ششم ، شماره 1470 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 28 چهارشنبه 8
|
|
به اسلامي كنفرانس سازمان رئيس پيام
سعيد عيد حلول مناسبت به مسلمان ملتهاي
فطر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
حجتالاسلام سوي از پيامي فطر سعيد عيد آستانه در:سياسي سرويس
به خطاب اسلامي كنفرانس سازمان رئيس خاتمي سيدمحمد والمسلمين
:است شرح بدين رئيسجمهوري پيام متن.شد جهانصادر سراسر مسلمانان
و مثني لله تقوموا ان بواحده اعظكم انما بسماللهالرحمنالرحيمقل
فرادي
من.باد مبارك شما بر فطر سعيد عيد حلول مسلمان ، برادران و خواهران
با كلمهاي چند ميخواهم اجازه و ميشمارم مغتنم را مبارك اينمناسبت
.بگويم سخن شما
از نوعي خود مخاطبان به تا كردهاند كوشش قرنها اسلامي ، بزرگ متفكران
قلبي ميتوانتفكر آنرا كه كنند تبيين و معرفي را معرفت و حكمت
از كه است حقيقتي قلب به تفكر استناد.ناميد ذهني درمقابلتفكر
و اشراقي حكمت نوعي پيدايش موجب فكر نحوه اين و است شده اقتباس قرآن
از هيچيك با لطافت و عمق حيث از كه است ، گرديده اسلام جهان در معنوي
ساير فيلسوفانه انديشههاي و شهودي تعاليم و عرفاني فرقههاي آموزههاي
مقابل در عقل يا فرقهها آن در زيرا نيست مقايسه قابل نحلهها و ملتها
تحصلي فكر و عقل مغلوب شهودي معرفت يا و گرديده تسليم عرفاني شهود
در تنها شهود و عقل ميان طلايي نقطهتعادل به دسترسي.است شده واقع
و است خورده رقم اسلامي فكر تقدير در و مسلمانان معرفت ليلهالقدر
انسان.است يافته تحقق امكان ما ، حكيمان قلبي قالبتفكر در تنها
آن براساس و قلب و فكر ميان ميتواند مجيد قرآن از الهام با متفكر
كند برقرار صحيح و متعادل نسبتي آخرت ، و دنيا و سياست و ديانت ميان
رابطه و نسبت اين با خود اعمال تطبيق سپس و درك و فهم با ما و
در كه پيافكنيم را جهاني و.كنيم پيدا دسترسي طيبه حيات به ميتوانيم
براي اخلاقي و معنوي ذخيرههاي از و بشري تجربه مثبت دستاوردهاي از آن
زندگي ايناست شده استفاده سعادتمند و متعادل زندگي يك دستيابيبه
به علم از گذر اما است خورده رقم مسلمانان علمي سعادتمنددرتقدير
كوششهاي مستلزم سياسي و عيني بهتقدير علمي تبديلآنتقدير و عين
كلمه يك در و سياستمداران هنرمندان ، روشنفكران ، متفكران ، روحانيان ،
پرتو در ايران شريف ملت.است جوان و پير و مرد و زن از مسلمانان همه
همت بايد ما اينك و است نهاده گام روشن راه اين در خود اسلامي انقلاب
و تحجر از پرهيز و يكسو از ديگران برابر در خودباختگي تابدون كنيم
نهايي مقصود و مقصد به رسيدن تا را مسير اين ديگر سوي از واپسگرايي
همراهند و همسنگ و همعنان يكديگر با هدايت و تقدير.دهيم ادامه
وصول مسلمانان اجتماعي و سياسي تحرك نهايي مقصد اگر.فهدي قدر الذي
و ظاهر ميان تعادل طلايي ايننقطه بر مبتني كه است تمدني و فرهنگ به
متفكران وظيفه صورت اين در است ، عرفان و سياست و دنيا و دين و باطن
كه زماني ، تاريخي حركت اين طلايهداران بهعنوان اسلامي جامعه نخبگان و
بس و بيبديل است وظيفهاي است ، زماني غير الهي تقدير از متخذ و ملهم
جغرافيايي مرزهاي به محدود تاريخي مسئوليت اين گستره.عظيم و خطير
داراي و پيوسته بهم است جهاني امروز جهان زيرا نيست اسلامي كشورهاي
براي و است ديگري نجات بهعينه ، خود نجات بنابراينواحد سرنوشتي
تكنيك كهمذهب جهاني در.داد نجات را ديگري الزاما بايد خود نجات
روحاني و معنوي ساحتهاي همه ملي و قومي ساختهاي همه وبيرقيب بيمحابا
موانع تخريب از خود بيانتهاي ادامهپيشرفت براي و درمينوردد را
در و ندارد ابائي طبيعي و زيستمحيطي مناسبات تخريب تا اخلاقي و معنوي
كه است اشخاصي توليد ،(تكنولوژيك) فني مناسبات همت وجهه كه دنيايي
آن در كه شهري ناميد ، ميتوان متوسطان جهاني شهر راشهروندان ايشان
خبري نوشونده ، لحظه هر ازلي آرمانهاي و لطيف عواطف و بزرگ عشقهاي از
است وظيفهاي شدهاند قرآن سخن شنيدن به موفق كه متفكراني وظيفه نيست ،
چهره كه كنند كوشش بايد ايشان.ملي و اسلامي فقط نه و عمومي و جهاني
و عزت با توام امنيت و محبت و صلح به دعوت همانا كه را اسلام حقيقي
جهانيان به است بشري جامعه همهجانبه پيشرفت و صلاح و انسان حرمت
بكارگيري با كه ميكنند كوشش سالهاست اسلام مخالفان.كنند معرفي
مسلمانان و دهند جلوه مشوه را اسلام صورت سياسي و تبليغاتي ترفندهاي
كس هر از بيش كه مسلمانان.كنند معرفي تجاوز و خشونت طرفدار را
بهجرم صرفا بودهاند ، شكنجه و قتل و ستم و تجاوز زخمي جهان در ديگري
جريانهاي و دستگاهها از بسياري توسط عزتخواهي ، و استقلالطلبي
كه ماست بر.ميشوند بشر حقوق نقض و تروريزم به متهم جهاني تبليغاتي
طبق بر خود صادقانه عمل با همچنين و اسلامي فكر عميق مباني تشريح با
.كنيم خنثي را آنها نارواي كوششهاي مباني آن
خاتمي سيدمحمد
اسلامي كنفرانس سازمان رئيس