ششم ، شماره 1458 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 13 سهشنبه 23
|
|
كنند زندگي درختها بگذار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
انسان زيستپايي ;جنگلها پايدار توسعه
ميگذارد تاثير جنگلها نسل تجديد بر اندازه ، هر به جنگلها ، در دخالت
از دارايمجموعهاي (اكوسيستم) زيستي نظامهاي عنوان به جنگلها
عوامل تاثير تحت طبيعي حالت در كه هستند كلان و خرد جانوران و گياهان
تغيير مايه آنچه دارند وجود پايدار و متعادل وضعيت در خاك و اقليمي
است دخالتهايانساني ميشود جنگلها طبيعي محيط در دگرگوني يا
از ميلادي و 70 دهههاي 60 از بار نخستين Developmentتوسعه واژه
اقتصادي فرهنگ بهويژه و فارسي فرهنگ وارد بيگانه فرهنگهاي و زبان
:است شده معني گونه اين Webster وبستر فرهنگ در توسعه واژه.است شده
شدن ، كردن ، بهتر تكميل شدن ، بزرگتر گوناگون ، روشهاي به رشدتدريجي
كردن ، نيرومندتر غيره ، و صنعت ، تجارت دادن گسترش يا كردن برپا ساختن ،
...و تقويتكردن و كردن موثرتر
اقتصادي نظرباشد ، مقولههاي مورد توسعه واژه از معني يك يا هريك اگر
توسعه مانند ، ;دهند دست تازهايبه تركيب ميتوانند اجتماعي يا
زيستمحيطي ، توسعه كشاورزي ، توسعه تجاري ، توسعه صنعتي ، توسعه سياسي ،
...و توسعهفرهنگي
مدت ، راهكاربلند و راهبرد داراي مقوله هر در توسعه اگر حال
توسعه.بود خواهد باشد ، پايدار فراگير و متعادل و موزون هميشگي ،
دنبال را اهداف همان نيز اكولوژيكي زيستيو منابع بخش در پايدار
وآستانه حد شناختن معناي به جنگلها پايدار توسعه براينمونه ، .ميكند
و جنگل محيط دروني و عواملبيروني تغييرات برابر در جنگلهاست مقاومت
جنگلها.آن محصولات و حداكثرفوايد توليد انسانبراي كنشهاي مديريت
و ازگياهان مجموعهاي داراي (اكوسيستم) زيستي نظامهاي بهعنوان
و اقليمي عوامل تاثير طبيعيتحت حالت در كه هستند كلان و خرد جانوران
طبيعي شرايط در يعني دارند وجود وپايدار متعادل وضعيت در خاك
تاثيرآنها و (جانوران و گياهان) زيستمندان همه سوي موثراز تغييرات
محيط در دگرگوني يا مايهتغيير آنچه.است ثابت تقريبا جنگلها روي
همواره انسان هرچند.است انساني ميشوددخالتهاي جنگلها طبيعي
اخير سدههاي امادر بوده برخوردار جنگل نعمتهاي از پيشين ازهزارههاي
انسان نيازهاي گرفتن وفزوني جمعيت رشد گذشته دهههاي در بويژه و
كرده آسيبپذير آنرا و بخشيده شدت برجنگلها را وارده دخالتهاي
مهمترين ازجنگلها آزمندانه نيازهاي رفع براي انسان بهرهبرداري.است
است شده پذيرفته آنچه.است ايجادكرده را جنگلها در دگرگوني يا تغيير
اين.گيرد انجام بايد كه جنگلهاست از وخردمندانه اصولي بهرهبرداري
ايجاد طبيعي درجنگلهاي ناچيز بصورت را تغييراتي اگرچه نوعبهرهبرداري
طبيعي مقاومت جنگلها بر فشار افزايش امابا است جبران قابل ولي ميكند
اين كه است اين اصلي پرسش.ميآيد پديد سويجنگل از نيز
با درارتباط است؟ چقدر جنگلها مقاومت آستانه و ميزانبهرهبرداري
و ميگيرند قرار بررسي زيرمورد بحراني عامل سه جنگلها پايدار توسعه
.دارد ضرورت مقاومت آستانه تعيين و برايشناخت آنها تشخيص و تمايز
توليدي (ظرفيت) توان -1
شوندگي تجديد (ظرفيت) توان -2
گونهاي تنوع -3
توليدي توان
اقليم نوع و خاك حاصلخيزي درخت ، انواع تعداد از تابعي هرجنگل توليد
باشد بيشتر آنها گوناگوني يا درختان انواع تعداد هرچه.است منطقه
به باراني جنگلهاي دليل همين به.است بيشتر نيز توليد ميزان و مقدار
ديگر از بيشتر توليدشان مقدار گياهان و درختان زياد تنوع علت
كه نيست ، چوبي توليد تنها جنگل توليد از منظور اينجا ، در جنگلهاست ،
تنه ، برگ ، و شاخ از اعم درختان اجزاء همه شامل فراوريزيستي مقدار
جنگل خاك زير هم و خاك روي هم كه است زنده بخشهاي ديگر و ميوه ريشه ،
است زمينشناختي شرايط و گياهان ازانواع متاثر نيز خاك حاصلخيزي.است
و توليدمطلوب و مانده پايدار نيز خاك گياهان ، از صورتحفاظت در كه
توليد بر كه است سومينعاملي اقليم ، عامل.ميكند تضمين را حداكثر
به بهويژه و نيست انسان اختيار در اينعامل اما ميگذارد تاثير جنگل
و روزبروزپيچيدهتر آن نقش زمين ، اقليم در آمده پديد باتغييرات تازگي
تعداد به مستقيما توليدجنگلها پايداري اين بنابر.شد خواهد مهمتر
از برهركدام شده وارد آسيبهاي و ميشود اقليممربوط و خاك درخت ، انواع
و آسيبوارده ميزان تعيين و تشخيص راهنماي ميتواند عوامليادشده
توان طبقهبندي و توليدي شناختقدرت پسباشد محيط پسرونده تغييرات
.است جنگلها پايداري درجه تعيين ارزيابيبراي عامل يك جنگل
تجديدشوندگي توان
در جوان نهالهاي همواره طبيعي وضعيت در و ميكنند باززايي جنگلها
رويش يا بذر انتشار با درختان باززايي ميرويند ، كهنسال درختان كنار
بر اندازه هر به جنگلها در دخالت.ميگيرد انجام ريشه و تنه جوانههاي
و نوع به بستگي حيات تجديد ميزان ميگذارد ، تاثير جنگلها نسل تجديد
داراي كه جنگلي منطقه هر براي.دارد تجديدپذيري مرحله و دخالت شدت
جنگلداري طرح هر.ميشود تهيه جنگلداري طرح باشد تجاري باارزش درختان
از.ميكند پيشبيني را جنگل مختلف قسمتهاي مكاني و زماني برنامه
تضمين با مستمر بهرهبرداري جنگلداري طرح هر هدفهاي مهمترين
ظرفيت از بيش درختان برداشت مقدار چنانچه.است جنگل تجديدحيات
نهالها به درختان كردن خارج و بريدن هنگام به يا و باشد جنگل توليدي
بارخيزي فرسايش براثر و شود لخت جنگل خاك يا و برسد آسيب نونهالها و
و مستمر توليد و يابند استقرار نميتوانند نونهالها يابد ، كاهش آن
دخالت شدت به بستگي جنگل تخريب درجه.ميشود اختلال دچار پايدار
از پس است قادر جنگل باشد ، اندك و سبك تخريب اگر.است متفاوت انسان ،
به برگشت شرايطي چنين در كند ، احياء را خود تخريب عامل حذف يا كاهش
.است امكانپذير دخالت بدون و خود به خود اوليه وضعيت
هم باشدباز نرسيده بحراني آستانه هنوزبه و باشد متوسط تخريب اگر
چنين در.است نيازمند طولاني نسبتا زمان مدت به ولي ميشود احيا جنگل
شرايط كردن فراهم و تخريب عامل كاستن براي انسان دخالت شرايطي ،
شديد تخريب اگر.ميبخشد شتاب را برگشتپذيري و بوده موثر بسيار احياء
اين در و است غيرممكن خودبهخود و مدت كوتاه در جنگل احياي باشد
جايگزين ناخواسته درختان ميروند ، بين از اصلي درختان و گونهها شرايط
و ريز زنده موجودات از بخشي يا همه و ندارد بارخيزي خاك ميشوند ،
طبيعي تعادل و شده دگرگون محيط اقليم خرد و ميروند بين از محيط درشت
لازم وقت سال دهها جنگلهايي چنين بازسازي برايميخورد هم به كلي به
خواهد نياز زمان سال از 50 بيش كم دست اوليه وضعيت به برگشت و است
كه است جنگل بازسازي و احياء هزينههاي توجه درخور و مهم نكته.داشت
و احيا براي سرمايهگذاري و هزينه مقدار باشد بيشتر تخريب درجه چه هر
آن درجه و تجديدپذيري شناخت اين ، بنابر.بود خواهد سنگينتر بازسازي
.است جنگلها پايداري ميزان تعيين در دوم عامل
گونهاي تنوع
تا يكساله علفي گياهان.متنوعاند گياهان طبيعي گنجينه جنگلها ،
مجموعه هم كنار در چندصدساله عمر با بلند و كوتاه درختان و چندساله
ديگري به وابسته آنها از يك هر حيات كه ميآورند پديد را كاملي زيستي
شگفتانگيزاست و پيچيده جنگلهابسيار در گياهان زندگي زنجيره.است
نظام ببيند ، مجموعه آسيب زنجيره اين ازاجزاء يكي اگر كه طوري به
حتي و محيطي زيست واهميت ارزشاست ديده جنگليآسيب محيط زيستي
جنگلهاهنوز چوبي و علفي ازگياهان فراواني شمار اقتصادي
قطع چوب و الوار تهيه براي جنگلي درختان تنها امروزهاست ناشناخته
به نيز درختان همين كه حالي در.ميگيرند قرار بهرهبرداري مورد و
.آنها ارزشترين با و مرغوبترين يعني ميشوند بريده مثبت گزينشي شيوه
تهي فرم خوش و مرغوب درختان از را جنگل رفتهرفته برداشت شيوه اين
دائمي برداشت.ميمانند باقي (اصطلاحا) نامرغوب درختان و ميكند
دام چراي از ناشي صدمات نيز و ازجنگل آنها خروج و قطع و درختان
زيستي نظام و ميكاهد جنگلي گياهان گوناگوني و تنوع از روزبهروز
.ميشود سادهتر رفته جنگلرفته
تنوع از جنگلي محيط چه هر كه است داده نشان شده انجام پژوهشهاي
مقاومت و پايدارتر جنگل زيستي دوام باشد ، برخوردار بيشتر گونهاي
.است بيشتر محيط تنشهاي و آسيبها برابر در طبيعي
و تنوع بررسي جنگلها ، پايداري ميزان تعيين براي سوم عامل ;پس.
.است اوليه و طبيعي شرايط با آن مقايسه و گياهان تعداد
نتيجه
و مطلوب بهرهبرداري و شرايطاستفاده جنگلها ، پايدار توسعه
وبرآوردن ميكند فراهم كنوني براينسل را جنگلها از خردمندانه
آنها براي نوعاستفاده انتخاب حق حفظ با آيندهرا نسلهاي نيازهاي
آنكه نخست:دارد قرار جنگلداران فراروي مشكل دو.نظرميگيرد در
.فزاينده آن هاي فرآورده و چوب به نياز و است روزافزون جمعيت
جنگلهاجلوگيري نابودي از برآوردننيازها ضمن ميتوانيم چگونه
جنگلها پايدارملي توسعه برنامهاي چه با چگونهو آنكه ، دوم كنيم؟
بزنيم؟ پيوند جنگلها جهاني پايدار توسعه به آنرا و ببريم پيش را
چارچوب در جنگلها پايدار توسعه برنامه تدوين و تنظيم ميرسد نظر به
موجود فني و علمي توانايي از استفاده با كشور ملي پايدار توسعه
.است يافتني دست و امكانپذير
بحري گرجي يوسف
نوشهر جنگل ، تحقيقات علمي هيات عضو