
داشتن براي عقيم مردي آرزوهاي سراسر اثر اين داستان.ميكند تغيير
.است فرزند
دو درفاصله كه است آمريكائي برجسته نويسندگان زمره در بك اشتاين
كه را پيرامونش جامعه خود درآثار او.درخشيدند ادب عرصه در جنگ
هنرمندانه بود ، ظالمانه قوانين و اقتصادي بحران جنگ ، فقر ، گرفتار
موج حسرت و نوميدي سو يك از او آثار در.كشيد تصوير به و كرد تشريح
زماني برميخيزد ، عصيان به مبارزهجويش روح ديگر ازسوي و ميزند
پرخاش هستي و جهان به ديگر دوراني و ميخندد جهان به فيلسوفانه
و ادبي نيروي وي.ميگردد نفرت و ياس تسليم نيز ميكندوسرانجام
نشان بخوبي كارگري ادبيات و عامه درادبيات را هنريخود استعداد
سرخ و مستمندان و رنجبران زندگاني از زمينه دراين.است داده
حساس دلهاي تاثرات و تالمات روشن و ساده زباني به كرده ، بحث پوستان
(1).است داشته بيان روز تيره مردم مصائب بدبختيهاو از را عاطفه با و
نويسنده اين به نوبل ادبي جايزه سوئد آكادمي سوي از سال 1962 در
آثار بيشتر در كه نويسندهاي دسامبر 1968 در 20 بعد سال وشش شد اهداء
سن 66 در بود گرفته الهام ساده مردم زندگي و زبان از همواره خود
.بست فرو جهان از چشم نيويورك در سالگي
خلج منصور:ترجمه
تهران ، احمدي ، عبدالرحيم و مسكوب شاهرخ ترجمه خشم ، خوشههاي 1ـ
صفحه 3 اميركبير ،
منبع
- Word Drama. Mc Graw- Hill