ششم ، شماره 1462 سال ژانويه 1998 ، دي 1376 ، 18 يكشنبه 28
|
|
رهنمودهاي آيينه در دانشجو و دانشگاه
معظمرهبري مقام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آثار نشر ويژه مديريت) رهبري معظم مقام دفتر تنظيم و تهيه
(60)
تهاجم ، اين عيني مصاديق بازشناخت در انقلاب ، معظم رهبري
:ميتوانبرشمرد را زير موارد جمله ، از كه ;اشارهداشتهاند بهنمونههايي
اسلام تا ميگيرد ، صورت وسيعي تلاشهاي سياسي ، انديشه حوزه در (الف
كه ميدهد رخ آن بهمنظور تلاشها اين.شود معرفي سياسي تفكر از بيبهره
گمان به و بسپرند انكار و بهترديد را اسلامي انقلاب نظري فلسفه
احيانا تا مختومهسازند ، هميشه براي را مسير اين خويشپرونده
اين و قرارنگيرند زاويه اين از مجدد درمخاطرهاي جهاني قدرتمداران
:سازند اسير خود مرزهايبومي در را انقلاب
اين بالاخره.ميرود سوال زير...اسلام سياسي تفكر كه بفرماييد فرض
تفكر يك اسلام اگر.است شده بنا اسلامي سياسي تفكر يك برمبناي انقلاب
براساس نظام يك و نميگرفت انجام اسلام برمبناي انقلاب يك نداشت ، سياسي
.نميآمد بهوجود آن
آيينه ملتها ، تاريخ.وشگردهاست شيوهها ديگر از تاريخي ، تحريف (ب
از يا و ميآورند ايمان خود ميبينند ، به را خود آن در ;است هويتايشان
آينده رسم و راه خود ، جامجمتاريخ در ملتها.ميكنند خودسلباطمينان
از جدي بخشي.ميسازند خود آينده چراغ را گذشته و راميآموزند خويش
گذشته دگرگونسازي و تحريف تابا ملتهاست ، تاريخ متوجه فرهنگي ، تهاجم
را عناصري مردم تاريخي وجدان در و بسازند كاذب هويت آنها ، مكتوب
!ميخواهند خود كه برآرند و بكارند
ايراني شخصيت يك بيوگرافينويسي ، و تاريخنويسي در ميخواهند وقتي حتي
كه ميدهد را نتيجه اين مطلب بيان چگونگي كنند ، معرفي را تاريخي و
آن ميبايد...است ، مبتني برآن اسلامي جمهوري امروز كه سياسياي تفكر
!كنند رد تاريخي كتاب يك خلال در را
تهاجم جريانسازان.شيوههاست ديگر از ديني ، عقايد بنياد در تشكيك (ج
باورهايايماني جوامع ، تپش و حركت مايه كه دريافتهاند بهخوبي فرهنگي
برج و بيافرينند خلل باورها اين در كه كوشيدهاند اينرو از ;است آنان
:ريزند هم در را آن باروهاي و
حتي و كتابها داخل در شكلظريفي به را اسلامي بنياني عقايد يا
.كنند رد و ببرند سوال زير..درس كلاسهاي و درسي جزوههاي كتابهاو
رويه ملي ، و ديني آداب و بهشئون بيحرمتي و ابتذال ترويج (د
دريافتهاند تهاجم موجگستران.است مريي هم و بنيادي هم كه است ديگري
را ايشان باور و تفكر شيوه ميتوان مردمان ، زندگي آداب تغيير با كه
و اخلاق سطح در كه دارند و داشته تلاش بهجد اينرو از ;داد تغيير نيز
كماهميت را ديني آداب و ارزشها -جوان نسل در بويژه -اجتماعي آداب
!بنشانند ديگر آداب و اخلاق و دهند جلوه
است ، فرهنگي تهاجم اساسي آنبخشهاي از يكي من نظر به كه مهمي قلم
كار اين براي تلاش و اخلاقي وفساد ابتذال به جامعه جوان نسل كشاندن
.است
و تكوين مبدا از بافاصلهيابي انقلابها ، :انقلابي تفكر تعميق (40
ميان ، اين در.كاستهميشود آنها لهيب شورو از بهمرور خود ، پيروزي
لهيبها و شورها كردن فروكش دوران براي كه است انقلاب دلسوزان وظيفه
گذر در كه انقلابهايي نيستند و نبوده كم.برخيزند بهچاره و بينديشند
بهحفظ تنها يا و انجاميدهاند ، شكست به يا نهادهاند ، افول به ره زمان
!ورزيدهاند قناعت پوستهيي
بهجايشور انقلابي خطر ، جايگزينيشعور اين از مصونيت براي
.دارند عهده بر دلسوزانانقلاب كه است اساسيترينوظيفهيي انقلابي ،
يك انقلابي ، به باور كه كنند گونهييدنبال به را مسير آنانبايستي
آرمانهاي بر ايام ، گذر تا شود ، تبديل وقانعكننده مستدل انديشه
.نياورد پديد ترديد و خلل آن ، در و نيفكند كهنگي غبار انقلاب
انقلاب دورانشور از مناسب بهرههاي كه ميكند ايجاب مسلم نكته اين
در.آيد پديد انقلابي عام يكشعور به آن تبديل امكان تا شود ، گرفته
و شورها كردن فروكش دوران در كه انگاشت مسلم نميتوان صورت ، اين غير
.باشد ممكن شعورانقلابي جايگزيني التهابها ،
معاصراهميت دهه دانشجو نسل تربيتانقلابي دليل ، همين به دقيقا
را انقلابي بازماندهشور كه هستند نسلي زيرااينان ;مييابد ويژهيي
آرامش دوران به شورانقلاب عصر از اجتماعي گذر دارندودوره درخويش
كمرنگ يا و شود خاموش لهيب و فروغ آن بازمانده اگر.ميكنند تجربه را
:بود مطمئن نميتوان راه آينده به چندان گردد ، كمفروغ و
سالآينده پانزده ده ، در كه تربيتكنيم نسلي بخواهيم اگر ما
تعهدات بايد امروز بكند ، حفظ را انقلابي اسلاميو جامعه بخواهد
كه كنيم عرض توضيحا.بشويم قايل نسل اين براي را ويژهيي والتزامات
فاصله انقلاب مبدا از ديگر سال پانزده ما بعد ، پانزدهسال سال ، ده
چيزهاي همه مثل كه شورانقلابي شعله آن نسبت همين به و گرفتهايم
ازآن پس ما اگراست است ، فرونشسته گرمتر و بيشتر آغاز ديگردر
آتشهاي و هيزمهايمناسب باشيم توانسته نشستهاست ، فرو شعله اين كه
در انقلاب گرماي از درستكنيم ، شعله اين در وديرپايي ماندگار
خواهد ما جامعه گير چيزي انقلاب ، پيروزي از بعد سال پنج و بيست بيست ،
.آمد
جريانهاي نيز و عالي آموزش نظام مسئولان كه ميكند الزام مهم ، اين
دانشجو انقلابي تفكر تعميق به دانشگاه ، در نظام و انقلاب به معتقد
در ;كنند چارهجويي را گوناگون راهبردهاي آن ، تحقق راه در و بينديشند
:رفت خواهد كف از نيز موجود فروغ مختصر صورت ، اين غير
براي وسايللازم و ابزار دردانشگاههايمان ، ما كه است اين حقيقت
تفكر و نداريم كافي و وافر قدر به دانشجو نسلجوان اين فكري هدايت
.است واضح اين ، .نميكند پيدا دانشگاه در را لازم پختگي و عمق انقلابي ،
يا معرفت هيچ انقلاب ، به نسبت كسي كنيم فرض اگر كه معنا اين به
مطمئن ما كه نيست طور اين بشود ، دانشگاه وارد و باشد نداشته اعتقادي
مومني انقلابي فرد ميآيد ، بيرون دانشگاه از كه فردا شخص اين كه باشيم
.ندارد هم كمي مصاديق ;دارد مصاديقي عكسش است؟ درست ;است آمده بيرون
انقلاب به خودشان ، شهري محيط يا خانوادگي محيطهاي در كه هستند كساني
كمرنگ ميآيند ، كه دانشگاه به اما ;معتقدند انقلابي ومباني اسلام و
.ميشوند بيتفاوت يا ميشود ،
دانشجويان كه ميدهد را امكان اين دانشجو ، نسل در انقلابي تفكر تعميق
-مشاركتي جايگاه و كنند ايفا را خود نقش انقلابي ، جامعه پيشروي در
مهمترين از يكي.نمايند تثبيت رخدادها و درحوادث را خود هدايتي
محيط چونان جامعهاست جامعه سطح در انقلابي شعور تقويت آنها ،
زندگي گذر در انقلابي ، شور افول از پس كه است آن درخطر دانشگاهي ،
اين در و.ورزد بلندغفلت اهداف و آرمانها واز درغلتد روزمره
اولا كه دانشجوست و قشرتحصيلكرده بويژه اجتماعي برزبدگان ميان ،
و كنند آنتفحص چون و درچند و رابباورانند نهضت آرمانهاي خود در
ثانيا و ;بياورند ايمان اسلامي انقلاب مدعيات يقين ، به و برهان با
براي و ورزند تلاش جامعه در انقلابي تفكر مويدات و براهين انتشار در
بستر در را انقلابي شعور بذر و كنند كوشش مردم انقلابي آگاهي ارتقاي
:بنشانند مردمان وجودي
فراموش...است ضرورت يك جامعه ، انقلابيدر انديشههاي تعميق حركت
والا ;..دارند كار سرو انقلاب با كه است سال ده ما مردم اين كه نكنيم
رژيمهاي تحميلي فرهنگ فشار زير متمادي ساليان كه است ملتي همان اين
و استقلال و دمكراسي آزادي تفكرات.داشت قرار سلطنتي و استبدادي
بايد -است انقلابي و اسلامي تفكرات هم همه كه -انسان ارزشمندي و شخصيت
انجام بايد كسي چه وسيله به انديشهها تعميق اين.كند پيدا عمق او در
.باشد پيشقراول و پيشتاز دانشجوبايد باز جا اين بگيرد؟
انتشار ، مدت در سطور اين خوانندگان:پاياني سخن و يادآوري
و تكاليف بويژه و مسايلدانشگاهي در رهبري معظم مقام باديدگاههاي
محيط چونشناخت ودرمقولاتي يافتهاند آشنايي آن دانشجويي عنصر حقوق
و دانشگاه ، معنوي و اخلاقي و پژوهشي و آموزشي مسايل دانشگاه ،
و ارجمند ديدگاههاي انقلاب ، با و سياست با دانشگاه محيط نيزروابط
.مرتبطشدهاند ايشان راهگشاي
-روحانيت و ودانشگاه ودين دانشگاه-مجموعه اين باقيمانده فصل دو
.ميشوند ديگرموكول فرصتي به مجموعه ، اين كشيدن درازا به واسطه به
و دانشگاه مسايل چگونه كه دريافتهاند شده عرضه مجموعه خوانندگان
را ايشان آرزومنديهاي و ودلنگرانيها تاملات از وسيعي بخش دانشجو ،
براي راهنما شاخص موجود ، مواد عرضه اينك و.است پرداخته و ساخته
اين به نگرش با استكه دانشگاه وانقلابي متعهد نسل تحقيقات و تاملات
آن وتحقق اجرا راهكارهاي به و بپردازد آننظريات تدقيق به ديدگاهها ،
جايگاه سازندگي ، عهد در دانشجو دانشگاهو كه اميد بدان.بينديشد نيز
تعيينكننده و حضوريموثر و كند ايفا اجتماعي حيات در را پيشروانهخود
.بيابد انقلاب آينده در