ششم ، شماره 1469 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 27 شنبه 7 سه
|
|
ارتباط برقراري راههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) كرد؟ برقرار موفق ارتباطي ميتوان چگونه
نظر به دشوار و سخت كه است راهي موفق ارتباطي برقراري روشهاي:اشاره
برقرار ارتباط باديگران راحتي به ميتوان دقت كمي با ميرسداما
كسب مخاطب ، براي مناسب شرايط ايجاد مثل عناصري از استفاده كرد
حس از استفاده صحبت ، شروع روشهاي موضوع ، پيرامون معلومات و اطلاعات
از مخاطب داشتن دوست و بودن بزرگ ميل تقويت مخاطب ، در خود به علاقه
موفق ارتباطي ميتوان مقالهچگونه نخست بخش در كه بود راههايي
.روشها بقيه اينك گذشت نظرتان از كرد؟ برقرار
سازي تصوير
هرچه وي تا ميگردد باعث مخاطب ذهن به تجسم قابل تصويري الگوهاي دادن
خويش تخيل ازقدرت بهرهجويي با و شده كشيده شما سخنان عمق به بيشتر
همياري گوينده با نوعيمخاطب به اگر كه ميدانيم و كند ياري را شما
پذيرش سمت به را او وي ضميرناخودآگاه گردد همگام او با و نموده
.ميدهد سوق گوينده سخنان
قصد و داشته سروكار ارقام و اعداد با گوينده كه مواردي در خصوصا
اعداد تا نمايد سعي پيش از بيش بايد دارد را اعداد يا و آمار ارائه
عنوان به.كند پيدا نقش بيننده ذهن در تا نمايد تصويري را ارقام و
خيلي مستمع ذهن در آن بزرگي گردد بيان فقط يكميليارد عدد وقتي مثال
را كاغذ صفحه ميليارد يك اگر كه گردد بيان اگر ليكن نميباشد ملموس
شنونده ماه ، تا زمين ارتفاع به ميشود ساخته دهيمبرجي قرار هم روي
.نمايد لمس را عدد بزرگي راحتترميتواند
آهنگ ضرب و لحن تغيير
صدا ريتم و تن در تغيير عهده به مفهوم انتقال وظايف از بسياري
و نموده مطرح گوناگون انحاء به را جمله يك ميتوان كه نحوي به ميباشد
جمله ويرگول علامت توجهبه با مثال عنوان به نمود كسب گوناگوني نتايج
.ميدهد مختلف معناي دو زير
.كنيد اعدامش نيست ، لازم بخشش
.كنيد اعدامش نيست لازم بخشش ،
را ياعددي امر كوچكي يا بزرگي صدا ريتم تغيير با ميتوان همچنين
بسيار كه ادانمود چنان را عدد يك ميتوان مثلا.داد نشان بيشتر
.داد بزرگنشانش بسيار آن كشيدن با يا و شود كمجلوهگر
كه اين براي پرسش يك پاسخ يا و مهم جمله يك اداي از قبل است لازم گاه
گردد ، دعوت مشاركت و فعاليت به و بگردد جواب دنبال به خود مخاطب ذهن
.كند وسكوت نمايد مكث لحظه چند گوينده
ميكنيد پيدا اعتقاد آن به بگوييد چه آن
خاك در كه بازاني چتر سرعت به شدند متوجه آمريكائيها كره ، جنگ در
ايدئولوژي تغيير.گرديدهاند دستگير چيني نيروهاي توسط كرده پياده كره
سياستهاي از انجامميدهند خبرنگاران با كه مصاحبههايي در و داده
سوسياليسم خطمشي شدتطرفدار به و نموده انزجار اعلام ليبراليستي
.شدهاند
بود اين عبارتاز آن و گرديد كشف چينيها ساده روش ازجنگ بعد سالها
از يكي آنهاميخواستند از و داده كاغذ برگهاي روز هر اسراء به:كه
روي را باشد داشته وجود ممكناست سوسياليستي نظام در كه مثبتي نكات
سيستم منفي ازنكات يكي ديگر كاغذي در بعد روز و بنويسند آن
اين از استفاده با روز چند از پس ترتيب بدين بنگارند ، را سرمايهداري
به تمسك با ميكند پيدا اعتقاد خويش گفتههاي به آدمي كه اصل
نظام كه مينمودند قانع را وي خودش زبان از و خودفرد يادداشتهاي
.است سرمايهداري نظام از بهتر بهمراتب كمونيستي
را گفتهخويش بگويد هرچه كه هر:كه بسپاريد خاطر به را قاعده اين
.برنميدارد دست آن از راحتي به و داشته قبول
زبان به شما مخاطب را ميخواهيد شما آنچه تا كنيد كاري بايد پس
قرار هم كنار را مقدمات پازل يك مانند بايد مقصود اين براي و آورد
.كاملكند مخاطبتان را پازل قطعه آخرين وبگذاريد داده
انديشي هم
اين تغيير و بوده اهميت با بسيار اعتقادشان و عقيده انسانها براي
كردن جابجا:ميفرمايند (ع)صادق امام كه چنان است مشكل بسيار باورها
آن جاي از دلي كردن جابجا از است آسانتر كوه
هم باوي ديگري فرد كه است جالب آدمي براي نيز اندازه همان به و
هم ما با كسيكه براي ما معمولا و كند فكر او همچون و باشد عقيده
نشر و حشر او با مايليمتا بيشتر بوده قائل بيشتري احترام باشد عقيده
غلطي عقيده و اعتقاد حتياگر افراد با است بهتر لذا باشيم ، داشته
را خود ابتدا نماييم مبارزه آنباورغلط با كه هستيم صدد در و دارند
.بنگريم مسائل به ايشان ازديدگاه و داده نشان عقيده هم
موجبايجاد بيشتر هرچه سختيها و مصائب در نيز همدردي براين علاوه
زخم كه كودكخردسالي از.ميگردد ديگران در نفوذ و صميميت و ارتباط
داستان كه افرادبزرگسالي تا ميدهد نشان بزرگترها به را خود
همه ميكنند تعريف فراوان تاب و آب با ديگران براي را خود بيماريهاي
احساس:ميگويد كارنگي ديل كه چنان.ميباشند همدردي كسب به نيازمند
.ميكند خنثي را احساسات شدن جريحهدار اسيد كه قوياست بازي همدردي
نزاكت و ادب رعايت
بودهو بيزار تحقير از بودن بزرگ به ميل دليل به انسانها همه
برخي استكه شده ديده گاه.شود برخورد احترام با آنها با مايلند
بايد دادن جلوه صميمي و خوب و بهتر ارتباط ايجاد براي مينمايند تصور
تو از شما جاي به ومثلا داده قرار مخاطب مفرد ، ضمير با را افراد
ايجاد باعث مخاطب براي تنها امرنه اين كه حالي در.نمايند استفاده
و.ميگذارد جاي به نيز عكس تاثير بلكهگاه نميگردد صميميت و نفوذ
بر مطمئنا ولي كند صميميت و راحتي احساس ممكناست گوينده كه هرچند
با تا نمائيد سعي همواره لذا.ندارد مطلوبي چندان شنوندهتاثير
موقرباشيد ، و آرام و نموده برخورد خود مخاطب با احترام و كمالادب
قرار شما از اجتماعيپايينتر موقعيت يا سن لحاظ از شما مخاطب اگر حتي
.باشد داشته
ماخذ و منابع ذكر
چه و.بيانگردد منابع ذكر با و بوده مستند سخنانتان كنيد سعي بايد
جلب باعث كه گرددچرا بيان اصلي زبان به منقول سخنان كه آن بهتر
گوينده كه چه آن ميدانيم چنانكه و شده شما به مخاطب بيشتر اطمينان
اعتماد و اطمينان است نيازمند بدان چيزي هر از بيش نتيجه كسب براي
توانايي بزرگترين:است گفته وال برگ كورت كه چنانميباشد مخاطب
.است بودن اعتماد قابل
سخن پايان
و مهم بسيار آن آغاز همچون برخورد يك در خداحافظي و پايان همواره
و استحكامارتباط و تداوم بر زيادي تاثير و ميباشد كننده تعيين
شروع مثل موردنيزبايد اين در لذا.دارد ارتباط كردن بخش اثر همچنين
فنون علماي نيز اينبخش براي.نمود عمل دقيق و شده حساب برخورد
مثل دقيقا كه نمودهاند مختلفيپيشنهاد روشهاي ارتباطات علم و سخنوري
ذهن در سئوال ايجاد يا و حديث يك يا شعر بايك كلام ختم شامل كلام آغاز
به دادن خاتمه براي روش بهترين است معتقد نگارنده ميباشد ، ليكن مخاطب
به مخاطبرا ضمنا كه است موضوع با مرتبط شعري قرائت خداحافظي سخنو
شما سخنان شنيدنبيشتر و ارتباط ادامه به نسبت را او و برده فرو فكر
.نمايد آماده
كيان حسن
:منابع
كريم قرآن
نهجالبلاغه
ساعتچي محمود دكتر ترجمه مان ال نرمال اثر روانشناسي اصول
خوارزمي شهيندخت ترجمه تافلر آلوين اثر سوم موج
مجلسي باقر محمد اثر المتقين حليه
مازندراني وحيد ترجمه گزنفون اثر كوچك كوروش لشگركشي
دكتر ترجمه بوف مايكللو اثر دنيا مديريت اصل بزرگترين
ايراننژاد مهدي
كرماني زاده مجرد مهدي ترجمه رابينز آنتوني اثر كاميابي سوي به
عسگري محمدرضا ترجمه كارنگي ديل اثر سخنراني آئين