ششم ، شماره 1458 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 13 سه‌شنبه 23
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
رهبري معظم مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر:تنظيم و تهيه
(57)
مكتبي و مردمي مشروعيت مباني بر آن ، ره‌آورد نظام و اسلامي انقلاب
دلايلي و برنمي‌تابد پرسش ترديدو جاي نكته اين و هست ، و بوده استوار
و نبوده گزيري توجه ، اين با.دارد همراه به خود با را مبرهن و روشن
برخورد سياسي نظام با مشاركت‌جويانه نگاهي با دانشجويان ، كه نيست
خويش سياسي مشاركت از بخشي تنها و تنها را ، انتقادي فعاليت و كنند
.آن وجهه تمام نه و بشمرند ،
با خواني مخالف موضع مي‌بايست همواره كه كند خيال نبايد دانشجو البته
كه بود روز يك.است وانحراف اشتباه يك اين ;بگيرد پيش در را مسئولان
اما ;باشد داشته سرجنگ نظام با كه بود كسي فعال و خوب دانشجوي
و مردمي ضد نظام يك نظام ، كه بود روزي آن‌روز ، نيست روز آن امروز ،
عليه و ملت علت توطئه نحوي به وتصميماتش كارها همه و بود اسلامي ضد
-دانشجو قشر جمله از -گوناگون عليه‌قشرهاي و مردمي مصالح عليه و اسلام
.مردمي‌است نظام يك نظام ، امروز اما ;بود
دانشجو نسل بي‌تفاوتي و انفعال خطر
است اجتماعي ، مخاطره‌اي -سياسي درحوادث دانشجو انفعال و بي‌تفاوتي
وكشورزيانمند جامعه براي بانظام ، مقابله و همسان‌مخالف‌خواني كه
لذا و رانمي‌يابد اهميتي چنان گاه ديدظاهربينان در گرچه مي‌نمايد ،
مقابله ، و به‌انتقاد افراطي گرايش خطر براي‌رفع مواردي در
نظامي در نگران ، واقع درباور اما ;مي‌شود توصيه وانفعال بي‌تفاوتي
همانند خطري مي‌داند ، وابسته ملي مشاركت به را خود هويت و مشروعيت كه
نتيجه در و مي‌نماياند ، را خود ديرتر آن مخاطرات كه آن بويژه ;دارد
انقلاب ، معظم رهبري.بود خواهد ماندگارتر و عميقتر آن ، آسيبرساني
روحيه‌ي گسترش مخاطرات و فرموده‌اند تاكيد باور اين بر بارها و بارها
:كرده‌اند گوشزد را دانشجو نسل در بي‌تفاوتي
را جوانانه ، خودش تپش با و روحيه‌انقلابي بايد دانشجو جوان نسل
انقلاب اين بردن وپيش دادن حركت وانرژي كشوربسازد اين آينده براي
يك نبايد دانشجو جوان نسل.كند ايجاد خودش در متمادي سالهاي براي را
و حوادث مقابل در جوشان احساس بدون بي‌خبر ، بي‌تفاوت ، لخت ، نسل
.باشد انقلاب آينده‌ي براي مسئوليت احساس بدون و انقلاب پديده‌هاي
از كه باشد گونه‌اي به سياستگذاريها مجموعه مي‌بايست تلقي ، اين با
حساس برجمع و بكاهد دانشگاه در انقلاب و نظام به بي‌تفاوت جمع مجموعه
افزونتر را منفعلان جمع روز به روز كه آن نه و ;بيفزايد جو مشاركت و
:نمايد دورتر و دورتر مشاركت و حساسيت از را دلسوزان و كند
كه آن‌عده‌اي.بخورد ضربه نبايد دردانشگاه دانشجويان انقلابي روحيه
انقلابي نشاط و جهتگيريهاي‌انقلابي به كه كاري‌بشود بايد بي‌تفاوتند ،
كارهايي و شود عكس به خداي‌نكرده كه اين نه ;كنند گرايش‌پيدا
يواش يواش دارند ، انقلابي جهتگيري و روحيه كه كساني كه بگيرد انجام
.است عظيمي بسيار خطر اين ، كنند پيدا گرايش بي‌تفاوتي به
عوامل دانشگاهي ، معلول محيط در روحيه‌بي‌تفاوتي گسترش و افزايش
:داشت اشاره زير نكات به مي‌توان آن ازجمله و است ، متعددي
چندان نه مواردي در:دانشجو ويژگي‌هاي‌دانشگاه‌و از غفلت (10
واقع‌بينانه درك از دانشگاهي ، مسايل مجريان يا و تصميم‌گيرندگان اندك ،
ويژگي به كه آن جمله از;مي‌ورزند غفلت دانشجو نسل دانشگاه‌و محيط
اعتراض و سوال خصلت و پرسشگري در دانشجو جوانانه روحيه
افراط دليل را متوالي انتقادهاي و پرسشها نتيجه در و توجه‌نمي‌دارند ،
اين با صدر سعه بدون و تند و سوء برخوردهاي با و مي‌شمرند انحراف و
را سوال و حضور ذوق -نادرستند گاه و منطقي گاه كه - پرسشها
يك دانشجو ، .مي‌دهند گسترش را انفعال و بي‌تفاوتي روحيه و مي‌خشكانند
با جهت اين از جوان طلبه حتي ;است استثنايي موجود يك و استثنايي نسل
دانشجو كه باشيم داشته انتظار نبايد ما...دارد تفاوتهايي دانشجو
وجود همه با و كامل طور به را اجرايي دستگاههاي سياستهاي جماعت ،
دستگاه مسئولان سياستهاي مقابل در بايد البتهبكند قبول و بپذيرد
تصميمي كشور مجريان و دستگاهها كه وقتي.نيست شكي اين در ;شد تسليم
واجب هستند ، آنها كار محدوده در كه افرادي براي تصميم آن مي‌گيرند ،
مقتضاي به كه داد دانشجو آن به را حق اين بايد اما.است الاطاعه
سوالي حالت دارد ، كه شوقي و نشاط و شور روحيه آن مقتضاي به و جواني
در.باشد داشته پيشنهادي باشد ، داشته اعتراضي احيانا باشد ، داشته
جمله از اين ، .پذيرفت و كرد تحمل بايستي را اينها دانشگاه ، محيط
.مي‌دارد نگه زنده آنها در را نشاط و شور آن كه است عواملي
.نيستند محض تعبدي سياسي ، -مسايل‌اجتماعي:اطلاعات در ابهام (20
تلاش و مي‌كند كاوش پيامدها و انگيزه‌ها و علتها وچون چند در بشري ، ذهن
اطلاعات به يا مسير ، اين در و سازد سيراب را خود كنجكاوي كه مي‌دارد
و وهم‌انگاري با يا و مي‌يابد ، در را حقيقت آفاق و مي‌يابد دست لازم
ره يا و مي‌كند ، ايجاد واقعيت از ساخته خود تصويري خيالپردازي ،
!مي‌سازد خاطر آسوده را خود و مي‌گيرد پيش بي‌تفاوتي
نسل ، دراينمينماياند را خود ويژگي‌عميقتر اين دانشجو ، نسل در
در.مي‌دهد نشان را خود رقيقتر و كم‌رنگ‌تر حوادث ، در پذيري تعبد
نيافت ، را آن اگر و ;مي‌جويد را تعقل و وتحليل اطلاعات كنارتعبد ،
و انفعال ره شد ، مشكل‌تراشي هم آن برابر در كه آنگاه و ;ساخت خواهد
:مي‌گيرد پيش بي‌تفاوتي
قهري گروههاي‌روشنفكر جزو يعني ;روشنفكراست طبيعي طور به دانشجو
عقيده صاحب و فكر صاحب صاحبنظرو كشور ، جاري به‌اوضاع نسبت و است
كه قانع‌نيست اين به دانشجو.نظربكند اظهار مي‌خواهد و است
و دانستن.عمل‌بكنيم مي‌خواهيم و داده‌ايم طورتشخيص اين ما بگويند
دلش مي‌كند ، اما هم تعبد.ندارد منافات هم تعبد با نظراو ، اظهار
اگر.كرده‌است ، بداند تعبد آن به كه را كاري اين وجه مي‌خواهد
در راحتي او ابهام ، اين.مي‌شود ابهام و شبهه دچار ندانست ، تدريجا
.مي‌كند تضعيف هم تعبد نفس
