ششم ، شماره 1460 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 15 شنبه 25 پنج
|
|
دو نمايشگاه چهارمين برگزاري حاشيه در
نقاشي سالانه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هنر سطح ارتقاء براي برنامهريزي
دارد وجود بسياري ايده و كوشش و كار نقاشي ، بينال يك برگزاري پي در
به ميشود كمترتوجه واقع در.است نقاشي نمايشحال براي اينها همه و
.فهماند مردمعلاقهمند همه به را نقاشي وفرهنگ نقاشي اينكهبايد
.است هنر و فرهنگ بردنسطح بالا بينالها وظايف ازمهمترين يكي بنابراين
برود پايين و بالا هوا شدن ياسرد و شدن گرم با كه نيست هنرچيزي سطح
طي در ميكنم پيشنهاد.دارد نياز برنامهريزي به ومسلما
صحبت خودشان كار درباره باشندو داشته حضور نقاشان برگزاريبينالها
.كنند
در نقاشان خود توسط نقاشي درباره عادي مردم براي گفتن سخن
روزه يك حتي كوتاه ، دورههاي همچنينبرگزاري.است ضروري بينال محيط
كه ميرسد نظر به ضروري بسيار ميزگرد پشت در نه و تابلوها كنار در
.است لازم خود نوبه به نيز ميزگرد برپايي البته
موسوي بهروز
نوين گرايشات معرفي
تلاشهاي و قوي دستاندركارانانگيزههاي جانبه همه فعاليتهاي عليرغم
جهان بينالمللي بينالهاي با نميتوان مليرا بينال اين آنها هدفمند
مقايسه بينالها ديگر و برزيل سائوپلو بينال با بينالونيز چون
اين پيرامونبرگزاري كه مباحثاتي و تحقيقات بيشك اما.كرد
اين شدن پربارتر و ضعف نقاط بردن بين از باعث ميشود انجام نمايشگاه
سراسر هنرمندان جذب موزه كوششهاي مهمترين از يكيميشود هنري جمع
از اجتماعي وجودآوردن به و يكديگر به آنان آثار معرفي و كشور
اين كه آماري ارائه و جمعآوري و است نوين گرايشات معرفي و هنرمندان
هنر تاريخ كتاب ميتواند كه ميشود ارائه كتابي صورت به كل در همه
.باشد ما كشور سال دو هر تصويري
شدهاند چيده اينكهپراكنده وجود با فيگوراتيو آثار نمايشگاه اين در
در و فراواقعياند و واقعي بيشتر هستندكه گوناگوني موضوعات داراي
.شدهاند ارائه متفاوتي ابعاد
از بيشتر درآنها و هستند خوبي طراحيهاي داراي اكثرا گروه اين
ساختاري از آثار اين از نيمي.است شده استفاده گرم رنگهاي هارموني
و اسلامي انقلاب به مربوط بعضا كه.برخوردارند ديني و مذهبي
كه است تماسطورهاي داراي آثارنيز اين از برخي.انقلابياند دارايپيامي
كه ميباشند جدايي منطقهاي شخصيت و هويت داراي كاملا حالت دو هر در
به نمادها كه آنجايي از.ميشوند ختم ياسمبوليسم نمادين هنر به
تغيير ومفاهيم نمادها مناطق تغيير با هستند وابسته خود مناطقخاص
طولاني در آثار اين.ميدهند ازدست را خود منطقهاي تعلقات و ميكنند
كه ميگيرد شكل محتوا در خلاقيت و مييابند تكامل تداومتجربه در و مدت
آثار نوع اين با ارتباط در:ميشود منجر اجتماعي رئاليسم نوعي به
سنتي رويكردي كه نشست بررسي و نقد به هنر جامعهشناسي دريچه از بايد
.محسوبميشود اجتماعي
جنبه كهبيشتر هستند چهرهايي فيگوراتيو آثار از ديگر گروهي
شخصيت نهايتا گروه اين در كه دارند عاميانه تم و اكسپرسيونيستي
نگرش آن هرچند.داد قرار موردتحليل ميبايد را هنرمند
كه آرامشي اما.نميشود مشاهده آثار اين در اعتراضآميزاكسپرسيونيستي
تكنيكي مشابهتهاي وعليرغم اجرايشان توان و ميخورد چشم به آنها در
به بايد.كرد درك را زيباييشان احساس و پذيرفت را آثار اين ميتوان
زيبايي نگرش اكسپرسيونيسمنوعي كه كرد يادآوري هنرمندان از دسته اين
كه است بيرون دنياي و زندگي به خودآگاهنسبت ذهنيتي با فلسفي شناختي
به اجرا روش و تكنيك با و آن تغيير جهت در شيء به طريقنگاه اين از
نمايش به اثر در كه ورهايي آزادي تمام با اكسپرسيونيسم.نميآيد دست
سبك اينميماند وفادار هنر تاريخ وتجربيات گذشته به ميگذارد
اجرايي هركدامروش سبك اين هنرمندان و ميكند عمل منفرد و بسيارشخصي
كرده كمك بسيار شخصي روش نيزبه رنگ انتخاب و دادهاند ارائه شخصي
.است
انتزاع تا تجربيدارند جنبه بيشتر بينال در شده ارائه آبستره آثار
خود تا دارند نزديكي هنر مرتبطبا علوم به بيشتر كه منظور بدين
فيزيك رياضيات ، قبيل از علمي هر ميتواند باهنر رابطه در علم.هنر
است نشده تبديل علوم اين به هيچگاه هنر ولي باشد غيره و شيمي و
به هنر از هندسه علم يا رياضيات كه همانطوري معاصر زمان در مخصوصا
در و.ميماند باقي رياضيات هميشه ولي ميكند استفاده مكمل عنصر عنوان
و كرده استفاده خود تكامل براي مختلف علوم از هم هنر راستا اين
هنر آن تاريخي نمونه بهترين.است نشده تبديل علوم آن به هيچگاه
فراتر آزمايشگاهي و تجربه مرحله از كه است اسلامي ايراني نگارگري
تصوير كهبا همانطوري.است شده تبديل ناب تخيل و انتزاع به و رفته
كرد تصوير را آن نوعموسيقي نميتوان گيتار يا و كمانچه و تار كردن
وسيله به و است امكانپذير تعادل و فرمريتم و رنگ بكارگيري با اما
رامشخص موسيقي نوع ميتوان حتي آبستره تركيببندي يك فرمدر و رنگ
متحول و بيان احساس ، و ميگيرد شكل انتزاع كه اينجاست در و كرد
.ميگردد
از مقدستر ماايرانيان براي كتابت و خط.است خط نقاشي ديگر ، آثار
و روحاني و معنوي جنبه كتابت و خط براي شرقيها احترام.است تصوير
جست آثار تمام در ميتوان آساني به را معنوي زيبايي اين.دارد تقدس
.است شده گرفته كار به نشانهها و علائم چون گرافيكي اشكال در كه
يا و است شده استفاده خط انعطافپذير فرم از آثار اين از بعضي در
دست از را خود تجسمي كيفيات حالت دو هر در كه است خواندن قابل چيزي
ناخودآگاهبراي ضمير كاوش و تخيل بكارگيري عدم علت اينبه و است داده
گرافيكي و تزييني اثرمعنوي يك عنوان به ولي است انسان احساس بيان
.ميشود ارزيابي
اين كه است نقاشيقهوهخانهاي هنرمندان آثار بينال آثار ديگر بخش
متون شناخت -بيادعايي -صداقت.خلقميشوند متون با رابطه در آثار
به هنرمند دراينجا.است آثار اين خصوصيات از نمادين وشخصيتپردازي
شهادت كربلا ، واقعه ميتواند كه تاكيددارد اثر تصويري نمايشي جنبههاي
از بخشهايديگري و سياوش داستان يا (ع)رضا امام شهادت يا(ع)حسين امام
و كرده حس وجود تمام رابا آن هنرمند كه باشد ديگر تمي يا شاهنامه
را هنرمند شخصيت كه است واقعه آن حقيقت در.ميداند سهيم آن در را خود
در كهاين ميكند تصوير را خود تاثر اوج هنرمند و است متاثركرده
.ميدهد رانمايش متن -دراماتيك حد از متعاليتر مرحلهاي
اين زيباترينبخشهاي از يكي خود كه مدعو هنرمندان بخش اما و
از - خويش مسير در ازآنها هركدام گفت ميتوان.است نمايشگاه
و تلاش نهايت -روحبخش آثار ساختاري تاپيچيدگي كاظمي انتزاعگري
آثار مرمت داشت ، گرامي اين كنار در البته.دادهاند انجام را فنآوري
دست به را آثارشان بدانند اكنون كه هنرمندان براي است تعهدي ايشان
هنرمندانشان هرچند كه آثاري.ميسپارند متعهد هنردوستان و امانتداران
ايرانيان تمدن و هنر روح و قلب در ولي بربستهاند رخت جهان اين از
.زندهاند هميشه
جعفري جلالي بهنام دكتر