ششم ، شماره 1461 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 17 شنبه 27
|
|
شهروندي مولفه‌هاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش)
مثابه به ازشهروند تعريفي ارائه كه شد بيان گذشته شماره در:اشاره
بر تكيه اساس اين بر.است بسيارنامفهوم سياسي اجتماع يك از عضوي
گوياي‌شهروند نمي‌تواند اجتماعي و اقتصادي صرفاسياسي ، مولفه‌هاي
.بهره‌ببرد نيز روانشناختي عنصر از مي‌بايد اغلب شهروند باشد ،
نيز مي‌كند آن‌استفاده از كه‌شهروند حقوقي به بايد اين علاوه‌بر
از جزئي همگي..و اجتماعي سياسي ، حقوق حقوق مدني ، حقوق.كرد اشاره
عنوان موضوع اين همچنين مقاله نخست بخش پايان در.است هويت‌شهروند
آن مگر شود شناخته حقوق از مجموعه‌اي با فقط نمي‌تواند شهروندي كه شد
.داد ارائه آن از مشخصي تعريف كه
مقالات سرويس
موازي يا متصل مي‌تواند شهروند يك وظايف كه گفت مي‌توان اندازه‌اي تا
يك از برخورداري براي شهروند حق مثال براي.باشد شهروندي حقوق با
احترام كه دارد وظايفي به اشاره مطمئنا شخصي استقلال و خصوصي حوزه
مي‌توان مشابهي طور به.دربرمي‌گيرد را شهروندان ساير خصوصي حوزه به
شامل را سياسي حيات در مشاركت حق صرفا تنها نه سياسي حقوق گفت
يونان در.دارد همراه به نيز را عمل اين انجام وظيفه بلكه مي‌شود
مي‌شد منعكس عمومي منصب داشتن به شهروندان تمايل در امر اين باستان
.مي‌شدند انتخاب كار اين براي نوبت به يا قرعه با چنانچه
در و قضايي‌است دستگاه عهده بر امر اين تضمين نوين جوامع در
راي‌دهندگان قانوني وظيفه وايتاليا بلژيك استراليا ، نظير كشورهايي
دارد وظايفي به اشاره اجتماعي حقوق كه گفت واقع‌مي‌توان در.مي‌باشد
حقوق بهداشت ، عمومي ، آموزش تامين مالياتهايي ، پرداخت با كه
اين.مي‌نمايد مالي پشتيباني را اجتماعي مزاياي ديگر و بازنشستگي
(D.Heater) هيتر درك كه مي‌كند محكم را چيزي آن تعهداتي و وظايف چنين
به وفاداري احساس است ، ناميده (Civic Virtue) مدني رافضائل آن
اجتماع يك ملزومات از كه مسئوليت‌هايي رضايتمندانه پذيرش و حكومت
رابطه آموزش با اوقات اكثر در شهروندي كه است خاطر همين به.مي‌باشد
از آگاهي همانند بلكه نمي‌يابند توسعه طبيعي طور به مدني فضائل:دارد
در.باشد همراه تشويق و تلقين تكرار ، با مي‌بايستي شهروندي حقوق
تلقي عمومي آموزش مهم ابعاد از يكي شهروند براي كشورهاآموزش بيشتر
سازمانهاي دست در شهروندي آموزش كشورها ديگر در كه حالي در مي‌شود
سطح در مدني فضائل گسترش بريتانيا در مثال براي.دارد قرار اختياري
.است خصوصي سازمانهاي عهده به وسيعي
يك كه است ازهويت‌هايي يكي صرفا شهروندي كه دريافت بايد سرانجام
عنوان‌شهروند تحت هيتر اصلاح اينجامنظور در.داراست را آن فرد
شهروندان است معتقد كه ايده‌اي.است (Multiple Citizen)چندگانه
ساده وفاداري كنار در مسئوليت‌ها و وفاداريها از بالايي سطوح داراي
جغرافيايي بعد دهنده توضيح كه امر اين.هستند ملت -دولت به خود
ناحيه بعد چنانكه‌در هم تا مي‌دهد اجازه شهروندان به است شهروندي
جهاني اجتماع با حتي و ابعادفرامليتي با مي‌شوند شناخته خود ويژه
هميشه‌ممكن شهروندي علاوه بهشوند شناخته Community)(global
همانند مليتي دولت‌هاي‌چند در.باشد سازگار ملي هويت با نيست
از احساسي است ممكن آن تشكيل‌دهنده ملت‌هاي از هركدام براي بريتانيا
مدني هويت شهروندي همزمان طور به اما شود تشديد ميهن‌پرستانه وفاداري
فرهنگي و قومي نژادي ، گروههاي مشابه طريقي به.مي‌باشد بقا واحدي‌براي
خود اعضاي از ويژه‌اي بنابراين‌تقاضاهاي و هستند مستقلي هويت داراي
.داشت خواهند
