ششم ، شماره 1459 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 14 چهارشنبه 24
|
|
شدن قانونمند ضامن وكلا كانون استقلال
جامعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
وكلا كانون انتخابات برگزاري مناسبت به
آقايانميرسراجي ، با گفتوگو در كانونوكلا مشكلات و مسائل و جايگاه
دادگستري وكلاي از سعادت و صدوقي ، معصومي امير فرضپور ،
روند قانونمندترشدن چه هر براي وتلاش قانون به بازگشت:اشاره
مدني ويژگيهايجامعه جمله از شهروندان احقاقحقوق و امور اداره
به موكول چه هر قبلاز مدني جامعه در قانون واعتبار منزلت.است
.وكلاست كانون جمله از و قضائي نهادهاي استقلال و شدن نهادينه
كانون دهه دو به نزديك شدهاست موجب مختلف مسائل و متاسفانهمشكلات
به توجهي قابل خسارات اينجهت از كه نباشد فعال ما كشور وكلادر
فعاليتمجدد اعلام.است شده تحميل كشور قضائي نظام و حقوقشهروندان
قانونمند طرحمسئله با همزمان آن مديره انتخاباتهيات تجديد و كانون
نهادهاي يافتن نويدبخشاعتبار جمهوري محترم سويرياست از جامعه شدن
طي زمينه همين در.قانوناست به جامعه بازگشت و وحقوقي قضائي
اميرصدوقي ، ميرسراجي ، آقايان وكلايدادگستري از تن چند با گفتوگويي
را وكلا مشكلاتكانون و مسائل و وظايف سعادتجايگاه ، و فرضپور معصومي ،
.ميگذرد نظرتان از آن حاصل گذاشتهايمكه بحث به
فكر بحث شروع براي گفتوگو اين شمادر حضور از تشكر با:همشهري
كنيم؟ شروع وكلا كانون وظايف و جايگاه از ميكنم
يكي است بررسي قابل جنبه دو از وكلا كانون وظايف:ميرسراجي ـ
اعطاي چون وظايفي وكلا قبال در.مردم قبال در ديگر و وكلا قبال در
وكلا ، علمي سطح اعتلاي وكلا ، عملكرد بر نظارت وكالت ، پروانه
ازاينها كدام هر در كه..و وبازنشستگي بيمه خدمات پذيرشكارآموز ،
كارآموزان دوقشر به پروانه اعطاي طيف در مثلا دارد مختلفي فعاليتهاي
معاضدت دفتر هم قبالمردم در.ميشود اعطاء مستعفي و بازنشسته قضات و
قدرت كه است كساني به وكيل اعطاي و مشاوره آن كار شدهكه تشكيل
وكيل خصوصي شكات به مافقط بخش اين در ندارند پرداختحقالوكاله
دركنار همچنين كنند وكيل محكمهدرخواست از بايد متهمين و معرفيميكنيم
حمايت آنان از تا كودكان براي ايجادكردهايم شعبهاي اطفال دادگاه
.شود
چيست؟ كانونوكلا قانوني جايگاه:همشهري
بعد و سال 1331تصويب در كه قانوني برمبناي وكلا كانون:فرضپور ـ
هويت وكلا قانونكانون اين در.مييابد رسميت تكميلشد سال 1332 در
انقلاب شوراي انقلاب ، از بعددارد معتبر قانوني جايگاه و مستقل منفي
انتخاب مديره هيات ماه شش مدت به وكلا كانون بازسازي براي گرفت تصميم
كانون مسئول و نشد برگزار انتخابات تاريخ آن از بعد متاسفانه نشود ،
اين با اميدواريم كه است ، قضائيه قوه رئيس طرف از منصوب وكلا
.بيابد را خود قانوني جايگاه وكلا كانون انتخابات
قرار داشتو قانوني جايگاه وكلا اينكهكانون به توجه با:همشهري
به سال چراانتخابات 19 بيفتد ، تاخير به ششماهانتخابات فقط بود
نكردند؟ دفاع مدت اين در خود قانوني حق از وكلا و افتاد عقب
بازبنابه شود انجام انتخابات مقررشد سال 1370 در:پور فرض ـ
به كانون توقفانتخابات به مبني آمد بهمجلس واحدهاي ماده مصالحي
منتهي بود انتخابات به علاقمند وكلا جامعه مدت اين در دوسال ، مدت
.نپذيرفت انجام
بعداز كنم ، اشاره مسئله سابقه به بنده ابتدا است لازم ميرسراجي ـ
قضائي شورايعالي اينكه تا نداشت مديره هيات كانون مدتي تا انقلاب
تعيين سرپرست ولايي حكم با مدير بدون شكلهاي براياينگونه شد موظف
اين در كه مشكلي داشتند را جاري امور اداره فقط ايشان وظيفه.كند
شد باعث روال اين و بود حساسيتهايموجود داشت وجود انتخابات براي مدت
.نشود انجام انتخابات
كردند سكوت نشوند سياستهايجاري در سنگاندازي به متهم اينكه براي وكلا
البته.كنند تبعيت دارند عادت هستند قانونمند وكلا چون اينكه ضمن
.نبود قوي اما ميشد اعتراضاتي گاهي
ميتواند كانون مديره هيات كانونوكلا قانون براساس:معصومي ـ
نميتوانستيم مسلما نداشتيم مديره هيات چون كند برگزار انتخابات
.كنيم برگزار هم انتخابات
از بعد كه بود اين موضوع اصل گفتكه بتوان شايد:صدوقي امير ـ
درسيستم برخي چون بود ، سئوال وكالتزير شغل خود تغييرات ايجاد
به احتياجي و باشد كسي هر وكيل ميتواند هركسي.داشتند اعتقاد قضائي
دستگاه افتاد اتفاق كه مسايلي اثر در منتها نيست ، دادگستري وكلاي
رعايت قانوني شرايط آن در كه مركزي وجود كه افتاد فكر اين به قضائي
باعث مسايل اين.كند دخالت وكالت در قانون از شناخت با بتواند شودو
درخواست با نميخواستند وكلا ديگر طرف از بيفتد جا حدي تا وكالت تا شد
.شوند معرفي نظام با معارض خود قانوني حق
تعيينسرپرست با قضائيه قوه مدت دراين شما نظر به يعني:همشهري
راگرفت؟ وكلا كانون استقلال
ولي انجامنگرفت وكلا توسط سرپرست اگرچهانتخاب البته:ميرسراجي ـ
را كانون مدتمسايل اين در كثيري جمع وكلابود ، با كانون اداره
كامل بطور را وظايفخود كليه كانون مدت اين ميكردنددر بررسي
.داد انجام
و هستند مسئول تاخير اين در وكلا خود ميكنم فكر حال هر به:همشهري
خود قانوني حق از وكلا كه نيست محكمهپسند حقوقدانها قول به دلايل اين
نكردهاند؟ دفاع
بود ميبايدكوتاه انتخابات توقف چندمدت هر ميرسد نظر به:سعادت ـ
شود اجرا و احيا قانون تا ميكردند جسارتي بايد وكلا كه است درست و
نبود مطرح وكلا خواست تنها بود مطرح زيادي عوامل آن كنار در منتها
كه كرد منصوب را سرپرستي قضائي عالي شوراي كه است اين قضيه واقعيت
مسئولين ديدگاه همچنين ميكرد ، عمل قانون به توجه بايد هم ايشان
كه بود اين توقع.نميكردند اما ميكردند اجرا را قانون بايد كه قضائي
نه متاسفانه اما ميداد ، ادامه را كانون انتخابات قضائيه قوه رئيس
.شد انجام نيز وكيل و حذف براي اقداماتي بلكه شد اقدامات اين تنها
مسئولين طرف آن در اما بود انتخابات برگزاري وكلا خواست مدت اين در
مختلف طرق به وكلا خواست به توجه عدم با و نكردند كمكي تنها نه قضائي
.انداختند تعويق به را انتخابات
جديد قانون تصويب به توجه با استقلالكانون شما نظر به:همشهري
خواهد چگونه كانون انتخابات برگزاري نحوه و وكالت پروانه اخذ كيفيت
بود؟
است آزاد شغلخود انتخاب در كسي هر قانوناساسي براساس:فرضپور ـ
وكالت شغل كه هم كسي.كند سلب را فردي شغلي نميتواندامنيت كسي و
جديد قانون اين در اما.باشد داشته عمل آزادي بايد ميكند انتخاب را
استقلال به اين شود ، تجديد وكالت پروانه يكبار سال سه هر شده پيشبيني
اين بتواند كانون مديره هيات اميدوارم.ميزند ضربه وكلا و كانون
.كند اصلاح و حل قضائيه قوه و مجلس با گونهاي به را مسئله
باشيمقانون داشته را كانون قانوناستقلال اينكه از قبل:سعادت ـ
بايد كه كهسازمانهايي بود كيفيتي به اينمقررات.داشتيم را 1315
از دفاع شرط.ميگيرد قرار قدرتحاكم سلطه تحت باشند خدمتمردم در
و رفتار دفاع ميز پشت در باشد مستقل و آزاد وكيل كه است اين مظلوم
ايجاد منشا دولتي دستگاه اگر مثال براي.باشد آزاد كاملا وكيل زبان
مقام در و كند دفاع مردم حقوق از واهمه و ترس بدون بتواند شود ظلم
تصويب به استقلال قانون سال 1331 در بعد دهد ياري را قاضي حقيقت كشف
ما مقدرات و به 1315 برگشتهايم ما جديد وضعيت با متاسفانه اما رسيد
.است شده مغشوش ما استقلال و دادگستري وزارت به دادهاند را
اساسي قانون اصول از شغلي امنيت شد اشاره همانطوركه:ميرسراجي ـ
بعد ميتوان شوند ، صلاحيت بررسي بايد وكلا يكبار سال سه هر اينكه است
شغلي امنيت طريق اين به و كرد ممنوع كار ادامه از را وكيل سال سه از
.است شده سلب او
موفق چندان كه شده تصويب مقرراتي و قوانين مدت اين در:همشهري
از يكي بعنوان وكلا.نپرداختهاند آن بررسي و نقد به وكلا چرا نبوده
است؟ نداشته موضعگيري مسايل مورد در مدت اين در قضائي بازوهاي
مثال براي كرده موضعگيري مختلف درموارد ما نبوده اينگونه:معصومي
مورد در اما.كردهاند درج زيادي مقالات عام دادگاههاي تشكيل مورد در
هيات كه نداشتيم يكدست موضعگيري دليل اين به ما مسايل از ديگر برخي
.بكنيم را كار اين بتوانيم تا نداشتيم مديره
را همگاني همت يك شود اجرا و وضع خوبي قوانين اينكه براي:سعادت ـ
بهاي دادگستري در چه و مجلس قضائي كميسيون در چه متاسفانه ميطلبد
نميدانم را پنجم دوره است ، نشده داده مطلقا وكلا تخصص و نقش به لازم
يك حتي كه بودند مجلس قضائي كميسيون در كساني قبل دورههاي در ولي
قرار حقوقي قانون وقتي كه است اين توقع.نشستهاند قضاوت ميز پشت روز
مشكل بدانيد يقين نه اگر شود ، استفاده متخصصين نظرات از شود طرح است
مورد انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون مثال براي.ميشود ايجاد
قانون اين براي دفاعي جاي هيچ هم الان نبود ، وكلا و قضات اكثر نظر
نزدهاند فرياد وكلا اندازه به مرجعي هيچ خاص مورد اين در شايد نيست ،
.نشد توجه متاسفانه اما
چيست؟ شما عملي پيشنهاد كانونوكلا كردن فعال براي:همشهري
.وجودوكلاست از مشكلات همه كه شده جامعهجاري در ذهنيتي:ميرسراجي
قانون وقتيبراساس.است تغيير حال در اينذهنيت فعلي شرايط در
حقالوكاله موردتعرفه در يا بخواند را نداردپرونده حق وكيل
.است محدود وكلا فعاليت نتيجه در وكلاندارند به اطمينان
قضائيهبرقرار قوه با بيشتري كانونارتباط طرف از بايد:فرضپور ـ
رفع را صحبتكند آزادانه نميتواند وكيل موجودكه مشكلات بايد شود
امنيت از قاضي كه هماناندازه به شود مشخص جايگاهوكالت بايد كرد
.باشد داشته امنيت هم وكيل بايد است برخوردار شغلي
شود مشكلاتحل اين كانون مديره تشكيلهيات با اميدواريم:همشهري
وبامسايل كند پيدا ادامه اينمحبتها اميدواريم بود محدود
.متشكريم گفتوگو اين در شما ازحضور شود برخورد ريشهايتر