ششم ، شماره 1470 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 28 چهارشنبه 8
|
|
مديريت در رهبري و قدرت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
( دوم بخش) اداري تحول و كاري وجدان تعهد ،
در انگيزش و تعهد كردن دروني منظور به مديران تمركز ، عدم رويه در
آگاهانه و مسئولانه طريقي به را قدرت اعمال فرصت خود ، كاركنان ميان
ميكنند فراهم آنها براي
سياست و قدرت (3
.است مديريت صاحبنظران موردتوجه مسايل از يكي سياست و قدرت امروزه
از راون فرنجو طبقهبندي كه است شده ذكر مختلفي قدرت ، انواع براي
.آنهاست مشهورترين جمله
قدرت پاداش ، قدرت مرجعيت ، قدرت تخصص ، قدرت شامل قدرت دو ، اين نظر از
رابطه قدرت دو بالانچارد و هرسي پال بعدها.است قانوني قدرت و قهريه
.افزودند آنها به نيز را اطلاعات و
حفظ قدرت منابع ، كنترل:از عبارتند قدرت منابع ديگر ، ديدگاه از
تطابق فرد ، جايگزيني دشواري يا جايگزيني عدم سازمان ، در مراتب سلسله
.مركزيت و اطمينان عدم با
.ميگذارد تاثير فرد ووفاداري تعهد بر مذكور منابع از يك هر نبود
نتوانجانشين و باشد دشوارتر فرد جايگزيني هرچه مثال ، براي
نهد كاهش به رو او تعهد اينكه احتمال كرد ، پيدا او براي مناسبي
بيشتر تلاش براي ضرورتي ديده ، خالي را رقابت صحنه زيرا ميشود ، زيادتر
.نميبيند خود موقعيت حفظ جهت
منافع كه است ارادي عمديو اقدامات آن سياست از منظور اينجا در
سازماني منافع زيان به معمولا و ميكند برآورده را گروهي يا شخصي
معيارهاي نامشخص ، اهداف وجود از ،(منفي) مفهوم اين در سياست.است
ناشي زياد رقابتهاي وجود و تصميم نامشخص فرايندهاي عملكرد ، مهم
.ميشود
جنبههاي داراي كه ميگيرد صورت سياسي روشهاي طريق از سياست اعمال
او همكاران و الن نظر از روشها اين از بعضي.است تهاجمي يا واكنشي
اطلاعات ، از سياسي استفاده ديگران ، كردن سرزنش:از عبارتند (1979)
بستان و بده ،(چاپلوسي) ديگران تمجيد كاذب ، مطلوب تصوير يك ايجاد
...و
:نظرميرسد به ضروري نكته چند ذكر ارتباط اين در
برخوردار لازم تاثير كارآييو از سازمانها در قدرت هنگامي فقط (1
.باشد اختيارهمراه با كه ميشود
.دارند تفاوت بايكديگر مفهومي ، ارتباط عليرغم سياست و قدرت (2
اهداف به دستيابي براي مديران و كارگزاران ظرفيت قدرت ، از منظور
از استفاده فرايند ساختار سياست ، از منظور كه حالي در است ، مطلوب
منفي يا مثبت ميتواند كه است اهداف تعريف جهت در اختيار و قدرت
.باشد
.كند كوتاهتر را اهداف به نيل راه بسا چه و نيست بد لزوما سياست (3
بصورت آن اعمال و سياست صحيح مديريت اينباره در مهم مساله زيرا
.كارآست ابزاري
و قدرت عامل دو نميتوانتاثير هرگز تعهد مساله بررسي در بنابراين ،
از زيرا گرفت ، ناديده دارند ، متقابل روابط بايكديگر كه را سياست
قدرت منبع يك به خود مدت كوتاه حتي و درازمدت در تعهد افزايش يكسو
سياست ، مناسب اعمال و قدرت متناسب توزيع ديگر سوي از و ميشود ، تبديل
.دارد پي در را فرد تعهد ميزان افزايش
تعهد با سياست و قدرت رابطه بررسي به مقالهاي در (1995) ويلسون
:ميدهد ارايه تعهد از تئوري دو متغير ، پنج از استفاده با و ميپردازد
قدرت بر مبتني تعهد تئوري (الف
رهبر فرعي ، قدرت متغيرواحدهاي برسه مبتني كه تئوري اين براساس
تعهد شاخص ميتواند خود سازمان در واحد هر قدرت است ، رهبر ورفتار
بر سازمان فرعي واحدهاي قدرت هرچه كه معنا بهاين.باشد آن افراد
و خواهديافت افزايش هم افراد تعهد باشد ، بيشتر عدماطمينان كنترل
مثال ، براي.خواهدآورد بهارمغان آنها براي را بالاتري اجتماعي موقعيت
بودن بالاتر بهعلت سازمان ، در كامپيوتري اطلاعات سيستم استقرار با
افزايش نيز افراد واحدها ، تعهد ساير به نسبت كامپيوتر واحد قدرت
.خواهدشد منجر آن قدرت و توانايي افزايش به مجددا خود و خواهديافت
از كه خواهدداشت بالاتري قدرت زماني سازماني واحد يك ديگر ، عبارت به
در را آن ارتباطي شبكههاي و سازمان حياتي منابع و عناصر بتواند يكسو
جانشيني و جايگزيني قابليت آن ، داخل در ديگر سوي از و بگيرد اختيار
موجب امر اين.باشد كم گروهي و فردي تخصصهاي و مهارتها ازلحاظ افراد
افراد اين شغل كنند ، توجه سازماني واحد اعضا به نيز ديگران ميشود
و شغلي تعهد و روحيه همه از مهمتر و بيابد معنيدارتري حياتي نقش
.شود بيشتر آنها سازماني
از او برخورداري و رهبر فرعي ، قدرت واحدهاي قدرت بر علاوه
نيزاز كاركنان تعهد و وفاداري تاثيرگذاريبر جهت لازم تواناييهاي
تواناييها مهمتريناين ويلسون بهنظر.است برخوردار زيادي اهميت
از طبقهبندي اين.سياسي و ادراكي فني ، تواناييهاي:عبارتنداز
تقسيم با وي.مهارتهاست از كاتز طبقهبندي مشابه مهارتها و تواناييها
و مديران بود معتقد ادراكي ، و انساني فني ، مهارتهاي به مهارتها
به مهارتها ، اين وجوددارند نياز ادراكي مهارتهاي به بيشتر رهبران
آنها رضايتخاطر افزايش انجاميده ، جامعه و افراد با رهبر مناسب رفتار
و او به نسبت را تعهدشان و وفاداري ميزان رفتن بالا نيز و رهبر از را
پي در را خود تواناييهاي افزايش به رهبر شدن وادار بالطبع
.خواهدداشت
و سرپرستان استكه روشي تعهد ، -قدرت درتئوري رهبر رفتار از منظور
زيردستاناز با رابطه دربرقراري خود قدرت از بااستفاده مديران
و صورتتمركز دو به اينباره در معمولامديرانميگيرند بهره آن
و وابستگي موضع در زيردستان تمركز ، صورت در.ميكنند عمل عدمتمركز
و بيچون خود مديران منويات و دستورات از بايد و ميگيرند قرار ضعف
و بيروني كنترل اعمال همان حقيقت در كه شيوه اين دركنند اطاعت چرا
كه است تعهد كاهش جهت در رفتاري رهبر ، رفتار است ، انگيزش به اعتقاد
.ميآورد بهوجود را برعكس و تعهد كاهش شديد ، كنترل از چرخهاي
در وانگيزش تعهد كردن دروني مديرانبهمنظور تمركز ، عدم رويه در
آگاهانه و بهطريقيمسئولانه را قدرت اعمال خود ، فرصت كاركنان ميان
به اختيار و قدرت تفويض با ترتيب اين به ميكنندو فراهم آنها براي
.ميآورند بهوجود آنها در را مسئوليتپذيري و تعهد حداكثر كارمندان ،
سياست تئوري (ب
سياسي وكنترل مطلوب پرسنلي متغيررويههاي دو بر كه تئوري اين
(عام مصالح برخلاف معمولا و گروه يا فرد قويترين منافع تامين جهت در)
بررسي تعهد با متفاوتي ابعاد از را سياست و قدرت رابطه است ، مبتني
مديريت از يعنينارضايتي خدمت ترك عمده دليل دو مثال ، برايميكند
بارز موارد ازجمله افراد ، بين سياسي تبعيض از ونارضايتي عالي
.سازمانهاست در افراد وفاداري و تعهد بر سياست و قدرت تاثير
ازطريق بايد سازمان فرهنگ و ساختار تغيير و اداري تحول در بنابراين ،
شيوههاي و اعمالسياستها ميزان قدرت ، توزيع مساله به كردن توجه
به اجبار بيعدالتي ، احساساتينظير كه شود ايجاد سياسي ، زمينهاي
ضوابط روابطبهجاي حاكميت مشاركت ، فريبكاري ، عدم پيروي ، و تبعيت
همكاري ، جودوستي ، و برود ازبين سازمان مشابهدر احساسهاي و
.آيد بهوجود مشاركت و اعتماد قانون ، به احترام
عين كهدر مهمي بسيار متغيرهاي از رهبرييكي و مديريت سبك (4
الگو تاثيرميپذيرد ، آن از نيز خود ووجدانكاري تعهد بر اثرگذاري
از رهبري و مديريت سبكهاي بهطوركلي ، .است رهبري و سبكمديريت و
و تاننبوم موتن ، و بلك چون صاحبنظراني توسط و متفاوت ديدگاههاي
ديدگاهها اين كه است شده مطرح بلانچارد ، و هرسي هاوس ، و ميشل اشميت ،
مديريت تا مستبدانه مديريت از تفريط و افراط حد دو در ميتواند
پويايي بررسي منظور به لوين كرت.گيرد قرار پرهرجومرج و آزادانه
آزاد ، سبك مستبدانه ، سبك نام به را مديريت سبكهاي از سبك چند گروهي ،
داد ، نشان او آزمايشات نتايج.كرد آزمايش مشاركتي و دموكراتيك سبك و
و نارضايتيميكردند احساس همگي سبكمستبدانه در آزمون مورد افراد
سبك ميدادند ، همچنين بروز خود از يابيتفاوتي پرخاشگرانه رفتار
رضايتخاطر وناهماهنگي ، بينظمي بودن دارا بهعلت آزادهم مديريت
مديريت سبك تنها داد ، لويننشان آزمون.نميساخت رافراهم آنها
اين تعهد و رضايتمندي ميزان افزايش به قادر دموكراتيك و مشاركتي
.بود افراد
دوطيف در مديريت و رهبري كهالگوهاي نيز موتن -بلك شبكه در
حد هنگاميبه تعهد ميزان ميشوند ، توليدگراييمطرح و كارمندگرايي
توليد و كارمند يعني طيف اين سوي دو هر به مدير كه ميرسد خود بالاي
.ميكند توجه
بلانچارد-هرسي وضعي رهبري مدل اينزمينه ، در جالب تبيينهاي از يكي
مداري مداريوتكليف طيفرابطه دو در كه-مدل اين مهم نكته.است
راه بهترين راهي هيچ وضعي رهبري براساس كه است اين -است شده مطرح
تعهد ايجاد براي ديگر ، بهعبارت نيست ، تعهد ايجاد راه بهترين و نفوذ
سبك بهترين زيرا كرد ، تعيين را مشخصي رهبري و مديريت سبك نميتوان
از.دارد بستگي آنها آمادگي بهسطح مختلف گروههاي و افراد براي
(R 1) چهارسطح در نظر مورد آمادگي بلانچارد-هرسي مدل در كه آنجا
دارد ، قرار اطمينانپيروان و ميل و برحسبتوانايي (R 4) تا
تعهدآفرين ميتواند جايخود در مديريت و رهبري هرسبك بنابراين
.باشد
بخش دو در مديريت باسبك تعهد رابطه بررسي به نيز (1995)زفاني
و برحسبوفاداري را سازماني تعهد وي.دولتيپرداخت و خصوصي
حسب بر را مديريت سبك و بهسازمان ، (Attachment)افراد پيوستگي
مقررات ، و قوانين سازگاري ، و انعطافپذيري ;بعد چهار بر ميزانتاكيد
نتايج.كرد بررسي كاري گروههاي تفاوت و نقشها ، ويژگي و مراتب سلسله
لحاظ از تعهد عامل مهمترين دولتي سازمانهاي در داد ، نشان او تحقيقات
سازمانهاي در كه حالي در است ، سازگاري و انعطافپذيري مديريت ، سبك
.است برخوردار بيشتري اهميت از مقررات و قوانين رعايت ميزان خصوصي ،
كه بود اين شد ، حاصل مزبور ازتحقيق كه ديگري كلي نتيجه اين ، بر علاوه
از يكي و تاثيرميگذارد افراد تعهد روي معناداري بطور مديريت سبك
به دولتي بخش در تعهد افزاينده و پيشبينيكننده اصلي شاخصهاي
تمايل دولتي كاركنانبخش كه آنجا از ديگر ، عبارت به.شمارميرود
دارند ، خود سازمانهاي اداري فرهنگ اعتقادبه و پذيرش به بيشتري
برابر در ،(پايبندي و تعهد شكل به) را خود نگرشي واكنشهاي بخشاعظم
تفسير در را كاركنان مديريت ، سبك اين.ميدهند نشان منعطف سبكهاي
مديريت سبك چنانچه زيرا ميدهد ، ياري سازمان در كاركردن علل و دلايل
آنها كه كند ايجاد كاركنان در را نگرش اين ميتواند باشد مناسب
خريد براي كالاهايي نه هستند ، احترام شايسته و پيشرفت قابل انسانهاي
.مصرف و فروش و
كه كرد اظهار ميتوانچنين بالا يافتههاي به توجه با بنابراين ،
و كاركنان اهداف همسويي كه باشند اتخاذسبكي درصدد بايد مديران
و صحيح مشاركت زمينههاي و باشد داشته دنبال به را سازمان اهداف
بصورت نيز افراد تعهد صورت ، اين در.آورد فراهم را كاركنان فعال
بالا و ،(مشترك سرنوشت) سازمان اهداف با اشتراك احساس كاري ، كم كاهش
با بايد مديران ترتيب اين به.مييابد افزايش بخشي اثر ميزان رفتن
را افراد كاري انگيزش كه برگزينند را سبكي موقعيت ، و شرايط به توجه
به كند ، تسهيل را زيردستان و سرپرستان بين ارتباط دهد ، افزايش
و شغلي اصلاح موجبات بپردازد ، سياستها و شخصيتها و نتايج ارزيابي
را سازماني اهداف مشترك فهم زمينه و آورد فراهم را فردي پيشرفت
.كند ايجاد