ششم ، شماره 1462 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 18 يكشنبه 28
|
|
متن از فراتر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نمايش نقد
نمايشآنتيگونه بر يادداشتي
دريابندري نجف:ترجمه سوفوكل ، :اثر
حامدمحمدطاهري:كارگردان و طراح
مجيد رشيدي ، ليلي فرشادجو ، شبنم اميدعباسي ، :كشاورز رضا:بازيگران
...و قليزاده شبنم بهرامي ، مجيد صالحي ،
شهر شماره 2تئاتر سالن ماه 76 ، دي
بدهد ، چيزيبخواهد اندك تو به كسي اگر
!بپذير را اندك همان تو پس
هيچ از مختصر همين كه زيرا
!است بيشتر حتما
مناندر
-نيكوس پولي اتئوكلسو -برادر دو حكايتخاكسپاري تراژديآنتيگونه
دو تنبهتن ، جنگي در.وايسنهاست آنتيگون دوخواهرشان ، توسط
بوده ، آتن و شهر -دولت حامي كه اتئوكلسميشوند كشته برادر
به نيكوس ، پولي اماجسد.ميشود سپرده خاك به خاص باشكوهي
-بهآن حمله و شهر به خيانت بهدليل-ديگران عبرت براي كرئون ، دستور
راي آنتيگونبرخلاف.گردد سگان و طعمهلاشخوران تا بماند صحرا در بايد
كه خواهرش كمك وبدون -ميرسد هلاكت به كند كسيچنين چون كه -كرئون
جسد بكنيم ، ميتوانيم چه زنان ما كرد ، ميتوان چه:است معتقد
در.ميشود محكوم غاري در حبس به آنتيگونميسپارد بهخاك را برادر
جسد ديدن با نيز -كرئون پسر -نامزدشهايمون.ميكند خودكشي همانجا
و.ميكند آمده ، خودكشي رضايتش جلب براي كه باپدر رويارويي و آنتيگون
خنجري زخم به نيز او ميرسد ، -كرئون همسر -هايمون مادر به خبر چون
.ميكند هلاك خودرا
و تلفيق برداشتتازه ، نو ، نگرشي كلاسيكمتضمن اثر يك اجراي امروزه
كلاسيك ، -تراژدي عمر كه چرااست معاصر اجرايي باشيوههاي هماهنگي
از عنصرخودآگاهي ورود با اخير دوقرن در -اليزابتي و نئوكلاسيك
فاقد نميتواند شخص اينكه در دقت و -اصلي بهشخصيت نويسنده
.است يافته پايان -باشد مسائلپيراموني درك و خودآگاهي
-عصر اين شخصيتهاينمايشي برخلاف يونانباستان تراژديهاي قهرمانان
عوامل رودرروي همواره-نميشوند شگفتزده هيچرويدادي از كه
وبايد بود آنان اراده از خارج ميگرفتندكه قرار پيشبينينشدهاي
باور امروز ، كهانسان درحالي.ميبودند رويدادتازهاي منتظر هرلحظه
موقعيت و.نيست تازهاي هيچچيز آسمان ، زير:كه دارد
مضحك را خود زندگي معناي و كهشرايط كرده بروز زماني نمايشياش ،
آثارسوفوكل ، درخشان محتواي اما !است يافته غمانگيز حال درعين و
از بسياري دستمايه او ، نمايشي مستحكم ساختارهاي و انسان روح در دقت
براي).است شده ودورهاي عصر هر در اجرايي گروههاي و كارگردانان
.(خودمان كشور در سوفوكل آثار از متعدد مثالاجراهاي
برابر در انسان غمانگيز مرگ به بهنوعي آثارش همه در سوفوكل
كه محنتي و رنج برابر در تصميمگيري و آنها به احترام اداي خدايان ،
آنها براي مرگ و رنج دردو اين اما.است ورزيده كردهاند ، تاكيد نصيبش
يكجانبه ، مكالمهاي در گاه و.رادارد خدايان بهسوي حركت و كشش حكم
:ميگويد كهآنتيگون چنان است ، بخشيده آنها به نيز انساني جايگاهي
.بود داشتن دوست و نداشتن نفرت اززندگي من سهم
پريكلس حكومت-خود زمان اجتماعي ازپديدههاي بيتاثير همه اين اما
قدرت از زمان ، سوءاستفاده درهمين.است نبوده -نفوذسوفسطائيان و
كشاندن بردگي به ازطريق انساني حقوق كردن پايمال زور ، به توسل با
سوفوكل كه است بوده مسايلي ازجمله (2)زن حقوق گرفتن ناديده و آنها
آنتيگونهممنوعيت در كه همچنان.است داده قرار تحتتاثير بهشدت را
.است انساني حريم به سياستمدار و سياست آشكار تجاوز درواقع خاكسپاري
انساني وجدان سخنگوي را خود نانوشته ، قوانين بهنام سوفوكل ، تئاتر
بويناك و شود فاسد جسدي اگر يونانيان ، بهاعتقاد و.ميسازد جلوهگر
نيز امروز مدرن تمدن.ميآيد بهحساب نابخشودني جنايتي و گناه گردد ،
نواميس از جزيي احترام اين و.ميگذارد احترام نانوشته قانون اين به
...ميباشند وحشي و انتقامجو كينهتوز ، كه آنها عليه است ، بشري
با ورويارويي نانوشته قانون اين براياجراي سوفوكل ميبينيم اينكه
جنبه نشانه كرده ، انتخاب را كاركترزني قلدر ، حاكم مندرآوري قانون
(3).ميباشد اثر اين انساني
اينويژگيها ، رعايت علاوهبر نمايش ، كارگردان اين تجربي اجراي در
روح حضور ازجمله ، .است داده قرار مدنظر نيز ديگريرا بارز نكات
بهاعتقاد و پيك بهگزارش -را برادر دو كه صحنه ، بر مرگ و پليديها ،
وقتي مگر نميشود ، راضي و است ، داده قرار يكديگر رودرروي -يونانيان
سرتاسر درحقيقت.ميگيرد نيز را مادرش و هايمون جانآنتيگون ، كه
نيمه تعبيري به كه ;دارد قرار روح اين سيطره زير نمايش و رويدادها
دگرگون صورتي با نمايش ، دراين كرئون.هست نيز كرئون پليد و كجانديش
.است ستمگران و جباران تمام نماينده كه نمايشي ، كرئون نه -شده
و.درنميگذرد جنايتي هيچ از خود راي و قدرت حفظ براي كه ديكتاتوري
هركجاي به تعميم قابل رويداد اين كه اين از نمادي نمايش ، خالي صحنه
.است دنيا
صحنه همان ميشود ، در آغاز پليديها تهديدروح و حضور با كه نمايش
به را او انگار كه بهصورتي -سرش قطع و آنتيگون عروسك باربودن نخست
اراده از خارج كه مينهد ، بنيان را فاجعهاي -ميبرند مسلخگاه به زور
ايسمنه آغوش در نمايش پايان در شده جدا تن از سر عروسك و.است همه
جان يكديگر كنار در هايمون و آنتيگون كه وقتي ميگيرد ، قرار
.سپردهاند
در شكنجه و كشتار فجيع صحنههاي باستان ، يونان تراژديهاي در اصولا
كه همچنان.ميشود گزارش پيك بهوسيله كه ميافتد اتفاق نمايش از بيرون
آن كهپيكي اديپوس كوري و زن -مادر خودكشي درصحنه اديپوس ، نمايش در
و هايمون آنتيگون ، صحنهخودكشي نيز مكتوب درآنتيگونهميدهد گزارش را
اين اجرا در كه درحالي ميافتد ، نمايشاتفاق صحنه از خارج در مادرش
.ميپذيرد صحنهصورت برروي اتفاقات
گريز و خطي روايت در دگرگوني نمايش ، دراين تامل قابل و مهمتر نكته
تئاتر يك سمت به خيزهايش و افت اندك با را اجرا كه است مكتوب شكل از
.ميدهد سوق متفاوت و تجربي
شكل تضاد يك در ديالوگها بيان ونحوه بازيها شكل رويدادها ، همه
هيكردن ، و دستزدن با آنتيگون كرئونو كه آنگاه چه.ميگيرد
و پيك سريع و تند حركات چه و ميخوانند فرمان به را -مردم -همسرايان
بازي و نمايش اين گروهي اجراي كه دليل اين به.گزارشدادنش نحوه
با بازي نه و نمايشاند ، در تماشاگر ساختن غرق پي در نه بازيگران ،
ظاهري شخصيتهاي و عادات كليشهها ، از پا بلكهكوشيدهاند.احساساتش
ديدن رابه ما است ، گرفته شكل كهصميمانه اجرايي در تا فراتربگذارند ،
.كنند دعوت متفاوت شيوهاي به
ص 18 /ناظرزاده فرهاد دكتر پيشتاز ، تئاتر 1ـ
ص 52 اول ، جلد فرهودي ، سعيد ترجمه ملشينگر ، .ز سياسي ، تئاتر تاريخ 2ـ
ص 55 پيشين ، 3ـ
بيگناه محمدرضا
بانكي نيما از عكسها