ششم ، شماره 1468 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 26 دوشنبه 6
|
|
كرد؟ برقرار موفق ارتباطي ميتوان چگونه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
را وآنها داده قرار تاثير تحت را افراد ميتوان چگونه راستي به
كرده نفوذ افراد وذهن قلب در ميتوان چطور و نمود كاري انجام واداربه
چگونه كلام سحر و چيست در موفق رازارتباط ساخت؟ خويش راهمفكر آنها و
است؟
موجودي روانشناسي ديدگاه از مخلوقات اشرف عنوان به انسان:اشاره
او ذهني دهليزهاي و زوايا همه نميتوان راحتي به و بوده پيچيده بسيار
همه با موفق ارتباطي برايايجاد كلي راهحلي نتوان شايد لذا شناخت را
شناخته اصول كلامي ارتباط در ولي ارائهنمود شرايط همه تحت و انسانها
كردهاند پيدا بسط و يافته تكامل متمادي قرون كهطي دارد وجود شدهاي
روشها و راهحلها قبيل اين نوعا استثنايي شرايط در كهجز نحوي به
.ميباشند نتيجهبخش و جوابداده
چگونگي و گرديده معرفي روشها اين حتيالمقدور تا ميگردد سعي ادامه در
دارد وجود طرف دو ارتباطي هر در.شود داده شرح آنها از عملي استفاده
ناميده مخاطب دوم طرف و گوينده تاثيرگذار طرف ادامه ، در منبعد كه
.شد خواهد
مخاطب براي مناسب شرايط ايجاد
نبايد وي كه باشيد داشته توجه بايد مخاطب بر اثر حداكثر ايجاد براي
گرسنه ، مخاطب كه زماني لذا باشد ناراحت جسمي و فيزيكي شرايط لحاظ از
شما كلام تاثير ناراحتباشد ديگري دليل هر به يا و عصباني خسته ، تشنه ،
را مناسب بايدزمان موفق ارتباطي ايجاد براي لذا كاهشمييابد بخود خود
شروعارتباط براي نبايد وقت آخر يا هنگامناهار مثلا نمود انتخاب
.شود داده اختصاص
لذا دارد اكسيژن به احتياج شما سخنان بهتر درك براي مخاطب همچنين
در يا و كنيد استفاده آزاد هواي از كلامي ارتباط ايجاد براي كنيد سعي
مذاكره فضاي داخل بتواندبه هوا تا نماييد اتخاذ ترتيبي صورت اين غير
.كند پيدا راه
صنوبري يا پينهآل غدد بر تاثير با نور كه است گرديده اثبات امروزه
كنيد سعي هنگامصحبت لذا گردد فرد وجد يا افسردگي ميتواندموجب
.باشد روشن نيز محيط و گرفته قرار كافي نور در چهرهتان
نكته اين لذا باشد داشته را تصميمگيري در لازم قدرت بايد شما مخاطب
با بايد موفق ايجادارتباطي براي همواره كه است حائزاهميت بسيار
است ممكن سلسلهمراتب براساس كه چند هر.نمود ممكنمذاكره رده بالاترين
.گيرد قرار شما مذاكره بتواندطرف نيز پايينتر رده
پيرامونموضوع معلومات و اطلاعات كسب
ديگر حاضر عصر در كه است خويشمعتقد سوم موج كتاب در تافلر آلوين
و توانايي كننده تعيين تكنولوژيكي توانمنديهاي يا بدني قدرت
شده يافته پردازش اطلاعات اين بلكه نيست كشور يك يا فرد يك نيرومندي
ارتباطيموفق ميخواهيد شما اگر حال.ميباشد پيروزي و قدرت رمز كه است
و وي به راجع بايد بگذاريد خويشتاثير مخاطب بر و داشته پايدار و
ميخواهيد كه مسائلي همچنين و است او علاقه مورد كه موضوعي به راجع
اين و باشيد داشته كافي آگاهي و اطلاعات بپردازيد صحبت به آن پيرامون
و مخاطب شخصي احوال پيرامون مطالعه و مداقه با الا نميگردد ميسر امر
مشكل كمي امر اين كه چند هر.بحث مورد موضوع به راجع مطالعه همچنين
از يكي درواقع و دارد زيادي انرژي و وقت صرف به نياز و بوده
بودهو لازم واقعا ولي است ارتباط برايايجاد آمادگي بخشهاي مشكلترين
سختيهايش و مشكلات تمام لذابه دارد نتيجه كسب در جادويي تاثيري
.ميارزد
صحبت شروع
شكست ميتواند اول جمله كه 5 نحوي به دارد فراواني اهميت صحبت شروع
مهم اين به ظرافت دقتو با بايد پس نمايد تضمين را مذاكره موفقيت يا
.قرارداد مدنظر را آن اصولاصلي و.داشت توجه
آن از.كردهاند پيشنهاد را گوناگوني روشهاي سخن شروع براي سخنوران
يا حديث يك با يا شعر بيت يك با را خويش سخن ابتدا در كه اين جمله
بهترين عقيدهدارد نگارنده ليكن.نمائيم آغاز جملهايمعروف يا و آيه
وي كه نحوي به است شنونده ذهن پرسشدر ايجاد آغاز ، براي روش
دست پرسش اين پاسخ به ميتواند صحبت ادامه به توجه با احساسنمايد
ميل با صحبت ادامه به تا تشويقميگردد او ناخودآگاه ضمير لذا يازد ،
اشاره ادامه در البتهچنانكه دارد فرا گوش فراوانتري ورغبت
يافتن از وي شخصي نفع مخاطب خودخواهي حس از استفاده بايدبا ميگردد
اين تا است گرديده سعي مثال بهعنوان.قرارداد مدنظر را پرسش پاسخ
.گردد آغاز الگو همين با مقاله
:بديهيات از بهرهجويي -
مخاطبان همه ذهن كه نماييد آغاز طوري را خود سخن بايد ابتدا در شما
كاري اصطلاح به و باشد داشته موافقت آن با شما احتمالي مخاطب يا و
گرديدهو آوا هم شما با سخن آغاز در مخاطب ناخودآگاه ضمير كه كنيد
كه داد را اجازه اين مخاطب بهذهن نبايد هرگز و.نمايد تصديق را شما
كه گروهي.نمايد مخالفت او با و گرفته جبهه گوينده برابر بتوانددر
همين واقع در ميكنند آغاز روايتي يا و آيه با يا شعر با را خويش سخن
مثبت سخن ادامه به نسبت ابتدا در را مخاطب ذهن كه دارند را قصد
.نمايند
هر:ميگويند كه دارد وجود روايتمشهوري سخنوران بين خصوص اين در
به كه است تيري منزله به شماميدهد به مستمع ذهن كه اي نه پاسخ
نه كه ندهيد اجازه مقابل طرف ذهن به پس ميگردد شليك شما قلبسخنان
.بگويد آري آري كه كنيد كاري و بگويد
:تمجيد و تعريف -
.كشندهاست انتقاد و بوده بخش تمجيدحيات و كهتعريف است معروف
تعريف ميبينيد خويش مخاطب در كه خوبي ياصفات صفت از كنيد سعي پس
تاثير ناخودآگاهش ضمير روي وي نيك صفات بزرگنمايي با و نموده
آن روي تاثيرگذاري آنگاه و افراد نظر جلب براي واقع در.بگذاريد
هميشه كه است فرمولي اين است تمجيد و تعريف راه سريعترين و موثرترين
انتقاد از برعكس و خوششانميآيد تمجيد از همه كه چرا ميدهد جواب
.متنفرند
دارد تفاوت چاپلوسي با تمجيد و تعريف كه داشت توجه نكته اين به بايد
كه را پسنديدهاي صفات از يكي شما تمجيد و تعريف در كه معنا اين به
در ولي تعريفميكنيد آن از و كرده بزرگ دارد وجود راستي به فرد در
او در راستي به كه ميشود داده فردنسبت به نيكي صفات چاپلوسي
.وجودندارد
آن در وي اگر حتي دهيم نشان برجسته را فردي خوب صفات از يكي اگر
كه دهد ، چناننشان را خود ميكند سعي نباشد ، برجسته هم چندان زمينه
هستي ، شناس وقت بسيار تو كه:بگوئيد بهكسي اگر مثلا.گفتهايد شما
شما با برخورد در ميكند سعي وقتشناسنباشد خيلي نيز راستي به اگر
.دهد نشان دقيقتر و وقتشناستر را لااقلخود
مرغي مانند كلام و ميشود انجام كلام وسيله به افراد با ارتباط ايجاد
و گرفته اوج آسمان آراميدر به شده بلند زمين از قدرت با كهبايد است
آغاز نخست دربخش لذا.آيد فرود زمين به اقتدار و باقدرت دوباره سپس
بدنهسخن تنظيم و ترتيب بيان به حال و قرارگرفت بررسي مورد سخن
.ميپردازيم
مخاطب در خود به علاقه حس از استفاده
مكالمات برروي امريكا متحده ايالات مخابرات شركت كه مطالعهاي براساس
مكالمات در كه كلمهاي بيشترين است داده انجام افراد تلفني روزمره
همواره.ميباشد كلمهمن ميگردد بدل و رد افراد بين عادي
به.ميباشد مهم بسيار خودشاناست به منتسب آنچه و خودشان برايانسانها
فردي مشخصات ياساير و تولد تاريخ يا و افراد نام مثالدانستن عنوان
تاثيرفراوان مذاكره كردن بخش تاثير در وميتواند بوده مهم بسيار آنها
نحوي به ميدانند را خود نامكاركنان موفق مديران معمولا باشد ، داشته
است مينموده هموارهسعي كه ميكند نقل تاريخ افشار شاه موردنادر در كه
به آنهارا و بسپارد خاطر به را خويش تحتفرماندهي افراد اكثر نام تا
.نمايد صدا كوچك نام
لذا دارد عكس تاثير غلط نام بردن بكار كه است اين اهميت حائز نكته
كامل و صحيح نام ابتدا بايد افراد بر تاثيرگذاري در موفقيت كسب براي
.جست استفاده آن از همواره و دانسته را آنها
كه اين از باشد مهمتر مراتب استبه ممكن خودشان سردرد انسانها براي
دليل همين به.ميروند دنيا از يا و ميآيند دنيا به نفر چند روز هر
كردن همانگيزه و عقيده هم همانا كه مذاكره از مثبت نتيجه كسب براي
گوينده بايد است گوينده براي عملي انجام به وي كردن وادار و مخاطب
كاري هر از پيش واقع در و باشد متصور مخاطب براي را نفعي ابتدا در
كه كاري يعني) كار اين انجام كه دهد جواب خود پيش مهم پرسش اين به
تصديق را وي اينكه از اعم.دهد انجام گوينده براي است قرار مخاطب
چه (.نمايد فعلي ترك يا و دهد راانجام فعلي اينكه يا و نموده
وي به و نموده بزرگ شخصيرا نفع اين سپس و دارد مخاطب براي نفعشخصي
.نمايد تفهيم
مهم بسيار ميتواند مخاطب سلائق و علائق از اطلاعات كسب زمينه اين در
.گردد واقع استفاده مورد انگيزه كننده ايجاد عنصر يك عنوان به بوده
بودن بزرگ به ميل
ياموقعيت و بوده جامعه پايين طبقات از كه آن ولو انسانها همه
بر و داشته آرزوهايطلايي خويش ذهن در باشند داشته ضعيفي اجتماعي
اجتماعي موقعيت ويا شده بزرگ بسيار فردي كهروزي باورند اين
.نمود خواهند كسب مناسبي
و عمومحقوق تصور خلاف بر پاداش درنظام و مديريتي ساختار در لذا
و ورده مقام پستو بلكه نيست پاداش راه تنها يا و بهترين درآمد
مجموعه از افراد رضايت عدم يا رضايت در و داشته بيشتري اهميت رتبه
سازماني رده و پست واجد هموارهافراد كه نحوي به.است موثر بسيار
از است ممكن پايينتر رده با افراد از كاريكمتر مجموعه يك در بالاتر
اجتماعي موقعيت و عنوان كسب براي افراد لذا.ناراضيباشند سازمان
پوليا كسب تا ميباشند بيشتري كوشش و فعاليت انجام به بالاترحاضر
.ثروت
در شدهاست ياد نيز جاه حب عنوان به آن از كه انگيزه يا ميل اين
بحث در مذهبي روايات در حتي كه است ريشهدار و فراوان چنان افراد
بيرون است ممكن مومن دل از كه مادي امر آخرين كه است آمده روح تزكيه
.است جاه حب همانا رود
گذاشتهشده احترام آنها به كه دارند دوست افراد جهت همين به
اين كسب خاطر حاضرندبه و نمايند كسب نيز عناويني و القاب واحيانا
.بردارند نيز زيادي گامهاي افتخار
برادرش عليه لشگركشي براي كوچك كوروش:ميكند نقل گزنفون كه چنان
كمبود دليل به صغير آسياي در خويش فرمان تحت افراد به دوم اردشير
رومي عموما كه آنها و.فراوانميداد وعدههاي و سمت و القاب نقدينگي
.كنند فدا را خود جان وي بودندبراي حاضر بودند يوناني و
باشيد داشته دوست را خود مخاطب
داشته موفقي ارتباط خويش مخاطبين يا مخاطب با بتوانيد كه آن براي
وجود در را علاقه اين واقعا و باشيد داشته دوست را ايشان بايد باشيد
باشيد داشته خود در حسي چنين اگر مطمئنا.نمائيد احساس خويش
خواهيد قرار تاثير تحت را ووي نموده منتقل مخاطب به را آن ناخودآگاه
و كرده صحبت بيشتري ميل و رغبت و وحرارت شور با خودبخود كه چرا.داد
كرده برقرار ارتباط مقابل طرف روح با بخواهيد شما آنكه بدون شما روح
نميتوانيدبه ميكنيد احساس اگر اما.آورد خواهد وجد به نيز اورا و
چنين دليلي هر به كه زماني تا كنيد سعي باشيد علاقهمند خود مخاطب
شانس كه چرا ارتباطنكنيد ايجاد به اقدام او با است شما سر در فكري
.داشت خواهيد كمي بسيار موفقيت
صحنه پشت
برنامه يا ميكند سعي همواره B.B.C بنگاه علمي ، مستند فيلمهاي در
براي لااقل اينكه يا و دهد اختصاص فيلم ساخت صحنه پشت به را مستقلي
به كه چرا.باشد صحنهداشته پشت از تصاويري فيلم حين در ثانيه چند
راجع اطلاعاتي و شود شمرده محرم دوستدارد مخاطب كه است دريافته خوبي
بيان به صحبت حين در گوينده اگر معمولا لذا.كسبنمايد گوينده خود به
نوعا بپردازد است افتاده برايش كه اتفاقاتي يا و خويش شخصي تجربيات
اين البته.ميگيرد قرار مخاطبين يا و مخاطب توجه و استقبال مورد
لزوم ، مورد حد از بيش نبايد امور ساير مثل و است ظريف بسيار امري
.گيرد قرار استفاده مورد
دارد ادامه