ششم ، شماره 1460 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 15 شنبه 25 پنج
|
|
شرايطي در زيستن براي زمينهاي چشمانداز
امنتر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
جوامع در فرهنگي بدهوبستانهاي و گوناگون مدنيتهاي ميان تعامل اينكه
دستمايه گذشته روزهاي در است ، تامل و اهميت واجد پايه چه تا مختلف ،
گروهي.است بوده مطبوعات بهويژه و جمعي رسانههاي در بسياري بحثهاي
سو ، ديگر از را آنچه هر پذيرفتن ديگر ، گروهي و ناگزير را تعامل اين
به مربوط اخبار !دانستهاند كرمان اهالي سوي از زيره طلب مصداق
ميرسد نظر به سابقه ، كم سرماي رخداد و سنگين برف بارش پيامدهاي
.باشد آورده فراهم اخير گروه اين محاكات براي را فرصتي
آسيبپذيرترين شمار در ايران شده باعث جغرافيايي خاص شرايط متاسفانه
با شده موجب خشك نيمه اقليم:باشد طبيعي بلاياي مقابل در كشورها
اندكي با و بيفتد راه به سيل معمول متوسط از افزونتر بارش اندكي
دائمي خطري زمين لغزش پايكوهها در حاكمشود ، خشكسالي آن به نسبت كاهش
مهيب سيلي ميتواند ابري پاره جنوب ، هر در ويژه به جلگهها ، در است ،
بهاري به را پيرامون بادنياي ديدار برف اغلب كوهستانها در بيافريند ،
به را ما زندگيجنگلنشينان آتشسوزيها مكرر وقوع !ميكند موكول ديگر
خاك بارانفرسايش هر با كه ميدانيم آن جز و است آكنده دائمي هراسي
وهراسناكتر.ميكند رمق كم را ما كشاورزان از ديگر گروهي معيشت امكان
يكبار دستكم دهه هر در كه است ، زلزله وقوع بيم اينها همه از
شگفت اينهمه با.ميكشد خون و خاك به را ما همميهنان از تن دههاهزار
رويداد سادهترين برابر در حتي ما بيستويكم قرن آستانه هنوزدر كه است
اغلب ارتباط گذشته روز دو برف خوانديم خبرها در.هستيم بيدفاع طبيعي
اينك هم سوخت كمبود دليل به و است كرده شهريقطع مناطق با را روستاها
.ميگذرانند را لحظاتدشواري ما همميهنان از بسياري
فصل آستانه در روستايي راههاي تجهيز و تعمير سوخت ، بههنگام توزيع
كه خاك فرسايش و گياهي پوشش نابودي همچون عواملي از وجلوگيري سرما
كه نيستند فعاليتهايي قطع طور به ميشود ، سيل وقوع امكان افزايش موجب
اختيار در بسنده ابزاري و انساني امكانات آنها انجام براي گفت بتوان
گفته پيش بلاياي از دستهاي وقوع شاهد ساله همه استثناء بي.نداريم
فعاليتهاي به دست آنها برابروقوع در تنها چرا اينكه اما هستيم ،
!مترقبهاي ستاد هرگز آنها از پيشگيري براي و ميزنيم غيرمترقبه
در كه مفاهيميباشد از برخي در بازنگري نيازمند شايد ندادهايم ، تشكيل
پيشدر سال چند كه است گفتني.شد اشاره آنها به نوشتار اين ابتداي
از 5/6 بيش بزرگي با لرزهاي زمين دنيا ينگه شهرهاي بزرگترين از يكي
شمال در خرداد 1369 لرزه زمين به نزديك شدتي با يعني.داد ريشتررخ
از حتي لرزه زمين اين قربانيان شمار كه است توجه اماجالبايران غرب
رگوپي از گذشته زيرا بود ، كمتر ايران لرزه قربانيانزمين درصد يك
شهر آن مردم لرزه زمين وقوع از پيش دوهفته درست شهري ، سامانه محكم
در و كرده شركت لرزه زمين وقوع كاهشاثرات براي همگاني تمرين يك در
.داشتند كافي آمادگي آن مقابل
زيستن براي مردم جمعي احساس به اتكا با فقط البته ، تمرين ، اين اجراي
شرايط اين آوردن فراهم براي دستاندركاران التزام و ايمنتر شرايطي در
از برخورداري يا مادي سرمايهگذاري به نيازي هيچ آنكه بدون شد ، انجام
از همچنانكه كردمدنيت نبايد فراموش.باشد داشته فنآوري نوع هر
مولفههاي به مربوط شاخصهاي اولبا وهله در ميآيد ، بر آن لغوي معناي
نتوانستهايم كه تازماني و ميشود سنجيده پديدهسكونت به وابسته
از اينكهبينياز گفتن كنيم ، فراهم را مولفهها اين حياتي بخش دستكم
.بيمعناست پايه چه تا هستيم ، خود پيرامون در تامل
كرمي ناصر